به گزارش مشرق، «باید اعتراف کنیم که بین قربانیان آنها و ما تفاوتهای بسیاری وجود دارد. در مراسم قربانیان آنها، رهبران جهان از جمله رهبران جهان عرب حضور مییابند، در حالیکه برای قربانیان ما تنها اهالی محل حضور مییابند. برای قربانیان آنها نشستها و کنفرانسهای جهانی در محکومیت تروریسم برگزار میشود و نام آنها بر کوچهها و خیابانهای آنها گذاشته میشود، در حالیکه نزدیکان قربانیان ما به دلیل گرامیداشت، قربانیان خود در معرض بازداشت و شکنجه قرار میگیرند، چون سینه خود را در برابر دشمنان سپر کرده بودند».
این سرآغاز مقالهای است که امروز روزنامه لبنانی «الاخبار» به قلم «اسعد ابو خلیل» و با عنوان «شارلی باش و خفه شو؛ جهانی سازی اسلامهراسی» چاپ و منتشر کرد.
محکومیت حادثه تروریستی شارلی ابدو در سراسر جهان عرب و رسانههای نوشتاری و دیداری و اینترنتی آن به وفور مشاهده میشود، روزنامه «المستقبل»، دفتر خبرگزاری فرانسه در بیروت، شبکه «ال. بی. سی» و غیره از جمله این رسانهها و مطبوعات بودند که این حادثه را محکوم کردند، اما در این بین خبرنگار روزنامه فرا منطقهای «القدس العربی» افشا کرد که نیروهای سیاسی طایفه مسیحیان لبنان از شرکت در محکومیت این حادثه امتناع کردند و دلیل این امر را توهین نشریه «شارلی ابدو» به مسیحیان عنوان کرد و موجب شد تا فعالیت گستردهای را در فضای مجازی علیه این نشریه آغاز کنند.
در واقع زبان حال آنها آن بود که «تحقیر اسلام آزادی بیان شمرده میشود، اما تحقیر مسیحیت اوج حقارت است». مخالفان تحقیر رهبر مارونیهای لبنان، به خوبی از اهانتهای وی به پیامبر (ص) آگاه هستند؛ اما نویسندگان وابسته به آل سعود (روزنامههای وابسته به جریان 14 مارس) آزادی بیان علیه غیر مسلمانان را درحالی سردادند که از دولت فرانسه خواستند، آزادی بیان را تنها برای «مسلمانان» محدود کنند.
معیارهای غربی که ناخواسته توسط اعراب در نظر گرفته میشود
حادثه تروریستی شارلی ابدو دارای ابعاد مختلفی است. سوالی که در اینجا مطرح میشود، این است که آیا این وسعت دایره محکومیتها با نشریه شارلی ابدو، در صورتیکه این نشریه، نشریهای ضد یهودی بود، به ویژه در میان نخبگان و فرهیختگان جهان عرب نیز مشاهده میشد و آنها جرات میکردند، با این نشریه اعلام همبستگی کنند؟ آیا آنها جرات میکردند، درخواستی منطقی برای مقابله با ادعاهای صهیونیستی مبنی بر دشمنی اعراب با یهود ارائه دهند؟ آیا آنها همان نخبگان و فرهیختگانی نبودند که مانع برگزاری کنفرانسی چند سال پیش در لبنان شدند که قرار بود، مخالفان یهود در آن حضور یابند؟ چرا آنها اقدام تروریستی علیه شارلی ابدو را محکوم میکنند، اما در همان حال توهین این مجله به پیامبر(ص) و تلاش برای تحریک احساسات مسلمانان را محکوم نمیکنند؟
تسلسل منطقی حاکم بر معیارها و مفاهیم در غرب، اعراب و مسلمانان را وا میدارد تا همبستگی خود با قربانیان شارلی ابدو را اعلام کنند، چون در غیر این صورت انسانیت خود را از دست خواهند داد. اعرابی که در تظاهرات پاریس حضور یافتند و «من شارلی» را سر دادند، بدون آنکه بدانند و آگاه باشند، فریاد زدند که از دید آنها توهین به اسلام و مسلمانان در قبال توهین به یهود و یا مسیحیان اهمیت ندارد. این اعراب همانند دیگر اعراب نشان دادند که بدون آنکه توجه داشته باشند، معیارهای غرب را پیاده میکنند، توهین به مسلمانان را مجاز و توهین به پیروان دیگر ادیان از جمله یهود و مسیحیان را محکوم کردند.
اهانتهای هدفمند شارلی ابدو به اسلام و مسلمانان
اینکه گفته میشود، شارلی ابدو تنها مسلمانان را هدف قرار نمیدهد، ادعایی پوچ و بیمعنی است. این نشریه بویژه پس از حوادث 11 سپتامبر به اهانت به مسلمانان و دین اسلام اختصاص یافت و اهانتهای آن به پیامبر (ص) غیرقابل انکار است، در حالیکه به خوبی از واکنش مسلمانان نسبت به این اهانتها آگاه بود، بنابراین این اقدامی عمدی شمرده میشود، در حالیکه در قبال ادیان دیگر چنین توهینهایی از آن مشاهده نمیشد و این منشورات تنها یک توهین علیه مسلمانان نبودند، بلکه تحقیر آنها را نیز درپی داشتند.
سوالی که در اینجا مطرح میشود، این است که چرا غرب هرگونه اظهار نظر منتقدانه علیه «هولوکاست» را ممنوع میکند، اما تمسخر «پیامبر»(ص) برای آن امری مقبول است؟
پاسخ نویسندگان عرب، از جمله نویسندگان سعودی به این سوال جالب بود. آنها این اقدام غرب را اینگونه توجیه کردند که «هولوکاست میثاق یهود» شمرده میشود. همچنین هولوکاست یک دین و آیین نیست و تنها حادثهای است که برای یهود مقدس است.
اما سوال این است که چرا مسلمانان حق ندارند، مقدساتی مرتبط با دین و آیین خود داشته باشند؟ در حالیکه فراتر از آن باید توجه داشت، غرب مسلمانان را از حق انتشار هرگونه موضوعی که به آنها توهین و یا تحقیر کند، منع کرده است.
این تعامل غرب تنها مسلمانان را در بر نمیگیرد، بلکه روشنفکرانی مانند «نئوم چامسکی» نیز را هم شامل میشود که در نوشتههای خود با تبعیت از اصل آزادی بیان مورد ادعای حاکم در غرب هولوکاست را محکوم کرد.
با این حال خصومت ورزی با اسلام و مسلمانان معنای دیگری در غرب دارد، چه کسی باور میکرد که نشریه شارلی ابدو تنها ظرف یک هفته از سوی «گوگل» و موسسه «گاردین» نیم میلیون دلار کمک مالی دریافت کند، آیا چنین حمایتی از نشریههایی که یهود را تحقیر میکنند، نیز صورت میگیرد؟
تبعیت کورکورانه جهان عرب از غرب
تا چه اندازه ماهیت واقعی غرب را نادیده میگیریم و از آن ستایش و تبعیت میکنیم. در حالیکه غرب آنگونه که تصور میکنیم، بهشت رویاها و آزادی بیان نیست و برای اثبات این ادعا کافی است، پای سخن اعرابی بنشینیم که در کشورهای غربی زندگی میکنند.
جهانی سازی اسلام ستیزی و عربی ستیزی غرب
هم اکنون به جرات میتوان گفت، غرب پروسه جهانی سازی اسلام ستیزی و عرب ستیزی را کلید زده است. آنچه فرهنگ غرب درحال پیاده کردن آن است، جهانی سازی نفرت از اسلام و مسلمانان با چوب قرون وسطی و در لفافه معیارهای بشردوستانه لائیک است و در این بین روشنفکران جهان عرب پیامآوران این معیارها و حامیان آن و اشاعه دهندگان آن در کشورهای خود هستند.
در این تردید نیست که تحقیر اسلام در فرانسه فراتر از تحقیر یک دین و آیین است، چون با این اقدامات فرانسه طیفهای حقیر جامعه فرانسه را تحقیر کرده است. «اولیویر روا»، نویسنده فرانسوی و کارشناس خاورمیانه «لوموند» فرانسه در مقالهای درباره پروسه اسلام هراسی در غرب نوشت «غرب بیم و هراس از گروهی در میان ملل ایجاد میکنند که وجود خارجی ندارند» و اینکه آن اندازه که شهروندان فرانسوی الاصل به گروههای تندرویی همچون «القاعده» ملحق میشوند، کمتر از اعراب ساکن این کشور هستند.
آزادی بیانی در فرانسه وجود ندارد
اینکه گفته میشود، در فرانسه آزادی بیان وجود دارد، دروغ محض است و دلیل این مدعا آن است که چرا شهروندان این کشور اجازه ندارند، درباره ماهیت هولوکاست سوال کنند و یا آن را زیر سوال ببرند، در حالیکه چنین منعی در قبال اسلام وجود ندارد؟
نشریه شارلی ابدو وارث نشریه «هاری کاری» است که پس از تمسخر «دوگل» و مرگش انتشار آن متوقف شد، اما چرا هاری کاری تعطیل شد، اما شارلی ابدو فعالیتش متوقف نشد. در آن زمان – سال 2006 - «ژاک شیراک»، رئیس جمهوری فرانسه توهین روزنامههای دانمارکی به «پیامبر»(ص) را «اقدام تحریکآمیز هدفمند» توصیف کرد و از مسلمانان خواست که برای احقاق حق خود به دادگاهها رجوع کنند، حال سوال این است که حتی اگر هم مسلمانان به دادگاههای فرانسه برای محاکمه شارلی ابدو مراجعه کنند، دستگاه قضایی فرانسه آن را محکوم خواهد کرد؟ حوادث پس از اقدام تروریستی علیه شارلی ابدو نشان داد که همه چیز به سود این نشریه است.
رد تمام دلایل ارائه شده درباره علل حادثه
دلایل و اسباب ارائه شده از سوی غرب و دولت فرانسه در خصوص حادثه شارلی ابدو کاملا مردود است. چون حکومتهای غربی نظارت و کنترل شدیدی بر آزادی بیان و اظهار نظر یا بحث و مناقشه برسر این حادثه تروریستی اعمال کردهاند.
پس از حوادث 11 سپتامبر دولت آمریکا و رسانههای آمریکا تلاش بسیاری کردند، دلایل سیاسی این حادثه را در پدیده تروریسم افراط گرایانه خلاصه کنند. اگرچه این سخن مردود و نادرستی نیست، اما سوال این است که غرب در انتشار این پدیده چقدر تاثیر داشته است، مثلا ادامه درد و رنج فلسطینیان چه تاثیری بر ظهور پدیده افراط گرایی در میان آنها داشته است. همچنین سیاستهای تسلیحاتی آمریکا و غرب و صدور سلاح چه تاثیری بر تشکیل گروههای تروریستی داشته است.
امروز گفته میشود که نمیتوان و مجاز نیستیم که در تاریخ استعمارگرانه فرانسه چه گذشته و چه حال حاضر که کشورهایی همچون مالی و سوریه و لیبی را در برمیگیرد، کنکاش کنیم.
بنابراین غرب میگوید که «ساکت شو و تنها شارلی باش». آیا ما میتوانیم و یا حق چنین کاری را داریم؟ بالطبع نه.
اما باید به غرب یادآوری و پافشاری کنیم که تروریستها دست پرورده آنها بودند، نه ما. تروریستها در فرانسه متولد و بزرگ شدند و توجیه اینکه آنها الجزایری بودند، مانند آن است که بگوییم، اوباما دارای ریشههای کنیایی یا نتانیاهو دارای ریشههای لهستانی است و بر این اساس کنیاییها و لهستانیها جنایتکار هستند.
غرب خواهان اسلام میانهرو نیست
غرب خواهان اسلام میانهرو نیست، آنها خواهان اسلامی هستند که به آنها و منافعشان خدمت کند. درباره این ادعا باید به فردی همچون «مهند خورشید» فلسطینی تباری که در لبنان به دنیا آمد و در عربستان رشد یافت اشاره کرد. وی به این جهت در آلمان مورد استقبال قرار گرفت و کرسی استادی به وی در دانشگاههای آلمان داده شد - با اینکه از سوی بسیاری از موسسات اسلامی مورد تأیید نبود – و کتابی تحت عنوان «اسلام رحمت» از وی منتشر شد، چون وی همواره نسبت به خطر ظهور اسلامگرایان تندرو و نه خطر رژیم صهیونیستی هشدار میداد. این همان چیزی است که غرب خواهان آن است.
فرانسه درحالی از جنگ علیه اسلام تندرو سخن میگوید که تاکنون چنین جنگی را علیه مسیحیت تندرو یا یهودیت تندرو بر زبان نیاورده است.
تلاش غرب و رژیم صهیونیستی برای به دام انداختن مسلمانان
به نظر میرسد، غرب و رژیم صهیونیستی تلاش دارند، مسلمانان را وارد بازی کنند که برای آنها تدارک دیده شده است و آن واداشتن آنها به محکومیت عاملان حادثه شارلی ابدو است، چون در غیر این صورت به حمایت از عاملان آن متهم میشوند.