آنچه که در ادامه میآید خلاصهایست از این گزارش راهبردی:
طی سالیان متمادی، روسیه درسهای مختلفی را از ائتلاف آموخته است و تلاش کرده است تا برنامهریزی نظامی خود را با واقعیتهای درگیری مدرن مطابقت دهد. مسکو این درسها و برنامهریزیها را در جنگ اخیر با گرجستان در سال 2008 مورد آزمایش قرار داد. این کشور در این جنگ برای اولین بار از جنگ سایبری و عملیاتهای اطلاعاتی همزمان با عملیاتهای متعارف نظامی بهره برد. روسیه همچنین تمایل خود را برای بروزرسانی ابزارهای دوره شوروی سابق و تطابق آنها با محیط پیچیده اطلاعاتی امروزی را نشان داده است. این کشور علاقمند بوده است تا برتری اطلاعاتی در عملیاتها داشته و از نیروهای نظامی متعارف در نقش پشتیبان استفاده نماید.
جنگ اطلاعاتی روسیه را باید در بافت راهبردی حکومت روسیه مورد بررسی قرار داد. این توان اطلاعاتی در اسناد سیاستی از قبیل بررسی سیاست خارجی سال 2007 و بررسی امنیت کشور سال 2009 نمایان شده و بوسیله ابتکارات قانونگذاری از قبیل قانون فدرال در زمینه سیاست دولت فدراسیون روسیه درباره شهروندان خارج از کشور مورد حمایت قرار میگیرد. ایده شهروندان نیازمند توجه ویژه است چرا که به روسیه اجازه میدهد تا وظیفه دولت در دفاع از شهروندان مقیم خارج را در برابر هرگونه تهدید علیه حقوق یا سلامت آنها را مشروعیت بخشد. این ایده همچنین به ما توضیح میدهد که چرا باید همچنان به دنیای به اصطلاح روسی اعتقاد داشته باشیم، دنیایی که در آن بر حفظ قلمرو واحد اطلاعاتی روس زبان ورای مرزهای فدراسیون روسیه (خصوصاً در سرزمین شوروی سابق) تاکید میکند.
کنترل دیرپای روسیه بر رسانههای جمعی عامل مهمی در پیادهسازی موثر جنگ اطلاعاتی علیه اوکراین بشمار میآید. توان اطلاعاتی روسیه با کمک پیامرسانی همزمان تحقق مییابد. بهعنوان مثال، شبکههای تلویزیونی اصلی روسیه در شکلدهی عقاید درباره وضعیت اوکراین از همان ابتدای شروع بحران بسیار فعال بودند. کنترل مستقیماً توسط دولت اعمال میشود و در این مساله اینترنت تحت کنترل دولت بهعنوان پدیدهای که در پشتیانی از توان اطلاعاتی دولت روسیه ایفای نقش میکند دخیل است. این کنترل بر رسانه باعث شده است تا دیگر رسانهها توان رقابت با پیامرسانی هماهنگ حکومت روسیه را نداشته باشند.
جنگ اطلاعاتی روسیه شامل چندین موضوع غالب میشود:
- قرار دادن تمدن ارتودکس اسلاویک روسیه در برابر اروپای روبه انحطاط؛
- توجه به اوکراین بهعنوان بخش لاینفک سیاست اوراسیا و ایجاد اتحادیه اقتصادی اوراسیا؛
- ارج نهادن به دنیای روسی که باعث اتحاد اسلاوهای شرقی میشود، بدین معنا که روسها و اوکراینیها ملتی واحد هستند و هر دو به برتری طبیعی روسیه اذعان دارند؛
- ارائه تصویری از اوکراین بهعنوان کشوری که قادر به اداره امور و حفظ حاکمیت خود نیستند؛
- اشاره به جنگ میهنپرستانه بزرگ که باعث ایجاد نفرت از نازیهای آلمان شد و ارتباط دادن آن به معترضان اوکراینی که از آنها بهعنوان وطنپرستان، نازیها و فاشیستهایی یاد میشود که تهدیدی برای بخش روسنشین جمعیت اوکراین محسوب میشوند؛
- ایجاد دو دستگی در غرب با استفاده از منافع متفاوت کشورهای عضو اتحادیه اروپایی و مخالف جلوه دادن آمریکا با این اتحادیه؛
- و استفاده از توجیهات تاریخی و قانونی برای مشروعیت بخشیدن به اقدامات روسیه در اوکراین (از جمله رفراندوم کریمه).
جنگ اطلاعاتی روسیه از جمله عناصر اصلی در عملیاتهای روسیه در اوکراین محسوب میشود. جنگ اطلاعاتی و اقدام نظامی روسیه با ویژگیهای شکل جدیدی از جنگ در ارتباط میباشد که در آن مرز بین صلح و جنگ، نیروی نظامی خارجی و گروههای مدافع محلی کمرنگ شده و فضای اصلی نبرد ار زمین فیزیکی به اذهان و قلوب مردم مورد نظر انتقال مییابد. میتوان از کریمه بهعنوان نمونه آزمایشی برای این شکل جدید جنگ اشاره کرد، جنگی که در آن نبرد چندوجهی و نامتقارن بهمراه جنگ شدید اطلاعاتی، سایبری و استفاده از نیروهای آموزش دیده عملیات ویژه نقش کلیدی ایفاء میکنند.
بحران اوکراین درسهای ارزشمندی برای دولت این کشور، کشورهای همسایه روسیه (کشورهایی که جمعیت روسزبان آنها بهسبب سیاستهای دوره شوروی سابق افزایش یافت) و سازمانهایی از قبیل اتحادیه اروپایی و ناتو به ارمغان آورده است.
این گزارش در انتها اینگونه نتیجهگیری میکند:
1. روسیه آماده انجام شکلی از جنگ در اوکراین بود که در آن جنگ اطلاعاتی نقشی کلیدی ایفاء میکرد: ویژگیهای این شکل جدید جنگ که در کریمه اجرا شد تقریباً یک سال قبل از بحران اوکراین توسط ژنرال والری گرایسموف فرمانده ستاد کل ارتش روسیه بیان شد. تحلیل بحران اوکراین به ما پیشنهاد میکند که اتحادیه اروپایی و ناتو باید خود را با این واقعیت جدید که برتری اطلاعاتی به نسبت قدرت نظامی از ارزش بیشتری برخوردار است وفق دهند.
2. توان نظامی روسیه بیشتر بر اساس حافظه تاریخی استوار است: شناخت کامل روسیه از مخاطبین خود از جمله شهروندان مقیم خارج استفاده از اهرم حافظه تاریخی را ممکن ساخت: امپراطوری بزرگ روسیه، جنگ جهانی دوم و شقاوت نازیها، و ابهت و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی
3. بحران اوکراین نتیجه راهبرد بلندمدت روسیه است: جنگ اطلاعاتی روسیه در اوکراین به ما میآموزد که شناسایی و تحلیل سریع آن دسته از مولفههای قدرت اطلاعاتی روسیه که بصورت بالقوه تخاصمی هستند بسیار مهم میباشد. در اسناد سیاستی دولت روسیه نیز به این موارد اشاره شده است.
4. نقش سیاست شهروندان مقیم خارج حیاتی بوده و باید در آینده بهدقت مورد توجه قرار گیرد: پیامدهای امنیتی بویژه برای کشورهای همسایه روسیه جدی است.این راهبرد که روسیه در اوکراین مورد استفاده قرار داد در بهترین حالت در مناطقی کاربرد دارد که جوامع بزرگی از شهروندان روسی مقیم خارج در آنجا حضور دارند.
5. سکه جنگ اطلاعاتی روسیه روی دیگری نیز دارد: اگرچه جنگ اطلاعاتی روسیه در تاثیرگذاری بر مخاطبان خود (جمعیت روسها و شهروندان مقیم خارج) موفق بوده است، تا حدی هم نتیجه معکوس داشته است چرا که این سیاست باعث افراطیگری و دشمنی دیگر مخاطبان از قبیل غرب اوکراین و کیف، جمعیت کشورهای عضو ناتو و اتحایده اروپایی و آمریکا شده است.
6. روسیه از تاکتیک فریب برای منحرف کردن و ایجاد تاخیر استفاده میکند: بررسی و رد اطلاعات غلط، انواع مختلف وقایع و حتی تئوریهای توطئهای که بهسرعت توسط روسیه منتشر میشود نیازمند زمان، تلاش و منابع بسیاری از جانب سازمانهای بینالمللی نظیر ناتو، دولت اوکراین، رسانههای مستقل، کارشناسان و حتی شهروندان معمولی است.
7. ارائه اطلاعات غلط با گذشت زمان کارایی خود را از دست میدهد: گسترش بحران اوکراین به خارج از کریمه نشان میدهد که ارائه اطلاعات غلط با گذشت زمان با اسناد واقعی که هر روز منتشر میشود کارایی خود را از دست میدهد.