روزنامههای اصلاحطلب روز چهارشنبه را با تمرکز خبری بر سخنان عزتالله ضرغامی آغاز نمودند.
«نادیده گرفتن یک جناح سیاسی بر اساس اهداف صدا و سیما بود» بازتاب انتشار این گزاره ناقص از سوی عزتالله ضرغامی کافی بود تا روزنامههای اصلاحات تیتر اول خود را به انتقاد از کارنامه رییس سابق جامجم اختصاص بدهند و رفتار وی را جناحی توصیف کند.
این در حالی است که عیسی بخشی رئیس دفتر عزتالله ضرغامی گفت:» باور و عملکرد آقای ضرغامی همواره حاکی از احترام و توجه به همه سلایق سیاسی درون نظام بوده است. حرکت بر اساس اهداف سازمانی از جمله حفظ استقلال و بیطرفی در همه عرصهها موضوعی است که همواره مورد تأکید و توجه رسانه ملی بوده و هست. تنظیم مصاحبههای انحرافی و ناشیانه بر اساس یک خبر کذب نیز از جمله حرکتهای جناحی و غیرحرفهای این نشریات است که برای مخاطب خود کمترین آگاهی و شعور را قائل نیستند.»
ارگان رسمی حزب مردمسالاری چهارشنبه را با تیترهای «آغاز حذف یارانه پر درآمدها» و «نخبگان جامعه در حل مشکل ترافیک کمک کنند» روانه پیشخوان مطبوعات کشور شده است.
· ائتلاف اصلاحطلبان و اصولگرایان میانهرو؛ شاید برای بعد
پیشنهاد عارف مبنی بر ائتلاف میان اصلاحات و آنچه اصولگرایان میانهرو میخواند، با واکنش شدید احمد پورنجاتی از اعضای شورای مشورتی اصلاحات مواجه شد تا بار دیگر تقابل میان عارف و یاران خاتمی مشاهده گردد.
سعید پایبند در سرمقاله روزنامه مردمسالاری نیز به این ایده انتخاباتی انتقاد کرده است و این رفتارسیاسی را متناسب با وضعیت فعلی اصلاحات ندانست؛ در بخشی از این سرمقاله آمده است «اصولگرایان زمانی که بر حذف اصلاحطلبان در عرصه سیاست تاکید وافری داشتند و تر و خشک را باهم میسوزاندند و بر طبل یکه تازی میزدند؛ تازگیها به اشتباهاتشان پی بردهاند و متوجه این امر شدهاند که رقابتهای درون جناحی خروجیهای مثبتی برای کشور ندارد و پیروزیهای واقعی در سایه رقابت جدی با اصلاحطلبان بدست خواهد آمد. اصلاحطلبان معتدل امتحان و برادری خود را به نظام به اثبات رساندهاند و برای عزت و منافع ملی کارنامه درخشانی بر جا گذاشتهاند و طیفی از نیروهای خدوم و دلسوز و معتقد به نظام هستند و در شکلگیری انقلاب اسلامی نقش پررنگتری در سوابق دارند.
ذات و جنس تفکرات اصلاحطلبی و اصولگرایان در برخی موارد با هم تفاوتهای فاحشی دارد، و در نحوه موضوعات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، با هم اختلاف سلیقه دارند وبا هم خط مشی جداگانهای دارند و در اداره کشورداری نگاه متفاوتی دارند، و در همین رابطه بعضی از چهرههای شاخص اصولگرا همچون حدادعادل، باهنر بر عدم این ائتلاف احتمالی تاکید دارند. پس با توجه به واقعیات موجود؛ ائتلاف اصلاحطلبان و اصولگرایان به صلاح نیست و چه بهتر هرکدام از دو جناح برای مشارکت حداکثری در پای صندوقهای رأی و برگزاری انتخابات باصلابت و قانونمحور با تفکرات جناح خودشان به صورت مستقلانه وارد میدان فعالیتهای انتخابات مجلس دهم شوند.»
روزنامه ابتکار چهارشنبه را به تیترهای «170 مجهولالهویه» و «شفافسازی هستهای رئیس» اختصاص داد.
· سرنوشت سازمان فضایی در دولت یازدهم
حجتالاسلام روحانی در مراسم رونمایی از اولین فضاپیمای سرنشیندار ایرانی نسبت به سرنوشت سازمان فضایی توضیحاتی ارائه داد و روزنامه ابتکار به انعکاس این سخنان در صفحه سیاسی خود پرداخته است. کلیددار پاستور پیرامون این موضوع اظهار داشت «دولت یازدهم در بررسیهایی که انجام داد متوجه شد در مساله علوم فضایی از لحاظ ساختاری وتشکیلاتی یک درهمریختگی وجود دارد. در بررسیهای خود اشاره کردیم که اگرمراکز تحقیقاتی و علمی ما زیر نظر مسئول مستقیم خود باشد، پیشرفت سریعتر و بهتر حاصل میشود. به همین دلیل نیز سازمان فضایی و همچنین پژوهشگاه مربوطه را مانند قبل در اختیار وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات قرار دادیم. روحانی همچنین با بیان این که باید تقسیم کار دقیقی میان دانشگاههای کشور انجام بگیرد اظهار کرد: ما در دانشگاههای کشور باید چیزی شبیه کنسرسیوم ایجاد کرده و هربخش را به یک دانشگاه واگذار کنیم. تمامی این بخشها در یک جا در کنار یکدیگر تکمیل و ترکیب شوند. روحانی در پایان با بیان این که دولت برای ادامه راه و افزایش سرعت راه در زمینه همه فناوریها از جمله علوم فضایی تصمیم قاطعی گرفته است، گفت: دولت از همه توان و امکان خود در این زمینه بهرهبرداری و استفاده خواهد کرد.»
روزنامه اصلاحطلب اعتماد نیمتای بالای صفحه اول خود را به تیترهای «حذف یارانه کلید خورد» و «اگر کسی از مردن لذت نبرد آدم بدبختی است» اختصاص داده است.
· اما و اگرها حضور هاشمی در انتخابات خبرگان
19 اسفند اعضای خبرگان رهبری جانشین مرحوم آیتالله مهدویکنی را مشخص میکنند. رقابت اینبار میان دو هاشمی است؛ هاشمی سید از دیار شاهرود و هاشمی دیگر اهل رفسنجان؛ هر دو «سکوت» را برای حضور در انتخابات ریاست مجلس خبرگان ترجیح دادهاند.
مهشید ستوده در صفحه سیاسی روزنامه اعتماد به روایت تصمیم حضور حجتالاسلام هاشمی میپردازد و در همین راستا نوشت «حکایت، حکایت همان تصمیمهای لحظه آخری است؛ تصمیماتی که آیتالله هاشمیرفسنجانی ثابت کرده که تبحر خاصی در گرفتن آنها دارد. اینبار اما هوا، هوای تصمیمهای لحظه آخری «آمدنی» نیست. احتمال اینکه دستش برای اعلام کاندیداتوری در جلسه انتخاب هیات رییسه به عنوان کاندیدای ریاست بالا برود کم است. اما احتمال اینکه گزینه مد نظرش هم همان فردی باشد که بسیاری پیش بینی رییس شدنش را میکنند کم است. همه احتمالها در مورد او و تصمیماتش مبهم است. هنوز هم بسیاری میگویند که شاید تصمیم آمدن گرفته شود و آیتالله بازهم رییس خبرگان رهبری شود، شاید گرفته نشود و همچون سال ۸۹ او ترجیح بدهد که رییس نباشد.
دیروز تعدادی از اعضای خبرگان پیش بینی کردند که رییس بعدی مجلس خبرگان رهبری «آیتالله هاشمی شاهرودی» است؛ مردی که شاید رابطه نزدیکی با شخص آیتالله داشته باشد. آیتالله هاشمیرفسنجانی اگر دو سال پیش در چنین روزهایی در تمام دیدارها با درخواست برای حضور در انتخابات ریاستجمهوری مواجه میشد حالا با درخواست جدیدی روبهرو است. همه از او نقشآفرینی میخواهند. همانی است که اگر جز انقلاب چیزی ندارد اما بسیاری هم تنها به او اعتماد دارند. ۸۰ عضو مجلس خبرگان رهبری باید ۲۵ روز دیگر یک جانشین تعیین کنند؛ جانشینی برای ریاست یکی از کلیدیترین نهادهای این نظام. همان ساختمان قدیمی مجلس شورای اسلامی بازهم شاهد گردهمایی اعضای خبرگان خواهد بود.
بازهم تعداد آنهایی که مقابل هاشمیرفسنجانی بلند میشوند، بیشتر خواهد شد و باز آیتالله است که باید تصمیم بگیرد که بیاید یا نیاید؟ تصمیمی که اصولاً تا لحظات آخر هم مشخص نمیشود و وقتی عملیاتی میشود همه متوجهش میشوند. صندلی ریاست خبرگان را پیش از این هم تجربه کرده است و معلوم نیست میل دوبارهای برای نشستن بر این صندلی دارد یا نه؟ اینبار اما شرایط فرق کرده است. زمان که جلوتر میرود احتمال آمدن آیتالله هم کمتر میشود.»
· اعتراف ضرغامی
«نادیده گرفتن یک جناح سیاسی بر اساس اهداف صدا و سیما بود» بازتاب انتشار این گزاره ناقص از سوی عزتالله ضرغامی کافی بود تا مجتبی حسینی قلم به انتقاد از کارنامه رییس سابق جامجم به پردازد و رفتار وی را جناحی توصیف کند.
مجتبی حسینی در بخشی از این یادداشت خود نوشته است «شاید پایان ریاست ضرغامی بر رسانه ملی و نرفتنش به ساختمان شیک صدا و سیما دلیلی شده تا او صادقانه و راحت از سیاستهای خبری سازمان صدا وسیما در آن دوران سخن بگوید اما از همان نخستین سال ریاست ضرغامی بر رسانه ملی که با آخرین سال دولت اصلاحات همزمان شد، قابل پیشبینی بود که اخبار مربوط به دولت اصلاحات و اصلاحطلبان پوشش رسانهای خود را از دست خواهند داد. چنانچه در همان یک سال اخبار مربوط به شهرداری تهران و محمود احمدینژاد از دولت و رییس دولت اصلاحات بیشتر پوشش داده میشد.
با پایان دولت اصلاحات همان تصاویر کمی که از رییس دولت اصلاحات و همکارانش روی آنتن صدا و سیما میرفت هم به پایان رسید. احمدینژاد مرد محبوب عزتالله ضرغامی شد و محافظهکاران و به ویژه افرادی که به گروههای تندرو اصولگرا نزدیک بودند راحتتر از همه بر روی آنتن رفتند. در همین دوران بود که به دستور معاونت سازمان صدا و سیما و با چراغ سبز عزتالله ضرغامی در برنامههای خبری، آیتالله هاشمیرفسنجانی جای خود را به حجتالاسلام رفسنجانی داد، اصلاحطلبان بایکوت خبری شدند و در مقابل احمدینژاد و احمدینژادیها هرگاه اراده میکردند، صدا و تصویرشان از تلویزیون و شبکههای رادیویی پخش شد.
رابطه ضرغامی و احمدینژاد آنچنان بالا گرفت که برخی از منتقدان مدیریت ضرغامی، واگذاری ۸۶ هکتار از زمینهای نمایشگاه بینالمللی تهران به صدا و سیما در آخرین روزهای ریاستجمهوری محمود احمدینژاد را «نوعی قدردانی متقابل» از صدا و سیما توصیف کردند. اگر نخستین سال مدیریت ضرغامی بر رسانه ملی مصادف شده بود با آخرین سال دولت اصلاحات در سال ۸۳، آخرین سال ریاستش هم مصادف شد با آغاز بهکار دولت حسن روحانی. شاید اگر ضرغامی میدانست که در نخستین گفتوگوی تلفنی اخبار شبکه یک با حسن روحانی در شب اعلام نتایج انتخابات ریاستجمهوری، او بلافاصله از دو چهره محبوب اصلاحطلبان تشکر میکند هرگز مجوز این تماس تلفنی را به مدیر شبکه یک و معاون سیاسی خود نمیداد.»
روزنامه اصلاحطلب شرق صفحه اول خود را به تیترهای «این مساله از اهداف صدا وسیما بود» و «ابتکار در محاصره ریزگردها» اختصاص داد.
· جریان ظالمانه در برابر حضور زنان
این روزها سیاهنمایی فعالیت زنان در عرصه اجتماع به صورت فراوان در نشریات اصلاح طلب به چشم میخورد؛ روزنامه شرق در گفتوگو با سهیلا جلودارزاده، که از فعالان سیاسی زن و مشاور وزیر صنعت، معدن و تجارت در امور زنان است به تحلیل این وضعیت پرداخته است.
این فعال اصلاح طلب در پاسخ به سؤال این روزنامه که شما الان بهعنوان مشاور زنان در امور صنایع، توانستهاید در این وزارتخانه کاری از پیش ببرید؛ اظهار داشت«اینجا فرق میکند. مشکل ما این است که ساختار قانونی نداریم. الان ساختار قانونی و شرح وظایف برای وزارتخانهها وجود ندارند. برهمیناساس هم برخی از وزرا فکر میکنند اگر قرار است یکنفر بیاید و تنها بخواهد یکمراسم «روز زن» برگزار کند و برود، خب روابطعمومی هم میتواند آن را انجام دهد؛ یعنی باید مشخص شود جایگاه دفتر امور زنان در دستگاهها چیست؟ این مساله آنقدر مهم است و اهمیت دارد که برخی کشورها وزارت زنان دارند و امور مرتبط به زنان در آن وزارتخانه تدوین و اجرایی میشود، چراکه میخواهند بیشترین بهرهوری را از نیروی تحصیلکرده خود داشته باشند، ولی در کشور ما تا حد زیادی زنان، حتی اگر تحصیلکرده و نیروی کار باشند هم دیده نمیشوند. درواقع اجازه میدهند یکجریان طبیعی ظالمانهای زن را در کارها و مشاغل ساده و به اصطلاح معمولی نگاه دارد و از او بهرهگیری شود. زنان جامعه ما بهخاطر فرهنگ ایرانی و اسلامی خود بهدنبال مالاندوزی نبودهاند و داراییهای خود را اغلب در خانواده تسهیم کردهاند، بههمینخاطر میزان سرمایه زنان خیلیاندک است، درنتیجه در کار و شغل جدید هم نمیتوانند سرمایهگذار باشند و تولید ثروت کنند، درنتیجه همیشه مزدبگیر خواهند بود و این درراستای فقرزدایی که از اهداف هزارهسوم است نخواهد بود. برهمیناساس است که برای رفع این بیعدالتیها باید حرکتی صورت بگیرد.»
سهیلا جلودارزاده در بخشی دیگر از مصاحبه نسبت به چگونگی حل مشکل زنان اظهار داشت «زنان با عسرت و سختی سهم خود را میگیرند. میزان موفقیتشان کم است. باید تلاش و ایثار کنند که هر دو را انجام میدهند، اما چون مسیر برای آنها باز نیست بهرهوری آنها هم پایین است. اگر مسیر مشخص شود، یک زن از ابتدا میداند باید چه مسیری طی کند. البته چون ضعف برنامهریزی و بسترسازی داریم این مشکل برای مردان هم وجود دارد، منتها با توجه به مشکلات تاریخی زنان، راه آنها دشوارتر است.»
روزنامه آرمانامروز صفحه اول خود را به تیترهای «نادیده گرفتن یک جناح سیاسی از اهداف صداو سیما بود» و «پاسخ آیت آ... هاشمی درباره انتخابات خبرگان» اختصاص داد.
· دهان منتقدان سانتریفیوژ نیست که با قفل زدن بسته شود
«اختلاف یکی، دوتا نیست و سؤال و تذکر هم کم نیست. اینکه دولت یازدهم و برخی نمایندگان مجلس نهم دارای اختلاف هستند و گاهی از این اختلافات بوی سیاست به مشام میرسد چیزی نیست که قابل انکار باشد هر موضوع کوچکی دستاویزی قرار میگیرد تا وزرا راهی بهارستان شوند و برای ارائه توضیح به صحن بیایند هرچند این موضوع درمورد برخی وزیران پررنگتر میشود اما به هر حال کم و بیش درمورد کل کابینه این موضوعات مطرح میشود.» فائزه عباسی اینگونه به روایت مناسبات میان بهارستان و پاستور میپردازد و سپس برای پاسخ به سوالاتش نسبت به این موضوع با حمید رسایی به گفتوگو میپردازد.
حمید رسایی در پاسخ به این سؤال که نام شما در لیست بیشترین سوالکنندگان مجلس نهم از دولت یازدهم قرار دارد. دلیل این حجم از سؤالات چیست؛ اظهار داشت «من جزو بیشترین سوالکنندگان نبودم شاید درمجموع سؤالات من 10 تا 12 سؤال باشد که از 5 تا سؤال هم انصراف دادهام. نکته دیگر اینکه سؤال حق نمایندگان است و همانطور که در دولت احمدینژاد هم بنده حدود 10 سؤال از احمدینژاد پرسیدم تاکنون هم 10 سؤال از دولت روحانی پرسیدهام که در هر دو دولت از پنج سؤال انصراف دادم و برخی هم در صحن علنی طرح شد.»
حمید رسایی همچنین نسبت به توقیف نشریه خود بعد از گعدههای مشورتی که در صحن با دیگر دلواپسان داشت به «آرمان» گفت: من بارها گفتهام دهان منتقدان سانتریفیوژ نیست که با قفل زدن بسته شود. نشریه 9 دی که کاغذ بود اینجا من تریبون مجلس را دراختیار دارم. بخواهید و نخواهید تا آخر این مجلس حتماً با همین شدت و حدت هستم و مجلس بعد هم انشاءا... محکم هستم.
روزنامه دولتی ایران، صفحه اول خود را به تیترهای «تصمیم تازه برای ترمیم حقوق کارگران» و «روحانی: برخی موضعگیریهای داخلی بهانه به دشمن میدهد» اختصاص داد.
· بازار اتهامزنی علیه دولت
«اتاق فکر»، «تندرو»، «اتهام زنندگان»، «منافع جناحی» پربسامدترین واژگان روزنامه دولتی ایران نسبت به توصیف منتقدان دولت یازدهم است؛ این برچشبزنی درحالی است که رییسجمهور بارها از انتقاد نسبت به دولت استقبال کرده است.
روزنامه دولتی ایران در یادداشتی به قلم حسین تهرانیزاده به منتقدان دولت حمله کرده است و نوشت «تندروها؛ آشفته بازاری به راه انداختهاند. کم شمارند اما با نهایت توان بر طبل اتهام، توهین و افترا میکوبند تا شاید خدشهای بر اعتبار اهل اعتدال وارد کنند. در صف اول این هنگ اتهامزنان، افرادی ایستادهاند که آشکارا با فرمان بریده در جاده سیاست به پیش میتازند. آنها با الهام از مانیفست گروههای میلیشیا، عرصه سیاست را میدان جنگ میخوانند. ابایی از این ندارند که در ستایش ستیز خطابه کنند و بگویند بهترین دفاع حمله است آنها با تکیه بر همین تفکر ستیزه جویانه دوستان تندرو خود را به تهاجم و یورش به جبهه دولت دعوت میکنند اما سؤال جدی این است که شماری از این افراد در حالی که به دلیل ارتکاب اقدامات غیرقانونی، در مراجع ذیصلاح مجرم شناخته شدهاند، چگونه با دستی گشاده و خاطری آسوده به حامیان دولت افترا میبندند و سپس هم در قامت مدعیالعموم و هم در مقام قاضی ظاهر میشوند. ماشین اتهامزنی آنان، حد و مرز نمیشناسد؛ به فراخور وضعیتشان، از تاختن به قوای مقننه و قضائیه هم باکی ندارند. خود را یگانه ملاک سنجش حق و باطل میدانند. همانند کسی هستند که مدعی میشد اینجا که من ایستادهام؛ درست، نقطه میانه جهان است و چون به او معترض میشدند، میگفت اگر قبول ندارید، بروید متر کنید و خلاف ادعایم را ثابت کنید. به نظر میآید اتفاقات این روزهای صحنه سیاست ایران با وجود جلوههای تلخ آن در بطن خود، پارهای از حقایق پنهان را روشن ساخته است. در این فضا پردهها کنار رفته است و چهره واقعی افرادی که لباس افشاگری به تن کرده بودند، هویدا شده است. متأسفانه در سکوت یا تسامح برخی چهرههای معتدل اصولگرا دور بازی به دست تندروها افتاده است افرادی که سنگینترین اتهامات بیپایه را بیمحابا و فارغ از اخلاق و بیم آخرت، روانه دیگران میکنند و میکوشند تا برای ناهمسویان با خود پروندهسازی کنند. براستی اگر این تندروها نگران منافع ملی و قانون نیستند، وظیفه نهادهای مسئول چیست؟»