گروه جنگ نرم مشرق- شاخه سیاسی گروه موسوم به مجاهدین خلق- مکان آنچه را که ادعا میکرد یک ساختمان زیرزمینی مرتبط با سانتریفیوژ در حومه تهران است، فاش کرد. این افشاگری با هدف منحرف کردن مذاکرات کنونی هستهای انجام شد که هدف نهایی آن حل و فصل دیپلماتیک موضوع هستهای تهران است. سخنگوی وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد: «ما در حال حاضر هیچگونه اطلاعاتی در اختیار نداریم که تاییدکننده نتیجهگیری این گزارش باشد». این داستان ممکن است اشتباه باشد. این نخستین باری نیست که شورای ملی مقاومت ایران با صدور بیانیهای تلاش کرده است به افشاگری درباره برنامه هستهای ایران بپردازد. باید سال 2002 را به خاطر آوریم، زمانی که این گروه برای نخستین بار به تأسیسات زیرزمینی غنیسازی در نطنز اشاره کرد. این در حالی است که گزارشهای منتشرشده از سوی افرادی نظیر «مارک هیبز» نشان میدهد آمریکا و آژانس بینالمللی انرژی اتمی تقریبا از وجود این سایت اطلاع داشتند. یک نهاد اطلاعاتی ممکن است از طریق شورای ملی مقاومت ایران این اطلاعات را به دست آورده باشد. این گروه اغلب داستانهای اشتباه را منتشر میکند. برای نمونه، شورای ملی مقاومت ایران این بار به یک سایت جدید به نام «لویزان 3» اشاره کرد. بنا به دلایلی، آنها درباره «لویزان 2» سخن نمیگویند، همان سایتی که آنها در سال 2008 آن را «فاش» کردند و این اتفاق کمی پس از آن رخ داد که آمریکا گزارش مربوط به تخمین اطلاعات ملی را منتشر کرد که در آن آمده بود ایران برنامه تسلیحات هستهای مخفی را «متوقف کرده است.»
اما زمانی که من - نویسنده - جدیدترین گزارش شورای ملی مقاومت را مطالعه کردم به این نتیجه رسیدم که تناقضهایی در آن وجود دارد بویژه در ارتباط با کرهشمالی. طی اواخر دهه 1990، مخالفتهایی با چارچوب توافقنامه بین آمریکا و کرهشمالی وجود داشت، توافقی که براساس آن کرهشمالی با متوقف کردن تولید پلوتونیوم در ازای دریافت محمولههای نفتی و احداث یک رآکتور آب سبک در کرهشمالی موافقت کرد. ماه آگوست 1998، یک «مقام» آمریکایی در گفتوگو با «دیوید سینجر» خبرنگار روزنامه نیویورکتایمز اعلام کرد تصاویر ماهوارهای نشان داد کرهشمالی در حال احداث یک رآکتور هستهای زیرزمینی و کارخانه بازفرآوری سوخت در نزدیکی «کومچانگ ری» است اما این موضوع به هیچوجه صحت نداشت. آژانس اطلاعات دفاعی بر این باور بود کومچانگ ری ممکن است محل احداث یک رآکتور مخفی هستهای باشد. درباره دیگر موضوعات شک و تردیدهایی وجود داشت. «جک پریچارد» در آن زمان یک تحلیلگر اطلاعاتی بود. او بعدها اعلام کرد: «هر کسی خود را وارد ماجرا میکند و میگوید ما نمیدانیم این تصاویر مربوط به چیست اما ما نمیتوانیم توضیح بیشتری در این باره ارائه دهیم». مقامات آژانس اطلاعات دفاعی نتوانستند در چارچوب دولت در این باره به اجماع برسند، از این رو، افرادی تصمیم گرفتند این موضوع را به مطبوعات بکشانند.
جامعه اطلاعاتی آمریکا شاید به اجماع در این باره موافق نباشد که کومچانگ ری، یک تأسیسات هستهای زیرزمینی بود اما پس از آنکه نیویورکتایمز گزارشی در این باره منتشر کرد این موضوع اهمیت خود را از دست داد. دولت کلینتون مجبور شد درباره دسترسی بازرسان به این مکان مذاکراتی با مقامات کرهشمالی انجام دهد که این موضوع هزینههای زیادی برای آمریکا در پی داشت. زمانی که بازرسان هستهای وارد این منطقه شدند نتوانستند به هدف موجود در ورای ساخت این تأسیسات پی ببرند اما به این نتیجه رسیدند که در کومچانگ ری تونلهایی حفر شده است که برای ساخت یک رآکتور هستهای «مناسب نیست» و برای تأسیسات بازفرآوری سوخت نیز «به خوبی طراحی نشده است». در این مکان تنها گودالی بزرگ در زیر زمین حفر شده بود.
اما دولت کلینتون از ویلیام پری، وزیر وقت دفاع آمریکا خواست به سبب فعالیتها در کومچانگ ری و دیگر فریبکاریهای کرهشمالی در سیاست آمریکا در قبال این کشور بازنگری کند. با وجود تلاشهای دقیقه 90 برای تعامل با کرهشمالی در چارچوب برنامهای که «فرآیند پری» نامیده میشد، دولت کلینتون زمان را از دست داد. دولت جورج دبلیو بوش، رئیسجمهور سابق آمریکا با رسیدن به قدرت سیاست خاص خود را در قبال کرهشمالی در پیش گرفت اما بعدا این خط مشی موسوم به «رویکرد قاطعانه» را پس از آن کنار گذاشت که جامعه اطلاعاتی آمریکا اعلام کرد کرهشمالی یک برنامه بزرگ مخفی غنیسازی اورانیوم را دنبال میکند. مشابه موضوع فعالیتهای کرهشمالی در منطقه کومچانگ ری دلایل متعددی وجود دارد تا اتهامات اخیر مطرحشده از سوی شورای ملی مقاومت ایران را به منزله تلاشی با انگیزه سیاسی برای مانعتراشی در دستیابی به توافق هستهای ایران بدانیم. بلافاصله پس از طرح اتهامات از سوی شورای ملی مقاومت ایران، دلایل کافی برای تردید درباره این ادعاها وجود داشت. بررسی تصاویر ماهوارهای نشان داد هیچگونه شواهدی درباره خاکبرداری گسترده یا حفر تونل در دورهای که این شورا ادعا کرده است - 2004 تا 2008 - وجود ندارد. به نظر میرسد مکان مورد ادعای این شورا فاقد ایستگاه مناسب مبدل برق برای انتقال برق برای فعالیت سانتریفیوژها یا دستگاههای تهویهای باشد که کارگران بتوانند زیر زمین بدون مشکلات تنفسی فعالیت کنند. در ضمن اگر ایران مساحت گستردهای معادل 2 هزار مترمربع را برای ایجاد تأسیسات زیرزمینی خاکبرداری کرده باشد، خاکی که از این منطقه برداشته است به کجا منتقل شده است. علاوه بر این، بیانیهای که شورای ملی مقاومت ایران صادر کرده است، شامل جزئیاتی است که به طور قطع، جعلی است. این شورا مدعی شد تأسیسات مزبور درهایی به ابعاد 3 در 3 متر با عایقبندی دارد که قطر آنها 40 سانتیمتر است و وزنی معادل حدود 8 تن دارد تا بدین ترتیب از نشت اشعههای رادیواکتیو جلوگیری شود.
هیچ دلیلی برای نصب چنین درهایی در تأسیسات غنیسازی اورانیومی وجود ندارد که در معرض نشت گسترده اشعه رادیواکتیو نیست. شواهد دیگری وجود دارد که نشان میدهد تصاویری که شورای ملی مقاومت ایران از این درها ارائه کرده است، در واقع از یک پایگاه اینترنتی تجاری در ایران برداشته شده است. مکانی که شورای ملی مقاومت ایران آن را شناسایی کرده است در واقع تأسیساتی است که شرکت متیران Matiran آن را اداره میکند. شورای ملی مقاومت ایران متیران را شرکتی توصیف کرد که اوراق هویت مانند گذرنامه برای دولت ایران صادر میکند. با توجه به تلاش موفقیتآمیز شرکت متیران برای صدور کارت ملی جدید برای شهروندان ایرانی و گسترش دامنه فعالیتهای خود، احداث این تأسیسات جدید توجیه میشود.
بعید به نظر میرسد ایران بخواهد در یک مکان، هم کارت ملی صادر کند و هم اورانیوم غنیسازی کند! من- نویسنده - کسی را یافتم که توانسته است به این مکان برود. این فرد از هتلی در تهران به تأسیسات متیران رفت.
با وجود ادعاهای شورای ملی مقاومت ایران مبنی بر اینکه این تأسیسات در «منطقهای نظامی» واقع است این فرد بیآنکه در هیچ مرکز ایست بازرسی متوقف شود، توانست به این تأسیسات راه یابد. بررسیهای من به واسطه این فرد نشان داد ایران در این مکان تنها کارت شناسایی صادر میکند و همچنین اتباع خارجی اغلب به این شرکت مراجعه میکنند. این فرد در شرکت مزبور شاهد هیچگونه فعالیت غیرعادی نبود. علاوه بر شرکتهای خارجی که با متیران همکاری میکنند، دستکم 2 هیأت بینالمللی نیز از این مکان دیدار کردهاند. ایران اکتبر 2011 برنامه دیدار یک هیأت به نمایندگی از سازمانهای ثبت احوال ملی کشورهای مختلف از این تأسیسات را بهعنوان بخشی از نشستی که در تهران برگزار شد، سازماندهی کرد. ایران دومین برنامه دیدار از این مکان را آوریل 2013 و در چارچوب نشستی مشابه هماهنگ کرد.
«کارول مورلو» در روزنامه واشنگتنپست نوشت: ادعاهای شورای ملی مقاومت ایران را «نمیتوان به طور مستقل تایید کرد». همه آنچه گفته شد به این معنا نیست که تأسیسات مخفی غنیسازی ایران مایه نگرانی نیست. این موضوع در واقع بزرگترین چالش در مسیر دستیابی به هرگونه توافق هستهای محسوب میشود. ایران هنوز بقایای برنامه ساخت تسلیحات هستهای خود را که پیش از 2013 اجرا میکرد، حفظ کرده است.
علاوه بر این، ایران بارها تلاش کرده است تأسیسات مخفی غنیسازی اورانیوم بسازد. جزئیات نشان میدهد این کشور هرگز قصد نداشت اعلام کند در نطنز یا فردو تأسیسات غنیسازی احداث کرده است. همچنین ایران وجود سایت لویزان- شیان را که مکان اجرای برنامه مخفی ساخت تسلیحات هستهای است، رد میکند با وجود این واقعیت که تهران پس از ابراز تمایل آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای بازدید از این مکان، آنجا را خاکبرداری و تبدیل به یک بوستان کرد. محمود احمدینژاد، رئیسجمهور سابق ایران یک بار به طور علنی از ساخت دستکم 10 تأسیسات غنیسازی جدید اورانیوم در مکانهای مختلف کشور خبر داد. بنابراین هرگونه توافق جدید با ایران بستگی به میزان اطمینان از توانایی غرب در شناسایی تأسیسات مخفی دارد. اما این مکان یکی از آن تأسیسات مخفی نیست. هرگونه توافق با ایران نشان میدهد این ادعاها پذیرفتنی نیست اما باید به یاد داشته باشیم منافع گروه تروریستی مجاهدین خلق [منافقین] و آمریکا اساسا متفاوت است. این گروه تروریستی بر ادعاهای خود درباره برنامههای هستهای ایران بهعنوان راهی برای جلب حمایت از تغییر رژیم این کشور تأکید میکند. حل و فصل برنامه هستهای ایران از طریق دیپلماسی یکی از موثرترین بهانههای گروه تروریستی مجاهدین را برای حمله به ایران از بین میبرد. در آستانه دستیابی به توافقنامه هستهای و مادامی که یک توافق اجرا میشود، انتظار میرود ادعاهای بیشتری درباره برنامه هستهای ایران مطرح شود. دلایل متعددی برای امیدواری در این باره وجود دارد که توافق هستهای با ایران پایدارتر از توافق با کرهشمالی خواهد بود. یکی از این دلایل این است که منابع اطلاعاتی زیادی درباره برنامه هستهای ایران وجود دارد که میتواند به متمایز کردن واقعیتهای موجود از تصورات و ادعاهای واهی کمک کند.
منبع: وطن امروز
اما زمانی که من - نویسنده - جدیدترین گزارش شورای ملی مقاومت را مطالعه کردم به این نتیجه رسیدم که تناقضهایی در آن وجود دارد بویژه در ارتباط با کرهشمالی. طی اواخر دهه 1990، مخالفتهایی با چارچوب توافقنامه بین آمریکا و کرهشمالی وجود داشت، توافقی که براساس آن کرهشمالی با متوقف کردن تولید پلوتونیوم در ازای دریافت محمولههای نفتی و احداث یک رآکتور آب سبک در کرهشمالی موافقت کرد. ماه آگوست 1998، یک «مقام» آمریکایی در گفتوگو با «دیوید سینجر» خبرنگار روزنامه نیویورکتایمز اعلام کرد تصاویر ماهوارهای نشان داد کرهشمالی در حال احداث یک رآکتور هستهای زیرزمینی و کارخانه بازفرآوری سوخت در نزدیکی «کومچانگ ری» است اما این موضوع به هیچوجه صحت نداشت. آژانس اطلاعات دفاعی بر این باور بود کومچانگ ری ممکن است محل احداث یک رآکتور مخفی هستهای باشد. درباره دیگر موضوعات شک و تردیدهایی وجود داشت. «جک پریچارد» در آن زمان یک تحلیلگر اطلاعاتی بود. او بعدها اعلام کرد: «هر کسی خود را وارد ماجرا میکند و میگوید ما نمیدانیم این تصاویر مربوط به چیست اما ما نمیتوانیم توضیح بیشتری در این باره ارائه دهیم». مقامات آژانس اطلاعات دفاعی نتوانستند در چارچوب دولت در این باره به اجماع برسند، از این رو، افرادی تصمیم گرفتند این موضوع را به مطبوعات بکشانند.
جامعه اطلاعاتی آمریکا شاید به اجماع در این باره موافق نباشد که کومچانگ ری، یک تأسیسات هستهای زیرزمینی بود اما پس از آنکه نیویورکتایمز گزارشی در این باره منتشر کرد این موضوع اهمیت خود را از دست داد. دولت کلینتون مجبور شد درباره دسترسی بازرسان به این مکان مذاکراتی با مقامات کرهشمالی انجام دهد که این موضوع هزینههای زیادی برای آمریکا در پی داشت. زمانی که بازرسان هستهای وارد این منطقه شدند نتوانستند به هدف موجود در ورای ساخت این تأسیسات پی ببرند اما به این نتیجه رسیدند که در کومچانگ ری تونلهایی حفر شده است که برای ساخت یک رآکتور هستهای «مناسب نیست» و برای تأسیسات بازفرآوری سوخت نیز «به خوبی طراحی نشده است». در این مکان تنها گودالی بزرگ در زیر زمین حفر شده بود.
اما دولت کلینتون از ویلیام پری، وزیر وقت دفاع آمریکا خواست به سبب فعالیتها در کومچانگ ری و دیگر فریبکاریهای کرهشمالی در سیاست آمریکا در قبال این کشور بازنگری کند. با وجود تلاشهای دقیقه 90 برای تعامل با کرهشمالی در چارچوب برنامهای که «فرآیند پری» نامیده میشد، دولت کلینتون زمان را از دست داد. دولت جورج دبلیو بوش، رئیسجمهور سابق آمریکا با رسیدن به قدرت سیاست خاص خود را در قبال کرهشمالی در پیش گرفت اما بعدا این خط مشی موسوم به «رویکرد قاطعانه» را پس از آن کنار گذاشت که جامعه اطلاعاتی آمریکا اعلام کرد کرهشمالی یک برنامه بزرگ مخفی غنیسازی اورانیوم را دنبال میکند. مشابه موضوع فعالیتهای کرهشمالی در منطقه کومچانگ ری دلایل متعددی وجود دارد تا اتهامات اخیر مطرحشده از سوی شورای ملی مقاومت ایران را به منزله تلاشی با انگیزه سیاسی برای مانعتراشی در دستیابی به توافق هستهای ایران بدانیم. بلافاصله پس از طرح اتهامات از سوی شورای ملی مقاومت ایران، دلایل کافی برای تردید درباره این ادعاها وجود داشت. بررسی تصاویر ماهوارهای نشان داد هیچگونه شواهدی درباره خاکبرداری گسترده یا حفر تونل در دورهای که این شورا ادعا کرده است - 2004 تا 2008 - وجود ندارد. به نظر میرسد مکان مورد ادعای این شورا فاقد ایستگاه مناسب مبدل برق برای انتقال برق برای فعالیت سانتریفیوژها یا دستگاههای تهویهای باشد که کارگران بتوانند زیر زمین بدون مشکلات تنفسی فعالیت کنند. در ضمن اگر ایران مساحت گستردهای معادل 2 هزار مترمربع را برای ایجاد تأسیسات زیرزمینی خاکبرداری کرده باشد، خاکی که از این منطقه برداشته است به کجا منتقل شده است. علاوه بر این، بیانیهای که شورای ملی مقاومت ایران صادر کرده است، شامل جزئیاتی است که به طور قطع، جعلی است. این شورا مدعی شد تأسیسات مزبور درهایی به ابعاد 3 در 3 متر با عایقبندی دارد که قطر آنها 40 سانتیمتر است و وزنی معادل حدود 8 تن دارد تا بدین ترتیب از نشت اشعههای رادیواکتیو جلوگیری شود.
هیچ دلیلی برای نصب چنین درهایی در تأسیسات غنیسازی اورانیومی وجود ندارد که در معرض نشت گسترده اشعه رادیواکتیو نیست. شواهد دیگری وجود دارد که نشان میدهد تصاویری که شورای ملی مقاومت ایران از این درها ارائه کرده است، در واقع از یک پایگاه اینترنتی تجاری در ایران برداشته شده است. مکانی که شورای ملی مقاومت ایران آن را شناسایی کرده است در واقع تأسیساتی است که شرکت متیران Matiran آن را اداره میکند. شورای ملی مقاومت ایران متیران را شرکتی توصیف کرد که اوراق هویت مانند گذرنامه برای دولت ایران صادر میکند. با توجه به تلاش موفقیتآمیز شرکت متیران برای صدور کارت ملی جدید برای شهروندان ایرانی و گسترش دامنه فعالیتهای خود، احداث این تأسیسات جدید توجیه میشود.
بعید به نظر میرسد ایران بخواهد در یک مکان، هم کارت ملی صادر کند و هم اورانیوم غنیسازی کند! من- نویسنده - کسی را یافتم که توانسته است به این مکان برود. این فرد از هتلی در تهران به تأسیسات متیران رفت.
با وجود ادعاهای شورای ملی مقاومت ایران مبنی بر اینکه این تأسیسات در «منطقهای نظامی» واقع است این فرد بیآنکه در هیچ مرکز ایست بازرسی متوقف شود، توانست به این تأسیسات راه یابد. بررسیهای من به واسطه این فرد نشان داد ایران در این مکان تنها کارت شناسایی صادر میکند و همچنین اتباع خارجی اغلب به این شرکت مراجعه میکنند. این فرد در شرکت مزبور شاهد هیچگونه فعالیت غیرعادی نبود. علاوه بر شرکتهای خارجی که با متیران همکاری میکنند، دستکم 2 هیأت بینالمللی نیز از این مکان دیدار کردهاند. ایران اکتبر 2011 برنامه دیدار یک هیأت به نمایندگی از سازمانهای ثبت احوال ملی کشورهای مختلف از این تأسیسات را بهعنوان بخشی از نشستی که در تهران برگزار شد، سازماندهی کرد. ایران دومین برنامه دیدار از این مکان را آوریل 2013 و در چارچوب نشستی مشابه هماهنگ کرد.
«کارول مورلو» در روزنامه واشنگتنپست نوشت: ادعاهای شورای ملی مقاومت ایران را «نمیتوان به طور مستقل تایید کرد». همه آنچه گفته شد به این معنا نیست که تأسیسات مخفی غنیسازی ایران مایه نگرانی نیست. این موضوع در واقع بزرگترین چالش در مسیر دستیابی به هرگونه توافق هستهای محسوب میشود. ایران هنوز بقایای برنامه ساخت تسلیحات هستهای خود را که پیش از 2013 اجرا میکرد، حفظ کرده است.
علاوه بر این، ایران بارها تلاش کرده است تأسیسات مخفی غنیسازی اورانیوم بسازد. جزئیات نشان میدهد این کشور هرگز قصد نداشت اعلام کند در نطنز یا فردو تأسیسات غنیسازی احداث کرده است. همچنین ایران وجود سایت لویزان- شیان را که مکان اجرای برنامه مخفی ساخت تسلیحات هستهای است، رد میکند با وجود این واقعیت که تهران پس از ابراز تمایل آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای بازدید از این مکان، آنجا را خاکبرداری و تبدیل به یک بوستان کرد. محمود احمدینژاد، رئیسجمهور سابق ایران یک بار به طور علنی از ساخت دستکم 10 تأسیسات غنیسازی جدید اورانیوم در مکانهای مختلف کشور خبر داد. بنابراین هرگونه توافق جدید با ایران بستگی به میزان اطمینان از توانایی غرب در شناسایی تأسیسات مخفی دارد. اما این مکان یکی از آن تأسیسات مخفی نیست. هرگونه توافق با ایران نشان میدهد این ادعاها پذیرفتنی نیست اما باید به یاد داشته باشیم منافع گروه تروریستی مجاهدین خلق [منافقین] و آمریکا اساسا متفاوت است. این گروه تروریستی بر ادعاهای خود درباره برنامههای هستهای ایران بهعنوان راهی برای جلب حمایت از تغییر رژیم این کشور تأکید میکند. حل و فصل برنامه هستهای ایران از طریق دیپلماسی یکی از موثرترین بهانههای گروه تروریستی مجاهدین را برای حمله به ایران از بین میبرد. در آستانه دستیابی به توافقنامه هستهای و مادامی که یک توافق اجرا میشود، انتظار میرود ادعاهای بیشتری درباره برنامه هستهای ایران مطرح شود. دلایل متعددی برای امیدواری در این باره وجود دارد که توافق هستهای با ایران پایدارتر از توافق با کرهشمالی خواهد بود. یکی از این دلایل این است که منابع اطلاعاتی زیادی درباره برنامه هستهای ایران وجود دارد که میتواند به متمایز کردن واقعیتهای موجود از تصورات و ادعاهای واهی کمک کند.
منبع: وطن امروز