گروه جنگ نرم مشرق- اخبار
ایران و تحلیلهای پیرامون آن به طور مستمر در رسانههای خارجی - اعم از
غربی و منطقهای - منعکس میشود. نگاهی به موضوعات پرداخته شده درباره
ایران میتواند تصویری کلی از نقاط تمرکز این رسانهها در داخل و نحوه
انعکاس و جهتدهی آن به فضای افکار عمومی در کشورهای خود و جهان ارائه دهد.
***
مشروعیت بخشیدن به ایران به عنوان یک قدرت هستهای؟
سایت موسسه گیتاستون در راستای سیاست ضدایرانی خود در تلاش برای شبهافکنی درباره برنامه صلحآمیز هستهای ایران مینویسد: مشکل اصلی توافق احتمالی این است که کاری به توانایی پیشرفته غنیسازی اورانیوم ایران ندارد، تواناییای که میتواند ایران را در کوتاه مدت به سوی تولید بمب اتم رهنمون سازد. این در حالیست که هدف هر توافقی باید ممانعت از دستیابی ایران به تسلیحات اتمی باشد.
طبق گزارشاتی که از مذاکرات به بیرون درز پیدا میکند، مقرر شده است تعداد زیادی از سانتریفیوژهای ایران دستنخورده باقی بمانند.
توافقی از منظر رژیم صهیونیستی مورد قبول است که در آن اورشلیم زمان کافی را برای واکنش در برابر هر گونه تخلف ایران از مفاد توافقنامه داشته باشد. اما، طبق شرایط فعلی این زمان کافی نیست. پس ممکن است که رژیم صهیونیستی خود را مقید به این توافق نداند.
طی چند ماه اخیر مقامات امنیتی رژیم صهیونیستی نگرانیهای خود را درباره برنامه هستهای ایران به دولت اوباما انتقال دادهاند. آنها ادعا میکنند که برنامه هستهای ایران میتواند تهدیدی جدی برای این رژیم و کشورهای خاورمیانه محسوب شود. این توافق تایید بینالمللی برای تاسیسات هستهای ایران محسوب میشود، اما، هیچگونه ضمانتی برای ممانعت از انحراف برنامه هستهای ایران نمیدهد.
بنظر میرسد ایران برای رفع تحریمها و اوباما برای بجای گذاشتن یک میراث ماندگار پس از خود به سختی بدنبال دستیابی به توافق نهایی است. این دیدگاه که ایران در ازای یک توافق ضعیف حاضر شده است بلندپروازیهای هستهای خود را کنار بگذارد چندان واقعگرایانه بنظر نمیرسد.
بنظر میرسد که ایران به سبب وجود تحریمها و تهدیدهای غرب برنامه تسلیحات هستهای خود را متوقف کرده است. اما برنامه غنیسازی اورانیوم در حجم بالای این کشور همچنان در حال فعالیت میباشد. سانتریفیوژها در حال گردش و تعداد آنها رو به افزایش است.
بعلاوه، قدرت ایران در خاورمیانه بسرعت در حال گسترش میباشد. ایران در عراق، سوریه، لبنان و یمن حضور فعال داشته و بصورت علنی از مبارزان فلسطینی حمایت میکند.
تمامی این مسائل نشان میدهند که این توافق بد هستهای نه تنها به برنامه هستهای این کشور مشروعیت خواهد بخشید، بلکه عزم ایران برای افزایش تاثیرگذاری خود در منطقه را افزایش خواهد داد.
نبوغ استراتژیک رهبر معظم ایران
عضو ارشد اندیشکده شورای روابط خارجی و کارشناس سابق وزارت خارجه آمریکا در امور ایران در یادداشتی در روزنامه آمریکایی واشنگتن پست ضمن سامیستیز خواندن مقام معظم رهبری و توجه به این نکته که ایشان بارها رژیم صهیونیستی را با کلمات گوناگون رژیمی پست و تروریسم خطاب کردهاند درباره قدرت رهبری آیتالله خامنهای مینویسد: تاکنون [آیتالله] خامنهای، یک نابغه درجه اول استراتژیک بوده که با صبر و حوصله مذاکرات را به سمت اهداف هستهای خود پیش برده. در حالی که وی محکم روی مواضع خود ایستاده است، قدرتهای بزرگ جهانی لرزان و با مواضع متغیر عمل میکنند.
دستاوردهای امروز ایران، نتیجهای احترامآمیز از نبوغ رهبر ایران، این روحانی بیتکلف و بیادعاست. در منطقهای که بسیاری از حکومتهای دیکتاتور سقوط کردهاند، جمهوری اسلامی در حال رشد و پیشروی است. [آیتالله] خامنهای، فرماندهی مهمترین حکومت از خلیجفارس تا سواحل مدیترانه را برعهده دارد. او در ابتدا با دستان خالی و موضع ضعیف وارد مذاکرات شد اما اکنون به قویترین موضع رسیده است. خدا واقعا بزرگ است.
مشکل توافق هستهای
سایت مرکز مطالعات راهبردی بگین سادات در تلاش برای خطرناک جلوه دادن برنامه هستهای ایران مینویسد: تنشها بر سر برنامه هستهای ایران در بالاترین سطح خود قرار دارد. از بین این تنشها میتوان به چارچوب توافقات بین ایران و آمریکا و سخنرانی نتانیاهو در کنگره آمریکا اشاره کرد.
چرا برنامه هستهای ایران اینقدر مهم است؟ چرا نخست وزیر رژیم صهیونیستی که از روابط محکم آمریکا و این رژیم مطلع است بدنبال رویارویی مستقیم با باراک اوباما است؟ پاسخ این سوالات پیچیده است.
اولین سوال این است که آیا ایران بدنبال دستیابی به تسلیحات هستهای بوده یا هست. هر کسی که اطلاعاتی درباره پرونده هستهای ایران داشته باشد حتما به این سوال پاسخ مثبت میدهد. تمامی آژانسهای اطلاعاتی دنیا معتقدند که ایران بدنبال دستیابی به این تسلیحات بوده است. به هیچ وجه نمیشود که تلاشهای ایران برای غنیساز اورانیوم در حجم بالا و ساخت راکتورهای پیشرفته را با هدف دیگری توصیف کرد. تنها اختلافی که وجود دارد زمان دستیابی به این تسلیحات میباشد. برخی معقتدند که ایران به سبب فشارهای جهانی و قیمتی که دارد پرداخت میکند فعلاً تلاشهای خود در این مسیر را به حالت تعلیق درآورده است.
اما افرادی که با این ادعا درباره قصد ایران برای دستیابی به تسلیحات هستهای مخالف هستند میگویند 15 تا 20 سال پیش نیز شما میگفتید ایران ده سال دیگر به بمب اتمی دست خواهد یافت. 20 سال از آن تاریخ گذشته است و اتفاقی رخ نداده است. اما افرادی که این مساله را مطرح میکنند هیچ سخنی درباره تلاشهای جهانی برای متوقفسازی ایران مطرح نمیکنند.
موافقان توافق استدلال میکنند که ایران پیش از اینها خود را به عنوان یک کشور هستهای مطرح کرده است. پس توافق هیچ مشکلی ندارد و حتی میتواند جلوی انحراف ایران را بگیرد؛ اما این حرف سادهلوحانه بنظر میرسد. تفاوتی بین یک کشور هستهای که با تمام دنیا در حال جنگ میباشد و کشور هستهای که دارای مشروعیت جهانی است وجود دارد.
از سویی دیگر، موافقان توافق معتقدند که این توافق میتواند وقفهای را در برنامه هستهای ایران بوجود آورد. این مساله درست است. توافق هستهای میتواند برای مدتی تلاشهای ایران را در چارچوب توافقات پیش برده و برنامههای غیرقانونی این کشور را تعطیل نماید. اما این تعویق بسیار محدود خواهد بود و حداکثر ظرف مدت 15 سال کنار گذاشته خواهد شد.
مشکلی دیگری هم وجود دارد. ظرف این مدت، مشروعیت ایران این امکان را برای این کشور فراهم خواهد ساخت تا در دیگر حوزههایی که در توافق آورده نشده است پیشروی کند، حوزههایی از قبیل موشکهای برد بلند و هدایت شونده. 15 سال برای رهبران زمان زیادی است اما در تاریخ ملتها مثل یک چشم برهم زدن میگذرد. ما باید این نکته را بفهمیم که پس از مدت زمان طولانی برگرداندن تحریمها و فشارها کار بسیار دشواری است. دیگر نمیتوان در صورت انحراف ایران دوباره تحریمها را اجرایی کرد.
سوال دوم این است: با فرض اینکه ایران بدنبال دستیابی به تسلیحات هستهای باشد، ریسک آن چیست؟ ایران میداند که اگر بخواهد از تسلیحات هستهای خود استفاده کند با پاسخ ویرانگر دنیا مواجه خواهد شد. در زمان جنگ سرد، آمریکا و شوروی هر دو مجهز به تسلیحات هستهای بودند، اما از آنها استفاده نکردند. پس چرا همین رویکرد درباره ایران و اورشلیم صادق نیست؟
نخست، رهبران ایران علناً از نابودی رژیم صهیونیستی حرف میزنند. آنها هم در محافل خصوصی و هم در مجامع عمومی این ایده خود را بر زبان آوردهاند. برخی معتقدند که این حرفها فقط مصرف داخلی دارد. اما، این بسیار خوشبینانه است.
حقیقت این است که حتی بدون تسلیحات اتمی ایران میتواند برای منطقه از دو جهت خطرناک باشد. در وهله اول ایران هستهای میتواند چتر حمایت خود را بیش از پیش بر سر شبهنظامیان و کشورهای متخاصم منطقه بگستراند. دوم، در این صورت ایران میتواند خود را به عنوان ابرقدرت منطقه مطرح نماید. ایران تاثیر چشمگیری در منطقه دارد. زمانی که ایران از قدرتهای جهان مجوز فعالیت هستهای خود را بگیرد، توان و تاثیرگذاری این شور دو چندان میشود. این تاثیرگذاری میتواند پیامدهای چشمگیری برای منطقه داشته باشد. از طرفی دیگر، کشورهای عربی منطقه نیز نظارهگر ایران هستهای بعنوان یک کشور شیعی نمیمانند و آنها هم تلاش میکنند به تسلیحات هستهای مجهز شوند. و این خطر بزرگتری برای منطقه است. کنترل منطقه خاورمیانه که در آن چند کشور مجهز به تسلیحات هستهای باشند بسیار دشوار است.
به دو سوال دیگر هنوز پاسخ داده نشده است: نخست، چطور به این وضعیت دچار شدیم؟ و دوم، چه کاری میشود انجام داد؟
بنظر میرسد شکست مذاکرات که یادآور شکست مذاکرات آمریکا و کره شمالی است به این خاطر خواهد بود که ایران دو چیز را فهمیده است. نخست، اگرچه آمریکا همیشه از روی میز بودن تمامی گزینهها سخن میگوید، اما آمریکا هیچ تصمیمی برای استفاده از آنها نداشت. عدم وجود چماق در مذاکرات فشار زیادی را از روی طرف ایرانی برداشت. دومین برداشت ایران از سخنان سخنگوی کاخ سفید حاصل شد که گفت توافق هستهای آمریکا با ایران میتواند بزرگترین موفقیت دوره ریاست جمهوری اوباما محسوب شود. این صحبتها همراه با پذیرش پیشنهاد ایران مبنی بر فعالیت سانتریفیوژهای این کشور توسط غرب به تهران فهماند که غرب بیش از این کشور نیازمند توافق هستهای است.
پاسخ به این سوال که در حال حاضر چه کاری میشود انجام داد
دشوار است. نخست، ما باید به هر شکل ممکن روشن کنیم که آن توافق بدی است. ایران
هیچیک از فعالیتهای خود را تعطیل نمیکند، بلکه برای مدتی قصد و نیت خود را به
تعویق میاندازد. رژیم صهیونیستی در
حالی که نباید جزئیات مذاکرات را افشا کند باید علناً درباره خطرات این توافق حرف
بزند. همچنین، رژیم صهیونیستی باید بصورت شفاف اعلام کند که این رژیم امضاکننده
توافق نبوده است، پس هیچ گونه تعهدی نسبت به آن ندارد.
جعلی بودن اظهارات درباره فعالیت مخفیانه هستهای ایران
به گزارش پایگاه کمپین ایران، اتهامهای شورای ملی مقاومت ایران (گروهک تروریستی منافقین) درباره تاسیات مخفی لویزان3 در اختیار گروهها و رسانههای جنگطلب در آمریکا قرار گرفت و بدون وقفه دهن به دهن و توسط بزرگترین خبرگزاریهای غربی نقل میشد. این گروه ادعا میکند که عکسی درباره درب فولادی در اختیار دارد که برای جلوگیری از انتشار تشعشعات رادیواکتیو طراحی شده است. در این گزارش تنها یک عکس بعنوان سند آورده شده است که گفته میشود که از یک آزمایشکاه زیرزمینی ضدتشعشعات رادیواکتیور گرفته شده است. در حقیقت، این درب تصویری تبلیغاتی از یک شرکت سازنده دربهایی است که دربهای ضدانفجار برای مکانهای امنیتی میسازد.
شورای ملی مقاومت ایران تحت کنترل سازمان تروریستی منافقین
است. این سازمان در دهه 1960 چندین شهروند غیرنظامی ایرانی را ترور کرد.
عبدمنصور الهادی ایران را به همدستی با صالح در سرنگونی حکومت خود متهم کرد
به گزارش خبرگزاری رویترز، عبد منصور الهادی مدعی شد که رئیس جمهور پیش از وی با همدستی ایران و همکاری حوثیهای ایران باعث سرنگونی حکومت وی شد. هادی که در سال 2012 در پی استعفای علی عبدالله صالح به قدرت رسید ماه پیش پس از آنکه حوثیهای یمن به کاخ ریاست جمهوری حمله کردند به بندر جنوبی عدن گریخت.
وی که در جمع رهبران قبایل، روسای احزاب سیاسی و دیگر چهرههای
یمن سخنرانی میکرد ادعا کرد صالح که رهبر حزب مردم این کشور است هیات پارلمانی
را به ایران فرستاده تا هماهنگیهای لازم برای ضربه زدن به فرآیند انتقال قدرت در این کشور را انجام دهد. این در حالیست که صالح این ادعاها را رد کرده است.