توافقی که در حال حاضر درباره آن بحث می‌شود طوری ساختاربندی شده است که جنبه حقوقی در داخل آمریکا نداشته باشد. یعنی آمریکا به لحاظ قانونی متعهد به انجام کاری نمی‌شود.

گروه جنگ نرم مشرق- اخبار ایران و تحلیل‌های پیرامون آن به طور مستمر در رسانه‌های خارجی - اعم از غربی، شرقی و منطقه‌ای - منعکس می‌شود. نگاهی به موضوعات پرداخته شده درباره ایران می‌تواند تصویری کلی از نقاط تمرکز این رسانه‌ها در داخل و نحوه انعکاس و جهت‌دهی آن به فضای افکار عمومی در کشورهای خود و جهان ارائه دهد.

***

در دفاع از سخنان نتانیاهو علیه ایران

به گزارش پایگاه نشنال اینترست، نخست وزیر رژیم صهیونیستی طرفداران بسیاری در آمریکا دارد. این را می‌توان حداق از 26 بار تشویقی فهمید که اعضای کنگره برای او انجام دادند. برعکس، افراد زیادی هم در آمریکا وجود دارند که بخاطر اهانتی که وی به سیاست خارجی دولت اوباما کرده است از وی به شدت ناراحت هستند. این واکنش‌ها با سخنرانی نتانیاهو در کنگره آمریکا شدیدتر هم شده است. اما، هر دو طرف در یک نقطه با هم مشترک هستند: آنها به دقت به مضامین سخنرانی نتانیاهو توجه نکرده‌اند.

ایران

پس از گذشت چند روز از سخنرانی وی و فروکش کردن احساسات، می‌توان به دو سوال پاسخ داد. نخست، آیا چیز جدیدی در حرف‌های نتانیاهو وجود داشت که ارزش بررسی داشته باشد؟ دوم، آیا حرف‌های نتانیاهو ارزش این را داشت که وی خود را وارد بحث‌ها درباره توافقی کند که هنوز رخ نداده است؟

بررسی حرف‌های نتانیاهو یک نکته را مشخص می‌کند: وی به واشنگتن سفر نکرد تا مانع توافق هسته‌ای با ایران شود. در حقیقت، به نظر می‌رسد که نتانیاهو دارد با تقسیم‌بندی اشتباه توافق بد و عدم توافق مبارزه کرده و گزینه سومی که همان توافق بهتر است را ارائه می‌دهد. به علاوه، به نظر می‌رسد که وی با این نظر که حذف غنی‌سازی اورانیوم ایران واقع‌گرایانه نیست موافق است. وی در هیچ‌جای سخنرانی خود از خواسته قبلی ممنوعیت غنی‌سازی سخنی به میان نیاورد. در عوض، وی بارها بر کاهش سطح غنی‌سازی ایران تاکید کرد. همچنین، نتانیاهو پیشنهاد عملی‌تری را ارائه داد مبنی بر اینکه بهتر است توافقی امضا شود که رژیم صهیونیستی بتواند با آن به زندگی خود ادامه دهد.

همچنین، رویکرد نتانیاهو درقبال مدت زمان توافق نهایی اصلاً غیرمنطقی نبود. مدت زمان توافق مساله حساسی است چراکه پس از اتمام مهلت توافق ایران خواهد توانست بدون محدودیت خود را بعنوان یک قدرت هسته‌ای مطرح کند.

عجیب نیست که رژیم صهیونیستی نتواند با ایران به عنوان یک کشور عادی هسته‌ای کنار بیاید زیرا ایران همیشه از نابودی این رژیم سخن گفته است و به گروه‌های جهادی برای رسیدن به این هدف کمک کرده است. با این وجود، نتانیاهو از بازگشت به رویکرد «هیچ چیز یا همه چیز» خود اجتناب کرد. در عوض وی به دو نکته اشاره کرد.

نخست، مدت زمان یک دهه‌ای به عنوان مدت زمان توافق نهایی بسیار کوتاه است. اما نکته دوم نتانیاهو مهمتر است: اگر دولت اوباما معتقد است که توافق هسته‌ای ایران را تشویق می‌کند که به جامعه جهانی برگردد، این فرضیه باید آزمایش شود. بنابراین، اگر این فرضیه درست از کار درآمد و ایران از اصول خود در حمایت از گروه‌های مقاومت و شعارهای نابودی رژیم صهیونیستی دست برداشت، توافق منقضی شده و ایران به عنوان یک کشور عادی هسته‌ای به رسمیت شناخته خواهد شد. اما، اگر خلاف آن ثابت شد، تمامی شروط توافق نهایی به قوت خود باقی خواهد ماند. بنابراین، نتانیاهو یکبار دیگر از خواسته قبلی خود مبنی بر اعمال محدودیت‌های بی‌پایان برای برنامه هسته‌ای ایران کوتاه آمده و آن را منوط به همکاری ایران کرده است.

نتانیاهو معتقد است که تیم مذاکراه‌کننده آمریکا از ترس اینکه ایران مبادا میز مذاکره را ترک کند، عقب‌نشینی‌های بسیاری انجام داده است. وی معتقد است که سطح عنی‌سازی اورانیوم توسط ایران باید خیلی پایین‌تر از میزان پیشنهاد شده باشد.


هرگونه توافق هسته‌ای با ایران یک مشکل عظیم ذاتی دارد

به گزارش پایگاه بیزینس اینسایدر، این هفته قانون‌گزاران از هر دو حزب به شدت مشغول بحث درباره توافق هسته‌ای احتمالی با ایران هستند. مخالفان توافق با ایران با ارائه لایحه‌ای به سنا در پی آنند تا در صورت عدم دستیابی به توافق نهایی تحریم‌ها علیه ایران را افزایش دهند. برخی سناتورهای آمریکایی می‌خواهند این هفته درباره آن رای‌گیری کنند.

ایران

با تمامی این تفاسیر، سنا نمی‌تواند توافق هسته‌ای با ایران را وتو نماید و در حقیقت قدرت آن برای ایجاد اختلال در روند مذاکرات تقریباً محدود است. این مساله بخاطر یکی از جنبه‌های موضع مذاکره دولت اوباما است که تا کنون کمتر به آن پرداخته شده است: گروه 5+1 و ایران درباره یک توافق به لحاظ قانونی تعهدآور بحث نمی‌کنند. در حقیقت، توافقی که در حال حاضر درباره آن بحث می‌شود طوری ساختاربندی شده است که جنبه حقوقی در داخل آمریکا نداشته باشد.

در ماه اکتبر، روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی نوشت که اوباما در توافق هسته‌ای به دنبال حذف کامل سنا است. این بدین معنا است که این توافق به لحاظ فنی یک توافق اجرایی است که در آن رئیس جمهور با یک دولتی خارجی به توافقی می‌رسد که نیازمند هیچ‌گونه تغییری در قانون ایالات متحده نیست. در صورتی که، برای یک معاهده نیاز به موافقت دو سوم اعضای مجلس سنا است.

مشکل اینجاست که کنگره لایحه‌های بسیاری را درباره تحریم ایران به تصویب رسانیده است. و اگرچه اوباما می‌تواند تحت شرایطی این تحریم‌ها را لغو کند، اما نمی‌تواند آنها را از کتاب قانون پاک کند.

توافق درست مثل فرمان اجرایی طبق قانون ایالات متحده از جایگاه نامشخصی برخوردار است. یعنی آمریکا به لحاظ قانونی متعهد به انجام کاری نمی‌شود. به همین ترتیب، هیچ‌یک از تعهداتی توافق‌نامه برای ایران وضع می‌کند نیز الزام‌آور نیست.

به گفته کارشناسان، تنها چیزی که برای ایران الزام‌آور است مواردی است که در پادمان‌ها و پروتکل‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی آورده شده است. این بدین معناست که توافق هسته‌ای فقط شامل یکسری توافقات درباره کاهش غنی‌سازی اورانیوم توسط ایران و در عوض کاهش سطح تحریم‌ها از جانب دیگر امضاکنندگان توافق‌نامه می‌شود.

در گذشته نیز آمریکا چنین توافقاتی را با دیگر کشورها امضا کرده است. اما، بسیاری از توافقات لغو شده‌اند. به عنوان مثال، می‌توان به توافق هسته‌ای با کره شمالی در زمان ریاست جمهوری کلینتون اشاره کرد که یک دهه پس از آن نقض شد.

در پایان، نویسنده این مقاله نتیجه‌گیری می‌کند: کارشناسان معتقدند که این توافق غیر الزام‌آور می‌تواند یک هزینه در پی داشته باشد. ایران ممکن است عدم رعایت تعهد واشنگتن در برداشتن تحریم‌ها را به معنای عدم صداقت آمریکا ارزیابی کند. در این صورت آمریکا به عنوان نقض‌کننده توافق‌نامه در جهان شناخته شده و ایران نیز به تعهدات خود عمل نمی‌کند.


چرا افزایش قدرت ایران چیز خوبی است

به گزارش پایگاه سی‌ان‌ان، در سپتامبر سال 2002، نتانیاهو در کمیته کنگره آمریکا گفت «هیچ شکی وجود ندارد که صدام حسین در حال تولید تسلیحات اتمی است. وی هشدار داد زمانیکه صدام به تسلیحات اتمی مجهز شود، شبکه‌های تروریستی سلاح اتمی خواهند داشت.

ایران

سال‌ها سریع گذشت و نتانیاهو یکبار دیگر به کنگره آمد، اما این بار وی همان حرف‌ها را درباره ایران زد. با این حال، نه تنها جامعه اطلاعاتی آمریکا با ارزیابی نتانیاهو از مقاصد هسته‌ای ایران مخالف است، بلکه طبق اسناد افشا شده آژانس اطلاعاتی رژیم صهیونیستی نیز عقیده مخالف وی را دارد. در حقیقت، بیش از 200 افسر بازنشسته اطلاعاتی علناً نتانیاهو را به عنوان تهدیدی برای امنیت رژیم صهیونیستی در نظر گرفته‌اند. بدتر اینکه، نتانیاهو در سخنرانی خود همان تصویری را درباره توسعه‌طلبی ایران مطرح می‌کند که بارها توسط آمریکا و کشورهای عربی مطرح شده است.

از منظر نتانیاهو، آمریکا باید در صورتی روابط خود را با ایران بهبود بخشد که این کشور حمایت خود را از گروه‌های جهادی متوقف کرده و دیگر به فکر نابودی رژیم صهیونیستی نباشد. به قولی دیگر، آمریکا نباید روابط خود را با ایرانی که بدنبال افزایش تاثیرگذاری منطقه‌ای خود است بهبود بخشد.

در واقع، افزایش قدرت ایران نه تنها عادی است بلکه کاملاً برای ثبات بیشتر منطقه ضروری است. درحالی که مذاکرات هسته‌ای با تهران در مرحله حیاتی است، برقراری مجدد روابط با ایران واقعاً مستقل و نه ایران در ظاهر مستقلی که رویکرد راهبردی آن تابع سلایق آمریکا است برای ممانعت از افول وضعیت راهبردی امریکا حیاتی است.

واشنگتن مدت‌هاست که بدنبال ایجاد ساختاری نظامی در منطقه خاورمیانه است که طرفدار آمریکا باشد. اما تلاش‌های دولت‌های آمریکا چه دموکرات و جمهوری‌خواه پس از یازده سپتامبر همگی با شکست مواجه شد. در نتیجه، خاورمیانه امروز از ثبات کمتری برخوردار است و با خشونت‌های فرقه‌گرایانه دست و پنجه نرم می‌کند. و آمریکا نیز به لحاظ منطقه‌ای و جهانی ضعیف‌تر شده است.

تلاش آمریکا برای دست‌یابی به هژمونی در منطقه خاورمیانه به دلایل بسیاری شکست خورده است. در ابتدا، آمریکا باید یکبار دیگر همان سیاستی را که در زمان شاه معدوم ایران داشت را این بار درباره ایرانی که برخلاف منافع آمریکا عمل می‌کند اجرا نماید. اگرچه نخبگان آمریکا معتقدند که واشنگتن از این اقدامات سود می‌برد، اما این اقدامات اساساً ناپایدار هستند.

تصمیم آمریکا برای تسلط بر خاورمیانه این کشور را مجبور می‌کند که وارد چنین روابطی شود. آمریکا بخاطر منافع خودش باید هژمونی خود در خاورمیانه را پایان دهد. به منظور نیل به این هدف، آمریکا باید سیاست توازن قدرت در منطقه را در پیش بگیرد.

ایران تحت هر شرایط سیاسی به سبب موقعیت ژئوپولتیکی، منابع نفت و گاز، و جمعیت زیاد و آموزش دیده یک بازیگر مهم منطقه‌ای محسوب می‌شود. از سویی دیگر، جمهوری اسلامی دارای مشروعیتی است که آمریکا باید از آن برای تقویت ثبات در منطقه استفاده کند.

ایران در عراق، لبنان، افغانستان، سوریه و یمن تاثیرگذار است و از ساختارهای سیاسی در این کشورها حمایت می‌کند که وابستگی به دولت‌های خارجی نداشته باشند. واشنگتن به همکاری با چنین ایرانی برای مقابله با دشمنان مشترکی از قبیل داعش عراق و سوریه و برای ایجاد توازن در برابر سیاست‌های ناکارآمد هم‌پیمانان منطقه‌ای آمریکا نیاز دارد.

تلاش مخرب آمریکا برای هژمونی در خاورمیانه بی‌شک به حمایت بی‌قید و شرط این کشور از رژیم صهیونیستی تندرو است. درباره حمایت آمریکا و رژیم صهیونیستی گفته می‌شود که این حمایت به سبب ارزش‌های دموکراتیک مشترک و اعتقاد هر دو کشور به هولوکاست است. در حقیقت، حمایت نظامی و دیپلماتیک آمریکا از این رژیم پس جنگ 1967 شروع شد، زمانی‌ که این رژیم سرزمین‌های بسیاری را در مصر و سوریه به عنوان دو هم‌پیمان شوروی سابق اشغال کرد. پس از آن، مقامات آمریکایی تصمیم گرفتند تا با تضمین برتری نظامی این رژیم بر همسایگان خود هژمونی آمریکا را در منطقه تثبیت کنند.

نویسنده این مقاله در پایان نتیجه‌گیری می‌کند: واقعیت این است که دغدغه رژیم صهیونیستی درباره ایران هسته‌ای این نیست که تهران از تسلیحات هسته‌ای توهمی علیه این رژیم استفاده می‌کند. در عوض، مشکل رژیم صهیونیستی این است که ایران هسته‌ای عملیات‌های این رژیم را محدود می‌کند. این دقیقاً همان چیزی است که ایجاد توازن قدرت به آن نیازمند است. آمریکا به روابط سازنده با تمامی کشورهای مهم منطقه از جمله ایران نیاز دارد تا قدرت این کشورها بتواند یکدیگر را خنثی سازد.


نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 3
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 3
  • ۲۳:۲۳ - ۱۳۹۳/۱۲/۱۷
    0 0
    آقا شما از کجا میدونی چجوری ساختاربندی شده؟ خوندی متن توافقو؟ مشرق این مواقع خوب رفرنس میدی اخبار چشم آبیها.
  • ۲۳:۳۸ - ۱۳۹۳/۱۲/۱۷
    0 0
    پیچ تاریخی.
  • ناشناس ۰۲:۱۲ - ۱۳۹۳/۱۲/۱۸
    0 0
    لغو همه تحریمهای ظالمانه در یک مرحله شرط اصلی توافق میباشد .

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس