گروه جنگ نرم مشرق- اخبار
ایران و تحلیلهای پیرامون آن به طور مستمر در رسانههای خارجی - اعم از
غربی و منطقهای - منعکس میشود. نگاهی به موضوعات پرداخته شده درباره
ایران میتواند تصویری کلی از نقاط تمرکز این رسانهها در داخل و نحوه
انعکاس و جهتدهی آن به فضای افکار عمومی در کشورهای خود و جهان ارائه دهد.
***
هلال جدید شیعی
مجله فرونتپیج در گزارشی به افزایش تاثیرگذاری ایران در منطقه پرداخته و مینویسد: درحالی که اقدامات و سیاستهای آمریکا در مبارزه با گروه تروریستی داعش ناکارآمد بوده، دولت دیگر تهدیدات بزرگ منطقه را نادیده میگیرد.
افزایش شبه نظامیان شیعی تعلیم داده شده توسط ایران در منطقه (خصوصاً در عراق، سوریه و یمن) بیسابقه بوده و نمایانگر وسعت حمایت ایران از این گروههای شبهنظامی است. انگیزه به خدمتگیری این رزمندگان شیعه میتواند مالی یا مذهبی باشد.
ظهور این هلال شیعی جدید پیامدهای بیسابقهای برای قدرتهای منطقه و جهان دارد. در حال حاضر، تخمین زده میشود که 120000 شبهنظامی شیعی در عراق و سوریه حاضر هستند. استفاده از این گروههای شیعی تنها به مرزهای یک کشور محدود نمیشود. این گروهها به عنوان بازیگران غیردولتی اساساً در مرزها با یکدیگر در ارتباط هستند. به عنوان مثال، چندین شبهنظامی شیعی عراقی در سوریه در کنار سربازان بشار اسد درحال نبرد میباشند.
به علاوه، استخدام شبهنظامیان تنها به گروههای شیعی عرب محدود نمیشود. اخیراً، رزمندگان شیعه از پاکستان و افغانستان که جزو شهدای عملیات قنیطره بودند در بلندیهای جولان مستقر شدهاند.
درحالی که، جامعه جهانی علی الخصوص ایالات متحده تمامی تخممرغهای خود را در رابطه با گروه داعش در یک سبد قرار داده است، رشد و افزایش تعداد شبهنظامیان شیعی مورد حمایت ایران میتواند مشکلی باشد که در آینده نتوان به راحتی آن را حل کرد. به قولی دیگر، جامعه جهانی ممکن است در شکست دادن داعش موفق شود، اما درنهایت عراق بخشهای زیادی از منطقه را به ایرانیها خواهد باخت.
چندین دلیل برای رشد و موفقیت رزمندگان شیعه وجود دارد. نخست، میتوان رزمندگان شیعه را در خطوط مقدم جنگ در سوریه و عراق و در حال نبرد با گروههای مخالف دید. این گروههای شبهنظامی هر روز بیش از پیش به رهبران خود در کشورهایی که میخواهند آنها را با هم متحد و یکپارچه نمایند گرایش پیدا میکنند. این شبهنظامیان در عراق و سوریه پیشرفتهای چشمگیری داشتهاند. در نتیجه، به احتمال فراوان دولت عراق بیش از آمریکا به سوی جمهوری اسلامی گرایش خواهد داشت چرا که این تهران بود که نیرو به عراق اعزام کرد.
دوم، نزدیکی ایران به عراق و سوریه و همچنین ویژگی فراملی این گروههای شبهنظامی شیعی باعث شده است تا حمایت از این رزمندگان در منطقه برای تهران آسانتر شود. سوم، ایران بسیار در برقراری روابط نزدیک با شیعیان عرب و غیرعرب در کشورهای مختلف در منطقه موفق بوده است.
نویسنده این مقاله در ادامه میافزاید: اگرچه رزمندگان شیعه مورد حمایت ایران در عراق و سوریه موفقیتهای بسیاری به دست آوردهاند، اما گسترش این شبهنظامیان در منطقه میتواند مشکل امنیتی بلندمدتی برای کشورهای منطقه محسوب شود. بحث اصلی مقامات ایرانی و رهبران این گروهها این است که آنها در حال دفاع از حرمهای مطهر هستند.
ادامه حمایت ایران در سازماندهی، هماهنگی، و تامین مالی از این گروهها میتواند در طولانیمدت گروههای نیابتی را برای ایران در منطقه ایجاد نماید. میتوان این را حزباللهسازی منطقه نامید. هر قدر زمان بیشتر میگذرد، مقابله با این گروهها دشوارتر می شود. سرانجام، در آینده، افزایش قدرت این گروهها میتواند باعث شعلهور شدن بیشتر تنشهای فرقهگرایانه در منطقه شود.
اگر جامعه جهانی موفق به شکست گروه داعش شود، با چالش
بزرگتری به نام شبهنظامیان شیعی مواجه خواهد شد. حتی اگر کشورها در بیرون راندن
داعش از خاک عراق و سوریه موفق شوند، اما در نهایت آنها خواهند فهمید که عراق و سوریه و دیگر مناطق در منطقه را به شبهنظامیان
شیعی تسلیم کردهاند.
درگیری بین رژیم صهیونیستی و حزبالله و بلوک مقاومت به رهبری ایران
به گزارش پایگاه گلوبال ریسرچ، پس از مدتی سردی روابط، تفاهم جدیدی بین ایران و حماس در حال شکلگیری است. در عین حال، یمن نیز تحت کنترل حوثیها است و آمریکا و عربستان تمامی آنچه پس از وقوع بهار عربی در صنعا کاشته بودند را از دست رفته میبینند. نه تنها بلوک مقاومت قدرتمندتر از گذشته شده است، بلکه ایران به یکی از مولفههای جداییناپذیر در معماری امنیت منطقهای بدل شده است. نیروهای امنیتی و نظامی در عراق و سوریه بیش از پیش در معماری امنیتی تهران مستحکم شدهاند. حزبالله لبنان نیز قدرت زیادی یافته است.
رژیم صهیونیستی دارد فشار را احساس میکند و کمی هم ترسیده است. زمانی که سیاستمداران این رژیم درباره تاثیرگذاری ایران در منطقه سخن میگویند، آنها به این مسأله اعتراف میکنند که سومین پایتخت عربی نیز در تصرف ایران است.
کاخ آل سعود نیز بسیار مضطرب است. به همین دلیل است که روابط بین عربستان و رژیم صهیونیستی بیش از همیشه نزدیکتر و راهبردیتر شده است. هر دو کشور پروپاگاندای وسیعی را علیه حضور نظامی ایران در عراق و سوریه با هدف ایجاد رعب و وحشت در بین کشورهای عربی به راه اندختهاند.
در حالی که نتانیاهو خود را برای سخنرانی در کنگره آمریکا آماده میکند، وی بر شدت جنگ لفظی خود علیه ایران افزوده است. نتانیاهو معتقد است که این رژیم در شش جبهه مختلف از جانب ایران در معرض تهدید است: لبنان، سوریه، باریکه غزه، شبه جزیره سینا، منافع این رژیم در خارج از کشور و برنامه انرژی هستهای ایران. سخن نتانیاهو ساده است. وی میخواهد به کنگره بگوید که ایران در اطراف مرزهای این رژیم خیمه زده است و مترصد نابودی این رژیم است.
نتانیاهو که در چند مورد مضحکه جهانیان شده
است. در یک مورد راست گفت: ایران در حال تسلط بر بلندیهای جولان است. ایران نیز
این مسأله را پذیرفته است. مقامات ایرانی علناً از عزم خود برای تسلیح فلسطینیان
این منطقه برای مبارزه با رژیم صهیونیستی سخن گفتهاند.
غولی ناشناس در مذاکرات هستهای وجود دارد
به گزارش پایگاه بزینس اینسایدر، ایران و گروه 5+1 در آستانه امضای توافق جامع هستهای هستند. جزئیات اندکی به بیرون درز پیدا کرده است و برخی از این جزئیات هنوز مشخص نشدهاند. طبق گزارشات، توافق در دست امضا محدودیتهایی را برای ذخائر اورانیوم و غنیسازی ایران به وجود خواهد آورد و ایران برای دوره 10 تا 15 ساله تحت بازرسیها و راستیآزماییهای شدیدی خواهد بود. در عوض، تحریمها علیه ایران برداشته خواهد شد.
یکی از جزئیاتی که هنوز مشخص نشده است این است که آیا در این توافقنامه بحثهای مورد اختلاف ایران و آمریکا جدا از مسائل هستهای نیز گنجانده خواهد شد یا خیر. پاسخهای ضد و نقیضی به این سوال داده شده است. جان کری بارها به این مسأله تاکید کرده است که مذاکرات هستهای به دیگر مسائل مورد اختلاف دو کشور نخواهد پرداخت.
یک دیپلمات آمریکایی که خواست نامش فاش نشود گفت که کاخ سفید به دنبال عادیسازی وسیع روابط با تهران نیست و هنوز اختلافات بسیاری بین دو کشور وجود دارد. مشکلی که هست این است که ایران از سوی آمریکا در لیست کشورهای حامی تروریسم قرار دارد.
نویسنده این مقاله در ادامه مدعی میشود: اما به نظر میرسد که آمریکا با توافق هستهای به دنبال زدن تیر خلاص به تندرویان ایران و تقویت سیاستهای اعتدالگرایانه است. ایران و آمریکا در بخشهای زیادی از جمله عراق و سوریه با هم اختلاف نظر دارند. به تمامی اینها روابط تهران با کره شمالی را نیز اضافه کنید. این مسائل تنها اختلافنظرهای سیاسی نیستند: اینها حوزههایی هستند که کاملاً با اهداف مبارزه با تروریسم ایالات متحده در تضاد هستند.
حتی اگر آمریکا روابط اقتصادی و سیاسی خود را با ایران از
سر گیرد، نمیتواند ایران را وادار کند تا از سیاستهای خود در منطقه دست
برداشته و به عضو سازندهای در صحنه جهانی تبدیل شود.
آمریکاییها واقعاً درباره ایران چگونه فکر میکنند؟
به گزارش پایگاه هیل، بارها این حرف را از کاخ سفید شنیدهایم که مشکل دیرینه ما با ایران به زودی به تاریخ خواهد پیوست. با نزدیک شدن مهلت پایان مذاکرات، مقامات دولت و ناظران مشتاق، با خوشبینی بیشتری درباره حل معضل هستهای ایران سخن میگویند.
با این حال، مردم آمریکا چندان مطمئن نیستند. این نتایج یک نظرسنجی است که توسط سازمان گالوپ انجام شده است. این نظرسنجی که در ماه فوریه انجام شد نشان داد که سه چهارم پاسخدهندگان (77 درصد) توانمندی هستهای ایران را تهدیدی حیاتی برای امنیت آمریکا میدانند.
در حقیقت، برنامه هستهای ایران از نظر پاسخدهندگان پس از گروه تروریستی داعش و تروریسم جهانی در رتبه سوم تهدیدات قرار گرفت. این رتبهبندی بسیار عجیب است چرا که دولت اوباما در ماههای اخیر زمان زیادی را صرف متقاعد ساختن مردم درباره رفع تهدید هستهای ایران کرده است. اما، به نظر میرسد که مردم عادی آمریکا هنوز متقاعد نشدهاند.
دلیل خوبی برای بدبینی آنها وجود دارد. پس از گذشت یک سال از مذاکرات هستهای با ایران، مشکل هستهای این کشور همچنان به قوت خود باقی است. در حقیقت، علیرغم عادی جلوه دادن شرایط توسط کاخ سفید، هنوز مسائل مهمی بین ایران و گروه 5+1 باقی مانده است.
این نظرسنجی از باور مردم آمریکا بر ناتوانی کاخ سفید در
حذف برنامه هستهای ایران حکایت دارد. بنابراین، کاخ سفید که علاقه بسیاری به
تایید نظام ایران دارد باید بیشتر احتیاط نماید.
آیا توافق در مذاکرات هستهای حاصل میشود؟
به گزارش روزنامه گالف نیوز، با نزدیک شدن مهلت مقرر برای مذاکرات، طرفین مذاکرهکننده تمامی انرژی خود را صرف برطرف نمودن مشکلات و رسیدن به چارچوب نهایی توافقنامه کردهاند.
به رغم تمامی مذاکرات انجام شده، هنوز اختلاف نظرهایی درباره تعداد سانتریفیوژها، میزان ذخائر اورانیوم غنیشده ایران و میزان کنترلهای شدید بر برنامه هستهای این کشور وجود دارد. بدون توجه به دیگر جزئیات، هرگونه توافق درباره این مسائل در ایران به عنوان پیروزی بر غرب و خصوصاً آمریکا در نظر گرفته خواهد شد. با این وجود، سرعت برداشتن تحریمها هنوز یکی از موضوعات چالشبرانگیز است.
رهبر ایران چندی پیش رضایت خود را درباره توافق هستهای ابراز داشتند و مدتی بعد دوباره نسبت به هرگونه توافق با غرب ابراز تردید کردند. دو نظریه میتواند این مواضع متفاوت را توضیح دهد. نخست اینکه، اظهار نظرهای ایشان بخشی از تاکتیک مذاکره است. ممکن است که آیتالله خامنهای بخواهند عمداً به ایرانیها و خارجیها بگویند که ایران برای امضای توافق نهایی آماده است. ایشان میخواهند افراد داخلی و خارجی را که به ایشان تهمت میزند که همکاری لازم را انجام نمیدهند را خلع سلاح کنند. نظریه دوم این است که ایشان هدف نهایی سیاست خارجی آمریکا را تغییر حکومت در ایران میدانند. به همین خاطر، ایشان دارند مردم ایران را برای یک خبر بد که همان شکست مذاکرات است آماده میکنند.
در غرب گروهی بر این باورند که ایران راه دیگری جز تسلیم
شدن ندارد. اما، این باور کاملاً اشتباه بوده و بر پایه حقایق استوار نیست. چه
اتفاقی میافتد اگر آیتالله خامنهای به این نتیجه برسند که مذاکرات با غرب بیفایده
است. تصمیمی که با اعلام سیاستهای اقتصاد مقاومتی توسط ایشان دور از ذهن هم نیست.
راهی برای نگه داشتن تمامی گزینهها روی میز
به گزارش روزنامه واشنگتنپست، در بحث مذاکرات هستهای با ایران حق با باراک اوباما است و نتانیاهو اشتباه میکند. نتانیاهو به دنبال توافقی است که در آن هیچ حقی برای ایران در زمینه غنیسازی وجود نداشته باشد. این اتفاق نخواهد افتاد. مقامات ایرانی نشان دادهاند که با محدودسازی برنامه هستهای موافقند اما به شدت در برابر تسلیم شدن و صرف نظر کردن از چیزی که آنها حق مسلم خود میدانند خواهند ایستاد. چیزی که نتانیاهو پیشنهاد میکند اصلاً مذاکره نیست.
طبق گزارشات، مذاکرات دارد به سوی توافقی پیش میرود که ایران اجازه خواهد داشت حدود 6000 سانتریفیوژ در اختیار داشته باشد. همچنین، ایران باید میزان ذخائر اورانیوم غنیشده خود را محدود کرده و شرایط را برای بازرسیهای سرزده و سختگیرانه آماده سازد.
از سویی دیگر، ممکن است که مذاکرات شکست بخورد. پس از آن چه اتفاقی میافتد؟ تحریمها که دیگر کارایی خود را از دست دادهاند. پس تنها گزینه حمله نظامی خواهد بود. اما، حمله نظامی میتواند فقط برای مدت کوتاهی ایران را محدود سازد و در نهایت عزم ایران را برای ساخت بمب اتمی مصممتر خواهد کرد.
در صورت موفق بودن مذاکرات نیز همچنان شاهد نق زدنهای تعدادی از همپیمانان عرب خود به رهبری عربستان سعودی خواهیم بود. آنها میبینند که ایران حتی در شرایط انزوا قدرت و تاثیرگذاری خود را در منطقه افزایش داده است. ایران امروزه از حامیان اصلی دولتها در عراق، سوریه، لبنان و اخیراً یمن به حساب میآید. روی دیگر این اعتراضات، رقابتهایی است که بین شیعیان و اهل تسنن وجود دارد.
نویسنده این مقاله در انتها ادعا میکند: هر چند ایران در
مبارزه با گروه داعش کمکهای بسیاری به آمریکا کرده است، اما اگر اوباما میخواهد
به این نقش سازنده ایران تکیه کند، قطعاً ناامید میشود. درست است که ایران کشور
بیمنطقی نیست، اما کاملاً به اصول انقلابی مذهبی خود وفادار بوده و از هیچ تلاشی
برای بقای خود فروگذار نمیکند.
اشتباه کشنده در توافق هستهای با ایران
به گزارش روزنامه واشنگتنپست، خبرهایی که از محل مذاکرات بیرون میآید همچنان نگرانکننده است. حق ایران در غنیسازی به رسمیت شناخته شده است. به ایران اجازه داده شده است تا تعدادی زیادی از سانتریفیوژهایش را فعال نگه دارد و به ساخت راکتور اراک ادامه دهد. چند روز پیش هم خبری منتشر شد که مقامات ایرانی به دنبال تعیین مهلتی برای توافقنامه هستند. به نظر میرسد که پس از این مهلت، تهران دوباره به مسیر قبلی غنیسازی خود برخواهدگشت.
تحریمها که برداشته شدند. محدودیتها که از بین رفتند. فعالیت غنیسازی که به رسمیت شناخته شد. بنابراین، ایران میتواند از این پس با موفقیت به عنوان یک قدرت منطقهای وارد صحنه جهانی شود.
نویسنده این مقاله در ادامه ادعا میکند: گفته میشود که بحث موشکهای قارهپیمای ایران جزو مذاکرات نیستند. پس چرا ایران این نوع موشکها را میسازد؟ شما این نوع موشکهای قارهپیما را نمیسازید که چند تن دینامیت را حمل کنید. قطعاً هدف از ساخت این موشکها حمل کلاهک اتمی است.
چنین توافقی همچنین به معنای پایان رژیم منع تکثیر است. زمانی که کشورهای متخاصم نافرمانی میکنند، همچنان به فعالیت غنیسازی خود ادامه میدهند و حتی دنیا توانمندی هستهای آنها را به رسمیت میشناسد، پس این به معنای مرگ معاهده منع تکثیر هستهای است.
نویسنده این مقاله در پایان نتیجهگیری میکند: زمانی که
درباره اشتباهات رخ داده در مذاکرات با اوباما حرف میزنیم، وی فوراً دو گزینه را
مطرح میکند: سازش یا جنگ. اما این دو، گزینههای مناسبی نیستند. گزینه سومی هم وجود
دارد. اگر نمیتوانید جلوی برنامه هستهای ایران را بگیرد، پس عقبنشینی نکنید.
تحریمها را حفظ کنید. در حقیقت، آنها را افزایش دهید. با وجود قیمتهای پایین نفت،
افزایش تحریمها میتواند ایران را به زانو در آورد. زمانی که این مساله رخ داد، دور
جدید مذاکرات را شروع کنید. این بار در مذاکرات رفع تحریمها را منوط به حذف غنیسازی
کنید.
بیتوجهی اوباما به استفاده از نیروی نظامی علیه ایران
به گزارش وال استریت ژورنال، دولت اوباما که به دنبال دستیابی به توافقی با ایران تا اواخر ماه مارس است به هیچ وجه به گزینه نظامی علیه ایران فکر نمیکند. اظهار نظرهای اخیر از جانب مقامات ارشد آمریکا نشان میدهد که گزینه نظامی دیگر جایی در بین گزینههای آمریکا ندارد. استدلال آنها حال این است که استفاده از حمله نظامی تنها میتواند ایران را به سوی تولید بمب اتمی سوق دهد.
مقامات ارشد آمریکایی میگویند که دیپلماسی تنها راه حل معضل هستهای ایران است و گزینه نظامی از جانب آمریکا یا رژیم صهیونیستی میتواند به مخفیکاری ایران بینجامد. در روزهای اول ریاست جمهوری، اوباما از تصمیم خود برای استفاده از گزینه نظامی علیه ایران سخن میگفت. اما تمامی این تهدیدات جای خود را به دیپلماسی داده است.
حال، مذاکرات به سختی در حال انجام است. هرچند که خبرها از
وجود شکافهای جدی بین دو طرف حکایت دارد، اما مقامات رسمی گفتند که طی چند هفته
اخیر پیشرفتهای خوبی حاصل شده است و دستیابی به توافق بسیار محتمل به نظر میرسد.
کاخ سفید: ملاقات نتانیاهو از آمریکا تاثیری بر گفتگوهای هستهای با ایران ندارد
به گزارش پایگاه اسپوتنیک، جاش ارنست سخنگوی کاخ سفید گفت که سخنرانی نتانیاهو در کنگره هیچ تاثیری بر مذاکرات هستهای با ایران نخواهد داشت.
وی گفت: این فرصتی برای آمریکا است تا در نهایت دغدغههای
جامعه بینالمللی درباره موضوع هستهای ایران را حل وفصل نماید.