سرانجام چاچوب توافقی برای برنامه هستهای ایران حاصل شد
به گزارش مجله فرونت پیج، پس از گذشت این همه سال، سرانجام تعهد اوباما به جهان عاری از تسلیحات هستهای به شکل چارچوب توافقی اولیهای برای برنامه هستهای ایران نمود پیدا کرد.
در حال حاضر ایران و آمریکا درباره معنای این چارچوب توافقی که هر دو کشور درباره آن بحث کردهاند اختلاف نظر دارند.
مسأله خوب این است که بازرسیهای دقیق مانع از آن خواهد شد که ایران به تسلیحات اتمی دست یابد و مانند کرهشمالی ما را تهدید نماید. تأسیسات سری ایران نیز بازطراحی خواهند شد و برای فیزیک، فناوری و تحقیق مورد استفاده قرار خواهند گرفت.
دو نکته مهم در موفقیت اوباما در مذاکرات هستهای با ایران
به گزارش پایگاه بیزینس اینسایدر، ایران و گروه 5+1 سرانجام توانستند به چارچوب توافقی برای برنامه هستهای ایران دست یابند. این توافق میتواند پیامدهای جدی برای معاهده منع تکثیر هستهای، سیاست منطقه ایران و سیاست خارجی آمریکا داشته باشد.
با این حال، یک نکته حساس وجود دارد: برداشت دولت اوباما از موفقیت در مذاکرات محدودسازی برنامه هستهای ایران و ممانعت از دستیابی این کشور به تسلیحات اتمی ظرف کمتر از یک سال است.
اوباما پس از قرائت چارچوب توافقی در این باره گفت: این توافق بر اساس اعتماد نیست. بلکه بر اساس راستیآزمایی سختگیرانه است.
اما، مشخص نیست که آیا این استاندارد در چارچوب توافقی رعایت شده است یا خیر. کارشناسان معتقدند که رژیم راستیآزمایی که در چارچوب توافقی آورده شده است سوالات بسیاری را درباره توانمندی هستهای ایران بیپاسخ میگذارد. دو مشکل اصلی در این چارچوب توافقی وجود دارد. نخست، این چارچوب در واقع مسئولیت ایران را طبق پروتکل الحاقی معاهده منع تکثیر هستهای کاهش میدهد. دوم، به ایران اجازه داده شده است که برخی فعالیتهای هستهای خود را از قبیل ذخیرهسازی اورانیوم با غنای پایین و فعالیت راکتور آب سنگین را حفظ نماید. هردوی این موارد با موفقیت دستاورد اوباما در تناقض است.
فرآیندهای راستیآزمایی برای تاسیسات اعلام شده مشکل نیست. اما مشکل اصلی زمانی مشخص میشود که فریبکاری در سایتهای اعلام نشده رخ میدهد. به نظر میرسد چارچوب توافقی نتواند به تمامی سوالات در این زمینه پاسخ دهد.
مسأله بعدی این است که ایران به تمامی این تأسیسات برای اهداف صلحآمیز نیازی ندارد. طبق چارچوب توافقی، ایران 6000 سانتریفیوژ در اختیار خواهد داشت. همچنین، ایران میتواند 300 کیلوگرم اورانیوم با غنای 3.67 درصد در اختیار داشته باشد. این میزان اورانیوم غنیشده برای اهداف غیرنظامی کاربرد ندارد.
این درحالیست که راکتور بوشهر که توسط روسها طراحی شده است با اوانیوم 4 درصد کار میکند. بنابراین، این مطالب ضدونقیض است.
درباره راکتور آب سنگین اراک نیز باید به این نکته توجه کرد که فناوری این راکتور برای دهه 1970 است. پس اصلاً عاقلانه نیست که این راکتور را با فناوری روز دنیا بازطراحی کنیم. این تأسیسات فقط برای تولید پلوتونیوم کاربرد دارد.
سه سوال بزرگ درباره توافق هستهای اخیر با ایران
به گزارش پایگاه بیزینس اینسایدر، ایران و غرب توانستند به توافق اولیهای برای محدودسازی برنامه هستهای ایران دست یابند.
اطلاعاتی که ما درباره این توافق داریم از دو منبع گرفته شده است: بیانیه کاخ سفید و بیانیه مشترک توسط ایران و اتحادیه اروپایی. متن اصلی توافق که به امضای طرفین رسیده است هنوز منتشر نشده است و ممکن است که هیچگاه هم منتشر نشود. اما، با توجه به اینکه ایران و آمریکا مسائل متفاوتی را مطرح کردهاند، ممکن است بیش از یک متن وجود داشته باشد. اما، چند سوال جدی درباره برخی موضوعات وجود دارد:
1. تحریمها: طبق اعلام کاخ سفید، تحریمهای آمریکا و اتحادیه اروپایی پس از تایید آژانس بینالمللی انرژی اتمی برداشته خواهند شد و قطعنامههای شورای امنیت پس از آنکه ایران گامهای لازم را برداشت ملغی میشوند. اما این کلمات تاحدی نامشخص هستند: ایران دقیقاً چه موقع به دغدغههای اصلی پاسخ میدهد؟ چه کسی تصمیم میگیرد؟ چه اتفاقی میافتد اگر طرفین دچار اختلاف نظر شوند؟ همچنین، چه مدتی باید سپری شود که پیروی ایران از مفاد توافقنامه تایید گردد؟
از همین حالا مشخص است که ایران و آمریکا به بحث تحریمها از دو زاویه متفاوت نگاه میکنند.
2. پروتکل الحاقی: هر کشور هستهای باید پروتکل الحاقی را امضا کند تا آژانس بینالمللی انرژی اتمی بتواند رژیم هستهای مناسب آن کشور را تنظیم نماید.
در بیانیه کاخ سفید آمده است که ایران با اجرای کامل پروتکل الحاقی موافقت کرده است. اما، در بیانیه مشترک آمده است که ایران با اجرای مشروط این پروتکل موافقت کرده است. این تفاوت بزرگی است. واژه مشروط به این معناست که ایران با رژیم راستیآزمایی ضعیفتر از آنچه در پروتکل الحاقی آمده است موافقت کرده است.
3. پس چند نسخه از این توافق وجود دارد؟ کریم سجادپور کارشناس برجسته بنیاد کارنگی چندی پیش گفت که توافق میتواند برای ما بسیار خوب باشد، اما به این شرط که ایرانیها همان برداشتی را داشته باشند که ما داریم.
توافق هستهای با ایران: پایان آغاز و نه آغاز پایان
به گزارش پایگاه نشنال اینترست، بیانیه مشترک قرائت شده درباره توافق هستهای بین ایران و قدرتهای دنیا باعث تعجب دلپذیری برای آمریکا شد. روزهای پیشین حاکی از آن بود که مهلت تعیین شده رعایت نخواهد شد و احتمال دستیابی به توافق هستهای اندک بود.
آیا مذاکرهکنندگان آمریکایی کار درستی انجام دادند؟ دو شیوه برای پاسخ دادن به این سوال وجود دارد. پاسخ اول نسبی است: آیا ما تا آنجایی که میتوانستیم امتیاز گرفتیم؟ آیا ما به نسبت ایرانیها توافق بهتری به دست آوردیم؟ پاسخ دوم قطعی است: آیا این توافق از منافع ما حفاظت میکند؟ سوال دوم مهمتر از سوال اول است: شرایطی که در آن ما نرمشهای بسیاری انجام دهیم اما چیزی که میخواهیم به دست آوریم بهتر از شرایطی است که ما از تمامی تاکتیکهای مذاکره استفاده کنیم و در نهایت همه چیز را ببازیم. هنوز، سوال نسبی اهمیت دارد: ما نمیخواهیم بیش از آنچه که لازم است از خود نرمش نشان دهیم و ما نمیخواهیم که دیگر کشورها فکر کنند که میتوانند شرایط مذاکره را برای ما تعیین کنند.
در خصوص سوال نسبی، تعداد سانتریفیوژهای نهایی یعنی 6000 سانتریفیوژ میتواند برای مدتی مناسب باشد. این خیلی کمتر از تعدادی است که ایرانیها میخواستند. این تعداد بسیار از 20000 سانتریفیوژی که ایرانیها در حال حاضر در اختیار دارند کمتر است. اما، از سویی دیگر، این تعداد خیلی بیشتر از صفر است، عددی که آمریکا مدتها به دنبال آن بود.
آمریکا با این تعداد موفقیت بزرگی به دست آورده است: دیگر غنیسازی در تأسیسات مستحکم و خارج از دسترسی فوردو انجام نخواهد شد. موفقیت دیگر این است که برای حداقل ده سال مسیر ایران برای دستیابی به تسلیحات اتمی مسدود شده است.
از سویی دیگر، این توافق قطعاً موانعی را در سر راه برنامه هستهای ایران قرار داده است که ایران به سختی پس از گذشت ده سال میتواند به بمب اتمی دست یابد. اینها موفقیتی برای امنیت آمریکا و همپیمانان آن و برای ثبات منطقه ایران است.
با این حال، سوالات بسیاری باقی مانده است. یکی از بزرگترین سوالات اطمینان از این مساله است که به توافق احترام گذاشته میشود. در بیانیه کاخ سفید اشاره بسیار مبهمی به فرآیند حل و فصل مشاجرات و اختلافات شده است و تنها به گفتن این مسأله بسنده شده است که شکست این فرآیند میتواند باعث از سرگیری تحریمهای شورای امنیت شود. بعید است که ایرانیها در صورتی که تصمیم به تخطی از توافق بگیرند مدرک قابل استنادی در اختیار طرف غربی قرار دهند. اگر روش اثبات تخلف مبهم و یا دشوار باشد میتواند اختلافی را در بین کشورهای 5+1 ایجاد نماید.
مساله بعدی مقابله با ابعاد نظامی احتمالی برنامه هستهای ایران است. درحالی که فعالیتهای هستهای اعلام شده ایران همگی غیرنظامی هستند، اما مدارکی وجود دارد که ایران در زمینه تسلیحات هستهای نیز فعالیت داشته است. هرچند این فعالیتها یک دهه پیش انجام شدند، اما هنوز باید به آنها توجه جدی کرد. پس حل و فصل این بُعد از برنامه هستهای میتواند به دنیا نشان دهد که ایران با دید مثبت وارد مذاکرات شده است.
سوال بعدی این است که تا چه حد فکت شیت منتشر شده توسط کاخ سفید با توافق انجام شده مطابقت دارد. مفاد این برگه اطلاعات شباهت بسیاری به آنچیزی است که مورد موافقت طرفین قرار گرفته است و در صحبتهای مقامات ایرانی و اروپایی به آن اشاره شده است.
نویسنده این مقاله در انتها نتیجهگیری میکند: مبارزه هنوز تمام نشده است. بیانیه مشترک فعلی هیچگونه قدرتی ندارد. توافق نهایی باید حاصل و اجرا شود. با وجود این توافق، هنوز مسائل بسیاری بین ایران و آمریکا حل نشده باقی مانده است. دولت آمریکا در صحنه داخلی نیز نبرد سنگینی دارد. اگر دولت در این نبرد مغلوب شود، لطمات سنگینی به وجهه آمریکا در صحنه بینالملل ایجاد میشود. دولت آمریکا همچنین باید همپیمانان این کشور در منطقه را نیز راضی کند. پس هنوز توافق حاصل نشده است.
شفافسازی درباره موانع نهایی در مذاکرات هستهای
به گزارش پایگاه نشنال اینترست، ایران و طرفهای غربی در لوزان سوئیس توانستند به توافق دست یابند. طرفین درباره مسائل کلیدی که میتواند صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران را ثابت کند توافق کردهاند. تا کنون، این بهترین مسیر برای حل مسالمتآمیز برنامه هستهای ایران بوده است.
مذاکرات 18 ماهه شش کشور غربی با ایران میتواند نشانه محکمی باشد که مذاکرات سرانجام به توافق نهایی خواهد انجامید. اما، مذاکرات هنوز به پایان نرسیده است. سه ماه آینده مشخص خواهد کرد که آیا طرفین خواهند توانست توافق نهایی را امضا کنند یا خیر.
هنوز خطر، مذاکرات را تهدید میکند. اگر مذاکرات شکست خورد، نتیجه غیردلپذیری در انتظار ما است. برخی در کنگره از شکست مذاکرات خوشحال میشوند. برهم زدن میز مذاکرات تنها میتواند باعث ازسرگیری فعالیت غنیسازی توسط ایران، افزایش فشارهای بینالمللی بر این کشور و در نهایت افزایش احتمال حمله نظامی آمریکا شود.
هیچ دلیلی وجود ندارد که دست به اقدام نظامی بزنیم، اقدامی که میتواند برای آمریکا، همپیمانان و شرکای آن در منطقه مخاطرهآمیز باشد. زمان در دستان ماست. پس فقط باید اقدامات زیر را انجام دهیم:
1. آرام باشیم و به مذاکره ادامه دهیم: اولین گام برای دستیافتن به یک توافق خوب این است که بفهمیم که اگر چند ماه صبر کنیم تا توافق حاصل شود اتفاق خاصی نمیافتد. برخی ممکن است بگویند که ایران به دنبال وقتکشی است. اما باید دانست که برنامه اقدام مشترک از این مسأله جلوگیری کرده است. طبق این برنامه، ایران باید غلظت اورانیوم تولید شده خود را به 5 درصد کاهش داده و فعالیت در تأسیسات هستهای را به حالت عادی درآورد. بازرسیهای سرزده تا کنون از تعهد ایران حکایت دارد.
2. کنگره باید بیشتر صبر کند: جمهوریخواهان در کنگره میخواهند قطار مذاکرات را قبل از آنکه به ایستگاه آخر برسد از ریل خارج کنند. دموکراتهای کنگره نباید اجازه چنین کاری را بدهند و باید از قدرت خود برای متوقف کردن این اقدامات استفاده نمایند.
کنگره باید از مسیر مذاکرات خارج شود و اجازه دهد تا مذاکرات به اتمام برسد. دیپلماسی تنها راه برای دستیابی به یک راهحل باثبات و بلندمدت برای بحران هستهای ایران است. توافق خوب در دسترس است، توافقی که میتواند برنامه هستهای ایران را برای همیشه صلحآمیز نگه دارد. بنابراین به گفتگوها با ایران ادامه دهید. دیپلماسی از دیگر گزینهها بسیار بهتر است.
توافق هستهای با ایران: راهنمای سریع برای آنچه وجود ندارد
به گزارش پایگاه کریستین ساینس مانیتور، موارد بسیاری در چارچوب توافقی وجود دارد که مورد علاقه مقامات آمریکایی است. به عنوان مثال، مذاکرهکنندگان ایرانی با از کار انداختن دو سوم از سانتریفیوژهای خود موافقت کردند. این میتواند تاثیر به سزایی در کاهش توانایی ایران در تولید سوخت هستهای داشته باشد.
ایران قول داد تا اورانیوم را بیش از 3.67 درصد برای مدت 15 سال غنیسازی نکند. همچنین، این کشور ذخائر اورانیوم خود را از 10000 کلیوگرم به 300 کیلوگرم تقلیل خواهد داد.
اما به خاطر داشته باشید که این یک چارچوب است. یک نقشه برای تصمیماتی است که باید اتخاذ شود. به بخشهای مهمی از برنامه هستهای ایران هنوز توجه نشده است و مسلماً این بخشها باید در توافق نهایی آورده شوند. به عنوان مثال، میتوان به این موارد اشاره کرد:
1. چه اتفاقی برای اورانیوم میافتد؟ بله ایران گفت که ذخائر اورانیوم خود را کاهش میدهد. اما، چارچوب هنوز هیچ راهکاری برای این کار مشخص نکرده است. طرفهای غربی از مدتها پیش به دنبال این بودهاند تا این ذخائر را به روسیه منتقل کنند. اما چندی پیش معاون وزیر امور خارجه ایران گفت که این اتفاق رخ نمیدهد.
2. چه زمانی تحریمها برداشته میشود؟ تحریمهای ایران با تغییر ماهیت برنامه هستهای این کشور برداشته میشود. در چارچوب توافقی، توضیحی درباره اینکه چطور این کار صورت میگیرد داده نشده است.
جملهبندی این توافق مبهم است. در چارچوب توافقی آمده است که تحریمها پس از تایید آژانس بینالمللی انرژی اتمی برداشته میشوند. این بدان معناست که این اقدام به آرامی و طی یک فرآیند زمانی رخ میدهد. اما، باید توجه داشت که مقامات ایرانی در این خصوص نظر دیگری دارند. به نظر میرسد جدول زمانبندی مقامات ایران و آمریکا برای برداشتن تحریمها همخوانی ندارد.
3. آیا ایران درباره فعالیتهای هستهای قدیمی خود توضیحی ارائه خواهد کرد؟ راستیآزمایی بینالمللی از پیروی ایران از مفاد توافق هستهای جزو حوزههایی است که به نظر میرسد طرفین هنوز درباره آن اتفاق نظر ندارند.
آیا ایران به بازرسان آژانس اجازه میدهد که هر زمانی که میخواهند به هر جایی که میخواهد بروند؟ به عنوان مثال، بازرسان آژانس ممکن است بخواهند سایت پارچین را دوباره بازرسی کنند. ممکن است ایران از انجام این کار سرباز زند.
توافق هستهای با ایران: آیا کنگره میتواند اظهار نظر کند؟
به گزارش پایگاه کریستین ساینس مانیتور، زمانیکه اوباما چارچوب توافقی در کاخ سفید را برای خبرنگاران شرح میداد، مستقیماً به کنگره هشدار داد که فضای مذاکرات را برهم نزنند.
اوباما گفت: اگر کنگره توافق را نه براساس تحلیل کارشناسی و بدون ارائه جایگزینی برهم بزند، پس این ایالات متحده است که به خاطر شکست دیپلماسی مورد سرزنش قرار میگیرد. در نتیجه این اقدام، ائتلاف جهانی از هم فروخواهد پاشید و مسیر تقابل هموار خواهد شد.
دقیقاً، نقش کنگره در این توافق چگونه خواهد بود؟ آیا کنگره باید توافق نهایی را تایید کند؟ آنچه آمریکا و دیگر قدرتهای جهان با ایران مذاکره کردهاند چارچوب توافقی و نه متن نهایی است. از آنجایی که آنچه طرفین در نهایت امضا میکنند توافق و نه معاهده است. بنابراین، توافق به تایید کنگره نیازی ندارد.
پس کنگره نمیتواند اظهار نظر کند؟ بسیاری از نمایندگان کنگره از هر دو حزب به شدت معتقدند که کنگره باید اظهارنظر کند. آنها استدلال میکنند از آنجایی که این توافق پیامدهای بسیاری دارد کنگره حتماً باید حضور داشته باشد. قانونگزاران معتقدند که رئیسجمهور به دنبال لغو تحریمهایی است که کنگره تصویب کرده است، پس کنگره باید لغو تحریمها را نیز تصویب نماید. اما رئیسجمهور میتواند تحریمها را برای مثلاً دو سال به حالت تعلیق درآورد.
چه تعداد از اعضای کنگره به چارچوب توافقی واکنش نشان دادهاند؟ عجیب نیست که واکنشها متفاوت بوده است. تندروهای مثل سناتور تام کاتن از آرکانزاس مثل همیشه غرغر کردهاند. نخست وزیر رژیم صهیونیستی این توافق را تهدیدی برای بقای رژیم صهیونیستی خواند. برخی از سناتورهای کلیدی دموکرات از این توافق استقبال کردند. این درحالیست که گروهی دیگر از دموکراتها حتی گام را فراتر گذاشته و از همکاران خود خواستند تا صبر کرده و مذاکرات را برهم نزنند.
بعد از توافق چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ دولت مدتی است که جلسات محرمانهای را با اعضای کنگره برگزار میکند و آنها را در جریان جزئیات توافق قرار میدهد. روز چهاردهم آوریل قرار است که کمیته روابط خارجی سنا درباره لایحهای که طبق آن از دولت خواسته میشود که توافق نهایی را قبل از امضا برای بررسی در اختیار کنگره قرار دهد بحث میکند.
سه پیامد غیرقابل پیشبینی توافق هستهای با ایران
به گزارش پایگاه اسپوتنیک، به نظر میرسد که توافق هستهای با ایران در دسترس است چراکه قدرتهای جهان مصمم هستند تا ظرف چند ماه آینده سند نهایی را آماده کنند. درحالیکه نگرانی جدی وجود دارد که توافق به خاطر وقایع غیرقابل پیشبینی لغو شود، اما این امیدواری نیز وجود دارد که این توافق سرانجام حاصل شده و معضل 12 ساله هستهای ایران سرانجام مرتفع گردد.
با درنظر گرفتن این توضیحات، بهتر است به سه پیامد توافق هستهای که رسانههای غربی کمتر به آن پرداختهاند و به احتمال فراوان با برداشته شدن تحریمهای بینالمللی علیه ایران به واقعیت خواهند پیوست نگاهی بیندازیم.
1. محور سعودی – رژیم صهیونیستی: روابط راهبردی بین تلاویو و ریاض سابقه طولانی داشته و بیشتر مخفی بوده است، اما این رابطه به دلیل مخالفت دو کشور با توافق هستهای غرب با ایران میتواند آشکار شود.
این مساله بر هیچکس پوشیده نیست که عربستان و رژیم صهیونیستی هردو از ایران متنفر هستند و در گذشته خبرهایی نیز منتشر شد که دو کشور هماهنگیهایی نیز برای حمله به ایران انجام دادهاند.
اگرچه بعید است که این دو کشور دست به اقدام غیرعقلانی بزنند، اما پیشبینی میشود که رژیم صهیونیستی نیز به ائتلاف اعراب پیوسته و نقش مهمی در طراحی سیاستهای ضدایرانی این ائتلاف ایفا نماید.
2. کوریدور انرژی جنوب تقویت میشود: یکی از مهمترین اولویتهای سیاستخارجی اتحادیه اروپایی افزایش ایمنی منابع انرژی غیرروسی است و اقدام اخیر این اتحادیه در ایجاد خط لوله گازی TANAP در ترکیه گام مهمی در این راستا محسوب میشود.
توافق هستهای با ایران میتواند این مسأله را تغییر دهد زیرا رفع تحریمهای ایران میتواند فروش گاز ترکیه و ایران را از طریق مجارستان به بازار اروپا را هموار سازد.
3. تهران به سازمان شانگهای میپیوندد: سازمان همکاری شانگهای در اوایل ماه جولای جلسهای در روسیه برگزار خواهد کرد و ایران احتمالاً یکی از اعضای رسمی این سازمان خواهد شد.
درحال حاضر، کشورهایی که تحت تحریمهای بینالمللی هستند نمیتوانند به این سازمان ملحق شوند و باید به عنوان عضو ناظر فعالیت نمایند.
اگر همهچیز طبق برنامهریزی پیش رود، تحریمهای شورای امنیت علیه ایران باید تا آن تاریخ برداشته شود و در نتیجه ایران میتواند عضو رسمی این سازمان شود.
مذاکرات هستهای با ایران تا زمانی که تمام نشود تمام نشده است
موسسه واشنگتن در مقالهای به قلم دنیس راس مینویسد: مدت زمان زیادی طول کشید، اما اوباما و کری سرانجام اعلام کردند که به چارچوب توافقی برای برنامه هستهای ایران دست یافتهاند. توجه به چند نکته مهم به نظر میرسد:
نخست، تعداد سانتریفیوژهایی که ایران میتواند در اختیار داشته باشد اندکی بیش از 5000 سو خواهد بود. این تعداد ممکن است که کم نباشد، اما کمتر از آن چیزی است که بسیاری انتظار داشتند. به علاوه، برای مدت ده سال ایران اجازه خواهد داشت تنها از سانتریفیوژهای IR-1 برای غنیسازی اورانیوم استفاده کند.
دوم، ذخائر اورانیوم غنیشده ایران از 10000 کیلوگرم به 300 کیلوگرم کاهش خواهد یافت. پارامتر اول و دوم با هم دیگر یعنی تعداد سانتریفیوژها و میزان ذخائر اورانیوم ایران میتواند برای مدت 10 سال جامعه بینالملل را مطمئن سازد که ایران به سلاح اتمی دست پیدا نخواهد کرد.
سوم، این حقیقت که دیگر سانتریفیوژها و تاسیسات غنیسازی ایران تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی دستنخورده باقی میمانند به این معنا است که ایرانیها برای 10 سال نخواهند توانست تولید اورانیوم را افزایش دهند.
چهارم، اقدامات شفافساز دیگری نیز وجود دارد که به جامعه جهانی اجازه میدهد تا بفهمد که ایران چه کاری دارد انجام میدهد. نظارت بر معادن اورانیوم، تبدیل اورانیوم به کیک زرد، تبدیل کیک زرد به UF6 برای استفاده در سانتریفیوژها و تاسیسات تولید و ذخیره سانتریفیوژ همگی میتوانند به ما اطمینان دهند که ما میتوانیم سریعاً هرگونه اقدام غیرقانونی ایران را شناسایی کنیم.
با تمامی این صحبتها، مواردی که خوب نیستند کدامند؟ پس از گذشت ده سال، ایران میتواند غنیسازی اورانیوم را با سرعت بیشتری از سر گیرد و سانتریفوژهای پیشرفته را نصب نماید. به علاوه، پس از 15 سال، هیچگونه محدودیتی برای وسعت تأسیسات غنیسازی ایران وجود نخواهد داشت. بنابراین، راستیآزمایی یک برنامه هستهای وسیع بسیار مشکلتر از یک برنامه محدود خواهد بود.
اما صرفنظر از وسعت برنامه هستهای ایران پس از گذشت 15 سال، همچنان نکات مبهمی درباره دسترسی بازرسان به سایتهای هستهای ایران در زمان توافق وجود دارد. اگرچه پارامترها میگویند که بازرسان میتوانند در هر جایی در کشور به سایتهای مشکوک سر بزنند، اما آیا این شامل تأسیسات و سایتهای نظامی نیز میشود؟ آیا امکان بازرسیهای به موقع مهیا خواهد شد؟ و چه اتفاقی میافتد اگر از این بازرسیها ممانعت به عمل آید؟
اوباما درباره توانایی توافق در شناسایی تخلفات و برخود با آنها سخن گفت. اما، مکانیسمهای واکنش به این تخلفات کدامند؟ پیشینه پیروی از توافقات کنترل تسلیحات چندان خوب نیست. آیا روسیه موافقت میکند که اطلاعات ما قابل اعتماد است؟ آیا آنها نمیخواهند تا بحثهای طولانی درباره موارد تخلفی انجام شود؟آیا مذاکرت به خاطر تخلفات و نحوه واکنش به آنها مختل نخواهد شد؟
در این برحه از زمان پاسخی برای این سوالات وجود ندارد. اما، اگر ما میخواهیم که فریبکاری ایرانیها را تشخیص دهیم و مانع از انحراف برنامه هستهای ایران شویم، مساله واکنش به تخلفات و پیامد تخلفات باید مشخص شود.