چطور اوباما ادعا میکند که گزینه جایگزین توافق هستهای با ایران جنگ است؟
به گزارش پایگاه کانترپانچ، اگر اوباما با وجود تمامی مخالفتها و مقاومتها از جانب لابی صهیونیست، جنگطلبان جمهوریخواه و دموکرات بتواند به توافق هستهای با ایران برای محدودسازی برنامه هستهای این کشور دست یابد، به او باید جایزه صلح نوبل داد.
باید از او پرسید که چرا میشود با ایران درباره برنامه هستهای مذاکره کرد، اما نمیشود این کار را با روسیه درباره اوکراین انجام داد. علاوه بر این، ایران سلاح اتمی ندارد و قصدی هم برای تولید این گونه تسلیحات ندارد، پس این مذاکرات در حقیقت برای جلوگیری از یک جنگ هستهای نیست.
اگر اوباما واقعاً خواهان توافقی با ایران برای محدود کردن برنامه هستهای این کشور است، پس چرا این همه درباره برداشتن تحریمهای ایران سرسختی به خرج میدهد؟ توافق، توافق است. اگر یک طرف چیزی به شما میدهد که شما میخواهید، شما هم باید در عوض چیزی به او بدهید که او میخواهد. شما نمیتوانید از ایران بخواهید که انواع اقدامات را انجام دهد، بعد بگویید که باید صداقت کارهای شما مشخص شود.
این توافق نیست. این اقدام نمیتواند باعث برقراری روابط جدیدی با کشوری شود که به درستی درباره صداقت آمریکا مشکوک است. بدبینی مردم ایران از آمریکا با سقوط حکومت محمدرضا پهلوی شروع نشد، بلکه این بدبینی از زمان کودتای انگلیسی - آمریکایی شروع شد که باعث سرنگونی دولت منتخب دکتر مصدق گردید.
پس ایرانیها باید در مذاکرات خواهان عذرخواهی آمریکا از این اقدام شده و از این کشور قول بگیرند که دیگر در امور داخلی ایران مداخله نکند.
به جای تمامی این مسائل، ما یک توافق ظالمانه داریم که در آن از ایران میخواهیم تمامی فعالیتهای هستهای خود را محدود کرده تا شاید درآینده تحریمهای این کشور برداشته شوند.
مسأله دیگر، این صحبت اوباما است که عدم پذیرش توافق هستهای توسط ایران به معنای جنگ است. وی این حرف را از کجا درآورده است؟ ایران هیچ کار غیرقانونی انجام نداده است. ایران انپیتی را امضا کرده و اجازه بازرسی از تاسیسات هستهای خود را نیز داده است. در مقابل، رژیم صهیونیستی دهها کللاهک هستهای دارد و همچنین معاهده منع تکثیر هستهای را نیز امضا نکرده است. در حقیقت، این رژیم اجازه هیچگونه بازرسی از تاسیسات هستهای خود را نمیدهد. ایران هیچ بمبی ندارد و نمیخواهد داشته باشد، اما تهدید به جنگ میشود.
نویسنده این مقاله در انتها مینویسد: اجازه دهید روشن سخن
به گوییم. تهدید کردن یک کشور که هیچگونه تهدیدی محسوب نمیشود به جنگ طبق منشور
سازمان ملل یک جنایت جنگی است. این یکی از جرائم علیه صلح محسوب میشود. این مسأله
نباید ما را شوکه کند، اما اوباما به یکی از بزرگترین جنگطلبان تاریخ تبدیل شده
است. وی تا حالا جنگهای غیرقانونی بسیاری را در لیبی، سومالی، سوریه و یمن به راه
انداخته است. وی با اعزام نیروهای آمریکایی به مرز روسیه در استونی، اوکراین و
دیگر کشورها در شرق اروپا دارد برای جنگ با این کشور آماده میشود. وی اخیراً
ونزوئلا را تهدیدی برای امنیت ملی آمریکا خواند.
توافق نهایی با ایران، توافقی برای همیشه خواهد بود
به گزارش پایگاه هیل، ارنست مونیز وزیر انرژی آمریکا گفت که توافق هستهای با ایران مدت زمان نداشته و همیشگی خواهد بود.
وی ادامه داد: در این توافق بر استفاده از ابزار بازرسیهای سرزده برای اطمینان حاصل کردن از صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران تاکید شده است.
وی تصریح کرد که بسیاری از شروط موجود در توافق برای 25 سال یا حتی بیشتر ادامه خواهند یافت. وی ادامه داد: دسترسی و شفافسازی در این توافق بیسابقه است.
وی تاکید کرد که این توافق محدودیتهایی برای برنامه غنیسازی
ایران ایجاد میکند و با اجرای این توافق، زمان بازگشت هستهای ایران نیز یکسال
تخمین زده شده است.
چرا کشورهای عربی از توافق هستهای با ایران میترسند
پایگاه نشنال اینترست در گزارشی مغرضانه و جانبدارانه درباره پرونده هستهای ایران مینویسد: درحالیکه مقامات آمریکایی درباره پیروزی تاریخی در بحث توافق هستهای با ایران سخن میگویند، آنها باید همچنین بفهمند که کشورهای عربی این توافق را نشانه تغییر اساسی مولفههای قدرت در خاورمیانه تفسیر میکنند.
رهبران عرب تا کنون واکنشی نسبت به این توافق نشان ندادهاند. عربستان سعودی به عنوان یکی از سرسختترین مخالفان توافق هستهای با ایران سعی کرده است که برای آنکه همپیمان آمریکایی خود را نرنجاند انتقاد تندی مطرح نکند.
برای دههها است که کشورهای عربی اهل تسنن محدودسازی برنامه هستهای ایران را به عنوان یک اولویت برای خود در نظر گرفتهاند. توافقی که هفته گذشته حاصل شد برای یک دهه این امر را محقق میکند. این توافق موفقیت بزرگی در رسیدن به توافق جامع میشود و میتواند زمان بازگشت هستهای ایران را از دو تا سه ماه به یک سال افزایش دهد. پس، چرا این کشورها با این توافق مخالف هستند؟ دلایل خوبی برای بدبینی اعراب وجود دارد.
درحالیکه مذاکرات هستهای با ایران در جریان بود، تاثیرگذاری ایران در جهان عرب به صورت مستقیم و غیرمستقیم در حال افزایش بود. اعراب معتقدند که توازن قدرت در منطقه که زمانی در اختیار اهل تسنن بود با کمک آمریکا به سوی شیعیان تغییر کرده است. به همین دلیل است که عربستان سعودی، امارات متحده عربی و مصر سیاست خارجی مستقل و جسورانهای را بدون حضور آمریکا اتخاذ کردهاند.
سند این شکاف بین اعراب و واشنگتن تصمیم سعودیها برای حمله به یمن به منظور مقابله با حوثیهای مورد حمایت ایران بود. اگرچه مشخص نیست که ایران به چه میزان از حوثیهای یمن حمایت میکند، اما واضح است که نزدیکی بسیاری بین حوثیها، ایران و حزبالله وجود دارد.
مقامات کشورهای حاشیه خلیج فارس میگویند که واکنش واحد به توافق هستهای ظرف روزهای آینده اعلام خواهد شد. این واکنش نه از جانب کشورهای عربی به تنهایی بلکه از جانب شورای همکاری خلیج فارس منتشر میشود.
درحالیکه حکومت سعودی درباره این توافق سکوت اتخاذ کرده است، مفسران نزدیک به حکومت درباره موضع عربستان شفافسازی میکنند. این مفسران میگویند که اگر به خاطر عملیات «طوفان قاطع» نبود، امروز توافق هستهای ایران و گروه 5+1 میتوانست تاثیر بدی بر روی منطقه داشته باشد.
درحالیکه مذاکرات هستهای در جریان بود، کشورهای عرب اهل تسنن نظارهگر تلاش بشار اسد برای در قدرت ماندن، افزایش قدرت سیاسی حزبالله در لبنان، به قدرت رسیدن یک قدرت شیعی در عراق و موفقیتهای حوثیها در یمن بودند. این باعث شد تا موضع اعراب ضد آمریکایی شود.
نویسنده این مقاله در انتها مینویسد: با توجه به این
مسائل، اوباما باید پیامی واضح و شفاف به جهان عرب بفرستد مبنی برا اینکه توافق
واشنگتن با دشمن دیرینه خود به معنای حمایت آمریکا از سیاستهای توسعهطلبانه ایران
در خاورمیانه نیست.
رژیم صهیونیستی و توافق هستهای با ایران
به گزارش پایگاه ژئوپولتیکال مانیتور، برغم مخالفتها و تهدیدات رژیم صهیونیستی، واقعیت این است که تل آویو میداند که ایران سرانجام به تسلیحات اتمی دست پیدا خواهد کرد. 60 سال از عمر فناوری تسلیحات اتمی میگذرد. پس غیرمنطقی است که فکر کنیم که این فناوری در انحصار چند کشور بماند و دیگر کشورهای مصمم به ان دست پیدا نکنند.
بنابراین، اوباما موضع واقعگرایانهای را در قبال برنامه هستهای ایران اتخاذ کرد و سعی کرد به روشی برنامه هستهای این کشور را محدود سازد. اما، این توافق باعث برداشته شدن تحریمهای ایران در عوض اقدامات ایران در محدودسازی برنامه هستهای خود است.
باید به این نکته توجه کرد که ایرانیها به دنبال استفاده از تسلیحات هستهای نیستند، بلکه به این توانمندی به عنوان یک ابزار بازدارنده در برابر دشمنان خود نگاه میکنند. ایران میداند که نمیتواند رژیم صهیونیستی را نابود کند و خود در امان باشد.
در واقع، اظهارات مقامات ایران مبنی بر نابودی این رژیم میتواند تنها یک لفاظی باشد. ایران برای نابودی رژیم صهیونیستی به تسلیحات اتمی نیازی ندارد. توانمندی موشکی ایران میتواند این کار را انجام دهد.
رژیم صهیونیستی نیز موضع مشابهای دارد. این کشور به دنبال تقابل با ایران نیست و میخواهد شرایط فعلی حفظ شود. یک تحلیلگر مسائل راهبردی اخیراً گفت که فلسطین یکی از دغدغههای اصلی مقامات رژیم صهیونیستی است. اما این طور نیست. این رژیم بیش از فلسطین نسبت به ایران، سوریه و لبنان حساس است.
رژیم صهیونیستی مدتها درباره این موضوع فکر میکرد که چگونه
میشود با پرواز در آسمان کشورهای همسایه خود را به ایران برساند و تاسیسات هستهای
این کشور را نابود کند. اما، پس از مدتی فهمید که این کار غیرممکن است. بنابراین،
دکترین پیشدستانه این رژیم محافظهکارانهتر و به صورت «بازدارندگی فعال» درآمد.
خواستههای غیرعملی رژیم صهیونیستی از ایران
به گزارش روزنامه نیویورک تایمز، نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی به تلاشهای خود برای برهم زدن توافق هستهای با ایران افزوده است. روز، دوشنبه وی خواستههایی برای دستیابی به توافق هستهای بهتر با ایران مطرح کرد. این خواستههای جدید غیرواقعگرایانه است و فقط میتواند به برهم زدن فضای مذاکرات کمک کند.
نتانیاهو فکر میکند که میتواند شرایط توافقی که 18 ماه دستیابی به آن طول کشید را دیکته کند. وی میخواهد خود را منطقی نشان دهد. وی گفت: من نمیخواهم توافق را نابود کنم. من فقط تلاش میکنم که مانع از توافق بد شوم.
جزئیات بسیاری وجود دارد که باید قبل از توافق نهایی به آنها پرداخته شود. کشورهای غربی تلاش میکنند تا به توافقی دست یابند که جامع بوده و بهترین گزینه برای جلوگیری از دستیابی ایران به تسلیحات اتمی باشد.
به گفته یوال استینیتز وزیر امور اطلاعاتی و راهبردی رژیم صهیونیستی، مقامات رژیم صهیونیستی در حال حاضر بر این مساله تاکید میکنند که ایران باید تمامی کارهای تحقیق و توسعه درباره سانتریفیوژهای پیشرفته را خاتمه داده، تعداد سانتریفیوژهای موجود در نطنز را کاهش داده و تاسیسات غنیسازی زیرزمینی در فوردو را تعطیل نماید. این رژیم از ایران میخواهد که اجازه بازرسی در هر زمان و هر مکانی را به بازرسان بینالمللی را داده، اورانیوم غنی شده خود را به خارج کشور انتقال داده و فعالیتهای هستهای دارای بعد نظامی را تعطیل نماید.
در هر مذاکرهای، توافق بدون نرمش حاصل نمیشود. غرب ترجیح میدهد که برنامه هستهای ایران را نابود کند. اما این مسأله هرگز اتفاق نمیافتد دلیل اینکه این کار شدنی نیست این است که ما نمیتوانیم دانش فنی را نابود کنیم.
رهبران ایران توافقی را نمیپذیرند که به آنها اجازه حفظ برخی بخشهای برنامه هستهای مرتبط با اهداف انرژی و پزشکی را ندهد. پس این وظیفه اوباما است که توافقی را تنظیم نماید که مانع دستیابی ایران به تسلیحات اتمی شود.
گزینه دیگر عدم توافق است. در اینصورت ایران به فعالیتهای هستهای خود بدون هیچ محدودیتی ادامه میدهد. بسته شدن سایت فوردو یکی از اهداف اولیه بود، اما این توافق به ایران اجازه فعالیت تعداد اندکی سانتریفیوژ در این سایت را برای تولید ایزوتوپهای پزشکی میدهد. برای ایرانیها باز نگه داشتن این سایت جنبه نمادین و سیاسی داشت.