جنگ آمریکا و رژیم صهیونیستی در سوریه با ایران
به گزارش مجله نیوایسترن اوتلوک، درگیری فعلی در سوریه همیشه درگیری نیابتی با ایران و تا حدی با سوریه و خیلی کم با چین بوده است. در سال 2007، سیمور هرش برنده دو دوره جایزه پولیتزر در گزارشی با عنوان «تغییر جهت سیاست دولت آمریکا به دشمنان ما در جنگ علیه تروریسم کمک کرده است؟» گفت که جنگ بزرگی با طراحی آمریکا، عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی در جریان است. جالب است تمامی این کشورها حتی در سال 2007 در حال پایهریزی ارتشهای نظامی فرقهگرایانه بودند. در این گزارش هشدار داده شده بود که تندروها در غرب دارند جنگ فاجعهباری را به راه میاندازند.
هرش در این گزارش ظهور داعش را پیشبینی کرده بود. در این گزارش همچنین به صورت ویژه به بیثباتی در سوریه و لبنان به عنوان لازمه جنگ با ایران اشاره شده بود.
همچنین، در گزارشی با عنوان «کدام مسیر به ایران میرسد؟» که توسط اندیشکده بروکینگز در سال 2009 منتشر شد آشکارا درباره این موضوع بحث میشود که تغییر رژیم برای برپاکردن هژمونی منطقهای تنها هدف آمریکا و شرکای منطقهای آن است. این اقدامات علیالخصوص درباره ایران مصداق پیدا میکرد.
سیاستگزاران آمریکایی در سراسر این سند اذعان میکنند که مذاکرات با ایران درباره برنامه هستهای این کشور تنها یکی از بهانههای غرب برای ایجاد خرابکاری در داخل ایران و ایجاد بیثباتی در مرزهای این کشور میباشد.
همچنین در این سند، بنیاد بروکینگز به وضوح شرح میدهد که چگونه آمریکا با بهرهگیری از رژیم صهیونیستی با ایران میجنگد و هیچگونه ردی نیز از خود به جای نمیگذارد. بنابراین هر اقدامی که این رژیم انجام میدهد با حمایت کامل واشنگتن است.
حتی در این گزارش به بازی معماگونه این دو کشور اشاره شده است. این بازی پیش درآمدی برای اقدام یکجانبه رژیم صهیونیستی محسوب میشود. مثال این مسأله نیز در شرایط کنونی جنگ لفظی واشنگتن و تل آویو درباره مذاکرات هستهای با ایران است. درحال حاضر، واشنگتن باید در صورت انجام هر گونه حمله نظامی به ایران هیچگونه ردی از خود برجای نگذارد تا مورد سرزنش قرار نگیرد.
اینگونه نمایشها به ما میگویند که حمله به ایران همچنان یکی از گزینههاست و اینکه مذاکرات هستهای با ایران تنها پوششی برای آماده شدن برای حمله به این کشور است بدون توجه به اینکه آیا مذاکرات به نتیجه رسیده است یا خیر. این حمله میتواند زمانی انجام شود که آمریکا و همپیمانان منطقهای آن به این باور برسند که سوریه در ضعیفترین شرایط خود به سر میبرد.
در گزارش اندیشکده بروکینگز آمده است که حمله به ایران باید با محاصره این کشور نیز همراه شود. این اقدام مانع از آن میشود که ایران تأسیسات هستهای خود را بازسازی کرده و یا به فکر مقابله به مثل بیفتد.
مسلماً، بخشی از راهبرد محاصره ایران شامل تلاش برای نابودی لبنان و سوریه است، کشورهایی که بیشترین میزان حمایت از ایران را دارند و پس از حمله رژیم صهیونیستی هم میتواند به حمایت از ایران برخیزند.
نویسنده این مقاله در انتها مینویسد: زمانیکه ما درک کنیم جنگ در سوریه آغاز درگیری بزرگتری با ایران است، مسألهای که حتی سیاستمداران آمریکایی نیز به آن اذعان دارند، خواهیم فهمید که چقدر لازم است افرادی که میتوانند مانع از وقوع چنین درگیری شوند کاری انجام دهند.
اقدامات روسیه و چین در سوریه برای خنثیکردن نقشههای آمریکا تنها برای منافع خودخواهانه آنها نیست؛ آنها نمیخواهند که درگیری در سوریه به ایران، سپس جنوب روسیه و در نهایت چین نیز تسری پیدا کند.
این مسأله که آمریکا به رغم بعید بودن امکان سرنگونی دولت
بشار اسد در سوریه همچنان به افزایش خشونتها در این کشور ادامه میدهد نشاندهنده
سیاست غیرانسانی واشنگتن است. این مسأله همچنین درباره سیاستهای دولتهای غربی در
حمایت از تروریسم و تهدیدات این سیاستها برای ثبات جهانی هشدار میدهد.
توافق هستهای با ایران از حمله نظامی موثرتر است
به گزارش پایگاه اسپوتنیک، دن آربل جانشین اسبق سفیر رژیم صهیونیستی در آمریکا گفت که اجرای چارچوب توافق شده بین ایران و گروه 5+1 میتواند بیشتر از اقدام نظامی در متوقف ساختن توسعه فعالیتهای هستهای ایران موثر باشد.
وی گفت: گزینه نظامی به اندازه توافقی که اکنون حاصل شده است نمیتواند برای دوره طولانی برنامه هستهای ایران را عقب اندازد.
به گفته آربل، اقدام نظامی توسط آمریکا، رژیم صهیونیستی و کشورهای حاشیه خلیج فارس میتواند نتیجه عکس داشته باشد زیرا این اقدام باعث عصبانیت جامعه بینالملل شده و به ایران مشروعیت لازم برای دستیابی به تسلیحات اتمی را میدهد. در حالیکه گزینه نظامی میتواند در کوتاه مدت بازدارندگی ایجاد نماید، در بلندمدت نمیتواند مشکل برنامه هستهای ایران را حل کند.
وی افزود: ایران و گروه 5+1 شانس بالایی برای نهایی کردن
توافق دارند، البته اگر آنها تحت تاثیر مخالفتهای کنگره آمریکا و رژیم صهیونیستی
قرار نگیرند. البته موفقیت نهایی این توافق به نحوه اجرای آن و تعهد طرفین به مفاد
توافق بستگی دارد.
چارچوب توافقی با ایران: توافقی برای ادامه مذاکرات
به گزارش پایگاه گلوبال ریسرچ، روز پنجشنبه وزیر امور خارجه ایران و مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی اعلام کردند که طرفین به چارچوبی برای توافق نهایی دست یافتهاند. این توافق میتواند برای ادامه مذاکرات تا حصول نتیجه کافی باشد. بهرغم نظرات مختلف مطرح شده، هنوز کار تمام نشده است و جزنیات بسیاری حل نشده باقی مانده است.
گفتگوها ادامه خواهد یافت، اما ضمانتی برای موفق بودن مذاکرات وجود ندارد. تندروهای آمریکایی و رژیم صهیونیستی همگی به دنبال توقف مذاکرات هستند.
جزئیات زیادی از توافق حاصل شده منتشر نشده است. جزئیات همیشه مسائل مهمی در بردارند.
باید در نظر داشت که از روش مشابهای هم علیه صدام حسین استفاده شد. دولت بوش خواستار توضیحاتی درباره عدم وجود تسلیحات کشتار جمعی در عراق شد. برآورده کردن این خواسته غیرممکن بود. پس جنگ شروع شد.
توافق روز پنجشنبه تنها گامی کوچک برای رفع موانع باقیمانده در مسیر مذاکرات هستهای با ایران است.
آیپک اعلام کرد به فعالیت و لابی کردن علیه مذاکرات ادامه میدهد. در بیانیه کمیته روابط عمومی آمریکا-اسرائیل آمده است: همچنان دغدغههایی وجود دارد مبنی بر اینکه پس امضای توافق نهایی ایران به عنوان یک کشور هستهای به رسمیت شناخته شود و در نتیجه رقابت تسلیحات هستهای در خاورمیانه شروع شود. ایران سابقه بدی در فریبکاری و زیر پا گذاشتن تعهدات دارد.
باید به چند نکته توجه کرد: هیچ مدرکی دال بر اینکه ایران
به دنبال تولید تسلیحات اتمی است وجود ندارد. حکومت ایران یکی از طرفداران سرسخت
منطقه عاری از تسلیحات هستهای است. رژیم صهیونیستی تنها کشوری در خاورمیانه است
که زرادخانه تسلیحات اتمی دارد. قدرتهای غربی به شکل مزورانهای بزرگترین تهدید
برای صلح جهانی را نادیده میگیرند. هیچ مدرکی وجود ندارد که ایران تعهدات یا
معاهدات بینالمللی را زیر پا گذاشته است. ادعاها درباره حمایت ایران از تروریسم و
عدم رعایت حقوق بشر دروغ بزرگی است. آمریکا و رژیم صهیونیستی بزرگترین کشورهای
حامی تروریسم در جهان هستند. ایران هم مثل بقیه کشورها حق استفاده صلحآمیز از
فناوری هستهای را دارد.
آیا فکت شیت یکسانی برای چارچوب توافقی نزد ایران و آمریکا است؟
به گزارش بنیاد کارنگی، ایران و شش قدرت بزرگ دنیا تلاش بسیاری را به نتیجه رسیدن این مذاکرات کردند. نتیجه این دور از مذاکرات بیانیه خوبی بود، اما هیچ سندی درباره اینکه هر یک از طرفین باید چه کاری انجام دهند منتشر نشد. مذاکرهکنندگان غربی امیدوارند که آنچه در روز پنج شنبه قرائت شد بتواند مبنای توافق نهایی باشد.
در روز پنجشنبه جزئیات بسیاری برخلاف انتظار ناظران اعلام شد. با این حال، اکثر جزئیات توسط مذاکرهکنندگان و رهبران غربی و یا در برگه اطلاعرسانی کاخ سفید مطرح شد، جزئیاتی که ممکن است با برداشت طرف ایرانی تفاوت داشته باشد.
مدت اندکی پس از آنکه ایران و گروه 5+1 توانستند در نوامبر 2013 درباره برنامه اقدام مشترک توافق کنند، ایران به برگه اطلاعرسانی آمریکا اعتراض کرد و گفت این برگه حاوی اطلاعات غلطی است. پس باید محتاط بود که آیا برداشت ایران از بیانیه لوزان مشابه همان برداشت طرف غربی است. به عنوان مثال، در بیانیه آمریکا آمده است که ایران اجازه خواهد داشت تا به صورت محدود فعالیت تحقیق و توسعه با استفاده از سانتریفیوژهای پیشرفته داشته باشد. اما، وزیر امور خارجه ایران گفت که کشورش به فعالیت تحقیق و توسعه خود ادامه میدهد.
تعدادی از اظهارات مقامات آمریکایی نیازمند شفافسازی است. حداقل باید این کار در توافق نهایی صورت پذیرد. یکی از این اظهارات این است که توافق هستهای با ایران تاریخ انقضا نخواهد داشت. آیا منظور این مقام آمریکایی پادمانهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی است؟ اگر این طور است، تمامی کشورهایی که این پادمانها را امضا کردهاند تعهد ابدی به آن دارند.
به نظر میرسد که ایران برداشت دیگری دارد: ایران به اجرای
پروتکل الحاقی به صورت موقت و داوطلبانه تا زمان محدودی ادامه خواهد داد. آمریکا
معتقد است که ایران اجازه دسترسی به سایتهای مشکوک را خواهد داد. اما کدام سایتها؟
آیا آژانس میتواند از سایتهای نظامی ایران هم بازدید کند؟ این جزئیاتی است که در
متن نهایی توافق بسیار حائز اهمیت میباشد.
ناتو: چه توافق حاصل شود و چه نشود، سپر دفاعی همچنان برقرار خواهد بود
به گزارش پایگاه اسپوتنیک، اوآنا لانگسکو سخنگوی سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) گفت که این سازمان همچنان به برنامههای خود برای نصب شبکه دفاع موشکی در اروپا به رغم توافق اخیر با تهران ادامه خواهد داد.
وی تاکید کرد که این سپر دفاع موشکی برای مقابله با روسیه
نیست. لانگسکو افزود: تهدید تکثیر موشکهای بالستیک علیه کشورهای عضو ناتو در حال
افزایش میباشد. توافق هستهای با ایران این حقیقت را تغییر نمیدهد.
بعید است رئیس جمهور بعدی آمریکا توافق هستهای با ایران را به عقب برگرداند
به گزارش پایگاه اسپوتنیک، کلیف کاپچان رئیس گروه اوراسیا و مشاور اسبق وزیر امور خارجه آمریکا گفت که به این تهدید که رئیس جمهور بعدی آمریکا توافق هستهای با ایران را به عقب خواهد برگرداند بیش از حد پرداخته شده است.
وی افزود: این توافقی اجرایی است. پس رئیس جمهور بعدی آمریکا میتواند آن را بیاعتبار خوانده و فقط آن را لغو نماید. اما، احتمال این کار بسیار اندک است زیرا هر دو طرف این توافق را در راستای منافع خود میدانند.
جان لیمبرت مقام اسبق وزارت امور خارجه آمریکا نیز در این رابطه گفت: فکر نمیکنم که رئیسجمهور بعدی بخواهد توافق هستهای را کنار بگذارد؛ این کار بسیار سختی است.
وی افزود: افرادی که میخواهند پستی را به دست آوردند،
حرفهای زیادی میزنند، نباید انتظار داشت که رئیسجمهور بعدی توافق هستهای با
ایران را به عقب برگرداند.
چطور ایران میتواند با توافق هستهای بازی کند؟
پایگاه پولتیکو در گزارشی مغرضانه درباره مذاکرات هستهای ایران و غرب و چارچوب توافقی حاصله مینویسد: پس از سالها مذاکره، دولت سرانجام توانست به چارچوب توافقی با ایران دست یابد. ظرف سه ماه آینده، طرفین باید درباره جزئیات میزان غنیسازی هستهای در ایران و همچنین برداشته شدن تحریمها بحث کنند. اگر مشکل اصلی در جزئیات است، پس ما باید منتظر شیطنتهای بسیاری باشیم.
با این حال، حتی قبل از آن که این مسأله رخ دهد، پرونده هستهای ایران یکی از دشوارترین پروندههای کنترل تسلیحات در تاریخ محسوب میشود. درحالیکه میزان نرمشهای آمریکا آشکار میشود، کاخ سفید و مدافعان آن هیچگاه درصدد توجیه اینکه این توافق احتمالی میتواند به تمامی سوالات مرتبط با تهدید تکثیر پاسخ دهد نمیباشند. پاسخ آنها این است که یک توافق ناقص نسبت به دیگر گزینهها ترجیح دارد. از نظر آنان گزینههای بعدی باعث میشد که ایران به سوی تولید بمب اتمی پیش رفته، رژیم تحریمها فروپاشیده و آمریکا در حالی که نمیتواند اقدامی کند فقط نظارهگر وقوع تمامی این اتفاقات باشد.
این اولین باری نیست که اوباما برداشت نادرستی از راهبردهای ایران، انعطافپذیری رژیم تحریمها و ویژگی سیستم بینالملل از خود نشان میدهد. تا حالا، خطوط کلی این توافق مشخص شده است. این توافق ظرفیت غنیسازی قابل توجهی در اختیار قرار خواهد داد و هیچیک از تأسیسات هستهای این کشور نیز تعطیل نخواهد شد. برنامه هستهای ایران برای مدت 10 سال محدود میشود و پس از گذشت این مدت، تمامی محدودیتها از بین میرود. در واقع، از آن موقع به بعد، ایران میتواند غنیسازی در ابعاد صنعتی مشابه ژاپن داشته باشد.
هچنین نگرانیها درباره برنامه موشکهای بالستیک ایران نیز از مذاکرات حذف شده است و به آزمایشات نظامی مرتبط با انرژی هستهای ایران نیز پرداخته نشده است. بنابراین، در رژیم راستیآزمایی به تاریخچه مشکوک برنامه هستهای این کشور پرداخته نشده است.
از موافقان این توافق باید پرسید که چرا درباره این میزان غنیسازی در ایران نگران نیستند. چرا به نظر آنها لغو محدودیتها پس از گذشت زمان معینی ایده خوبی است؟ چرا آنها فکر میکنند که نباید به برنامه موشکی ایران پرداخته شود؟
مسیری که موافقان این توافق در پیش گرفتهاند شامل امتناع از پاسخ دادن به این سوالات و اشاره کردن به گزینههای جایگزین موهوم است. یکی از بحثهای مورد علاقه آنها این است که زور و فشار نتوانسته است که برنامه هستهای ایران را متوقف کند چراکه از سال 2003 که تحریمها علیه ایران وضع شد، تعداد سانتریفیوژهای ایران از 200 سو به 19000 سو رسید. آنها به این مساله توجه نمیکنند که تقریباً 9500 سو از این سانتریفیوژها در حال فعالیت میباشد. بنابراین در طی این مدت، تعداد سانتریفیوژهای ایران سالیانه 800 سو اضافه شده است. اگرچه این مسأله ایدهآل نیست، اما، این وضعیت قابل مدیریت کردن است. این ایده که ایران بدون این توافق به سوی تولید بمب اتمی پیش خواهد رفت، دروغی است که موافقان توافق مطرح میکنند. در واقع راهبرد ایران توسعه آرام برنامه هستهای است. ایران همیشه محتاط بوده است. ایران در واقع اینچ به اینچ پیش میرود و جامعه جهانی نیز مجبور است این پیشرفتها را بپذیرد.
معمولاً گفته میشود که اگر گفتگوها شکست بخورد، رژیم تحریمها از هم فرو خواهد پاشید. کشورهای اروپایی و قدرتهای آسیایی به نشانه سرپیچی از آمریکا به سوی ایران حرکت خواهند کرد. این ایده این حقیقت را نادیده میگیرد که تحریمهای آمریکا ویژگی ثانویهای دارند، به این معنا که اگر یک بانک آسیایی یا یک شرکت اروپایی بخواهد در ایران سرمایهگذاری کند دیگر نمیتواند با آمریکا ارتباط داشته باشد. اصلاً، امکان ندارد که این شرکتها موقعیت خود را در آمریکا به خاطر اقتصاد ایران به خطر اندازند.
نویسنده در انتها نتیجهگیری میکند: تمامی این مسأله به
این معنا نیست که نمیشود توافق هستهای با ایران را ترمیم کرد. ظرف سه ماه آینده،
وزیر امور خارجه آمریکا این فرصت را خواهد داشت تا توافقی را تنظیم کند که مشکلات
موجود در چارچوب توافقی را نداشته باشد.