«برنامههای موشکی دوربرد صرفاً بیانکننده مفهوم اقتصادی، سیاسی، یا نظامی وسیعتری از جاهطلبی در راستای تبدیل شدن به قدرت سلاح هستهای است».
بهرغم اینکه وزارت خارجه آمریکا مسئله موشکی ایران را موضوعی ثانویه میداند، کوپر بیان میدارد که موشکها باید در مذاکرات هستهای اضافه و به آن پرداخته شود، نه این که به صورت مسئلهای مجزا از قدرت هستهای بررسی گردد.
وی اظهار داشته است که با توجه به اینکه سرجنگی موشکهای مرسوم را میتوان برای موشکهای هستهای نیز طراحی کرد، تملک موشکهای بالستیک قارهپیما قطعاً نشانة هدف ایران برای تبدیل شدن به قدرت هستهای است.
بنا به اظهارات کوپر، رییسجمهور آمریکا باید از ایران بخواهد به خاطر حفظ امنیت منطقه و جهان سامانههای احتمالی انتقال هستهای، مانند موشکهای کروز دوربرد و زمین به زمین، را کنار بگذارد.
کوپر در ادامه بیان داشته است: «اگر ایران بخواهد جداً به جایگاه قدرت سلاحهای هستهای هجوم ببرد، پس موشکها، جدای از جانبی بودنشان، در راهحل کلی مورد توجه ایرانیان است... دادن اختیار تام به ایران برای پیشبرد هر یک از یا تمامی برنامههای موشکی خود، از جمله دوربردترین و تهدیدآمیزترین برنامهها و توسعهها، واقعاً سؤالات مشکلزایی پیرامون این معامله به وجود میآورد.»
دکتر توماس کاراکو، یکی از مقامات ارشد مرکز مطالعات استراتژیک و بینالملل، میگوید که آمریکا قبلاً شانس خود را برای جلوگیری از توسعه موشکی از دست داده است. او میگوید با توجه به امتیازات و چهارچوبی که تاکنون صورت گرفته است، تنها اهرم باقیمانده آمریکا برای مذاکره تحریم است. ایران دست برتری دارد، چرا که آنها اشتیاق کنارهگیری از گفتگوها را با رییسجمهور بیان کردهاند.کاراکو میگوید: «واکنشهای مختلفی وجود دارد.... اگر موشکها موضوع صحبتها بودند، اکنون گفتگوی متفاوتی را شاهد بودیم. ما شانس خود در عدم اشاعه را از دست دادهایم... و اکنون موضع مطلوب، مجموعهای از «ای کاشها» است.»