کد خبر 409510
تاریخ انتشار: ۶ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۱:۰۴

در بخش «چاپ صور قبیحه» آمده است: «نشریات عصر پهلوی، به ویژه بعد از شهریور 1320 در جهت فاسد کردن نسل جوان تلاش کردند و صفحات روزنامه‌ها و مجلات پُر بود از تصاویر و مقالات وسوسه‌انگیز بود.

به گزارش گروه تاریخ مشرق؛ «اتفاقات تاریخی به روایت اسناد ساواک» دومین کتابی است که مرکز بررسی اسناد تاریخی در این زمینه منتشر کرده است. در این کتاب نمونه‌هایی از شیوه رفتاری در دوران حکومت پهلوی‌ها به عنوان آئینه عبرت در برابر دیدگان عبرت‌بین قرار داده شده است.

«اتفاقات تاریخی به روایت اسناد ساواک» کتابی است که نمونه‌هایی از عبرت‌آموزی در تاریخ را گردآوری کرده است. همان‌گونه که در آموزه‌های امام خمینی(ره) به چنین مساله‌ای اشاره فرموده‌اند: «ذکر احوال رجال بزرگ و اولیاء و انبیاء که در قرآن کریم و احادیث شریفه وارد شده، برای تاریخ‌گویی نیست، بلکه برای تکمیل بشر است که از حالات بزرگان عالم عبرت گیرند و خود را به صفات کریمه آنان و اخلاق فاصله ایشان، متصف کنند.»

*تاریخ بشریت در سال 2000 چگونه خواهد بود؟


در مقدمه کتاب می‌خوانیم: «زمانی که مفهوم «عبرت» از دایره اخلاق و رفتار و روابط شخصی خارج می‌شود و به سوی روابط اجتماعی و مسائل حکومتی سوق می‌یابد، باز هم مطالعه و آگاهی از سرگذشت پیشینیان است که استخراج اصول کلی و قابل تعمیم دانستن آن، راهگشای انسان‌ها به سوی کمال و خوشبختی است. استاد شهید آیت‌الله مطهری(ره) در این باره معتقد است: «اگر تاریخ فقط وقایع جزئی باشد و نشود از تاریخ، اصول کلی استخراج کرد، اصلا نمی‌شود درسی از تاریخ آموخت. اما اگر تاریخ قابل تعمیم بوده و اصول کلی داشته باشد، می‌توان از آن درس آموخت و به تعبیر قرآن، تاریخ می‌تواند حوادث آتی را پیش‌بینی کند؟

آیا ما می‌توانیم از ضوابط گذشته پیش‌بینی کنیم که تاریخ بشریت مثلا در سال 2000 چگونه خواهد بود؟ این نیز تابع اصل تعمیم است که ما تا چه اندازه بتوایم قوانین کلی برای تاریخ کشف کنیم. اصلا این دو مساله، «درس‌های تاریخ» و «پیش‌بینی تاریخ»، هر دو یک مساله است. «درس» می‌گوییم از این جهت که چگونه عمل کنیم و «پیش‌بینی» می‌گوییم از آن جهت که می‌خواهیم کشف کنیم، و هر درسی تابع پیش‌بینی است.»

*امام خمینی(ره): ما باید از تاریخ عبرت بگیریم

امام خمینی(ره) عبرت‌آموزی از تاریخ را یکی از راه‌های اصولی معرفی کردند و در جایی دیگران را مورد خطاب قرار دادند و گفتند: «از تجربه‌های سابق عبرت بگیرید.» و در جایی دیگر وجود شریف خود را با دیگر مخاطبان شریک کردند و فرمودند: «ما باید از تاریخ عبرت بگیریم.» و در سخنانی نیز، با صراحت سرگذشت پهلوی‌ها را مورد تذکر قرار دادند و گفتند: «این یک مطلبی است که الان ما از این تاریخ موجودی که بر ما گذشت، باید عبرت بگیریم؛ و بدانیم که اگر پایگاه داشت این مرد بی مردم، اگر نصف قدرتش را صرف کرده بود برای ارضای مردم، هرگز این قدرت به هم نمی‌خورد؛ هرگز مخالفت با او نمی‌شد؛ لکن مع‌الاسف، همه قدرتش را روی هم گذاشت بر ضد مردم. به طوری که اگر می‌رفت به زیارت حضرت رضا، هر که می‌شنید می‌گفت دارد حقه‌بازی‌ می‌کند! اگر قرآن طبع می‌کرد و بین مردم منتشر می‌کرد، دست هر کس می‌آمد، می‌گفت که این مثل قرآن معاویه است! این برای این است که عمل نشان نداد به مردم؛ یک عملی که با آن عمل بتواند پایه برای خودش درست بکند.»

نمونه‌های روشنی از این شیوه رفتاری در دوران حکومت پهلوی‌ها، که می‌تواند به عنوان آئینه عبرتی در برابر دیدگان عبرت‌بین قرار داده شود، در این مجموعه گردآوری شده است. نمونه‌هایی که به تنهایی، گویای چگونگی رفتار حکومتگران طاغوتی با مُلک و ملت است. در مقدمه جلد نخست این مجموعه اول بیت بلند خاقانی آورده شده بود: «هان این دل عبرت‌بین! از دیده عِبَر کن، هان! ایوان مدائن را آئینه‌ی عبرت دان!»

*از رشوه یک میلیون دلاری تا خرید خانه‌ در رم

پس از مقدمه کتاب نمونه‌هایی به عنوان آئینه عبرت از دوران پهلوی‌ها گردآوری شده است. نمونه‌هایی نظیر «تخریب مسجد جامع و نصب مجسمه رضاخان به جای آن»، «علیخان قشقایی را مسموم یا... معدوم سازد»، «700 هزار تومان به نام اعلیحضرت»، «رشوه یک میلیون دلاری»، «باغ ملک شهرری»، «مسابقه در تل آویو»، «مطالعات آمریکایی‌ها»، «تاج امپراطریس»، مخارج ماه عسل»، «شعبان بی‌مخ فدایی شاهنشاه»، «شاها مواظب باش»، «بشقاب‌های منقوش»، «دروغ مصلحت‌آمیز شرعی»، «بشقاب‌های منقوش»، «گاردن پارتی»، «چاپ صور قبیحه»، «تحبیب بهائیان»، »مجالس قمار»، «نصب تمثال»، «خرید خانه‌ای در رُم»، «نعل واردونه»، «خرید دایره و تنبک»، «تخت ماساژ»، «خاویار خوشمزه»، «گره خوب ایرانی و ملکه»، «عروسی در مسجد»، «نمایشنامه نماز»، «دخترخاله»، «عصیان مردم»، «ساواک از تاسیس تا پایان فروپاشی رژیم شاهنشاهی» و...

پایان‌بخش کتاب نیز فهرست اعلام و تصاویر اسناد آمده است.

*اوج گسترش لاابالی‌گری و لمپنیسم در دوره پهلوی

در بخش «شعبان بی‌مخ فدایی شاهنشاه» می‌خوانیم: «اوج گسترش لاابالی‌گری و لمپنیسم را باید در دوره پهلوی مشاهده کرد، به طوری که افرادی مانند شعبان استخوانی در دوره پهلوی اول و شعبان جعفری، معروف به بی‌مخ در دوره پهلوی دوم، به چنان شهرت و اشتهاری می‌رسند که قابل تصور نیست. این که چرا در رژیم پهلوی از چنین افراد و گروه‌های ضداجتماعی و منفور حمایت می‌کردند را باید در عدم مشروعیت آنها دانست.»

«پس از 28 مرداد 32 شاهد تغییرات اساسی در ارتباط حکومت با لات‌ها و تغییر موقعیت آنها هستیم. شعبان جعفری -بی‌مخ- تبدیل به پهلوان شعبان می‌شود و انحصار بسیاری از امتیازات را خود و نوچه‌هایش کسب می‌کنند و با تبلیغی که دستگاه رسانه‌ای رژیم از او می‌کند، به شخصیتی بین‌المللی تبدیل می‌شود. این موقعیت اجتماعی و سیاسی رسمی، باعث سرازیر شدن سیل کمک‌های مادی و معنوی از جمله دریافت‌های گوناگون مالی از سازمان‌ها و وزارتخانه‌های مختلف می‌شود.»

*مطبوعاتی که به کلی رابطه خود را با جامعه اسلامی قطع کرد!

در بخش «چاپ صور قبیحه» آمده است: «نشریات عصر پهلوی، به ویژه بعد از شهریور 1320 در جهت فاسد کردن نسل جوان تلاش کردند و صفحات روزنامه‌ها و مجلات پُر بود از تصاویر و مقالات وسوسه‌انگیزی که با ادامه انتشار آنها، جوانان زیادی در فساد و تباهی مستغرق و بنیان زندگی زناشویی را تهدید می‌کردند. این سیاست غیراخلاقی رژیم موجب شد تا قشر جوان، فعال و پویای جامعه، به جای گرایش به علم و سازندگی و استفاده از نیروی جوانی برای خدمت به کشور و رشد تعالی معنوی و اخلاقی خود، در فساد و انحطاط مشغول می‌شدند.»

پروفسور حمید مولانا، این نحوه عمل مطبوعات را شورش و مبارزه علیه سنت و مقدسات ملی و مذهبی می‌نامد و می‌گوید: «از کودتای 28 مرداد سال 1332 تا آغاز انقلاب اسلامی، ویژگی مطبوعات در بردارنده مطبوعاتی است که به کلی رابطه خود را با جامعه اسلامی قطع کرده و با شورش و مبارزه علیه سنت و مقدسات ملی و مذهبی در خدمت تبلیغ و تمجید رژیم پهلوی قرار می‌گیرد.»

چاپ نخست «اتفاقات تاریخی به روایت اسناد ساواک» در 528 صفحه، شمارگان یک‌هزار نسخه و بهای 18 هزار تومان از سوی مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات در بهار 94 منتشر شده و در دسترس علاقه‌مندان به تاریخ معاصر قرار گرفته است.