در حالی که شماری از چهره‌های اصلاح‌طلب، خودکفایی در محصولات کشاورزی را هدف قرار داده‌اند، جدیدترین تحولات در آمریکا به عنوان مهد اقتصاد سرمایه‌داری نشان می‌دهد قبله تکنوکرات‌های ایرانی تا چه حد بر خودکفایی کشاورزی تمرکز دارد.

گروه اقتصادی مشرق- در این گزارش، به آخرین تحولات در آمریکا در زمینه افزایش سطح خوداتکایی این کشور در محصولات کشاورزی، پرداخته شده به این امید که شاید غربگرایان داخلی حداقل در این حوزه از کدخدای خود تقلید کنند.

ایالات‌ متحده آمریکا پیشگام و رهبر دنیا در تولید غذا و کشاورزی است. طی 150 سال اخیر پیشرفت‌های فناوری و نوآوری در تولید، فراوری، حمل‌ونقل و خرده‌فروشی غذا رشد اقتصادی بی‌سابقه ای را در آمریکا سبب شده است.

این کشور توانسته برای میلیاردها انسان در آمریکا و سایر کشورهای جهان غذا فراهم نماید. برای حفظ این حاشیه رقابت در قرن پیش‌رو، ایالات‌متحده نیازمند اتخاذ رویکردی جدیدی در تحقیق، آموزش، تعهدات بازار و تجارت در کشاورزی است. این کشور باید با اهمیت دادن بر پایداری منابع و تولید مواد غذایی مغذی، نیاز آیندگان به غذا را مرتفع کند.

* رسالت کشاورزی آمریکا برای تأمین غذای مردم جهان


نظام تولید غذا و کشاورزی آمریکا، به خاطر افزایش روز افزون جمعیت جهان و نیاز به غذای بیشتر بخصوص در آسیا و آفریقا، یک رسالت جهانی دارد. میلیون ها مصرف کننده نیز در بازار های نوظهور در حال ورود به «سطح میانی» هستند. در سال 2012 کشاورزان آمریکایی محصولات بیشتری به شمال آسیا نسبت به شمال آفریقا فروختند. صارات محصولات آمریکایی به کشور های جنوب صحرای بزرگ آفریقا طی یک دهه اخیر 200 درصد شده است. آمریکا در آینده نیز رشد خوبی را بازاری های جهانی خواهد داشت.

* لزوم ارتقای بهره‌وری کشاورزی آمریکا برای سلطه بر غذا

این رهبری در کشاورزی و تولید غذا ادامه یافته، اما ضمانتی برای آن وجود ندارد. رکود در سرمایه گذاری عمومی در بخش تحقیقات موجب شده تا شرکت‌ها و تولیدکنندگان به سختی با شرایط خشکسالی، سیل، آفات و بیماری های جدید سازگاری پیدا کنند. بهره‌وری نیز در حال کاهش است. فاکتور بهره‌وری از 2.12 در هر سال بین سال‌های 1949 تا 1990، به حدود نصف یعنی 1.15 در هر سال بین سال های 1990 تا 2007 رسیده است.

متخصصان زیادی از دولت خواسته اند تا مجدداً سرمایه‌گذاری را در بخش تحقیقات کشاورزی انجام دهد. برای افزایش تولید غذا و به حداقل رساندن اثرات زیست محیطی و ارتقای سلامت نیاز به پیشرفت های علمی جدیدی احساس می‌شود. اینها در حالی است که رقبای ایالات‌متحده از قدرت نوآوری دراین حوزه آگاهی دارند: بین سال های 2000 تا 2009 سرمایه گذاری های صورت‌گرفته در کشاورزی برزیل، چین و هند سالانه 12.5 درصد افزایش داشته اما رقم افزایش در آمریکا فقط 3 درصد بوده است.

* انگیزه‌دهی به دانشگاه‌های کشاورزی برای ترغیب نسل‌های بعدی

در مسیر آماده سازی و آموزش نسل بعدی پیشگامان و فعالان کشاورزی نیز رویکرد جدیدی لازم است. تعداد آمریکایی‌هایی که در مزارع بزرگ مشغول کار هستند، هر ساله کمتر می شوند. آن‌ها دیگر کشاورزی را به عنوان یک پیشه و شغل تلقی نمی‌کنند. این موضوع استخدام و بکارگیری افراد مستعد را در اراضی، آزمایشگاه‌ها و کسب و کارهای مرتبط با غذا و کشاورزی مشکل‌تر می‌کند.

دولت آمریکا باید کار جدی در انگیزه‌دهی به دانشگاه‌های کشاورزی انجام دهد تا آن‌ها با مؤسسات آموزشی خارج از آمریکا مشارکت کنند. مشارکت‌های موجود به خاطر نقش حیاتی که در کاهش فقر دارند اغلب ارتقا یافته‌اند. در صورت سازمان‌دهی این مشارکت‌ها مردم می‌توانند در مزارع و تجارت غذا درگیر شوند. آن‌ها می‌توانند با یافتن بازار‌های خارجی منفعت بیشتری از دادوستد با این کشورها  برای آمریکا کسب کنند.

حمایت دولت در بازاررسانی خارجی محصولات کشاورزی


تجربیات آمریکا در تجارت با برزیل و هند این راه‌کار را تائید می‌کند. ایالات‌ متحده باید برای موفقیت بیشتر تولیدکنندگان و تجار خود در بازارهای آفریقا و آسیا تلاش بیشتری انجام دهد. چالش‌های تنظیمی و بازرگانی در مقابل تولیدکنندگان، صادرات محصولات به این مناطق را تضمین نمی‌کند. استانداردها و چهارچوب‌های تنظیم کننده در کشور های در حال رشد ناقص و در حال نوسان هستند و قوانین مالکیت بسیار محدود است.

عدم وجود معاهده‌های تجارت بین الملل، شرکت ها را مجبور می‌کند تا کشور به کشور با بازارها معامله کنند درحالی که بزرگترین سودهای اقتصادی با دسترسی به کل منطقه امکان پذیر است. با وجود این «دفتر نمایندگان بازرگانی ایالات‌متحده» و «دپارتمان کشاورزی» هنوز کارهای زیادی برای توجه به مسائل تنظیمی و استانداردها دارند. آمریکا باید تلاش‌هایش برای حضور متخصصان کشاورزی در بازار های نو ظهور را دو برابر کند.

* لزوم افزایش 60 درصدی تولید غذای جهان


آخرین محاسبات نشان می دهد که برای تامین غذای جمعیت جهان در سال 2050، تولید جهانی باید 60 درصد جهش کند. مناطقی که بیشترین رشد جمعیت را تجربه خواهند کرد، پایین ترین عملکرد را دارند مثل جنوب آسیا و آفریقا و در معرض بیشترین خطر گرسنگی و سوء تغدیه هستند.

شکاف بزرگ تغذیه و تولید فقط با کمک غذایی پر نمی شود. زمین های اعطا شده به دانشگاه‌ها و انجمن های تجارت کشاورزی می‌تواند نقش محوری را درتقویت بخش های کشاورزی در قاره‌ها ایفا کنند و تامین غذای جهان را افزایش دهند. سرمایه گذاری در کشاورزی موثر ترین ابزار برای کاهش فقر است.



* آمریکا باید رهبر کشاورزی و غذای جهان باشد


«شورای شیکاگو در مسائل جهانی» در مطلبی که ماهانه به چاپ رسانده براین موضوع تاکید می‌کند که آمریکا باید ایده جدیدی برای باقی ماندن در رقابت و پیشرفت در امنیت غذایی به کار ببندد. آمریکا می‌تواند و باید رهبر کشاورزی و غذای جهان در دهه های پیش‌رو باشد. در قرن گذشته بخش کشاورزی و غذای آمریکا به دستاورد های قابل توجهی در تولید غذا و کاهش اثرات زیست محیطی رسیده است. این کشور در زمینه ایمنی غذا و کیفیت مواد غذایی نیز پیشرفت های قابل توجه داشته است.

* راهکارهای توسعه کشاورزی در آمریکا

برای باقی ماندن در جایگاه فعلی کشاورزی و حرکت روبه‌جلو، آمریکا باید سازمان‌های فدرال را مورد بازنگری قرار دهد تا نوآوری را حمایت کنند، نیروی کار رقابتی را در جهان رشد دهند و با بازارهای دوردست وارد معامله شود. اختیار دادن به دانشگاه‌ها، کسب‌وکارها و در گیرکردن سایر بازیگران در کشاورزی می‌تواند ازجمله تلاش‌ها برای مواجهه با چالش‌های پیش رو باشند.

در همین زمینه، سایت تحلیلی – خبری اگری پالس در ماه مارس 2015 مقاله‌ای به قلم دو سناتور سابق آمریکا منتشر کرد. دان گلیکمن و داگ بروتر نمایندگان سابق کانزاس و نبراسکا، در مورد ضمانت های حفظ سلطه غذایی آمریکا بر دنیا در قرن پیشرو این یادداشت را تدوین نمودند تا بیش از گذشته بر سیاست‌های آمریکا برای توسعه تولیدات کشاورزی تاکید کنند. این حقایق نشان می‌دهد که توسعه بخش کشاورزی برای سیاسیون آمریکایی تا چه حدی اهمیت دارد.



سناتور دان گلیکمن: نماینده سابق کنگره و وزیر اسبق کشاورزی آمریکا از سال 1995 تا 2001



داگ بروتر: عضو سابق کنگره آمریکا