تصادف مرگبار پورشه باعث هیاهوی بسیاری در ایران شد
پایگاه بیزینس اینسایدر درباره تصادف یک دستگاه پورشه در چند روز پیش و تاثیر آن بر امنیت روانی مردم ایران می‌نویسد: تصادف یک دستگاه پورشه به علت سرعت بالا به نماد نابرابری در ایران مبدل شده است. این اتفاق در حالی رخ می‌دهد که رهبر ایران فساد اقتصادی در ایران را که برای یک درصد از جامعه ثروت ایجاد کرده است محکوم کردند.
روزنامه نیویورک تایمز گزارش می‌دهد که در ایران طبقه جدید یک درصدی پول پارو می‌کنند و از روابط تاثیرگذار و همچنین تحریمها سود می‌برند و باعث شده‌اند اقشار متوسط جامعه تنها به وعده‌های اقتصادی دولت دل‌خوش دارند.
پس از انتشار عکس‌های این تصادف در فضای مجازی، بازدیدکنندگان شروع به انتقاد کردند. یکی از این افراد در صفحه اینستاگرام نوشت: خدا را شکر زمانی‌که در این دنیا هیچ‌گونه عدالتی درباره توزیع ثروت و پول وجود ندارد، در خصوص مرگ عدالت هست. من عاشق خدا هستم چون‌که افراد جوان و ثروتمند مانند افراد فقیری که هیچ امیدی به آینده ندارند می‌میرند.
حتی آیت‌الله خامنه‌ای هم در این خصوص گفته است: افراد جوانی که با ثروتشان خودنمایی می‌کند ناامنی روانی در جامعه ایجاد می‌کنند.
در سال 2011 نیز یک نشانه دیگر از ثروت بیش از حد طبقه مرفه ایران خود را نشان داد. روزنامه واشنگتن پست گزارش داد که این طبقه در ایران بستنی‌هایی با تکه‌های طلا می‌خورند. برغم قول‌های دولت برای توزیع عادلانه ثروت در کشور، تنها گروه کوچکی از ایرانی‌های دارای ارتباط توانسته‌اند سود برند.
ماشین‌های لوکس نماد قدرتمند نابرابری اقتصادی در ایران به شمار می‌روند. خبرگزاری فرانس پرس در سال 2012 گزارش داد که ایران شاهد افزایش چشمگیر خودروهای لوکس است، خودروهایی که مردم در حدود 360000 دلار برای خرید آنها پرداخت می‌کنند.
تلاش سیاستمدار اسبق دموکرات برای برقراری روابط تجاری با ایران
به گزارش پایگاه فری بیکن، یک کاندیدای شکست خورده دموکرات آمریکا با استفاده از موضوع رابطه تجاری ایران و آمریکا خود را دوباره مطرح کرده است. وی همراه با گروهی از رهبران تجاری آمریکایی به ایران سفر کرد و قبل از آنکه توافق هسته‌ای حاصل شود و متعاقب آن تحریم‌های اقتصادی برداشته شوند، به دنبال ترویج سرمایه‌گذاری در ایران است.
ند لامونت یک تاجر مخالف جنگ که در رقابت با سناتور اسبق جو لیبرمن در سال 2006 شکست خورد هراه با هیاتی از مدیران آمریکایی ماه پیش بازدیدی از ایران داشت و مصاحبه‌های بسیاری درباره اقتصاد شکننده ایران در رسانه‌های مختلف انجام داد.
لامونت به فری بیکن گفت: استرالیایی‌ها آنجا هستند، انگلیس‌ها، آلمانی‌ها هم در ایران مشغول تجارت هستند. همه آنجا هستند بجز آمریکایی‌ها. آن هتل مکانی برای عقد قرارداد بود.
سفر یازده آوریل با حمایت مجمع عمومی شبکه اقدام رئیس جمهور وابسته به سازمان رئوسای جمهور جهان انجام شد. این سازمان جهانی تنها از مدیرانی که بالای 50 سال دارند دعوت به عمل می‌آورد. شبکه اقدام رئیس جمهور چندی پیش هم تعداد از تجار آمریکایی را به کره شمالی و کوبا فرستاد.
این هیات به سرپرستی یکی از موسسان شبکه اقدام رئیس جمهور به نام بابی ساگر انجام شد. ساگر یک بشردوست بوستونی است که خود را دوست بشار اسد رئیس جمهور سوریه و پل کاگامه رئیس جمهور رواندا معرفی می‌کند. ساگر در سال 2012 پس از آنکه ارتباطش از طریق رایانامه با مشاور رسانه‌ای بشار اسد افشا شد خبرساز شد.
ساگر چندی پیش هم گفته بود که بشار اسد اصلاً مشکل سوریه نیست، بلکه بخشی از راه‌حل است.
در حالیکه لامونت گفته است که مدیران آمریکایی که در این سفر وی را همراهی می‌کردند مراقب بودند تا قراردادی را امضاء نکنند، آنها کنفرانس غیررسمی با تجار ایرانی در تهران برگزار کردند و درباره تجارت بحث و تبادل نظر کردند.
شاید تلاش برای انجام تجارت با یکی از کشورهایی که مخالف آمریکا می‌باشد برای شخصی که دو بار به دنبال مسند دولتی بوده است عجیب به نظر رسد. با این حال، لامونت بر این مساله تاکید کرده است که وی روابط تجاری بسیاری با نقاط مختلف دنیا دارد.
لامونت گفت که به دنبال منفعت شخصی ناشی از برداشته شدن تحریمها نیست. با این حال، دو شرکت خودش با نامهای تلویدو کمپس و شرکت انرژی کانرزویشن سرویسز گروپ به دنبال سرمایه‌گذاری در ایران هستند.
اینفوگرافی خبرگزاری آسوشیتدپرس از بازرسی‌های آژانس بی اطلاع است
به دنبال توافق هسته‌ای ایران و غرب در لوزان سوئیس، خبرگزاری اسوشیتدپرس اینفوگرافی درباره جزئیات توافق هسته‌ای ارائه کرد.
هر کسی که این گزارش را تهیه کرده است احتمالاً درباره بازرسی‌های دائمی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی مطابق با پادمان‌های موجود ناآگاه بوده است. اگر کسی این اینفوگرافی را باور کند، تصور می‌کند که سایت‌های هسته‌ای ایران تا زمان امضای توافق موقت بازرسی نمی‌شده است. در ذیل تعداد از این مسائل مطرح شده آمده است:
اسوشیتدپرس: درب راکتور تحقیقاتی در پایتخت ایران بر روی بازرسان باز می‌شود.
حقیقت: راکتور تحقیقاتی تهران مدتهاست که جزو سایت‌های اعلام شده‌ای است که به صورت منظم توسط آژانس مورد بازرسی قرار می‌گیرد.
اسوشیتدپرس: درب تاسیسات اصفهان که اورانیوم را به گاز تبدیل می‌کند بر روی بازرسان باز می‌شود.
حقیقت: این سایت غنی‌سازی اورانیوم مدتهاست که توسط بازرسان آژانس مورد بازرسی قرار می‌گرد.
اسوشیتدپرس: درب‌های نیروگاه انرژی هسته‌ای بوشهر بر روی بازرسان آژانس باز می‌شود.
حقیقت: این نیروگاه مدتهاست که توسط بازرسان آژانس طبق پادمان‌های بین‌المللی مورد بازرسی قرار می‌گیرد.
با توجه به گزارش مخدوشی مثل این، چیز عجیبی نیست که افرادی پیدا می‌شوند که درباره گزینه‌های پیش روی تیم‌هایی که دارند با ایران مذاکره می‌کنند حرف می‌زنند.
صرف‌نظر از آنچه که ممکن است که ظرف روزهای آینده رخ دهد، ایران از ان‌پی‌تی خارج نمی‌شود و همکاری خود را نیز با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی قطع نخواهد کرد. مطرح کردن این نوع ادعاها تنها نوعی دروغ محسوب می‌شود که ریشه در ایدئولوژی و نه حقیقت دارد.تجاوز در فرودگاه جده خشم مردم ایران از آل سعود را تشدید کرده است
پایگاه لابلاگ در گزارشی درباره اقدام گستاخانه سعودی‌ها درباره دو نوجوان ایرانی می‌نویسد: در ماه آوریل یک رسانه غیررسمی در ایران خبر تایید نشده‌ای را درباره حتک حرمت دو نوجوان ایرانی در فرودگاه جده عربستان منتشر کرد. در روز 6 آوریل، وزبر امور خارجه ایران با تایید این خبر گفت که این تجاوز در هفته دوم آوریل رخ داده است. این دو نوجوان ایرانی در کاروان ایران بودند که برای انجام حج عمره به عربستان سفر کرده بودند.
این واقعه در عربستان سعودی از تنفر پنهان ایرانی‌ها از همسایه عربستانی حکایت دارد. در فاصله انتشار اخبار غیررسمی و تایید رسمی وقوع این واقعه، موج ضدسعودی در شبکه‌های اجتماعی از قبیل توییتر و فیس‌بوک به راه افتاد. حتی آیت‌الله هاشمی رفسنجانی که گفته می‌شود که روابط گرمی با پادشاهی عربستان سعودی دارد این اقدام را ننگی بزرگ ارزیابی کرد.
روز 11 آوریل صدها شهروند تهرانی در برابر سفارت عربستان در تهران تجمع کردند و خواستار برخورد قاطع عربستان با عاملین این بی‌حرمتی شدند. در سالهای اخیر، بسیج و دیگر نیروهای محافظه‌کار اقدام به برپایی تجمعات اعتراض آمیز در برابر سفارت عربستان کرده‌اند. یکی از این تجمعات برای دفاع از مردم غزه انجام شد. اما این‌بار اعتراضات توسط زنان و مردانی سازماندهی شد که عمدتاً متعلق به طبقه متوسط جامعه بودند. معترضان خواستار تعطیلی سفارت عربستان شدند.
حسن روحانی نیز در نامهای به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خواستار بررسی حادثه فرودگاه جده شد. علی جنتی وزیر ارشاد هم روز 13 آوریل خبر تعلیق حج عمره را اعلام کرد.
یک کارشناس در این باره گفت: دولت میانه‌روی روحانی ترجیح می‌داد تا سفر حج را متوقف نکند تا مانع وخیم شدن رابطه تهران و ریاض شود. اما این بار این کار را به خاطر فشارهای عمومی انجام داد.
احساسات ضدسعودی مردم ایران به علت چند عامل درونی و بیرونی است. افراد سکولار در ایران ریشه مراسم مذهبی را در فرهنگ عرب می‌دانند و مذهبیون ایرانی نیز رسومات ایرانی را برای دوره ما قبل اسلام می‌دانند و انجام آن را نفی می‌کنند.
همچنین، پیشرفت اقتصادی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس باعث شد که بازدیدکنندگان زیادی از ایران به این کشورها سفر کنند. این مساله باعث شد که تنشهای روزانه شدت یابد. همچنین شایعات درباره قاچاق دختران ایرانی برای بهره‌برداری شیوخ عرب نیز بر شدت احساسات ضدعربی افزوده است و حساسیت‌های ایرانی‌ها را برانگیخته است.
تنشهای سیاسی بین کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و ایران و جنگ‌های نیابتی آنها در سوریه، عراق و لبنان بر شدت این تنشهای تاریخی و احساسات منفی افزوده است.
در نتیجه، واقع اخیر حتک حرمت دو نوجوان ایرانی که باعث روبه وخامت گراییدن تنشهای بین دو کشور شد در بدترین زمان ممکن رخ داد. این واقعه باعث شد که غیرت ناموسی ایرانی‌ها و همچنین نگرش نژادی آنها در برابر اعراب شعله‌ور شود.
اگرچه تعدادی از فعالان حقوق بشر خصوصاً فعالان خارج از ایران در شبکه‌های اجتماعی درباره طغیان دشمنی‌های نژادی و مذهبی در بین ایرانی‌ها هشدار داده‌اند، اما، این نگرش‌های منفی در بین عرب‌ها وجود ندارد. در جنوب ایران در استان‌های بوشهر و خوزستان در حدود 1.5 میلیون عرب زندگی می‌کنند. ایرانی‌ها معمولاً نظر بدی درباره کشورهایی از قبیل کویت، لبنان، مصر و حتی عراق ندارند.
همچنین، از آنجایی‌که که اعتراضات اخیر عمدتاً توسط قشر متوسط جامعه ایرانی انجام شد، قشری که اعتقاد مذهبی تندروانه‌ای ندارد، نمی‌توان تنش اخیر را به تقابل فرقه‌ای بین شیعه و سنی مرتبط دانست.
میوه شیرین اما ممنوعه: سرمایه‌گزاران مترصد سرازیر کردن میلیاردها دلار به ایران هستند
پایگاه اسپوتنیک در گزارشی درباره تاثیر توافق هسته‌ای بر بهبود اوضاع اقتصادی ایران می‌نویسد: کارشناس اقتصادی چینی در گفتگو با ایرنا گفت که دنیا در حال روز شماری برای نهایی شدن توافق هسته‌ای با ایران است و شرکت‌های دنیا نیز برنامه‌های بسیاری برای سرمایه‌گزاری میلیارد دلاری در اقتصاد جمهوری اسلامی دارند.
ونجی گاک افزود، پس از آنکه تحریمها به طور کامل رفع شوند، پول به سمت اقتصاد ایران سرازیر می‌شود چرا که ایران مرکز تجارت در خلیج فارس است.
مدتی اندکی پس از انتشار بیانیه سوئیس، شرکت‌های بزرگی از چین، کره جنوبی و ژاپن آمادگی خود را برای افزایش ارتباطات اقتصادی خود با ایران اعلام داشته‌اند.
به گفته این کارشناس، این همکاری اقتصادی نویدبخش می‌تواند اقتصاد ایران را به حرکت درآورد.
رقبای ایران در منطقه خلیج فارس خواستار تعهد امنیتی آمریکا هستند
فایننشال تایمز می‌نویسد: به گفته یک مقام مسئول در منطقه، کشور های عرب حوزه خلیج فارس در حالی که به فروش جنگ افزار از سوی آمریکا، که به آن ها در مقابله با جمهوری اسلامی،« برتری کیفی» می دهد، پافشاری می کنند، برای مهار ایران، بعد از توافق هسته ای، از آمریکا می خواهند امنیت آن ها را تضمین کند.
رهبران کشور های عرب حوزه خلیج فارس، قرار است در 14 ماه می در اجلاسی در کمپ دیوید، با باراک اوباما ملاقات کنند. این اجلاس با این هدف طراحی شده است که از نگرانی های زمامداران عرب درباره مذاکرات هسته ای بکاهد.
به گفته این مقام ارشد، کشورهای عرب به دنبال تفاهم نامه ای درباره امنیت منطقه هستند. او به این تفاهم نامه به مثابه « بیانیه مهار ترتیبات» و « چیزی پائین تر از پیمان» اشاره کرد.
او افزود، کشور های عربی، امیدوارند تعهدات آمریکا در قبال امنیت، این کشور ها را به گام های منسجم تبدیل کند که فروش سلاح که به آنان برتری نظامی خواهد داد، از آن جمله است. وی به این نکته اعتراف کرد که در دیدار سران کشورهای عرب حوزه خلیج فارس با اوباما همه خواسته های آن ها تحقق نخواهد یافت اما تائید کرد دیداری تشریفاتی نیز نتیجه ای جز سرخوردگی برای این کشورها به ارمغان نخواهد آورد. وی گفت کشور های عرب حوزه خلیج فارس به رهبری عربستان، رویکرد « مودبانه ای» به توافق (با ایران)، که قرار است تا پایان ژوئن نهایی شود در پیش گرفته اند. او در اشاره به نارضایتی علنی که بنیامین نتانیاهو درباره این توافق نشان داد، گفت کشور های عرب حوزه خلیج فارس، قصد ندارند (روند مخالفت از نوع) نتانیاهو را تکرار کنند.
اما وی تصریح کرد که هدف سران کشورهای عرب حوزه خلیج فارس از دیدار با اوباما تلاش برای حفط روابط دوستانه با آمریکا است و نباید آن را نشانه تائید توافق هسته ای واشنگتن–تهران که احساس می¬کنند، ایران را گستاخ خواهد ساخت، تلقی کرد.
تهران و قدرت های جهانی در ماه مارس درباره برنامه هسته¬ای ایران به توافق اصولی دست یافتند و برای دستیابی به توافق نهایی نیز تا اواسط سال جاری میلادی برای خود مهلت مقرر تعیین کرده اند اما هنوز بین طرفین در زمینه تحریم ها، بازرسی ها و تحقیقات هسته¬ای شکاف عمیقی وجود دارد.
دولت امریکا اجلاس سران عرب در کمپ دیوید را بخشی از اقدامات خود برای اطمینان خاطر دادن دوباره به متحدین خود درباره تبعات دیپلماسی هسته ای با ایران می داند. بعضی از دولتها در منظقه از آن بیم دارند که واشنگتن، پس از امضای توافق هسته ای با ایران، آنها را به علت آشتی و گسترش روابط وسیعتر با ایران به حال خود رها کند.
امریکا، به مثابه بخشی از اقدامات جلب اعتماد مجدد در منطقه، ارسال کمک های نظامی به مصر را از سر گرفته است و باوجود ملاحظاتی که کاخ سفید درباره عقلایی بودن دخالت نظامی عربستان در یمن دارد، اما از این عملیات نظامی حمایت کرده است. در بحبوحه گزارش های حمل سلاح توسط کشتی های ایرانی برای حوثی ها، امریکا، هفته گذشته یک ناو هواپیما بر به ساحل یمن اعزام کرد.
مقامات امریکایی اصرار می کنند، به مخالفت خود با اقدامات ایران که می خواهد از طریق حمایت از گروه هایی مانند حرب الله در لبنان، نفوذ منطقه ای خود را گسترش دهد، ادامه خواهند داد.
البته، اوباما ضمنا از تلاش برای ایجاد « تعادل» جدید در منطقه صحبت کرده است و مقامات امریکایی معتقدند این موضوع، در نهایت، مستلزم نوعی گقتگو بین ایران و رقبای منطقه¬ای آن، از جمله عربستان، است.
امریکا هم اکنون در فرایند برنامه فروش سلاح به کشور های عرب منطقه خلیج فارس است. موسسه بین المللی تحقیق صلح استکهلم، که هزینه های نظامی را دنبال می کند، اعلام کرد عربستان سال گذشته 80 میلیارد دلار جنگ افزار جدید کرده خریداری کردو امارات متحد عربی نیز تقریبا 23 میلیارد دلار در این زمینه هزینه کرده است.
پنتاگون چند سالی است که از ارتش های این منطقه می خواهد راه هایی را برای همکاری نزدیکتر با یکدیگر پیدا کنند اما این تلاش ها، با مخالفت بعضی از دولتهای منطقه مواجه شده است.
ایران، وجه المصالحه در تنگۀ هرمز
پایگاه خبری ایتالیایی پانوراما نوشت: قضیۀ کشتی باری با پرچم جزایر مارشال که توسط کشتی های ایرانی توقیف گردید، نشان دهندۀ بحرانی بودن اوضاع در آب های سواحل یمن است.
کشتی باری با پرچم جزایر مارشال توسط قایق های موتوری سپاه پاسداران انقلاب تهران در تنگۀ هرمز توقیف شد، در بندرعباسِ ایران پهلو گرفت. صحبت از کشتی کانتینری 65،000 تنی مائرسک تیگریس متعلق به شرکت کشتیرانی ریکمرس و گروه ریکمرس، به ترتیب مستقر در سنگاپور و هامبورگ است. به گفتۀ رسانه های ایران بعد از آنکه از آب های ارضی ایران عبور کرد، رهگیری شد و توقیف گردید.
نظامیان ایران چند تیر هشدار شلیک کردند و این کشتی را وادار نمودند به سمت جزیرۀ لارک واقع در جنوب جزیرۀ هرمز و شرق جزیرۀ قشم تغییر مسیر داده و سپس به سمت بندرعباس هدایت نمودند. این حملۀ برق آسا از چشم نیروی دریایی آمریکا که از زمان آغاز جنگ داخلی در یمن با کشتی هایش از آبهای خلیج عدن محافظت می کند، دور نماند. آمریکا که توسط ناخدای کشتی مائرسک تیگریس مطلع گردید، ناوشکن یو اس اس فاراگوت که در آن زمان در شصت مایلی آنجا حضور داشت و نیز یک فروند هواپیمای شناسایی را به محل اعزام داشت.
علت مداخلۀ آمریکا
در ساعات اخیر در حالی که همه منتظر بودند پی به تحولات بیش تری در رابطه با این ماجرا ببرند، یک سلسله عواملی در خصوص آنچه رخ داد، آشکار گردید. در وهلۀ اول، خبر مربوط به اینکه اتباع آمریکایی بر کشتی مزبور سوار بودند، تکذیب گردید. خدمۀ کشتی 24 نفر هستند و همگی از اروپای شرقی و آسیا آمده اند. بنابراین آمریکا به این دلیل که اتباعش در خطر بودند به مداخله نپرداخت بلکه به این دلیل که جزایر مارشال از حمایت پنتاگون برخوردار می باشد. این کشور کوچک که از یک مجموعۀ جزایر مرجانی در اقیانوس آرام میان میکرونزی و کیریباتی تشکیل یافته است که در سال 1944 از تملک ژاپن به تملک آمریکا در آمد، تنها به شکلی صوری از آمریکا مستقل است. آمریکا مسوولیت تمامی آنچه به دفاع و امنیت آن مربوط می گردد، بر عهده دارد. لیکن علی رغم توافقات میان این دو کشور، هیچ الزام حقوقی آمریکا را وادار به دفاع از یک کشتی باری با پرچم جزایر مارشال نمی کرد زیرا بر روی آن اتباع آمریکایی حضور نداشتند.
حملۀ برق آسای ایران
توقیف کشتی مائرسک تیگریس با حکم قضایی دادگاه استان تهران و با توجه به اینکه این موضوع تأیید گردید که این کشتی باری وارد آب های ارضی ایران شده بود، صورت گرفت. با این وجود به موجب آخرین بررسی های ماهواره ای که خبرگزاری رویترز خبر داد، معلوم می گردد که این کشتی در حال پیمودن یک مسیر دریایی معین تجاری از بندر سعودی جده واقع در دریای سرخ به بندر جبل علی واقع در امارات متحدۀ عربی بود.
بنابراین ممکن است به عنوان پاسخی در برابر فشارهای آمریکا که هفتۀ گذشته تصمیم گرفت حضور دریایی خود را در خلیج عدن تقویت کند تا مانع از ارسال سلاح از طریق دریا از سوی ایران به شورشیان شیعۀ حوثی در یمن گردد، به نیروی دریایی ایران دستور حملۀ برق آسا داده شده باشد.
در ضمن این قضیه قبل و بعد از دو ماجرای بسیار مشابه رخ داد. روز جمعه مورخ 24 آوریل قایق های موتوری ایران کشتی آمریکایی مائرسک کنسینگتون را محاصره کردند و تا دور شدنش از آبهای ایران آن را تعقیب کردند. این در حالی ست که خبر مربوط به اینکه ایران اقدام به توقیف یک کشتی باری دانمارکی و 34 ملوانی که بر آن سوار بودند، نموده و این کشتی را تا بندرعباس همراهی کردند به دیروز مربوط می شود.
منافع موجود در تنگۀ هرمز
در مجموع این ماجراها نشان دهندۀ بحرانی بودن اوضاع در آبهایی است که در کنار یمن واقع شده اند. کشوری که در روزهای اخیر حملات برق آسای نیروی هوایی عربستان در آن متوقف نشده اند علی رغم اینکه ریاض اتمام مأموریت نظامی «توفان قاطع» و آغاز عملیات «بازگشت امید» را اعلام کرده بود. کارزاری که تنها ظاهراً با آنچه قطعنامۀ 2216 شورای امنیت سازمان ملل با هدف حفاظت از مرزهای سعودی و مبارزه با تروریسم مقرر نموده، همسویی دارد.
ایران، علی رغم موضع ضعف، در روزهای اخیر در آبهای تنگۀ هرمز که در آن وجه المصالحۀ انرژتیکی بسیار بالاست، اقتدار خود را نشان داد. این بخش از دریا که شبه جزیرۀ عرب را از سواحل ایران جدا می سازد، در واقع خلیج عمان را در جنوب شرق با خلیج عدن در غرب تا مسیرهایی که تا کانال سوئز امتداد دارند، مرتبط می سازد.
بر اساس آخرین داده هایی که ادارۀ اطلاعات انرژی آمریکا در اختیار گذاشته است، هر روز از این نقطه حدود 17 میلیون بشکه نفت یعنی 30% کل مقادیری که از طریق دریا به سرتاسر جهان انتقال می یابد، عبور می کند. نظارت بر این منطقۀ دریایی برگ برندۀ ایران به شمار می آید. برگی که پیش از این در گذشته بارها در قبال «دشمن» سعودی به کار گرفته شده است. برگی که امروز بیش از همیشه برای تهران حائز اهمیت است زیرا پای تنها حفظ دژهای شیعه در خاورمیانه در میان نیست بلکه اقتصاد منطقه و به ویژه موعد 30 ژوئن یعنی آخرین مهلت برای حصول توافقی با گروه 1+5 پیرامون برنامۀ هسته ای اش نیز مطرح است.