به گزارش مشرق، با پخش مجموعه ضد اخلاق و ضد خانواده شمعدونی این پرسش اساسی برای مخاطبان عام رسانه ملی ایجاد می شود که واقعا چرا باید به جای نشستن پای سریالهای ترکیه ای و کلمبیایی و کره ای ماهواره پای مجموعه هایی از این دست بنشینیم و اصولا مدیران فرهنگی سیما قرار است با تولید چنین آثاری ما را از گرایش به سمت تولیدات آن سوی آبها منصرف نمایند؟
تماشاگر ایرانی حداقل با دیدن سریالهای ماهواره ای می تواند این تفکیک را قائل شود که نابسامانیها و مسائل غیراخلاقی آن آثار متعلق به فرهنگ بیگانه است و اصولا می تواند نسبتی با فرهنگ وطنی نداشته باشد اما مجموعه هایی از نوع شمعدونی و نظایر آن از آنجا که مدعی است فرهنگ و آداب خانواده ایرانی را ارائه می دهد و از رسانه رسمی جمهوری اسلامی پخش می شود می تواند به مراتب آثار و تبعات پردامنه تری بر فرهنگ عمومی داشته باشد.
شوخیهای خاله زنکی؛ بی احترامی فرزندان به والدین؛ مردذلیلی، کمبود شوهر؛ نزاعهای احمقانه میان عروس و خواهر شوهر ترویج سخنچینی و دو به همزنی و وراجی و استفاده از ادبیات طعنه و بیمسئولیتی و هر ضدارزشی که وجود دارد را به ارزش بدل کردن یکی از هنرهای ویژه برخی مجموعه هایی است که از سیمای جمهوری اسلامی رواج داده می شود.
متاسفانه خط قرمزهای رسانه ملی فقط به مسائل جنسی و سیاسی محدود شده و این درایت وجود ندارد که کمترین زیان ساخت مجموعه های ضعیف و ارائه آن به مخاطب هوشمند ایرانی بی اعتمادی و فراری دادن ایشان از تولیدات داخلی سیمای جمهوری اسلامی است.
آقایان شاید یادشان می رود که در چه جایگاهی قرار گرفته اند و چه مسئولیتی بزرگی بر دوش دارند و اگر می دانستند اینگونه با تسامح نسبت به امر پر اهمیت فرهنگ برخورد نمی کردند آنهم در زمانه ای که هنوز از سالی که رهبر معظم انقلاب آنرا فرهنگ با عزم جهادی خواندند دو ماه نگذشته است.
با شروع سریال شمعدونی دیگر پزشکان محترم خیالشان راحت است و بدون دغدغه به شغل شریف خود ادامه می دهند و شبها خواب راحت خواهند داشت اما این فرهنگ و اخلاق خانواده ایرانی است که با پخش مجموعه شمعدونی مورد هجمه قرار می گیرد.
بلاهت و سطحی بودن خانواده ایرانی آنهم در زمانه ای که بیش از هر زمان جامعه ایرانی نیاز به فرهیختگی و نگاه عمیق تر به موضوعات و مسائل جامعه دارد آیا از یک توطئه فرهنگی خبر نمی دهد؟
آیا برای مسئولان سیمای جمهوری اسلامی پرداختن به مضمونهایی که سطح آگاهیهای جامعه را در قالبی جذاب و عامه پسند ارائه دهد کار دشواری است که به سوی مضامین سطحی و ضد فرهنگی که نه تنها منجر به تعالی جامعه نمی شود بلکه بر فرهنگ عمومی خدشه نیز وارد می کند چنگ زده اند.
آیا نشنیده اند حکم جهاد فرهنگی رهبر معظم انقلاب را؛ آیا به گوش آنها نرسیده حکم جهاد و اقتصاد مقاومتی را که اینگونه خوش خیالانه از جیب بیت المال فرهنگ مردم را آماج تیرهای زهر آگین خود قرار داده اند.
دانستن این موضوع زیاد دشوار نیست اما به نظر می رسد برخی مدیران فرهنگی جمهوری اسلامی خود را به تغافل زده اند و شرایط را درک نمی کنند. آقایان نمایش آیتم های تبلیغاتی چیپس و پفک و نوشابه در بهترین فرم نشان می دهد اگر اراده کنید می توانید ولی بدانید که فرهنگ از همه شئون حاکم بر جامعه اهمیت بیشتری دارد و شما اجازه ندارید با بی مسئولیتی آنرا به سخره بگیرید.
بدانید ریشه همه معضلات امروز در جمهوری اسلامی از کوتاهی و ساده اندیشی مسئولان فرهنگی ناشی می شود و ایشان اگر در برهه های مختلف کارشان را خوب انجام می دادند نظام اسلامی امروز شاهد جهش های بسیار بیشتری در عرصه های مختلف بود.
به راستی در سالهای اخیر تاچه حد نسبت به تولید آثاری که مفاهیم استراتژیکی چون لزوم اقتصاد مقاومتی؛ مصرف درست؛ عزم جهادی و موضوعاتی از این دست را به شکلی عامه پسند و هنرمندانه و شرافتمندانه دراماتیزه کرده باشند اهتمام داشته و می توانید کارنامه قابل قبولی ارائه دهید یا اصلا به این مسائل فکر می کنید و دغدغه تان است یا می انگارید شما وظیفه سرگرم کردن مردم را با هر محصول بنجل و دم دستی بر عهده دارید. اگر چنین است بدانید سطح فرهنگ مردم از سطح مجموعه هایی چون شمعدونی بسیار بالاتر است. عملکرد برخی مدیران فرهنگی آدم را یاد این جمله معروف می اندازد که مرا به خیر تو امیدی نیست شر مرسان.
امروز فرهنگ کشور نیازمند مدیران آگاه دلسوز؛ دغدغه مند؛ انقلابی و جهادگری است که حساسیت برهه ای که در آن قرار داریم را درک کنند و بدانند که قرار است ستونهای گذر از پیچ تاریخی انقلاب بر بستر عملکرد فرهنگی مردان این انقلاب استوار شود.
تماشاگر ایرانی حداقل با دیدن سریالهای ماهواره ای می تواند این تفکیک را قائل شود که نابسامانیها و مسائل غیراخلاقی آن آثار متعلق به فرهنگ بیگانه است و اصولا می تواند نسبتی با فرهنگ وطنی نداشته باشد اما مجموعه هایی از نوع شمعدونی و نظایر آن از آنجا که مدعی است فرهنگ و آداب خانواده ایرانی را ارائه می دهد و از رسانه رسمی جمهوری اسلامی پخش می شود می تواند به مراتب آثار و تبعات پردامنه تری بر فرهنگ عمومی داشته باشد.
شوخیهای خاله زنکی؛ بی احترامی فرزندان به والدین؛ مردذلیلی، کمبود شوهر؛ نزاعهای احمقانه میان عروس و خواهر شوهر ترویج سخنچینی و دو به همزنی و وراجی و استفاده از ادبیات طعنه و بیمسئولیتی و هر ضدارزشی که وجود دارد را به ارزش بدل کردن یکی از هنرهای ویژه برخی مجموعه هایی است که از سیمای جمهوری اسلامی رواج داده می شود.
متاسفانه خط قرمزهای رسانه ملی فقط به مسائل جنسی و سیاسی محدود شده و این درایت وجود ندارد که کمترین زیان ساخت مجموعه های ضعیف و ارائه آن به مخاطب هوشمند ایرانی بی اعتمادی و فراری دادن ایشان از تولیدات داخلی سیمای جمهوری اسلامی است.
آقایان شاید یادشان می رود که در چه جایگاهی قرار گرفته اند و چه مسئولیتی بزرگی بر دوش دارند و اگر می دانستند اینگونه با تسامح نسبت به امر پر اهمیت فرهنگ برخورد نمی کردند آنهم در زمانه ای که هنوز از سالی که رهبر معظم انقلاب آنرا فرهنگ با عزم جهادی خواندند دو ماه نگذشته است.
با شروع سریال شمعدونی دیگر پزشکان محترم خیالشان راحت است و بدون دغدغه به شغل شریف خود ادامه می دهند و شبها خواب راحت خواهند داشت اما این فرهنگ و اخلاق خانواده ایرانی است که با پخش مجموعه شمعدونی مورد هجمه قرار می گیرد.
بلاهت و سطحی بودن خانواده ایرانی آنهم در زمانه ای که بیش از هر زمان جامعه ایرانی نیاز به فرهیختگی و نگاه عمیق تر به موضوعات و مسائل جامعه دارد آیا از یک توطئه فرهنگی خبر نمی دهد؟
آیا برای مسئولان سیمای جمهوری اسلامی پرداختن به مضمونهایی که سطح آگاهیهای جامعه را در قالبی جذاب و عامه پسند ارائه دهد کار دشواری است که به سوی مضامین سطحی و ضد فرهنگی که نه تنها منجر به تعالی جامعه نمی شود بلکه بر فرهنگ عمومی خدشه نیز وارد می کند چنگ زده اند.
آیا نشنیده اند حکم جهاد فرهنگی رهبر معظم انقلاب را؛ آیا به گوش آنها نرسیده حکم جهاد و اقتصاد مقاومتی را که اینگونه خوش خیالانه از جیب بیت المال فرهنگ مردم را آماج تیرهای زهر آگین خود قرار داده اند.
دانستن این موضوع زیاد دشوار نیست اما به نظر می رسد برخی مدیران فرهنگی جمهوری اسلامی خود را به تغافل زده اند و شرایط را درک نمی کنند. آقایان نمایش آیتم های تبلیغاتی چیپس و پفک و نوشابه در بهترین فرم نشان می دهد اگر اراده کنید می توانید ولی بدانید که فرهنگ از همه شئون حاکم بر جامعه اهمیت بیشتری دارد و شما اجازه ندارید با بی مسئولیتی آنرا به سخره بگیرید.
بدانید ریشه همه معضلات امروز در جمهوری اسلامی از کوتاهی و ساده اندیشی مسئولان فرهنگی ناشی می شود و ایشان اگر در برهه های مختلف کارشان را خوب انجام می دادند نظام اسلامی امروز شاهد جهش های بسیار بیشتری در عرصه های مختلف بود.
به راستی در سالهای اخیر تاچه حد نسبت به تولید آثاری که مفاهیم استراتژیکی چون لزوم اقتصاد مقاومتی؛ مصرف درست؛ عزم جهادی و موضوعاتی از این دست را به شکلی عامه پسند و هنرمندانه و شرافتمندانه دراماتیزه کرده باشند اهتمام داشته و می توانید کارنامه قابل قبولی ارائه دهید یا اصلا به این مسائل فکر می کنید و دغدغه تان است یا می انگارید شما وظیفه سرگرم کردن مردم را با هر محصول بنجل و دم دستی بر عهده دارید. اگر چنین است بدانید سطح فرهنگ مردم از سطح مجموعه هایی چون شمعدونی بسیار بالاتر است. عملکرد برخی مدیران فرهنگی آدم را یاد این جمله معروف می اندازد که مرا به خیر تو امیدی نیست شر مرسان.
امروز فرهنگ کشور نیازمند مدیران آگاه دلسوز؛ دغدغه مند؛ انقلابی و جهادگری است که حساسیت برهه ای که در آن قرار داریم را درک کنند و بدانند که قرار است ستونهای گذر از پیچ تاریخی انقلاب بر بستر عملکرد فرهنگی مردان این انقلاب استوار شود.