درختان سبز، بركه آرام و مرغابيهايي كه در كنار هم حركت مي كنند و خط حركتي آنها روي آب نقش مي بندد. اين عكس پاياني من از سفر نيويورك است.
امروز براي گرفتن يك حس خوب از طبيعت به سنترال پارك اومدم و اين عكس را به يادگار براي شما گرفتم.
از آنطرف داشتيم به برگشتنمون و پيوستن به خانواده فكر مي كرديم كه به ما گفتند وقتي به وين برميگرديم دور جديد مذاكرات هسته اي در آنجا خواهد بود و بايد براي مذاكرات در وين بمانم.
بعد آقايان مي آيند و در عموم سخنراني مي كنند كه فلاني وقتي ديروز در نيويورك پشت دوربين از شكست كنفرانس ان پي تي صحبت ميكرد، ناراحتي از چهره اش ميباريد.
چون آقايان از چيزي خبر ندارند. نمي دانند ولي بايد بدانند كه مذاكرات فشرده طولاني كه داشتيم شب و روز و استراحت ما را گرفته بود. پشت ميزها نشسته اند و بي پروا قضاوت مي كنند. اما آقاي عزيز قضاوت خيلي مسؤوليت دارد، بالاخره جايي آدم بايد پاسخ بدهد.
شما چه جراتي داري، كه اينجوري صحبت مي كني. وقتي ديدم كه بعضي از نمايندگان محترم بعد از سخنان آقاي دكتر ظريف و آقاي عراقچي باز همان حرفهاي خودشان را منتها اينبار به اين بزرگان نسبت داده اند، گفتم كجا مي رويم.
ببخشيد قرار بود از آرامش صحبت كنيم، آنچه كه خيلي كم داريم ولي ازش خيلي حرف ميزنيم. من از صميم قلب از خداوند ميخواهم آرامش را بر دلهاي همه ما و شما حاكم كند تا هم با خودمون آرام باشيم هم آرامش مردم عزيزمان و ديگران را با قضاوتهاي غلط ذهني خودمان بهم نزنيم.
خداوند به ما در اين ماه آينده با اين فشارهاي كاري و رواني كمك كند.