یادگاری نوشتن بر در و دیوار و تنه ی درختان، کلاً کار خوبی نیست؛ ولی اینجا فرق می کند!
در زیارت حرمین عسکریین و در بازدید از کارگاه ساختمانی گنبد مبارک، از داربست بالا رفتیم و روی خاک های کنار گنبد نماز خواندیم و آقا را در خانه خودش(!) صدا زدیم! خدا قسمت تان کند.
گفتند روی این پوسته بتنی، طلاکاری خواهد شد. هر چه بنویسید می ماند!
نوشتم: به یاد پدر بزرگوارتان!
"آه از آن ساعتی که با تن چاک چاک
نهادی ای تشنه لب صورت خود را به خاک"
خداوند مرحوم کوثری را با آقایش محشور کند که وقتی در محضر امام بزرگوار این بیت را می خواند شانه های مبارک از شدت گریه می لرزید.
توصیف مهدویت از دیدگاه امام نيز، اعجاب برانگیز و تکان دهنده است؛ از جمله:
"جنبشی که از طرف مستضعفان و مظلومان جهان علیه مستکبران و زورمندان شروع شده و در حال گسترش است، امیدبخش آینده روشن است و وعده خداوند تعالی را نزدیک و نزدیک تر می نماید. گويى جهان مهیا می شود برای طلوع آفتاب ولایت از افق مکه معظمه و کعبه آمال محرومان و حکومت مستضعفان"