کد خبر 429517
تاریخ انتشار: ۲۶ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۹:۱۴

بازیگر سریال شمعدونی گفت: طنز سريال كمدي گروتسك است كه با كنايه زدن و نشان دادن تلخي‌ها ايجاد خنده مي‌كند. براي همين شايد بعضي‌ها بگويند مگر چنين چيزي مي‌شود.

به گزارش مشرق، ويدا جوان با سريال «زمانه» مطرح شد، در «پژمان» جنس ديگري از بازيگري‌اش را نشان داد و سال 94 با سريال‌هاي «شمعدوني» و «آسمان من» دو ژانر متفاوت را تجربه كرد.  «شمعدوني» روزهاي آخر پخش را سپري مي‌كند و پخش «آسمان من» دو هفته پيش تمام شد. اين سريال با موضوع امنيت پرواز روي آنتن رفت و جوان در آن نقشي متفاوت داشت ولي به خاطر ديجيتالي بودن شبكه افق آن‌طور كه بايد ديده نشد.
 
 روزهاي اول كه «شمعدوني» روي آنتن رفت خيلي‌ها يك نوع سردرگرمي داشتند كه اصلا حرف و بحث اين سريال چيست. در ادامه يك عده همراه آن شدند و يك عده نپسنديدند. قاعدتا به عنوان بازيگر در برابر فيلمنامه پرسش‌هايي از اين دست برايتان پيش آمده. زماني كه متن سريال را خوانديد چه تصوري از آن داشتيد؟
من براي بستن قرارداد، چهار قسمت اول فيلمنامه را دريافت كردم. چهار قسمت اول سريال را كه خواندم به نظرم جذاب آمد و شخصيت‌پردازي درستي داشت. بعد از كليد خوردن ديگر فيلمنامه منسجمي نداشتيم؛ فكر مي‌كنم از قسمت15 به بعد بود. بعد از آن هر وقت مي‌خواستيم جلوي دوربين برويم يك سكانس به ما داده مي‌شد. سريال براي من هم نسبتا جديد بود؛ طنز سريال كمدي گروتسك است كه با كنايه زدن و نشان دادن تلخي‌ها ايجاد خنده مي‌كند. براي همين شايد بعضي‌ها بگويند مگر چنين چيزي مي‌شود.

 اين مدل كارها طوري است كه بايد يك پروسه طي شود تا بازيگر بداند كجاي كار است.
من راجع به نقش خودم خيلي از آقاي صحت مي‌پرسيدم. مثلا سارا چه پزشكي است كه نمي‌تواند تشخيص دهد، مگر مي‌شود؟ آقاي صحت خيلي اهل تحقيق و مطالعه هستند و مي‌دانم در كتابخانه ملي با تعداد زيادي پزشكان عمومي كه قرار بود كنكور تخصصي بدهند معاشرت داشتند و از آنها سوال مي‌كردند. حتي تعدادي‌شان را سر صحنه مي‌آوردند و من با آنها صحبت مي‌كردم و مي‌ديدم واقعيت دارد كه ممكن است پزشك عمومي تشخيص اشتباه بدهد. بارها براي خود من پيش آمده كه بيماري‌ام را نتوانسته‌اند تشخيص دهند. وقتي بي‌تجربه‌اند و اعتماد به نفس ندارند (كه ساراي شمعدوني اين طوري است) ممكن است تشخيص اشتباه دهند. به ويژه اينكه خانواده روي او يك نفوذي دارد كه بيشتر تحت تاثير قرارش مي‌دهد و اعتماد به نفس را از او مي‌گيرد. اين اتفاقات عجيب نبود ولي من مي‌خواستم بدانم چرا؟ سارا كم هوش است؟ به زور خانواده پزشكي خوانده؟ به اين رشته علاقه ندارد؟ كه در ادامه فهميدم اعتماد به نفس ندارد و وقتي هول مي‌شود كلا قاطي مي‌كند.

  اغراق در شخصيت و رفتار سارا كمتر از بقيه است و اتفاقا مابه ازايش در جامعه بيشتر ديده مي‌شود. درست بر عكس برادر و پدرش. اگر سارا هم مي‌خواست غلو شده باشد توازن «شمعدوني» به هم مي‌ريخت. اين اندازه در فيلمنامه بود يا در اجرا شكل گرفت؟
ما تمرين خاصي نداشتيم اينقدر همه‌چيز به سرعت انجام مي‌شد و فشار كار زياد بود كه سكانس به‌دست جلوي دوربين مي‌رفتیم. از آنجا كه يك سري نقش داشتيم كه تيپ بودند فكر مي‌كردم براي تعادل سريال لازم است يك شخصيت واقعي هم وجود داشته باشد. در تحليل خودم فكر مي‌كردم دايي سارا، آدم آرامي است و پدر و خاله‌اش اگزجره. مادرش آدم نرمالي است و برادرش اگزجره؛ پس اين دختر مي‌تواند نرمال و رئال‌تر باشد. خود من هم ترجيح مي‌دهم در اين‌جور كارها كاراكتر ملموس باشد. فكر مي‌كنم بيننده ارتباط بهتري با او برقرار مي‌كند. چون بار كمدي روي دوش سارا نيست اصولا كسي را نمي‌خنداند به اين خاطر هم فكر مي‌كردم به سمت تيپ و اگزجره نبايد برود.

در سريال پژمان نقش دختري سر به هوا را بازي مي‌كرديد كه فانتزي رفتارش خيلي بالا بود و شرايط نامزدش را درك نمي‌كرد و توقعات زيادي داشت. برداشت من اين است كه در همكاري دوباره با سروش صحت نخواستيد همان فانتزي تكرار شود. اين تحليل درست است؟
برداشت شما صددرصد درست است. روزي كه آقاي صحت درباره هديه سريال «پژمان» با من صحبت كرد يك جمله گفت: «نامزد يك فوتباليست كه فقط به خاطر پول و شهرت با او نامزد كرده» اين براي من يك دسته از خانم‌هاي مادي‌گراي اجتماع را در ذهنم ساخت. اين باعث شد سراغ تيپ بروم تا فقط خصوصيات اخلاقي اصلي‌اش يعني رفتار زننده او ديده شود. ضمن اينكه شخصیت و رفتار پژمان اين نامزد را مي‌طلبيد. در «شمعدوني» ماجرا فرق مي‌كند. اصلا دوست ندارم كليشه شوم و بازيگر كمدي باقي بمانم براي همين سعي كردم تفاوت عميقي ايجاد كنم. البته اين اواخر از بعضي‌ها مي‌شنوم كه فرقي نكرده و همان است كه در «پژمان» ديديم.

  رفتن سراغ سريالي مثل «شمعدوني» هم براي كارگردان و هم بازيگرانش نوعي ريسك محسوب مي‌شود. اين مدل كمدي در تلويزيون زياد نداشته‌ايم و طول مي‌كشد تا بيننده با آن ارتباط برقرار كند. كما اينكه همچنان از سوي برخي مورد هجمه است.
معتقدم هنرمند سليقه و افكار مردم را مي‌سازد؛ بنابراين هميشه كار هنرمندها سخت است. هر هنرمندي بخواهد كار جديدي ارائه كند ممكن است مورد تهاجم قرار بگيرد. ما مي‌دانيم كمدي انواع مختلف دارد كه «شمعدوني» نوع ابزورد آن است. كمدي ابزورد و گروتسك در ايران بيشتر در تئاتر متدوال است و مردم خيلي با آن آشنايي ندارند. مردم بيشتر طنز را با ديالوگ و حركات خنده‌دار مي‌شناسند در صورتي كه من خودم با اين نوع طنز كه كاستي‌ها را به شكل زننده نشان مي‌دهد موافق‌تر هستم.

  اشاره كرديد دوست نداريد بازيگر كمدي بمانيد. مگر بازيگر كمدي بودن بد است؟
نه اصلا. هركس بايد طبق سليقه و علاقه‌اش عمل كند. كار كمدي از من انرژي مضاعف مي‌گيرد. ضمن اينكه بازيگر وقتي نقشي را مي‌پذيرد براي آن يك برون‌ريزي انجام مي‌دهد. من فكر مي‌كنم اگر آدم همه‌اش در يك قالب بازي كند يك سري حس‌ها بيرون ريخته نمي‌شود و اين به شخص من صدمه مي‌زند و از تعادل خارج مي‌كند. فكر مي‌كنم براي بازيگري‌ام لازم است نقش‌هاي متعدد را در ژانرهاي مختلف تجربه كنم و ‌ابعاد مختلف را در هنر بازيگري‌ام پرورش و رشد بدهم.
 
 اين تصوري كه درباره بازيگري داريد هم پيشنهادها را محدود مي‌كند و هم انتخاب را سخت. اينقدر پيشنهاد هست كه در ژانر خاصي محدود  نشويد؟
آينده كه قابل پيش‌بيني نيست؛ برنامه‌ريزي‌ام اين است كه انرژي را روي مطالعه، تمرين تئاتر و رشد شخصي خودم بگذارم. براي همين در پنج ماه گذشته بيشتر فيلم ديده‌ام، مطالعه كرده‌ام و در کارگاه‌های تئاتر شركت مي‌كنم. انتخاب نقش بعدی برایم خیلی مهم است. شايد تنوع نقش‌ها باعث شود به آن جايگاهي كه بايد، ديرتر برسم ولي ذهن و درونم ارضا مي‌شود. چون هدف مشخصي دارم و مطمئنا همه‌اش شهرت نيست.

  برخي قسمت‌هاي سريال «آسمان من» همزمان با «شمعدوني» از افق پخش مي‌شد ولي چون اين شبكه ديجيتال است ديده نشد. شايد اگر ديده مي‌شد كارنامه بازيگري‌تان خيلي بهتر فرصت قضاوت پيدا مي‌كرد.
اميدوارم «آسمان من» به زودي از شبكه‌هاي سراسري پخش شود چون خيلي براي اين سريال زحمت كشيده شده است. وقتي آقاي آهنج دعوت كردند، همزمان پيشنهادهاي ديگري هم داشتم اما با كمال ميل«آسمان من» را پذيرفتم.


منبع: تبیان