کد خبر 431356
تاریخ انتشار: ۳۱ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۲:۲۲

بیشترین مسئله ای که در سازمان شانگهای وجود دارد این است که اعضای سازمان کشورهایی هستند که روابط اقتصادی زیادی با هم دارند، ولی این روابط اقتصادی را با روابط امنیتی همراه کرده اند. این موضوع برای این کشورها امتیاز مهمی است.

به گزارش مشرق، اجلاس سازمان همکاری شانگهای پس از پایان جنگ سرد و با هدف همکاری های چند جانبه امنیتی، اقتصادی و فرهنگی تشکیل شد و خود را برای مقابله با گسترش نفوذ سازمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در کشورهای شرقی آماده کرد. مدت هاست که همکاری های تجاری و اقتصادی در کنار فعالیت های ضد تروریستی و ضد افراط گرایی به هدف و یکی از محورهای اصلی گفتگوهای اعضای این اجلاس تبدیل شده است. این در حالی است که در سال های گذشته ایران نتوانسته است عضویت دائمی در این سازمان به دست آورد. گفتگوی زیر به بررسی همین موضوع با دکتر سیده مطهری حسینی پرداخته است.

اگر نگاهی به رابطه ایران و سازمان شانگهای داشته باشیم، در چند ماه گذشته تغییری در ارتباط با حضور ایران در شانگهای اتفاق افتاده است؟

به طور کلی از وقتی که بحث مذاکرات و توافق های ایران در زمینه هسته ای مطرح شده است، در همه زمینه های بین المللی و جهانی، در همه رویکردهای بین المللی و جهانی نسبت به ایران تغییر به وجود آمده است. از جمله این موارد در سازمان شانگهای نیز موضوع تغییراتی داشته است. در این سازمان به جز رویکرد جهانی که نسبت به ایران وجود دارد، روسیه هم به دنبال امتیازدهی به ایران است و به نوعی قصد دارد همان بازی را که با ایران داشته است، ادامه دهد. به همین خاطر هم کشورهای منطقه و هم اعضای سازمان شانگهای مانند کشورهای آسیای مرکزی، چین و روسیه در دوران تحریم ایران همکاری های مختلفی را داشته اند و حتی در دوران تحریم رویکرد مثبتی نسبت به ایران داشتند. اکنون با احتمال آزادی از تحریم  تلاش می شود ایران را وارد سازمان شانگهای کنند.

ماهیت سازمان شانگهای منوط به این است که کشورهای پاکستان، هند و ایران در سازمان نقش فعال و برجسته ای داشته باشند زیرا این سازمان با اعضای فعلی خود سازمانی منطقه ای و ناقص است

روسیه همیشه از برگ ایران استفاده می کند، زمینه را برای این موضوع فراهم کرده است که درهای سازمان شانگهای به روی ایران باز شود. هر چند سازمان شانگهای از همان ابتدا که ایران را به عنوان عضو ناظر پذیرفت، به طور کلی سازمانی بود که نسبت به کشورهای عضو ناظر خود یعنی ایران، افغانستان، هند، مغولستان و پاکستان به طور کلی رویکرد مثبتی داشت.

با توجه به شرایط کنونی و اظهارات آقای لاوروف مبنی بر اینکه همه اعضای سازمان شانگهای با عضویت دائم ایران در این سازمان پس از حصول توافق هسته ای موافق هستند؛ تا چه حدی ممکن است چین و روسیه بپذیرند که ایران عضو دائم شانگهای شود؟

من فکر می کنم درمورد روسیه این قضیه به این که روسیه از برگ ایران چگونه می خواهد استفاده کند مربوط می شود. یعنی مسکو می خواهد از ایران به عنوان برگه ای در بازی هایش در برابر کشورهای غرب و ناتو استفاده کند. این قضیه هم مانند قضیه اس300 است. روس ها در اس 300 در شرایطی اعلام می کنند که این سامانه دفاع موشکی را می دهیم و در شرایط دیگری می گویند که نمی دهیم.

ماهیت سازمان شانگهای منوط به این است که کشورهای پاکستان، هند و ایران در سازمان نقش فعال و برجسته ای داشته باشند. زیرا سازمان شانگهای با اعضای فعلی خود سازمانی منطقه ای و ناقص است اما در صورتی می تواند سازمانی قدرتمند باشد که بتواند قدرت های منطقه ای آسیای غربی و جنوبی را جذب کند. طبیعتا جای پای این سازمان در خاورمیانه از طریق ایران و تا حدودی دولت افغانستان (در صورت قدرت گرفتن این دولت) محکم تر خواهد شد. بنابراین من فکر می کنم که در مجموع و به خصوص با در نظر گرفتن رویکردهایی که سازمان از ابتدا داشته است، زمینه های مثبتی برای این فکر که چین و روسیه، ایران را به بازی بگیرند وجود دارد. مسئله دیگر این است که روسیه در بسیاری از بازی های بین المللی با ایران همسو است و ایران و روسیه با هم در صحنه جهانی بازی می کنند. یعنی معمولا در اتفاقاتی که در صحنه جهانی می افتد، با هم با یک جنگ مخالف یا با یک رویداد موافق هستند. به همین خاطر در سازمان شانگهای در روسیه تصور بر این است که اگر ایران را به عضویت بپذیرند باز هم می توانند از ایران و سیاست های بین المللی آن برای موضع گیری در صحنه جهانی استفاده کنند.

در وضعیت کنونی اصولا چه نیروهایی در سازمان شانگهای مخالف ورود ایران به این سازمان هستند؟

من فکر می کنم روسیه کشوری نیست که با این موضوع مخالفت کند؛ ولی بعد از روسیه به نظر کشورهای قزاقستان و ازبکستان (از آن جایی که احساس می کنند قدرت منطقه ای هستند،) ممکن است نظر مخالفی نسبت به ورود ایران داشته باشند. چین بیشتر به این موضوع توجه دارد که نظر کلی سازمان های بین المللی چگونه است. یعنی به صورت ذاتی و ماهوی موافق یا مخالف ورود ایران نیست. در صورتی که سازمان به طور کلی نگاه مثبتی نسبت به ایران داشته باشد، فضای بین المللی هم آمادگی پذیرش ایران را داشته باشد، چین هم با این مسئله موافقت می کند. یعنی چین در این مسئله به گونه ای عمل می کند که مقاومت منطقه ای و بین المللی برای پکن به وجود نیاید و از قدرتی مثل ایران در سازمان استفاده کند.

در شرایط کنونی در صورت عضویت کامل در شانگهای، ایران چه مزایا و امتیازاتی به دست می آورد؟

بیشترین مسئله ای که در سازمان شانگهای وجود دارد این است که اعضای سازمان کشورهایی هستند که روابط اقتصادی زیادی با هم دارند، ولی این روابط اقتصادی را با روابط امنیتی همراه کرده اند. این موضوع برای این کشورها امتیاز مهمی است. کشورهایی مثل ازبکستان، ایران، روسیه و چین کشورهایی هستند که به شدت از موقعیت منطقه ای خود، احساس خطر می کنند. به همین خاطر نمی توانند با کشورهایی که روابط اقتصادی دارند، روابط امنیتی تعریف کنند. به عنوان مثال ازبکستان با همسایگان خود مشکلات جدی دارد و نمی تواند با آن ها روابط امنیتی تعریف کند. ایران نیز ارتباطات زیادی با کشورهای جنوب خلیج فارس دارد، ولی نمی تواند با آن ها روابط امنیتی تعریف کند و با این کشورها در تنش است. مثلا گاهی روابط خوبی با ترکیه دارد و گاهی ندارد.

یکی از مسائل اصلی که در سازمان شانگهای حل شده است، این است که بخشی از راه ابریشم جدید و کشورهایی که درآن حوزه هستند توانسته اند در عین حال که در این مسیر قرار دارند، روابط امنیتی قابل قبولی هم در حوزه شانگهای داشته اند. این اصلی ترین مسئله است، اما این که سازمان شانگهای به یک بدیل تبدیل شود و با رشد سازمان بریکس، سازمان شانگهای، سازمان اس تی او و سازمان بریکس به قدرت های بدیل تبدیل شوند، مسائلی است که در حوزه بین المللی در آینده قابل تأمل هستند و می توان روی آن ها حساب کرد و فرصت های بسیار خوب بین المللی برای کشورهای عضو پدید آورد.

جدا از آن چه فرمودید، عضویت در سازمان شانگهای چه پیامدهایی را برای سازمان دارد؟

عضویت ایران در سازمان شانگهای، زمینه را برای یک سری از دولت هایی فراهم می کند که برای قدرتمند شدن شانگهای لازم است که به این سازمان بپیوندند و برای آن ها زمینه سازی شود. ماهیتا در صورتی که هند و پاکستان به شانگهای بپیوندند، می تواند قدرت ماهوی که برای آن تعریف شده است را به دست آورد. اگر ایران به این سازمان بپیوندد، قالب مثبتی ایجاد خواهد شد که بتوانند از این طریق افغانستان را جذب کنند. مخالف اصلی جذب افغانستان، پاکستان است که در صورت پیوستن ایران ممکن است زمینه ای فراهم شود که پاکستان، اندک اندک با جذب افغانستان موافقت کند و باز هم این موضوع می تواند زمینه ای را فراهم آورد که هند و پاکستان به اعضای اصلی تبدیل شوند. در صورتی که این امور اتفاق افتد، سازمان شانگهای به آن چیزی که پیش بینی شده یعنی سازمان منطقه ای قدرتمند، تبدیل می شود. در این صورت می تواند شعار اصلی خود را که می خواهد در برابر سازمان های غیر منطقه ای قد علم کند را به صورت جدی و هدفمند پیش ببرد.

با توجه به در پیش بودن اجلاس شانگهای، تا چه حدی امکان عضویت دائم ایران در این سازمان را جدی می دانید؟

از نظر من این امر کاملا بستگی به این دارد که توافقات هسته ای تا چه حدی به پیش برود. در صورتی که توافقات به صورت جدی و قطعی به مرحله نهایی برسد، امکان عضویت ایران در سازمان همکاری های شانگهای خیلی زیاد است و در صورتی که توافقات با چالش مواجه شود – که احتمال آن کم است- در آن صورت ممکن است که عضویت ایران را با تردید بررسی کنند. چون احتمال این که توافقات خوب پیش برود، زیاد است؛ بنابراین احتمال عضویت دائم ایران در سازمان زیاد به نظر می رسد.

منبع: رصد