"جان یتاو" کهنه‌سرباز اهل میسوری به شدت نگران سوچی بود؛ او با مسافرت به یانگون و شنا کردن عرض دریاچه اینیا خود را به محل حبس سوچی رساند؛ او برای این کار هفتاد پوند وزن کم کرده بود.

گروه بین‌الملل مشرق- "هیلاری رودهام کلینتون" وزیر اسبق امور خارجه آمریکا در کابینه اول باراک اوباما و همسر "بیل کلینتون" چهل و دومین رئیس‌جمهور آمریکا است. کلینتون که نتوانست در سال 2008 میلادی نامزدی حزب دموکرات را برای شرکت در انتخابات ریاست‌جمهوری به دست آورد، به عنوان یکی از نامزدهای انتخابات سال 2016 میلادی در نظر گرفته می‌شود. کلینتون در سال 2016 میلادی، 69 ساله خواهد شد و نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد در صورتی که بخواهد وارد عرصه انتخابات شود و به عنوان نخستین رئیس‌جمهور زن آمریکا انتخاب شود، از حمایت قابل‌توجهی در میان دموکرات‌ها برخوردار خواهد بود.

هیلاری پس از ترک پست خود در وزارت خارجه آمریکا، در 10 ژوئن 2014 کتاب خاطراتش را تحت عنوان "انتخاب‌های سخت" منتشر کرد. این کتاب به موضوعاتی همچون کشته شدن اسامه بن‌لادن، سرنگونی رژیم قذافی در لیبی، خروج نظامیان آمریکایی از افغانستان و عراق، انقلاب‌های عربی، سیاست‌های مرتبط با ایران و کره شمالی، افزایش قدرت چین و روابط با روسیه و متحدان آمریکا می‌پردازد.

فصل پنجم کتاب به بیان خاطرات کلینتون با موضوع برمه (میانمار) می‌پردازد که این فصل، "برمه: خانم و ژنرال‌ها" نام دارد. گروه بین‌الملل مشرق قصد دارد طی روزهای آتی متن کامل فصل مربوط به چین در کتاب "انتخاب‌های سخت" را در چند شماره منتشر کند.

بخش اول این فصل را می‌توانید از این‌جا و بخش دوم را از این‌جا بخوانید.

هیلاری کلینتون در کنار کتاب تازه‌منتشرشده "انتخاب‌های سخت"

بخش سوم/فصل "برمه: خانم و ژنرال‌ها"

ماه مارس همان سال یکی از دیپلمات های ارشد ما به نام استفان بلیک که مدیر دفتر آسیای جنوب شرقی وزارت امور خارجه بود از جانب من به برمه اعزام شد. رژیم این کشور به منظور نشان دادن حسن نیت خود در اقدامی کم سابقه ترتیبی داد تا او با نخست وزیر برمه ملاقات کند. بلیک نیز در پاسخ به این اقدام پذیرفت که نخستین مقام رسمی آمریکایی باشد که از یانگون به ناپیداو می رود. این شهر، پایتخت جدید برمه بود که در سال 2005 توسط ارتش در منطقه ای دورافتاده و جنگلی بنا شد. محل احداث ناپیداو به توصیه یک منجم انتخاب شده بود. البته اجازه ملاقات با سوچی و
"تان شو"ی پا به سن گذاشته و منزوی که ژنرال ارشد رژیم به شمار می رفت به بلیک داده نشد. او در حالی به آمریکا بازگشت که متقاعد شده بود رژیم برمه واقعا علاقمند به برقراری گفتگو است و عده ای از رهبران رژیم از انزوای عمیق این کشور اظهار ناراحتی می کنند. البته هنوز اطمینان نداشت که همه اینها بتواند واقعا منجر به بهبود شرایط شود.

سرانجام در ماه می یکی از آن رخدادهای پیش بینی نشده به وقوع پیوست که به خودی خود می توانست روابط بین المللی را دگرگون کند. ذهن "جان یتاو" کهنه سرباز 53 ساله اهل میسوری در جنگ ویتنام، به شدت نگران سوچی بود. او در نوامبر سال 2008 با مسافرت به یانگون و با شنا کردن عرض دریاچه اینیا خود را به منزل و محل حبس سوچی رساند. یتاو به منظور جلوگیری از برخورد با قایق های پلیس و گارد امنیتی با بالا رفتن از نرده ها موفق شد به صورت ناشناس وارد خانه سوچی شود. مستخدمین خانه از دیدن او متعجب شدند. در واقع هیچ بازدید کننده ای اجازه ورود به منزل را نداشت؛ از این رو حضور یتاو در آنجا می توانست همه آنها را با خطر مواجه سازد. با این حال، او با اکراه پذیرفت که بدون ملاقات با سوچی آنجا را ترک کند.

یتاو، بهار سال بعد بازگشت. او هفتاد پوند وزن کم کرده بود. گفته می شد همسر سابقش نگران بوده که مبادا او دچار اختلال استرس پس از سانحه شده باشد. اوایل ماه می 2009، او بار دیگر موفق شد با شنا از دریاچه اینیا عبور کند. این بار، او حاضر به ترک خانه سوچی نشد. یتاو مدعی شد به شدت خسته است و وضعیت جسمی مساعدی ندارد. سوچی به او اجازه داد تا همان جا استراحت کند و سپس با مسئولان تماس گرفت. یتاو روز ششم می، ساعت 5 و 30 دقیقه بامداد در حالیکه تلاش می کرد تا از راه دریاچه فرار کند، دستگیر شد.


(از راست به چپ) جان یتاو: خدا این دمپایی‌های خانگی را برای من فرستاده. هه هه هه.
جیم وب: [یتاو] دیوانه است، اما به لطف او واشنگتن فرصت پیدا کرده با دیکتاتوری برمه همکاری کند
مأمور امنیتی برمه (در کنار سوچی): [یتاو] دیوانه است، اما به لطف او سوچی در حبس خانگی می‌ماند

سوچی و مستخدمان منزل به دلیل نقض شرایط حبس خانگی هفته ها مورد بازجویی قرار گرفتند. سرانجام یتاو به هفت سال زندان با اعمال شاقه محکوم شد. سه سال زندان نیز برای سوچی و مستخدمانش در نظر گرفته شد که بلافاصله با نظر "تان شو" به هیجده ماه حبس خانگی تقلیل پیدا کرد. بدین ترتیب او باید تا زمان برگزاری انتخابات سال 2010 در حبس خانگی به سر می برد. یکی از وکلای مدافع سوچی در گفتگو با رسانه ها گفت: "همه از دست این آمریکایی مفلوک عصبانی هستند. او مسئول تمام این مشکلات است."

هنگامی که خبرها به گوش من رسید، به شدت برآشفتم. سوچی و بهبود اوضاع برمه که به آن امید بسیار داشتیم نباید بهای بی پروایی یک آمریکایی گمراه شده را می پرداخت. با این حال، او از شهروندان آمریکا بود و من حسب وظیفه باید به او کمک می کردم. با سناتور وب و سناتور مک کانل تماس گرفتم و از آنها درخواست کردم تا راهکاری ارائه دهند. جیم پیشنهاد کرد تا به برمه رفته و با آنها درباره آزادی یتاو مذاکره کنیم. پیشنهاد او را پذیرفتم. چرا که لااقل ارزش امتحان کردن داشت.

اواسط ماه ژوئن، یک اتفاق ناخوشایند دیگر رخ داد. نیروی دریایی آمریکا شروع به تعقیب یک کشتی باری کره شمالی کرد که یک محموله 2000 تنی به همراه داشت. ما و کره جنوبی به عنوان هم پیمان آمریکا در منطقه به این کشتی مظنون بودیم و گمان می کردیم که در حال انتقال تجهیزات نظامی از جمله راکت انداز و قطعات موشک به برمه است. این عمل نقض آشکار ممنوعیت خرید و فروش سلاح بود که در واکنش به آزمایش هسته ای دولت کره شمالی در ماه می از سوی شورای امنیت سازمان ملل بر این کشور اعمال شده بود. گزارش ها از رابطه میان ارتش برمه و یک شرکت کره ای فعال در زمینه فناوری های هسته ای و بازدید محرمانه عده ای از مهندسان و دانشمندان از آنجا حکایت می کرد.

پنتاگون ناوشکن خود را برای تعقیب کشتی کره شمالی در آب های بین المللی اعزام کرد. بنا بر قطعنامه سازمان ملل ما مجاز بودیم این کشتی را دنبال کنیم، در حالیکه کره شمالی این اقدام ما را اعلام جنگ تلقی کرد. با دیگر کشورهای منطقه از جمله چین در این خصوص رایزنی کرده و از آنها درخواست کمک نمودیم. در واقع لازم بود تمامی بنادری که این کشتی در طول مسیرش در آنجا توقف می کرد با التزام به حکم سازمان ملل نسبت به بازرسی کامل محموله کشتی اقدام نمایند. آقای یانگ، وزیر امور خارجه چین نیز ضمن اعلام موافقت خود گفت: "قطعنامه سازمان ملل باید دقیقا اجرا شود. از این رو لازم است تمامی کشورها به صورت مشترک یک پیام جدی برای کره شمالی ارسال کنند." این در حالی بود که در لحظات آخر کره شمالی از تصمیم خود صرفنظر کرده و کشتی با تغییر مسیر به این کشور بازگشت.


جیم وب در حال گفتگو با سوچی

سناتور وب در ماه آگوست به ناپیداو رفت. این بار تان شو به او اجازه ملاقات داده بود. جیم در این سفر سه موضوع را در دستور کار خود قرار داده بود. نخست او تقاضا کرد تا بر اساس اصول بشردوستانه یتاو به آمریکا بازگردانده شود. چرا که در زندان از خوردن غذا امتناع می کرد و به مشکلات بسیاری دچار شده بود. در وهله دوم، او خواستار ملاقات با سوچی شد که البته مورد موافقت قرار نگرفت. در پایان نیز از تان شو خواست تا هر چه سریع تر به حبس خانگی سوچی پایان داده و به او اجازه دهند تا در فعالیت های سیاسی شرکت داشته باشد. زیرا تنها در این صورت بود که انتخابات آتی برمه از سوی دیگر کشورها جدی تلقی می شد.

تان شو به دقت صحبت های سناتور وب را شنید ولی نمی شد افکار او را حدس زد. سرانجام جیم موفق شد دو خواسته خود را عملی سازد. او به یانگون رفته و با سوچی ملاقات کرد. سپس به همراه یتاو سوار بر جت نیروی هوایی آمریکا عازم تایلند شد. وقتی با او تلفنی صحبت کردم می توانستم آسودگی را در صدایش احساس کنم. البته سوچی همچنان در حبس به سر می برد.

ماه بعد در جلسه سازمان ملل متحد در نیویورک نتایج بازنگری در سیاست های آمریکا در برمه را اعلام کردم. اهداف ما هنوز تغییر نکرده بود: ما خواستار ایجاد تحولات دموکراتیک بنیادین، آزادی فوری و بی قید و شرط زندانیان سیاسی چون آنگ سان سوچی، و گفتگوی جدی رژیم با مخالفان و اقلیت های قومی این کشور بودیم. به این نتیجه رسیدیم که "کنار گذاشتن تحریم ها و پیگیری اقدامات در این زمینه انتخاب نادرستی است." بنابراین تصمیم گرفتیم در ادامه مسیر به منظور تحقق اهداف و گفتگوی مستقیم با مسئولان عالی رتبه برمه از هر دو ابزار خود بهره بگیریم.