به گزارش مشرق، یکی از مخالفان اصلی ولو در ظاهر مذاکرات گروه پنج بعلاوه یک با ایران رژیم صهیونیستی است چه اینکه این رژیم معتقد است با شناسایی ایران به عنوان یک کشور دارای دانش هسته ای هم قدرت منطقه ای ایران در برابر این رژیم ارتقا خواهد یافت و هم به تاریخ مصرف این رژیم برای متحدان غربی اش پایان داده می شود. و لذا اگرچه تل آویو در حال تمرین سناریوی های محتمل خود برای دوره پسا توافق هسته ای است در عین حال شانتاژهای این رژیم هم در سطوح مختلف علیه این توافق در حال اجرا است. این که این رژیم چه مسیری را پس از مرحله امضای توافق هسته ای در حوزه داخلی، منطقه ای و بین المللی دنبال خواهد کرد؟ پرسشی است که در محافل مختلف مطرح می شود. بررسی این موضوع نخست میزان جدیت این رژیم در مخالفت با توافق هسته ای را روشن می کند و ثانیا تصویری روشن تر از تاثیر این توافق بر رفتارهای احتمالی داخلی، منطقه ای و بین المللی ان به دست می دهد.
فارس این موضوع را از هادی محمدی کارشناس ارشد مسائل منطقه غرب اسیا جویا شده است. محمدی معتقد است صدای بلند و افراطی موجود در اسرائیل نسبت به توافق هسته ای به دلایل عقلی است نه دلایل احساسی زیرا بیش از 60 سال است که آنها در حال ویژهخواری در امریکا و سایر کشورهای غربی هستند و حالا پس از توافق نگرانی جدی از آن دارند. او معتقد است که بی شک جامعه صهیونیستی در مرحله اینده به سمت افراطی تر شدن پیش خواهد رفت زیرا مرحله اینده مرحله فشار به اسراییل برای پایان دادن به شهرک سازی و تخلیه شهرکها است و لذا این موضوع مخالفان جدی در اسراییل دارد و آنها نخواهند گذاشت به راحتی شهرک ها تخلیه شوند و لذا این موضوع تاثیر خود را بر روابط اینده اسراییل و غرب خواهد گذاشت،جامعه اسراییلی را به سمت تندروی بیشتر در داخل، علیه فلسطینی ها و علیه منطقه پیش خواهد برد.
در متن زیر حاصل گفتو گوی با این کارشناس ارشد مسائل منطقه غرب آسیا است:
رژیم صهیونیستی در دو سطح نسبت به توافق هسته ای پنج بعلاوه یک با ایران واکنش نشان خواهند داد. به این معنی که سیاست های رژیم صهیونیستی در دو عرصه در قبال توافق یاد شده به اجرا گذاشته خواهد شد.
نخست: اتخاذ مواضع علنی در رد توافق است. در این سطح مقامات این رژیم سعی می کنند تا بیشتر به پیامدهای بد این توافق بپردازند و تصویر هولناکی از نتیجه توافق بیان کنند.
دوم؛ هم در سطح دیپلماسی رسمی و هم رسانه ای برای شرایط جدید ظرفیت سازی نمایند. در این سطح اسراییلی تلاش می کنند برای این پرسش که اگر این توافق در کنگره آمریکا رای اورد و اجرا شد چه باید کرد؟ پاسخی بیابند. در واقع مجموعه ای از تدابیر را برای پسا توافق دنبال می کنند.
البته نباید فراموش کرد که مجموعه فشارهایی که ایران و آمریکا آوردهاند ممکن است منجر به این شود که توافق رد شده و امکان اجرا پیدا نکند. با این وجود ما بر فرض اینکه این توافق در کنگره رای بیاورد می خواهیم پیش بینی کنیم که رفتار رژیم صهیونیستی چه خواهد بود.
در ابتدا باید این سوال را پرسید که چرا واکنش اسرائیلیها در برابر همپیمان خود یعنی آمریکا درباره توافق هستهای تا این حد تند است؟ البته پاسخ آن است که رژیم صهیونیستی عادت ندارد در نگاه غرب اولویت دوم باشد زیرا همیشه در جایگاه اول قرار داشته و سعی میکند با ابزارهای مختلف، خود را اولی بر منافع ملی کشورهای دیگر قرار دهد.
جناح افراطی اسرائیل یعنی حزب لیکود و طیف راست گراها اعم از لائیک و غیر لائیک معتقدند اگر توافق هستهای اجرا شود اسرائیل از حالت و جایگاه ویژه در نگاه آمریکا و غرب خارج خواهد شد و اگر توافق جنبه اجرایی پیدا کند اسرائیل وجود خارجی نخواهد داشت.
یک قرارداد استراتژیک و بسیار مهم بین آمریکا و اسرائیل وجود دارد که تمامی شخصیتهای اسرائیلی در ایالات متحده به مانند یک شهروند آمریکایی جایگاه ویژهای دارند که میتوانند توانایی همه گونه اقدامی را داشته باشند این در حالی است که آمریکاییها چنین حقی را برای هیچ کشور دیگری در دنیا قائل نشدهاند. برای مثال اگر قرار است آمریکاییها سلاحی مانند هواپیمای جنگی مدل F35 را به کشور دیگری بفروشند این سلاح فقط در اختیار اسرائیل قرار میگیرد و حتی شاید انگلستان که همپیمان آمریکاست آن را در اختیار ندارد.
جناح راست اسرائیل احساس میکند که اگر توافق هستهای بین ایران و آمریکا به امضا برسد فصل جدیدی از روابط بین تلآویو و واشنگتن شکل خواهد گرفت که در آن صورت آنها به شهروند درجه دو تبدیل خواهند شد.
اگر به روزنامههای راستگرای اسرائیلی با موضوع توافق هستهای از تاریخ 23 خرداد تا به امروز نگاهی بیاندازیم متوجه خواهیم شد آنها مانند انسانهای ناامید فکر کرده و اعلام میکنند با توافق هستهای صورت گرفته بین ایران و 1+5 باید به دنبال حامی و اسپانسر دیگری غیر از آمریکا برویم زیرا آینده اسرائیل در خطر است. ضمن اینکه روزنامههای چپ گرای این رژیم هم به مواضع طیف راست انتقاد داشته و اعلام میکند روال رفتاری آنها با کاخ سفید مطلوب نیست و بهتر است این رویه اصلاح شود.
مخالفت نتانیاهو در قبال توافق هستهای به دلیل کاریزمای کله شق بودن وی است ضمن اینکه نگاه جناح راست اسرائیل به آینده و پیامدهای فرایند سازش هم این است که آنها به پسا توافق فکر میکنند. ولی در مجموع باید اینگونه گفت که جناح راست اسرائیل پس از توافق هستهای اینگونه تصور میکنند که ما از جایگاه ویژه نزد غرب و آمریکا نزول پیدا کردهایم.
پس از توافق هستهای جایگاه جمهوری اسلامی در منطقه تغییر پیدا کرده و یارگیری ایران در منطقه و عرصه بینالملل نیز دچار تحول خواهد شد. ضمن اینکه اسرائیل نیز دچار تغییرات ژئوپلیتیکی خواهد شد زیرا وقتی موازنه قوا به نفع ایران و مقاومت تغییر کند حتماً بازنده این جریان اسرائیل خواهد بود.
صدای بلند و افراطی موجود در اسرائیل نسبت به توافق هسته ای به دلایل عقلی است نه دلایل احساسی زیرا بیش از 60 سال است که آنها در حال ویژهخواری در امریکا هستند و حالا پس از توافق نگرانی جدی از آن دارند.
زمزمههای اجتماعی پیامدهای پس از توافق هستهای ایران و 1+5 در اسرائیل بسیار زیاد شده که این موضوع نمایانگر ترس و دلهره آنها از آیندهشان است زیرا آنها به خوبی میدانند که سرزمین فلسطین توسط رژیم صهیونیستی اشغال شده و فلسطین و ایران برای باز پسگیری این سرزمین پای آن ایستادهاند. همچنین پچپچهای اجتماعی که بخشی از آن امنیتی است در جامعه اسرائیل زیاد شده که میگوید «یهودیهایی که در شهرکهای اشغالی در کنار مرز لبنان حضور دارند و شبها صدای بیل و کلنگ حفر کانال از زیر زمین میشنوند آرامشی ندارند زیرا آنها تصور میکنند که هر آن احتمال ورود فلسطینیها برای باز پس گیری سرزمینشان وجود دارد». در مجموع آنها رویای خود را در حال نابودی میبینند ضمن اینکه باید گفت جامعه اجتماعی درون رژیم صهیونیستی نیز روز به روز شکنندهتر شده است.
در مسائل سیاسی و داخلی اسرائیل گروهها و افراد سیاسی به یکدیگر رحم نمیکنند زیرا آنها این کارها را برای تثبیت موقعیتشان انجام میدهند که البته این موضوع اهرم و ابزاری برای کسب منافع بیشتر آنها است.
در همین راستا غرب و باصطلاح دست راستی های اسرائیل تلاش میکنند تا با راهاندازی ائتلاف ضد بمب هستهای ایران بتوانند جریانات صهیونیستی را با مدیریت سناتورهای تندرو ضد تهران و اقداماتی که آنها علیه ایران انجام میدهند کنترل کنند.
آمریکاییها با راهاندازی شکایتهای مختلف در دادگاههای این کشور تحت این عنوان که ما قربانیان ضدتروریسم ایرانی هستیم به دنبال آن هستند اجازه بازگشت پولهای بلوکه شده ایران را به داخل جمهوری اسلامی ندهند و از طریق شکایتهای مختلف در دادگاههای مختلف به دنبال دریافت غرامت باشند.
جمعبندی اسرائیل از توافق هستهای ایران و 1+5 این است که این موضوع نقطه عطفی برای جایگاه رژیم صهیونیستی محسوب میشود و برای این کار هم تلاش خود را بیشتر کردهاند.
غرب به دلایل مختلفی باید خاورمیانه را رها کرده و به جنوب و شرق آسیا برود زیرا هم اروپا و آمریکا تلاش میکنند با ساماندهی وضعیت در خاورمیانه به نفع خود به سمت جنوب شرق آسیا کوچ کنند. البته ساماندهی آمریکا و اروپا در خاورمیانه با دیدگاه رژیم صهیونیستی کاملا متفاوت است.
اروپاییان در حال فشار بر رژیم صهیونیستی برای انجام مذاکره با فلسطینیان هستند. البته کار به اقدامات تنبیهی موسسات اروپایی علیه اسرائیل و شهرکهای صهیونیست نشین هم کشیده است.
نگاهی که غرب و اروپا به مذاکرات سازش دارد با نگاه اسرائیلیها متفاوت است. زیرا اولویت اروپایی ها این است که این موضوع باید حل و فصل شود در حالی که نگاه افراطی نتانیاهو و حزب لیکود و طیف راست اسرائیل این است که این سرزمین از آن ما و کرانه باختری منطقهای مقدس است.
جامعه اسرائیلی نسبت به موضوعات مختلف کنشهای متفاوتی دارند. وقتی بحث مذاکرات سازش جدیتر میشود جامعه صهیونیستی به جناح راست رای میدهد چرا که ممکن است امتیازی را به طرف فلسطین به هر عنوانی ارائه دهند ولی زمانی که بحث پیشروی در سرزمینهای اشغالی، جنگ و خونریزی مطرح است جناح چپ فعال شده و در صورت وجود انتخابات با این حربه برای خود آرای بیشتری کسب میکنند.
بنابراین پیش بینی این است بعد از توافق هستهای ایران و 1+5 نظر به فشارهای اروپا علیه اسراییل موضوع مذاکرات سازش فعالتر شود. معنی این فعال تر شدن این است که بنا بر نظر اروپایی ها موضوع شهرک سازی در کرانه باختری که مانع اصلی پیشبرد مذاکرات سازش است باید متوقف شود امری که نه تنها نتانیاهو بلکه شهرک نشینان صهیونیستی نیز ان را نخواهند پذیرفت. چون این شهرک ها تنها دارایی آنان است و اگر از آنجا رانده شوند جایی را ندارند و لذا با ان مخالفت خواهند کرد. مخالفت با این پیشنهاد اروپا مستلزم آن است که فضای داخلی اسراییل به سمت افراطی تر شدن پیش رود. لذا میتوانیم پیشبینی کنیم اگر اتفاق انتخاباتی(انتخابات زودهنگام) رخ دهد جامعه اسرائیل خصوصاً شهرک نشینها برای رای دادن بیشتر به سمت جناح راست افراطی (کسانی که بر شهرک سازی اصرار دارند) تمایل پیدا میکنند.
در صورت برگزاری انتخابات در اسرائیل پیشبینی میشود رای به سمت جناحهای افراطی باشد. البته ممکن است از نتانیاهو عبور کرده و به سمت آقای «بنت» رای دهند زیرا شعارهای وی افراطیتر است. البته دلیل طبیعیاش آن است که شهرک نشینها از ترس از دست دادن آیندهشان به فردی افراطیتر برای حفظ منافع خود رای خواهند داد.
وقتی به جریان چپ در اسرائیل در زمانهایی که دوران جنگ در این رژیم در حال سپری شدن است ملاحظهای بیاندازیم مشاهده میکنیم سازماندهی حزبی در این رژیم متکثر نیست و فقط چند حزب رویت میَشود ولی وقتی که دوران مذاکرات سازش در جریان باشد شرایط تکثر حزبی فراوانتر از گذشته میشود. دلیل این امر آن است که افراد حاضر در طیف راست اسرائیل شعارهای افراطیتر سر میدهند و به همین دلیل انشعابات در مواقع زمامداری طیف راست بیشتر میشود.
وقتی پدیدههای حزبی و اجتماعی جامعه اسرائیل را بررسی کنیم متوجه خواهیم شد اسرائیل در حال حرکت به سمت افراطیتر شدن است البته به نظر میرسد منطقه خاورمیانه نیز به سمت مذاکرات سازش جدید پیش خواهد رفت.
در شرایط فعلی، اسرائیل به دنبال حذف محمود عباس (ابومازن) از روند مذاکرات سازش است و محمود عباس (ابومازن) هم به دلیل همین نگرانی قصد سفر به ایران دارد تا برای خود حامی پیدا کند. البته رژیم صهیونیستی هم در گام اول به دنبال حذف ابومازن است تا روند سازش را از بین ببرد.
جامعه داخلی اسرائیل به سمت افراطیتر شدن حرکت کرده ضمن اینکه شعارهای طیف چپ نیز باعث منزویتر شدن آنها شده است. همچنین ما در سطح منطقه نیز با مذاکرات سازش روبرو خواهیم بود البته بازیگران مختلف در مذاکرات سازش به دنبال تقویت کارتهای بزرگ برای بازی خود خواهند بود.
عربستان با اینکه به دنبال همکاریهای امنیتی بین تلآویو و ریاض علیه تهران است در قضیه فلسطین نمیتواند این فضا را برای خود داشته باشد چرا که پارادوکسی برای ریاض در تعامل با اسرائیل در قضیه فلسطین و همکاری با رژیم صهیونیستی وجود دارد. زیرا هم باید از اسرائیل بخواهد پاسخ تهدید ایران را ارائه و در صورتی که این کار را انجام دهد در قضیه فلسطین حنایش دیگر رنگی نخواهد داشت. همچنین با این کار میدان را برای ایران خالی کرده و خود را در شرایط دوگانهای قرار میدهد. لذا عربستان و اسرائیل در دوره زمانی فعلی تا اطلاع ثانوی نمیتوانند رفتار ائتلافی علنی از خود بروز دهند لذا همه همکاریهای دو طرف به سمت امنیتی شدن حرکت خواهد کرد. البته آنها میکوشند عرصه فلسطین را به نفع ایران خالی نگه ندارند.
رویه مصر هم همینگونه است زیرا با اینکه قاهره متکی به همکاری با تل آویو است ولی نمیتواند ژست ضداسرائیلی خود را کنار بگذارد. اگر قرار باشد مذاکرات سازش اجرایی شود و در پشت قضیه فلسطین مصر و عربستان حضور نداشته باشند قاعدتاً نیروهای فلسطینی به سمت ایران و مقاومت سوق بیشتری پیدا خواهند کرد.
قصد محمود عباس (ابومازن) برای سفر به تهران کسب مشروعیت سیاسی و همچنین به دست آوردن امکانات مالی بیشتر است.
ایران باید از امکانات رسانهای خود برای افشای پشت پرده قضایای منطقه و بینالملل استفاده کند و اجازه اقدامات پنهانی را ندهد. ضمن اینکه باید کاری کرد اسرائیل نتواند شرایط استراتژیک منطقه را به نفع خود تغییر دهد.
وقتی جناح راست در اسرائیل حاکم میشود اتفاق مهمی در مناسبات با غرب برای آنها رخ میدهد که این موضوع در دوره زمامداری طیف چپ وجود ندارد زیرا در دوره حاکمیت نیروهای چپ، هیچگاه دعوای اسرائیلی غربی را مشاهده نکردیم ولی وقتی نیروهای راست در اسرائیل زمامدار امور هستند آنها با اروپاییها و آمریکاییها دائماً درگیری و جدل دارند لذا میتوان گفت آنها دیپلماسی تنش را در داخل اراضی اشغالی فلسطین و چه بسا در منطقه دنبال خواهند کرد.