به گزارش مشرق، گفته بود « تا آخر ميمانم» اما خيلي زود رفت. «صادق خرازي از رياست شوراي مركزي حزب نداي ايرانيان استعفا كرد» خبر بسيار كوتاه بود اما جنجالهاي اين استعفا بسيار بلند؛ بلندايي به عمر يك سال. . . درست مرداد ماه سال 1393 بود كه حزب نداي ايرانيان پس از حرف و حديثهاي فراوان در خصوص شكل گيرياش، درخواست مجوز خود را به وزارت كشور ارائه داد و شهريور همان سال بود كه با انتشار اولين بيانيه راهبردي، مواضع خود را رسماً تشريح كردند. در اين بيانيه روي بهرهگيري از فرصتها براي سياستورزي، لزوم گفتوگو و تعامل با گروههاي سياسي مختلف، اهميت صندوق رأي و شركت در انتخابات، دموكراسي سازگار با دين، اميد به آينده، استفاده از تجربه گذشته اصلاحات، فعاليت آزادانه سياسي و كار تشكيلاتي منضبط تأكيد شده است؛ حزبي كه خود را «ندا» ناميد و وجه تسميه آن را نسل دوم اصلاحطلبان ناميد.
اعلام موجوديت ندا به رياست صادقخرازي كافي بود تا پدرخواندههاي اصلاحات، حضور يك حزب تازه را كه دايره قدرتشان را تنگتر ميكرد، برنتابند و از همين رو بود كه موج حملات به اين حزب نوپا از همان روزهاي نخست اعلام موجوديت آغاز شد؛ حملاتي كه بيشتر متوجه صادق خرازي به عنوان رئيس شوراي مركزي حزب بود. در همين ارتباط روزنامه آرمان وابسته به خانواده آيت الله هاشمي، اولين روزنامهاي بود كه اعضاي مؤسس ندا را «اصلاحطلب بدلي» خواند. اين روزنامه در ادبياتي تند، تهديد كرد كه در صورت ادامه اين روند، اعضاي حاضر در تشكل ندا را همچون برخي پيشينيان، با برچسب «اصلاحطلب بدلي» حذف خواهد كرد. همزمان با اين روزنامه، هفته نامه صدا نيز در گزارشي درباره اين تشكل، صادق خرازي را هدف حملات خود قرار داد و با يادآوري حضور خرازي در ستاد انتخاباتي قاليباف در سال ۹۲، به طور ضمني وي را فردي فرصتطلب خواند كه پس از انتخاب روحاني به رياستجمهوري حتي ليست پيشنهادي وزراي خارجه را نيز به رئيسجمهور ارائه كرده است؛ ليستي كه در ادامه به ادعاي هفته نامه صدا با بياعتنايي حسن روحاني روبهرو شده است.
كش و قوسهاي اصلاحطلبان با ندا
تمامي اينها در حالي بود كه با نزديك شدن روزهاي انتخابات مجلس شوراي اسلامي، حزب نداي ايرانيان تنها حزب سازمان يافته اصلاحطلبي بود كه عملكردي مدون در حوزه انتخابات داشت و در اين مسير فعاليت ميكرد؛ عملكردي كه كدورتهاي جريان اصلاحطلب را نسبت به اين حزب بيش از هر زمان ديگري كرد؛ كدورتهايي كه باعث شد در ادامه صادق خرازي به همجريانيهاي خود كه وجود وي و حزبش را برنميتافتند واكنش نشان دهد و ادبياتي را به كار ببرد كه جنجال تازهاي را عليه اصلاحطلبان به وجود آورد. وي در گفتوگو با هفته نامه مثلث پشت پردهاي از همجريانيهاي سابق خود را افشا كرد كه با واكنش تند آنان مواجه شد. خرازي در اين خصوص گفت: «من اصلاحطلبي كه نمادش خارج از كشور باشد و پول بگيرد را قبول ندارم. اينكه بروند و اتهام بزنند و بد و بيراه بگويند و شانتاژ كنند را قبول ندارم. كساني را يادم است كه در دوراني كه سفير بودم با خارجيها مذاكره ميكردند و به دشمن گرا ميدادند، من آنها را بهعنوان اصلاحطلب قبول ندارم. ليستشان را هم دارم و اگر قرار باشد روزي ارائه دهم، ارائه خواهم داد، منتها به سيستم امنيتي نخواهم داد و اگر بخواهم بدهم به مردم ايران ارائه ميدهم كه بدانند اين آقا در دوره اصلاحات با فلان مقام ارشد اروپايي يا فرانسوي يا فلان مقام ارشد امريكايي پنهاني مذاكره كرده و گرا داده است.»
همين موضوع باعث شد كه تندروهاي جريان تجديد نظر طلب، حملات سازمان يافتهاي را متوجه صادق خرازي كنند. عبدالله رمضانزاده، قائممقام حزب منحله مشاركت و سخنگوي دولت اصلاحات، در صفحه شخصي خود در فيس بوك پيرامون صادق خرازي نوشت: «به نظر شما ليست ديپلماتهاي قاچاقچي نسخ خطي كتابهاي قديمي در جيب كيست؟!» احمد پورنجاتي، اصلاحطلب ديگري است كه در واكنش به صحبتهاي خرازي متني به اصطلاح طنز نوشته و گفته است: اگه گفتي دواي درد او چيست؟ بياد كانديد بشه، آن هم سر ليست!
محمدعلي ابطحي، رئيس دفتر رئيس دولت اصلاحات نيز كه از بعد از حوادث سال ۸۸ كمتر در عرصه اظهارنظرهاي جنجالي حضور مييافت، با شدت به سخنان خرازي واكنش نشان داده و در صفحه فيسبوك خود در اينباره نوشته است: صادق خرازي در ادامه حرفهاي شيرين! و متناقضش گفته كه ليست اصلاحطلباني كه به دشمنگرا ميدادند را در جيبش دارد. از اين شيرين زدنها قبلاً هم در گفتههايشان بود.
ماجراي استعفا چه بود؟
اما همين كش و قوسها ميان صادق خرازي و ديگر اصلاحطلبان باعث شد كه برخي چهرههاي شاخص اين جريان براي حفظ آبروي اصلاحات به اين مسئله ورود كنند و بكوشند با شگردهاي خاص خود اين مسئله را فيصله دهند كه شگردي كه سرانجامش به حذف خرازي انجاميد. در همين ارتباط گفته ميشود، رئيس دولت اصلاحات كه سمت پدرخواندگي اين جريان را نيز به عهده دارد، تذكرات جدي به صادق خرازي در خصوص عملكردش داده است؛ تذكراتي كه پيشتر نيز در خصوص نامگذاري اين حزب به خرازي ارائه شده و از وي خواسته بود از نامگذاري تشكل خود به عنوان «نسل دوم اصلاحات» بپرهيزد. اگرچه خرازي حاضر به پذيرش اين توصيه پدرخوانده اصلاحطلبان نيز نشد و بارها تحت همين نام گردهمايي تشكيل داد، در سوي ديگر رئيس دولت اصلاحات تذكرات جدي نيز به ليدرهاي تندرو جريان تجديدنظر طلب داده و از آنها خواسته به هيچ وجه به صادق خرازي حمله نكنند. اما واقعيت اين است كه حاشيههاي همين مصاحبه باعث شد رئيس شوراي مركزي حزب نداي ايرانيان پس از جلسه عصر روز شنبه شوراي مركزي اين تشكل سياسي، از سمت خود استعفا و از اين پس به عنوان عضو عادي فعاليت كند. اين در حالي است كه خبرگزاري آريا نيز در روايتي از اين واقعه آورده است: «علت اين رويداد فشاري است كه از سوي تندروهاي اصلاحطلب به برخي رهبران جريان اصلاحطلب براي راضي كردن خرازي جهت استعفا وارد شده است. در همين حال برخي شايعات هم وجود دارد كه در جلسات داخلي ندا در مورد سخنان صادق خرازي مباحث تندي مطرح شده است.»
همچنين اين سايت در ادامه ميآورد: «بنا بر خبرهاي دريافتي فشارها بسيار سنگين بوده و عملاً خرازي را تهديد كرده بودند كه در صورت عدم استعفا حيثيت وي را از بين خواهند برد.»
زندهباد موافق من
اما سرنوشت صادق خرازي كه در نهايت با حذف وي از سمت رياست شوراي مركزي حزب نداي ايرانيان همراه بود، واقعيتهاي مهمي را در خصوص جريان تجديد نظرطلب تداعي ميكند؛ واقعيتهايي كه در آن بر بيمعني بودن شعار آزادي بيان و زنده باد مخالف من در اين جريان صحه ميگذارد و در همين ارتباط جريان اصلاحطلب ثابت كرد نه تنها به اين شعارها پايبند نيست بلكه دچار يك ديكتاتوري حزبي سخت است كه در آن اگر فردي بخواهد كلامي در نقد آنان به زبان بياورد، آن را برنميتابند و با برچسبزني درصدد حذف وي برخواهند آمد؛ اقدامي كه پيشتر نيز در ماجراي الهه راستگو از اعضاي شوراي شهر تهران تكرار شده بود و تجربه تازهاي براي اين جريان نيست. صادق خرازي پيش از اين در گفتوگو با هفتهنامه مثلث در پاسخ به منتقدان ندا گفته بود« تا آخر ميمانم» اما شايد خودش هم فكر نميكرد كه استبداد حزبي او را خيلي زود به استعفا ميكشاند.
منبع : روزنامه جوان
اعلام موجوديت ندا به رياست صادقخرازي كافي بود تا پدرخواندههاي اصلاحات، حضور يك حزب تازه را كه دايره قدرتشان را تنگتر ميكرد، برنتابند و از همين رو بود كه موج حملات به اين حزب نوپا از همان روزهاي نخست اعلام موجوديت آغاز شد؛ حملاتي كه بيشتر متوجه صادق خرازي به عنوان رئيس شوراي مركزي حزب بود. در همين ارتباط روزنامه آرمان وابسته به خانواده آيت الله هاشمي، اولين روزنامهاي بود كه اعضاي مؤسس ندا را «اصلاحطلب بدلي» خواند. اين روزنامه در ادبياتي تند، تهديد كرد كه در صورت ادامه اين روند، اعضاي حاضر در تشكل ندا را همچون برخي پيشينيان، با برچسب «اصلاحطلب بدلي» حذف خواهد كرد. همزمان با اين روزنامه، هفته نامه صدا نيز در گزارشي درباره اين تشكل، صادق خرازي را هدف حملات خود قرار داد و با يادآوري حضور خرازي در ستاد انتخاباتي قاليباف در سال ۹۲، به طور ضمني وي را فردي فرصتطلب خواند كه پس از انتخاب روحاني به رياستجمهوري حتي ليست پيشنهادي وزراي خارجه را نيز به رئيسجمهور ارائه كرده است؛ ليستي كه در ادامه به ادعاي هفته نامه صدا با بياعتنايي حسن روحاني روبهرو شده است.
كش و قوسهاي اصلاحطلبان با ندا
تمامي اينها در حالي بود كه با نزديك شدن روزهاي انتخابات مجلس شوراي اسلامي، حزب نداي ايرانيان تنها حزب سازمان يافته اصلاحطلبي بود كه عملكردي مدون در حوزه انتخابات داشت و در اين مسير فعاليت ميكرد؛ عملكردي كه كدورتهاي جريان اصلاحطلب را نسبت به اين حزب بيش از هر زمان ديگري كرد؛ كدورتهايي كه باعث شد در ادامه صادق خرازي به همجريانيهاي خود كه وجود وي و حزبش را برنميتافتند واكنش نشان دهد و ادبياتي را به كار ببرد كه جنجال تازهاي را عليه اصلاحطلبان به وجود آورد. وي در گفتوگو با هفته نامه مثلث پشت پردهاي از همجريانيهاي سابق خود را افشا كرد كه با واكنش تند آنان مواجه شد. خرازي در اين خصوص گفت: «من اصلاحطلبي كه نمادش خارج از كشور باشد و پول بگيرد را قبول ندارم. اينكه بروند و اتهام بزنند و بد و بيراه بگويند و شانتاژ كنند را قبول ندارم. كساني را يادم است كه در دوراني كه سفير بودم با خارجيها مذاكره ميكردند و به دشمن گرا ميدادند، من آنها را بهعنوان اصلاحطلب قبول ندارم. ليستشان را هم دارم و اگر قرار باشد روزي ارائه دهم، ارائه خواهم داد، منتها به سيستم امنيتي نخواهم داد و اگر بخواهم بدهم به مردم ايران ارائه ميدهم كه بدانند اين آقا در دوره اصلاحات با فلان مقام ارشد اروپايي يا فرانسوي يا فلان مقام ارشد امريكايي پنهاني مذاكره كرده و گرا داده است.»
همين موضوع باعث شد كه تندروهاي جريان تجديد نظر طلب، حملات سازمان يافتهاي را متوجه صادق خرازي كنند. عبدالله رمضانزاده، قائممقام حزب منحله مشاركت و سخنگوي دولت اصلاحات، در صفحه شخصي خود در فيس بوك پيرامون صادق خرازي نوشت: «به نظر شما ليست ديپلماتهاي قاچاقچي نسخ خطي كتابهاي قديمي در جيب كيست؟!» احمد پورنجاتي، اصلاحطلب ديگري است كه در واكنش به صحبتهاي خرازي متني به اصطلاح طنز نوشته و گفته است: اگه گفتي دواي درد او چيست؟ بياد كانديد بشه، آن هم سر ليست!
محمدعلي ابطحي، رئيس دفتر رئيس دولت اصلاحات نيز كه از بعد از حوادث سال ۸۸ كمتر در عرصه اظهارنظرهاي جنجالي حضور مييافت، با شدت به سخنان خرازي واكنش نشان داده و در صفحه فيسبوك خود در اينباره نوشته است: صادق خرازي در ادامه حرفهاي شيرين! و متناقضش گفته كه ليست اصلاحطلباني كه به دشمنگرا ميدادند را در جيبش دارد. از اين شيرين زدنها قبلاً هم در گفتههايشان بود.
ماجراي استعفا چه بود؟
اما همين كش و قوسها ميان صادق خرازي و ديگر اصلاحطلبان باعث شد كه برخي چهرههاي شاخص اين جريان براي حفظ آبروي اصلاحات به اين مسئله ورود كنند و بكوشند با شگردهاي خاص خود اين مسئله را فيصله دهند كه شگردي كه سرانجامش به حذف خرازي انجاميد. در همين ارتباط گفته ميشود، رئيس دولت اصلاحات كه سمت پدرخواندگي اين جريان را نيز به عهده دارد، تذكرات جدي به صادق خرازي در خصوص عملكردش داده است؛ تذكراتي كه پيشتر نيز در خصوص نامگذاري اين حزب به خرازي ارائه شده و از وي خواسته بود از نامگذاري تشكل خود به عنوان «نسل دوم اصلاحات» بپرهيزد. اگرچه خرازي حاضر به پذيرش اين توصيه پدرخوانده اصلاحطلبان نيز نشد و بارها تحت همين نام گردهمايي تشكيل داد، در سوي ديگر رئيس دولت اصلاحات تذكرات جدي نيز به ليدرهاي تندرو جريان تجديدنظر طلب داده و از آنها خواسته به هيچ وجه به صادق خرازي حمله نكنند. اما واقعيت اين است كه حاشيههاي همين مصاحبه باعث شد رئيس شوراي مركزي حزب نداي ايرانيان پس از جلسه عصر روز شنبه شوراي مركزي اين تشكل سياسي، از سمت خود استعفا و از اين پس به عنوان عضو عادي فعاليت كند. اين در حالي است كه خبرگزاري آريا نيز در روايتي از اين واقعه آورده است: «علت اين رويداد فشاري است كه از سوي تندروهاي اصلاحطلب به برخي رهبران جريان اصلاحطلب براي راضي كردن خرازي جهت استعفا وارد شده است. در همين حال برخي شايعات هم وجود دارد كه در جلسات داخلي ندا در مورد سخنان صادق خرازي مباحث تندي مطرح شده است.»
همچنين اين سايت در ادامه ميآورد: «بنا بر خبرهاي دريافتي فشارها بسيار سنگين بوده و عملاً خرازي را تهديد كرده بودند كه در صورت عدم استعفا حيثيت وي را از بين خواهند برد.»
زندهباد موافق من
اما سرنوشت صادق خرازي كه در نهايت با حذف وي از سمت رياست شوراي مركزي حزب نداي ايرانيان همراه بود، واقعيتهاي مهمي را در خصوص جريان تجديد نظرطلب تداعي ميكند؛ واقعيتهايي كه در آن بر بيمعني بودن شعار آزادي بيان و زنده باد مخالف من در اين جريان صحه ميگذارد و در همين ارتباط جريان اصلاحطلب ثابت كرد نه تنها به اين شعارها پايبند نيست بلكه دچار يك ديكتاتوري حزبي سخت است كه در آن اگر فردي بخواهد كلامي در نقد آنان به زبان بياورد، آن را برنميتابند و با برچسبزني درصدد حذف وي برخواهند آمد؛ اقدامي كه پيشتر نيز در ماجراي الهه راستگو از اعضاي شوراي شهر تهران تكرار شده بود و تجربه تازهاي براي اين جريان نيست. صادق خرازي پيش از اين در گفتوگو با هفتهنامه مثلث در پاسخ به منتقدان ندا گفته بود« تا آخر ميمانم» اما شايد خودش هم فكر نميكرد كه استبداد حزبي او را خيلي زود به استعفا ميكشاند.
منبع : روزنامه جوان