به گزارش مشرق، روزنامه جام جم در یادداشت دوم خود با عنوان «اقتدار در جنگ نرم حمایت میخواهد» نوشت:
صدا و سیما بهعنوان رسانه ملی و تاثیرگذار کشور گرچه مدام کوشیده است براساس منافع ملی تولید محتوا کند، آن هم در شرایطی که با افزایش شبکههای ماهواره و توسعه شبکههای مجازی هر فردی خود یک رسانه محسوب شده و میتواند در لحظه پیامهای مورد نظر خود را انتشار دهد، اما باز هم عدهای گویا میخواهند نسخه گذشته را برای رسانه ملی بنویسند، آن هم با کوهی از انتظار که اگر یک مورد را نیز خلاف میل خود ببینند، معترض میشوند که چرا چنین است و چنان.
رسانه ملی در شرایطی امروز در خطمقدم مبارزه با دسیسههای خبری دنیای استکبار قرار دارد که در این جنگ نابرابر مجبور است با تمام کم و کسریها مقابله کرده و خم به ابرو نیاورد. آن هم در شرایطی که بهدنبال مشکلات مالی، مسئولان ارشد رسانه ملی با اتخاذ راهبردهای لازم مدیریتی، معینی چابکسازی سازمانی را به جهت نیروی انسانی مورد توجه قرار داده و در عین حال با پرهیز از ریخت وپاشهای معمول، نوعی ریاضت اقتصادی را در سر لوحه برنامههای خود قرار دادهاند.
حذف 700 عنوان مدیریتی و کوچکسازی مجموعهها در جهت پاسخگویی به نیازهای موجود و... همه و همه در این جهت مورد توجه قرار گرفته که رسانه ملی همچنان استوار و محکم به وظایف و رسالتهای خویش عمل کند . اما باز هم توجه به این برنامه ها، عاملی نمیشود که ضرورت حمایت از رسانه ملی از نظر پنهان مانده و به آن بیتوجهی شود.
نظر به اینکه «رسانه» به مفهوم عام یکی از مولفههای قدرت ملی و دفاعی هر کشوری به حساب میآید به طریق اولی و خاص رسانه ملی در ایران اسلامی جایگاه خاص خود را دارد، بویژه از این حیث که سازمان صدا و سیما پیشقراول جنگ نرم و مقابله با دسیسههای دنیای استکبار به حساب میآید.
به سخن دیگر اگر نقش تحولآفرین رسانه ملی را بهلحاظ آموزشی و پرورشی در موضوعاتی چون وحدت و همدلی ملی، اقتصاد مقاومتی، ترویج سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی، مقابله با تهاجم فرهنگی دنیای استکبار و... در نظر بگیریم، نهتنها از حمایتهای ویژه از رسانه ملی دریغ نمیورزیم، بلکه زمینهای را فراهم میآوریم تا مدیران ارشد سازمان رسانه ملی بدون دغدغه مالی، به تولید محتوا و غنیسازی برنامهها در شبکههای مختلف ملی و استانی همت گمارند.
بدیهی است وقتی به گفته یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی بودجه فعلی فرهنگی شهرداری تهران دو برابر بودجه صدا و سیماست و ارقام کلانی در سطح کشور به اسم فرهنگ هزینه میشود
خیلی خندهدار است که بودجه صدا و سیما برای در سال جاری کمتر از 1000میلیارد تومان تعریف شده است. بیشک اگر رسانه ملی را، ملی ببینیم نه جناحی و گروهی، هیچ موقع به خود اجازه نخواهیم داد که آن را در بند محدودیتهای بودجهای اسیر کنیم، آن هم در شرایطی که امروز جنگ نرم دشمن با بهرهگیری از دهها شبکه ماهوارهای فارسی زبان، زندگی و باورهای ایرانیان را نشانه رفته است. طبیعتا صدا و سیما در این نبرد رسانهای باید صد چندان بکوشد تا با دفع دسیسههای فرهنگی دنیای استکبار، تولیداتی پاک را به خانههای مردم ببرد که قطعا چنین رویکردی با چالشهای مالی و بودجهای موجود، خود را در تنگنا میبیند و از این منظر انتظار میرود دولت محترم حمایتهای مالی لازم را از رسانه ملی انجام دهد.
حجتاله اکبرآبادی
صدا و سیما بهعنوان رسانه ملی و تاثیرگذار کشور گرچه مدام کوشیده است براساس منافع ملی تولید محتوا کند، آن هم در شرایطی که با افزایش شبکههای ماهواره و توسعه شبکههای مجازی هر فردی خود یک رسانه محسوب شده و میتواند در لحظه پیامهای مورد نظر خود را انتشار دهد، اما باز هم عدهای گویا میخواهند نسخه گذشته را برای رسانه ملی بنویسند، آن هم با کوهی از انتظار که اگر یک مورد را نیز خلاف میل خود ببینند، معترض میشوند که چرا چنین است و چنان.
رسانه ملی در شرایطی امروز در خطمقدم مبارزه با دسیسههای خبری دنیای استکبار قرار دارد که در این جنگ نابرابر مجبور است با تمام کم و کسریها مقابله کرده و خم به ابرو نیاورد. آن هم در شرایطی که بهدنبال مشکلات مالی، مسئولان ارشد رسانه ملی با اتخاذ راهبردهای لازم مدیریتی، معینی چابکسازی سازمانی را به جهت نیروی انسانی مورد توجه قرار داده و در عین حال با پرهیز از ریخت وپاشهای معمول، نوعی ریاضت اقتصادی را در سر لوحه برنامههای خود قرار دادهاند.
حذف 700 عنوان مدیریتی و کوچکسازی مجموعهها در جهت پاسخگویی به نیازهای موجود و... همه و همه در این جهت مورد توجه قرار گرفته که رسانه ملی همچنان استوار و محکم به وظایف و رسالتهای خویش عمل کند . اما باز هم توجه به این برنامه ها، عاملی نمیشود که ضرورت حمایت از رسانه ملی از نظر پنهان مانده و به آن بیتوجهی شود.
نظر به اینکه «رسانه» به مفهوم عام یکی از مولفههای قدرت ملی و دفاعی هر کشوری به حساب میآید به طریق اولی و خاص رسانه ملی در ایران اسلامی جایگاه خاص خود را دارد، بویژه از این حیث که سازمان صدا و سیما پیشقراول جنگ نرم و مقابله با دسیسههای دنیای استکبار به حساب میآید.
به سخن دیگر اگر نقش تحولآفرین رسانه ملی را بهلحاظ آموزشی و پرورشی در موضوعاتی چون وحدت و همدلی ملی، اقتصاد مقاومتی، ترویج سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی، مقابله با تهاجم فرهنگی دنیای استکبار و... در نظر بگیریم، نهتنها از حمایتهای ویژه از رسانه ملی دریغ نمیورزیم، بلکه زمینهای را فراهم میآوریم تا مدیران ارشد سازمان رسانه ملی بدون دغدغه مالی، به تولید محتوا و غنیسازی برنامهها در شبکههای مختلف ملی و استانی همت گمارند.
بدیهی است وقتی به گفته یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی بودجه فعلی فرهنگی شهرداری تهران دو برابر بودجه صدا و سیماست و ارقام کلانی در سطح کشور به اسم فرهنگ هزینه میشود
خیلی خندهدار است که بودجه صدا و سیما برای در سال جاری کمتر از 1000میلیارد تومان تعریف شده است. بیشک اگر رسانه ملی را، ملی ببینیم نه جناحی و گروهی، هیچ موقع به خود اجازه نخواهیم داد که آن را در بند محدودیتهای بودجهای اسیر کنیم، آن هم در شرایطی که امروز جنگ نرم دشمن با بهرهگیری از دهها شبکه ماهوارهای فارسی زبان، زندگی و باورهای ایرانیان را نشانه رفته است. طبیعتا صدا و سیما در این نبرد رسانهای باید صد چندان بکوشد تا با دفع دسیسههای فرهنگی دنیای استکبار، تولیداتی پاک را به خانههای مردم ببرد که قطعا چنین رویکردی با چالشهای مالی و بودجهای موجود، خود را در تنگنا میبیند و از این منظر انتظار میرود دولت محترم حمایتهای مالی لازم را از رسانه ملی انجام دهد.
حجتاله اکبرآبادی