وی میگوید:بنا به توصیه امام خمینی (ره) درباره خوش رفتاری با اسرای جنگی که آنها را میهمان ایران خواندند، اردوگاههای اسرا ضمن خوش رفتاری با آنان باعث شدند حدود 15 درصد از مجموع اسرا حاضر به بازگشت به کشور خود نشوند و در این میان تعداد 7500 نفرشان رسما با صلیب سرخ جهانی مصاحبه کرده و درخواست کتبی برای ماندن در ایران را کردند.در حالی که حتی یک اسیر ایرانی در ارودگاهای عراقی تقاضای پناهندگی نکرد. سر لشکر «حسین لشگری» اولین خلبان ارتش جمهوری اسلامی، 18سال اسیر عراقیها بود و در تمام این مدت به نظام ، انقلاب و رهبری وفادار بود که پس از آزادی بر اثر جراحتهای اسارت، به درجه رفیع شهادت شهید نائل شد.
اسرای ایرانی در 15 اردوگاه وحشتناک از جمله سلولهای وزارت دفاع، ابوغریب بغداد و اردوگاههای ثبت نام نشده زندانی بودند. در یکی از مراکز خشن نگهداری اسرا در عراق، 15 نفر از آزادگان جنگ تحمیلی، قطع نخاع شدند که سه نفر از این آزادهها از استان کرمان بودند.
«معصومه آباد»، «فاطمه ناهیدی»، «شمسی بهرامی» و «حلیمه آزموده» از زنانی بودند که 40 ماه در اسارت عراقیها بسر بردند. بیش از 80 نفر از ایرانیان، بالای 10 سال اسیر عراقیها بودند و این موضوع جای بسی تأمل دارد که آنها چگونه توانستند تحمل کنند؟ و تنها اعتقادات و باورهای ایمانی، قرآن، نماز، عبادت، بینش دینی و رهبری دینی حضرت امام باعث تحمل مرارتهای دوران اسارت شد.
استان کرمان دارای هزار و 484 نفر آزاده بود که حدود 118 نفرشان شهید شدند و شخصیتهایی مانند «محمد شهسواری»، «امیر هوشنگ شاهپسندی» و «مرتضی افتتاحی» از جمله اسرای استان کرمان بودند .
باید شهید امیر حسین شاهپسندی که در سن 16 سالگی به اسارت در آمده بود یاد کنیم. او سه ساعت و نیم شکنجه شد. هزار کابل کف پاهایش به همراه اتوی داغ زده و کشیده شده بود که در نهایت یکی از پاهایش کاملا سوخت و مدتها گوشت اضافه میآورد. شاهپسندی 6 ماه نمیتوانست روی پای خود راه برود در هنگام برش گوشت اضافه میگفت چیدن این گوشتها از شکنجهها برایم بدتر است. همچنین مقاومتش به حدی بود که افسر عراقی وی را «فوق بشر» خطاب میکرد.
شهیدان کسانی بودند که صبر را خسته و دشمنان را با اسارت خود اسیر کرده بودند و عزت و آبروی امروز ناشی از مقاومتها و مجاهدات شهدا است.