به گزارش مشرق، خیلی وقت ها هست که رفتارهای ما هیچ منطق و ضابطه ای ندارد، مثل بعضی شادی کردن هایمان، که وقتی دلیلی ندارد اسمش را می گذاریم "الکی خوش" این الکی خوش بودن یعنی چه؟
آیا درست است وقتی ما الکی خوشیم صدای موزیک ماشینمان را به گوش همه شهر برسانیم، صدای قهقه هایمان اطرافیان را آزار بدهد؟!
قرآن به این ها می گوید مراقب باشید که خداوند شما را دوست ندارد، شادی هم باید چهار چوب و قاعده ای برای خودش داشته باشد. این شادی ها را خداوند دوست ندارد.
در قرآن داریم که " لَا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْفَرِحِینَ "؛ سرمست نباش زیرا خدا، سرمستان را دوست ندارد." (قصص،76)
خب این چه شادی ای است که خداوند دوستش ندارد.
این فرحین کسانی هستند که بدمستی می کنند، یعنی در شادی خود به آن توازن بی اعتنا هستند، جایی شادی می کنند که جای شادی نیست.
آن قدر شادی می کنند که از آن نقطه اعتدال خارج شوند، یک شوخی را آنقدر ادامه می دهند که کسی یا گروهی یا قومی را برنجانند اما به رنجیدن آن فرد یا گروه یا قوم توجه نمی کنند."
قرآن صراحتاً می فرماید: "وَأَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَأَبْكَى: و اوست که می خنداند و می گریاند." (نجم،43)
خدایی که هم زندگی را آفریده است و هم مرگ را، هم خنده را خلق می کند و هم گریه را. هم درد را، هم درمان را، هم بیماری و هم شفا، هم فقر و هم غنا را.
ما وقتی به مجموعه این پدیده ها در قرآن، ادعیه و ادبیات دینی مان نگاه می کنیم، می بینیم همه این پدیده ها منتسب به پروردگار است، در این میان شادی و غم دو عنصر حیاتی و اساسی هستند که در نرم افزار هستی و در هندسه عالم لحاظ شده است. پس این ها با هم جفت آفریده شده اند و این طور نیست که بعضی ها گمان می کنند هستی فقط شادی است لذا باید بخندیم و وجود عنصر مهمی به نام غم را انکار کنیم.
البته در این میان ژست های روشنفکر مأبانه هم هست که در چرخه حرف ها و موضع ها تکرار می شود.
این که مثلاً "ما برای شادی و شادمانی آفریده شده ایم"، ظاهر فریبنده ای دارد، اما لازمه این نوع نگاه به زندگی، نوعی اباحه گری و بی مسئولیتی و صوفی گری و خروج از حد اعتدال و تعادلی است که در قرآن آمده است.
این"فرحین" چه کسانی هستند؟
همان طور که قبلاً اشاره کردیم، این فرحین کسانی هستند که بد مستی می کنند، یعنی در شادی خود به آن توازن بی اعتنا هستند.
از همین روست که خداوند در ادامه همین آیه می فرماید: "وَابْتَغِ فِیمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنسَ نَصِیبَكَ مِنَ الدُّنْیَا وَأَحْسِن كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَیْكَ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِی الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ: در آنچه خدایت ارزانى داشته، سراى آخرت را بجوى و بهره خویش را از دنیا فراموش مكن و همچنان كه خدا به تو نیكى كرده نیكى كن و در زمین از پى فساد مرو كه خدا فساد كنندگان را دوست ندارد."(قصص، 77)
این عبارت ها خطاب قوم قارون به اوست که می گفتند: بد مستی نکن! خدا آدم های بد مست را دوست ندارد و به آنچه خداوند به تو داده، سرای آخرت را بجوی و بهره ات را از دنیا فراموش نکن اما همان طور که خداوند به تو احسان کرده، تو هم از محسنین و احسان کنندگان باش.
پس شادی خوب و تأیید شده کدام است؟
پرسش مهمی است. کسی که می خواهد متعادل زندگی کند، خواه ناخواه باید به این پرسش جواب دهد که: جنس شادی حقیقی چیست و چگونه می توان به این شادی دست یافت؟
در قرآن تعبیر زیبایی داریم: "لِكَیْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ كُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ: تا بر آنچه از دستتان مىرود اندوهگین نباشید و بدانچه به دستتان مىآید شادمانى نكنید و خدا هیچ متكبر خود ستایندهاى را دوست ندارد."(حدید، 23)
پیام وحی به آدمیان این است که در برابر موج هایی که از طرف دنیا به شما می رسد، حالا این موج ها چه موافق میل و ذائقه و تمایلات شما باشد چه برخلاف آن، نه خیلی ذوق زده شوید - به تعبیر عامه جوری نشود که از شادی در پوستتان نگنجید و اختیار از کف بدهید - و نه این که چنان غمگین و افسرده که نتوانید آن واقعه و مصیبت را تاب بیاورید و قالب تهی کنید.
دقت کنید که پیام قرآن چیست؟
اگر می خواهید آن آرامش درونی را که پایه شادی حقیقی است تجربه کنید، باید ریشه هایتان محکم باشد وگرنه مثل تخته پاره ای، بازیچه موج های موافق و مخالف خواهید بود.
من وقتی حس کنم که پشت همه حوادث عالم حکمتی نهفته است، راحت تر آن واقعه ها را می پذیرم و آن آرامش درونی، بیشتر تأمین می شود.
قرآن می فرماید: این ها همه در کتاب الهی نوشته شده است، یعنی هر آنچه از ریز و درشت حوادث در گذشته و حال و آینده در عالم روی می دهد، پیش بینی شده و علم الهی نسبت به آن حوادث و رویدادها اشراف دارد، یعنی این ها جزو مقدرات و تقدیر الهی است.
آیا درست است وقتی ما الکی خوشیم صدای موزیک ماشینمان را به گوش همه شهر برسانیم، صدای قهقه هایمان اطرافیان را آزار بدهد؟!
قرآن به این ها می گوید مراقب باشید که خداوند شما را دوست ندارد، شادی هم باید چهار چوب و قاعده ای برای خودش داشته باشد. این شادی ها را خداوند دوست ندارد.
در قرآن داریم که " لَا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْفَرِحِینَ "؛ سرمست نباش زیرا خدا، سرمستان را دوست ندارد." (قصص،76)
خب این چه شادی ای است که خداوند دوستش ندارد.
این فرحین کسانی هستند که بدمستی می کنند، یعنی در شادی خود به آن توازن بی اعتنا هستند، جایی شادی می کنند که جای شادی نیست.
آن قدر شادی می کنند که از آن نقطه اعتدال خارج شوند، یک شوخی را آنقدر ادامه می دهند که کسی یا گروهی یا قومی را برنجانند اما به رنجیدن آن فرد یا گروه یا قوم توجه نمی کنند."
قرآن صراحتاً می فرماید: "وَأَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَأَبْكَى: و اوست که می خنداند و می گریاند." (نجم،43)
خدایی که هم زندگی را آفریده است و هم مرگ را، هم خنده را خلق می کند و هم گریه را. هم درد را، هم درمان را، هم بیماری و هم شفا، هم فقر و هم غنا را.
ما وقتی به مجموعه این پدیده ها در قرآن، ادعیه و ادبیات دینی مان نگاه می کنیم، می بینیم همه این پدیده ها منتسب به پروردگار است، در این میان شادی و غم دو عنصر حیاتی و اساسی هستند که در نرم افزار هستی و در هندسه عالم لحاظ شده است. پس این ها با هم جفت آفریده شده اند و این طور نیست که بعضی ها گمان می کنند هستی فقط شادی است لذا باید بخندیم و وجود عنصر مهمی به نام غم را انکار کنیم.
البته در این میان ژست های روشنفکر مأبانه هم هست که در چرخه حرف ها و موضع ها تکرار می شود.
این که مثلاً "ما برای شادی و شادمانی آفریده شده ایم"، ظاهر فریبنده ای دارد، اما لازمه این نوع نگاه به زندگی، نوعی اباحه گری و بی مسئولیتی و صوفی گری و خروج از حد اعتدال و تعادلی است که در قرآن آمده است.
این"فرحین" چه کسانی هستند؟
همان طور که قبلاً اشاره کردیم، این فرحین کسانی هستند که بد مستی می کنند، یعنی در شادی خود به آن توازن بی اعتنا هستند.
از همین روست که خداوند در ادامه همین آیه می فرماید: "وَابْتَغِ فِیمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنسَ نَصِیبَكَ مِنَ الدُّنْیَا وَأَحْسِن كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَیْكَ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِی الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ: در آنچه خدایت ارزانى داشته، سراى آخرت را بجوى و بهره خویش را از دنیا فراموش مكن و همچنان كه خدا به تو نیكى كرده نیكى كن و در زمین از پى فساد مرو كه خدا فساد كنندگان را دوست ندارد."(قصص، 77)
این عبارت ها خطاب قوم قارون به اوست که می گفتند: بد مستی نکن! خدا آدم های بد مست را دوست ندارد و به آنچه خداوند به تو داده، سرای آخرت را بجوی و بهره ات را از دنیا فراموش نکن اما همان طور که خداوند به تو احسان کرده، تو هم از محسنین و احسان کنندگان باش.
پس شادی خوب و تأیید شده کدام است؟
پرسش مهمی است. کسی که می خواهد متعادل زندگی کند، خواه ناخواه باید به این پرسش جواب دهد که: جنس شادی حقیقی چیست و چگونه می توان به این شادی دست یافت؟
در قرآن تعبیر زیبایی داریم: "لِكَیْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ كُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ: تا بر آنچه از دستتان مىرود اندوهگین نباشید و بدانچه به دستتان مىآید شادمانى نكنید و خدا هیچ متكبر خود ستایندهاى را دوست ندارد."(حدید، 23)
پیام وحی به آدمیان این است که در برابر موج هایی که از طرف دنیا به شما می رسد، حالا این موج ها چه موافق میل و ذائقه و تمایلات شما باشد چه برخلاف آن، نه خیلی ذوق زده شوید - به تعبیر عامه جوری نشود که از شادی در پوستتان نگنجید و اختیار از کف بدهید - و نه این که چنان غمگین و افسرده که نتوانید آن واقعه و مصیبت را تاب بیاورید و قالب تهی کنید.
دقت کنید که پیام قرآن چیست؟
اگر می خواهید آن آرامش درونی را که پایه شادی حقیقی است تجربه کنید، باید ریشه هایتان محکم باشد وگرنه مثل تخته پاره ای، بازیچه موج های موافق و مخالف خواهید بود.
من وقتی حس کنم که پشت همه حوادث عالم حکمتی نهفته است، راحت تر آن واقعه ها را می پذیرم و آن آرامش درونی، بیشتر تأمین می شود.
قرآن می فرماید: این ها همه در کتاب الهی نوشته شده است، یعنی هر آنچه از ریز و درشت حوادث در گذشته و حال و آینده در عالم روی می دهد، پیش بینی شده و علم الهی نسبت به آن حوادث و رویدادها اشراف دارد، یعنی این ها جزو مقدرات و تقدیر الهی است.