کد خبر 485773
تاریخ انتشار: ۳ آبان ۱۳۹۴ - ۰۹:۱۲

«مطالبه‌ فعال» موارد یادشده در این ابلاغ، اختلاف‌‌نظرها را به وحدت و امید در جبهه انقلاب مبدل کرده و این جبهه را بانشاط در حالت پویا و پیشرو قرار داده است.

 به گزارش مشرق، رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی)، در نامه‌ای به رئیس‌جمهور، اجرای برجام را مشروط و منوط به 28 بند کردند که شامل بندهای ۱۰گانه‌ی مربوط به مصوبه شورای عالی امنیت ملی، بندهای ۹گانه‌ی مصوبه مجلس شورای اسلامی و سرانجام بندهای نه‌گانه‌ی در ابلاغ معظم‌له به رئیس‌جمهور است. نامه‌ی مهم رهبر انقلاب در خصوص اجرای برجام حامل پیام‌های راهبردی و حاوی نکات اساسی است که باید با اهتمام بسیار «تبیین» و «مطالبه گری» شود.

هرچند تبیین و فهم همه دستاوردهای این نامه مجال موسعی را می طلبد، اما در این یادداشت کوشیده خواهد شد در بضاعت موجود به تبیین 4 رهاورد این نامه و نیز مسئولیت و رسالت جبهه مومن انقلاب اسلامی در برابر این نامه پرداخته شود.

رهاورد نخست: برطرف سازی و پوشش خلأهای باقی‌مانده در برجام

این نامه به برخی ابهامات و خلأهای موجود در برجام اشاره دارند که از یک‌سو به زیان منافع ملی و مصالح عالیه‌ی نظام بوده و از سوی دیگر علیرغم اقدامات شورای امنیت ملی و نمایندگان مجلس همچنان در برجام باقی‌مانده بوده است:

1- وجود ابهام در چگونگی لغو تحریم‌ها و عدم اخذ تضمین کتبی از طرف‌های آمریکایی و اروپایی

2- عدم وجود اقدام مناسب و متقابل برای مقابله و ممانعت از افزوده شدن تحریم

3- عدم تضمین کافی برای نوسازی اراک با حفظ هویت آب‌سنگین

4- عدم تضمین مناسب و مطمئن در موضوع معامله‌ی اورانیوم با دولت‌های خارجی

5- عدم تعیین تکلیف در چگونگی ابهام‌زدایی از سند برجام

6- فقدان سازوکار هوشمند و قوی برای رصد و پیشرفت کار و ممانعت از نقض عهد، تخلفات و فریب‌کاری طرف‌های مقابل

7- نامشخص بودن اجرای تحقیق و توسعه در دوره‌ی 8 سال و 15 سال در موضوع غنی‌سازی و رسیدن به 190 هزار سو

بنابراین ابلاغ رهبر انقلاب ناظر بر پوشش خلأهای باقی‌مانده در متن برجام برای حفظ منافع ملی و رعایت مصالح عالی نظام است.

رهاورد دوم: مقابله با ریل‌گذاری طرف‌های آمریکایی و اروپایی برای تسری مدل برجام به سایر موضوعات از طریق معادله‌ی تحریم

طرف‌های مقابل برای مهار و تغییر رفتار جمهوری اسلامی در محیط منطقه‌ای و داخلی سعی داشتند در پسابرجام همانند معادله‌ی تحریم-موضوع هسته‌ای٬ معادلات زیر را شکل دهند

الف - معادله‌ی امنیت ملی (موضوع موشک‌های ایران)- تحریم

ب - اقتدار منطقه‌ای (حمایت از مقاومت)-تحریم

ج - مسائل داخلی (حقوق بشر و انتخابات آزاد) -تحریم

این ریل‌گذاری با استفاده از مکانیسم ماشه در برگشت‌پذیری تحریم‌ها عملاً ایران را در بین چکش و سندان قرار می‌داد تا مجبور به تبعیت از اراده‌ی طرف‌های آمریکایی و اروپایی گردد.

رهبر انقلاب با بیان اینکه عدم لغو همه تحریم‌ها و وضع تحریم‌های جدید نقض برجام است؛ با این ریل‌گذاری و طراحی بسیار خطرناک مقابله نمودند و درعین‌حال در صورت عدم لغو همه تحریم‌ها و وضع تحریم‌های جدید دستور به اقدام متقابل ایران در چهارچوب بند 3 مصوبه مجلس و متوقف‌شدن فعالیت‌های برجام داده‌اند. هوشمندی رهبر انقلاب مانع از اجرای سناریو امریکا در پسابرجام می‌گردد و امنیت ملی، اقتدار منطقه‌ای و منافع ملی را تضمین می‌کند.

لذا در جمع‌بندی رهاورد دوم می‌توان گفت ابلاغیه مهم رهبر انقلاب در خصوص برجام٬ از سهل اندیشی «کدخداپذیران» و گرفتار آمدن آن‌ها در دام اشتباه محاسباتی ممانعت به عمل‌آورده و تلاش‌های مرموزانه «خط نفوذ» را نیز عقیم می‌سازد.

رهاورد سوم: متوازن‌سازی و متعادل‌سازی برجام

یکی از ضعف‌های ساختاری متن برجام عدم توازن بین داده‌ها و ستانده‌ها است. این عدم توازن می‌تواند خسارت‌های بزرگ و جبران‌ناپذیری را به منافع ملی و امنیت ملی وارد سازد.

در چهارچوب متن فعلی برجام، طرف مقابل به اعلام شفاهی تعلیق برخی تحریم‌های آمریکایی و لغو تحریم‌های اروپایی بسنده می‌کند و این در حالی است که طرف ایرانی فهرست بلند بالایی از اقدامات برگشت‌ناپذیر را اجرایی می‌سازد. عدم توازن بین داده‌ها و ستانده‌ها باعث می‌شود ایران پس اقدامات برگشت‌ناپذیر خود با شرایط زیر مواجه شود:

1- رژیم تحریم‌ها علیه ایران همچنان باقی است.

2- موضوع PMD و نظارت‌ها همچنان اتمام نیافته

3- امکان اضافه شدن به تحریم‌ها علیه ایران با سازوکاری آسان‌تر و سریع‌تر وجود دارد.

4- امکان تخلف و نقض عهد و بهانه‌تراشی برای به تأخیر انداختن اقدامات طرف‌های آمریکایی و اروپایی وجود دارد.

رهبر انقلاب در ابلاغ بسیار مهم تمهیداتی اتخاذ کردند تا توازن لازم بین تعهدات طرفین ایجاد گردد. معظم‌له اجرای برجام را منوط به نکات زیر نمودند:

الف- حل پرونده‌ی PMD برای آغاز اقدامات ایران

ب- اعلام کتبی رییس‌جمهور آمریکا و اتحادیه‌ی اروپا برای لغو همه تحریم‌ها

بدین‌ترتیب رهبر انقلاب با هوشمندی و درایت از وارد آمدن خسارت جبران‌ناپذیر به منافع ملی و ایجاد مخاطرات برای امنیت ملی ممانعت به عمل آوردند و راه را برای نقض عهد و فریبکاری طرف‌های مقابل بستند.

رهاورد چهارم: خنثی‌سازی سناریوی «تحقیر ملی» و «تخریب ملی»

به نظر می رسد طرف‌های آمریکایی و اروپایی قصد داشتند سند برجام را به یک بازی پیچیده در دو پلان در پسابرجام تبدیل نمایند.

پلان A: برجام نمادی از تحقیر ملی جمهوری اسلامی در مناسبات بین‌المللی گردد.

پلان B: دستاویزی برای قطب‌بندی نمودن جامعه و تخریب ملی پیرامون موضوعات ملی شود.

رهبر معظم انقلاب با بیان خلأها و ابهامات برجام و ساده‌سازی آن برای فهم عموم جامعه، افکار عمومی و تمام سلیقه‌ها را از یک پیچ تند و خطرناک عبور دادند.

رسالت جبهه مؤمن انقلاب در مقابل نامه رهبری:

ابلاغ بسیار مهم رهبر انقلاب، منفذهای تعبیه‌شده از سوی طرف‌های مقابل در برجام را مسدود می‌سازد و مانع مشق نوشتن «سهل‌اندیشان کدخداپذیر» از روی متن دیکته شده غربی‌ها می‌شود؛ اما بااین‌همه خطر «به میرایی بردن ابلاغ» منتفی نمی‌گردد. این خطر هنگامی بیشتر نمایان می‌شود که به موارد زیر توجه داشته باشیم:

1- دستپاچگی در اعلام مواضع نسبت به ابلاغ رهبر انقلاب و ساده انگاشتن و تلاش برای ساده نشان دادن ضعف‌های بزرگ برجام

2- تضمین دادن از جانب طرف‌های مقابل به‌جای تضمین گرفتن از جانب آنان

3- نگاه به سوابق برخی آقایان در «مجمع به‌اصطلاح عقلا» برای میرایی راهبرد «جنگ جنگ تا پیروزی» در زمان حضرت امام (ره)

نکته مهمی که باید ذکر شود، آن است که تأمین منافع ملی و احقاق حقوق و مصالح عالیه ملی، نیازمند دیپلماسی عزت‌مندانه و توأم با اقتدار در مناسبات بین‌المللی است و از سویی ناتوانی دستگاه دیپلماسی در اخذ ویزا، آن‌هم با گذشت سی روز از «فاجعه غمبار منا» برای تعیین تکلیف حجاج مفقود و تکیه بر واسطه‌گری سیاسی و دیپلماتیک «خطر میرایی» را پررنگ‌تر می‌کند. لذا برای مقابله با این خطر می‌بایست اجرای دقیق و جزءبه‌جزء این ابلاغ را مطالبه و از مجاری ذی‌صلاح پیگیری نمود؛ و در چارچوب «گفتمان عزت و پیشرفت» به نقش‌آفرینی پرداخت.

اکنون به‌نظر می‌رسد مهم‌ترین رسالت و مسئولیت جبهه مؤمن انقلاب مطالبه گری دقیق و جزءبه‌جزء این ابلاغیه است. «مطالبه‌ی فعال» موارد یادشده در این ابلاغ اختلاف‌نظرها را به وحدت و امید در جبهه انقلاب مبدل ساخته و این جبهه را بانشاط در حالت پویا و پیشرو قرار داده است. موقعیت‌شناسی، تشخیص‌های هوشمندانه و به هنگام رهبری یک‌بار دیگر اثبات کرد که جایگاه ولایت و رهبری مظهر تامه «عزت ملی» و «انسجام و وحدت ملی» است که حرکت در چارچوب نقشه راه ترسیمی از سوی معظم‌له متضمن امنیت ملی و مصالح عالیه کشور خواهد بود.

دکتر رضا سراج

عضو هیئت‌علمی دانشگاه و کارشناس‌ارشد مسائل راهبردی

منبع: فارس