دو جوان مهاجر تحت تعقیب پلیس قرار می‌گیرند و حین فرار بر اثر برق‌گرفتگی کشته می‌شوند. سه هفته تظاهرات در سراسر فرانسه و کشورهای دیگر شکل می‌گیرد. دولت مجبور به اعلام وضعیت فوق‌العاده شد. در این مدت، حدود 10 هزار خودرو به آتش کشیده شد، حدود 300 ساختمان به صورت کامل یا جزئی تخریب شد، دو پلیس کشته و مجروح شدند و شش هزار معترض هم دستگیر شدند.

گروه بین‌الملل مشرق- باز هم تظاهرات، برای گرفتن ساده‌ترین حق شهروندی. فرانس24 گزارش داد روز یکشنبه هفته جاری، هزاران شهروند فرانسوی در «تظاهرات کرامت» شرکت کردند. هدف از این حرکت مردمی در پاریس، اعتراض به برخوردهای غیرانسانی پلیس فرانسه با مهاجران و فقرا بود که به بهانه سالگرد رخداد 27 اکتبر 2005 میلادی برگزار شد. در آن سال، دو جوان تحت تعقیب پلیس فرانسه بر اثر برق‌گرفتگی خشک شدند. در آن منطقه، جمعیت قابل‌ملاحظه‌ای از مهاجران زندگی می‌کنند.

آن اتفاق منجر به حدود سه هفته تظاهرات در سراسر فرانسه و حتی کشورهای دیگر شد. دولت مجبور به اعلام وضعیت فوق‌العاده شد و تا 17 نوامبر، آرامش نسبی به خیابان‌ها بازگشت. در این مدت، حدود 10 هزار خودرو به آتش کشیده شد، حدود 300 ساختمان به صورت کامل یا جزئی تخریب شد، دو پلیس کشته و مجروح شدند و البته 6 هزار معترض هم دستگیر شدند.



حالا در سالگرد آن رخداد، نرخ بالای بیکاری در جوانان و رفتارهای ناجوانمردانه پلیس با بیکاران، فقیران و بی‌خانمان‌ها، دوباره داغ دل پاریسی‌ها را تازه کرده است. بسیاری از شرکت‌کنندگان از مناطق دیگر فرانسه به این شهر آمدند و در محله باربز با بنرهایی که روی آن عباراتی چون «کرامت»، «عدالت»، «اصلاح»، «اتحاد»، «مخالفت با نژادپرستی» و مانند آن نوشته شده بود،‌ خیابان‌ها را پر کردند. این راهپیمایی تا میدان باستیل،‌ یکی از معروف‌ترین میادین پاریس ادامه داشت. فعال آمریکایی حقوق مدنی، "آنجلا داویس" و عمده ‌انجمن‌های فعال علیه نژادپرستی و تبعیض از این تظاهرات حمایت کرده و مردم را به شرکت در آن دعوت نموده بودند.

"اَمل بنتونسی" دبیر یکی از انجمن‌ها در این تظاهرات گفت: «امروز اگر شما رنگ پوست مناسبی نداشته باشید، ممکن است به دست پلیس به قتل برسید.» برادر او در سال 2012 میلادی توسط پلیس فرانسه به همین سرنوشت دچار شد. وی ادامه داد «آنها مردم را در مناطق کارگرنشین تحقیر کرده و متهم می‌کنند.»

شرایط اجتماعی سخت و آزار و تحقیر سیاه‌پوستان، ‌عرب‌ها، کارگران و همچنین قوم Roma (قومی که در مورد ریشه نژادی آنها اختلاف نظر وجود دارد و در بسیاری از کشورهای اروپایی به علاوه ترکیه و روسیه حضور دارند) از جمله موضوعات مطرح در این تظاهرات بود، تحقیری که در زندگی روزمره آنها و معاشرت‌های عادی نیز رخ می‌دهد.

{$sepehr_media_1223176_400_300}

از آنجا که یکی از انجمن‌های حقوق زنان، اولین دعوت‌کننده و مدیر این تجمع بود، زنان در این تظاهرات، نقش ویژه‌ای داشتند. آنها جلودار جمعیتی بودند که فریاد خود را بر سر پلیس فرانسه بلند می‌کردند. سیاه‌پوستان نیز با دردست‌داشتن تصاویر فعالان مشهور در زمینه حقوق سیاهان، رنگ خاصی به راه‌پیمایی داده بودند. گویی این تجمع، نه فقط برای آن دو جوان، که برای حمایت از همه طبقات محروم در هر کجای جهان تشکیل شده بود.


چرا تبعیض نژادی در فرانسه؟

تظاهرات چند روز پیش در پاریس، به نوعی بزرگداشت نخستین راهپیمایی «برای برابری و علیه نژادپرستی» در فرانسه نیز بود که سال 1983 برگزار شد. آن راهپیمایی مسالمت‌آمیز با مدیریت یک کشیش با نام "کریستین دلارمه" و به پیروی از تعالیم مارتین لوترکینگ (فعال حقوق مدنی سیاه‌پوستان در آمریکا) و مهاتما گاندی (رهبر انقلاب هند) برای پایان‌دادن به خشونت‌هایی صورت گرفت که در آن سال به صورت متوالی میان نیروهای پلیس و مهاجران به ویژه در حومه شهر لیون رخ داده بود. آن راهپیمایی 1500 کیلومتری از مارسی در 15 اکتبر توسط 17 نفر شروع شد و در 3 دسامبر با بیش از 100 هزار نفر در پاریس پایان یافت. هیأتی از میان تظاهرات‌کنندگان توسط میتران رئیس‌جمهور وقت به حضور پذیرفته شدند و وعده‌هایی مبنی بر بهبود امور شنیدند.


کریستین دلارمه

کشورهایی مانند ایران، اساساً با وجود مهاجران گسترده و اقلیت‌های نژادی و دینی بسیار متنوع روبرو نیستند، اما بسیاری از کشورهای اروپایی و عربی، سال‌هاست شاهد درخواست‌های اقلیت‌ها برای احترام و حقوق برابر هستند. آیا چنین حق اولیه و آشکاری برای دولت فرانسه قابل فهم نیست؟ چرا مشکلات این گروه حل نمی‌شود؟


بالاگرفتن اعتراضات مردمی به رفتارهای نژادپرستانه پلیس در فرانسه، آمریکا و سرزمین‌های اشغالی، صدای تیم‌های فوتبال را هم درآورد


آنچه موجب تداوم این ناآرامی‌ها در کشورهایی چون فرانسه است، وجود اعتراضاتی از جبهه مقابل یعنی از سوی اکثریت (سفیدپوستان و مسیحیان) نسبت به اقلیت است
یعنی اگر چه سیاه‌پوستان و مهاجران عامل بدبختی خود را تبعیض دولت می‌دانند، سفیدپوستان نیز عامل گسترش بیکاری و کاهش رشد اقتصادی کشور را همین مهاجران می‌دانند که اگر نباشند، مشاغل بیشتری به سفیدپوستان می‌رسد، یعنی کسانی که از نظر تحصیلات و مهارت‌ از عمده مهاجران فقیر، وضعیت بهتری دارند.

وقتی دو سوی این پرونده را با هم ببینیم، دشواری دولت در تصمیم‌سازی پیرامون مهاجران را بهتر درک می‌کنیم. برای درک بهترِ این وضعیت، بد نیست بدانیم بسیاری از فرانسوی‌ها حتی نسبت به سایر شهروندان اروپایی مانند بریتانیایی‌ها هم احساس برتری می‌کنند و خود را حافظ اصیل‌ترین معیارهای تمدن بشری و فرهنگ اروپایی می‌دانند. بر اساس همین افتخار به فرهنگ فرانسوی بود که مهاجران این کشور در ایالت کِبِک کانادا، بالاخره با اعتراضات متوالی موفق به اخذ امتیازات خودمختاری‌طلبانه شدند. در اینجا نمی‌خواهیم در مورد این باورهای فرانسوی‌ها قضاوت کنیم، اما شنیدن این واقعیات ما را در درک بهتر عامل تبعیض علیه سیاه‌پوستانی که نژادشان به برده‌های اروپایی می‌رسد یا مسلمانانی که در میان یکی از متعصب‌ترین مردمان کاتولیک زندگی می‌کنند،‌ کمک می‌‌کند.




تبعیض دینی،‌ عامل تشدیدکننده تبعیض نژادی

وقتی عمده مسلمانان، عرب هستند و عمده یهودیان عبری، طبیعی است تبعیض دینی به تبعیض نژادی گره بخورد. در قرون اخیر، اولین اقلیت دینی که در فرانسه دچار تبعیض شد، یهودیان بودند، و پس از آن از نیمه هزاره دوم میلادی به تدریج درگیری با پروتستان‌ها هم به آن اضافه شد، و حالا نوبت به مسلمانان رسیده است. یهودیان هنوز هم با فشار اجتماعی روبرو هستند. این را نیلز میوزنیک، کمیساریای حقوق بشر در شورای اروپا گفته و به عنوان شاهد، به سه برابر شدن مهاجرت یهودیان فرانسوی به سرزمین‌های اشغالی در سال 2014 در مقایسه با سال 2012 میلادی اشاره کرده است.

آخرین مورد جنجالی در پرونده تبعیض نژادی، به خشم مسلمانان فرانسه از کاریکاتورهای مجله شارلی ابدو در ژانویه سال جاری میلادی برمی‌گردد که در نتیجه آن، بالغ بر 10 نفر در دفتر این مجله به رگبار بسته شدند. در پاسخ به این اقدام، حملاتی نیز به مساجد فرانسه صورت گرفت که البته تلفاتی نداشت. حدود 80% تبعیض‌ها علیه مسلمانان در فرانسه در مورد زنان اِعمال می‌شود.

یکی از اهداف تصویب قانون منع استفاده از نشانه‌های آشکار مذهبی در مدارس (2004 میلادی) و قانون منع پوشاندن صورت در اماکن عمومی (که از 2011 میلادی عملی شد) کاهش تبعیض نژادی بود. شبیه‌ترکردن پوشش دو گروه اصلی که در فرانسه مورد تبعیض واقع می‌شوند (یهودیان و مسلمانان دیگر نمی‌توانستند روسری و برقع و کیپا - یا کلاه کوچکی که یهودیان بر سر می‌گذارند-) به سایر مردم فرانسه هدف این قانون بود، اما واقعاً این تغییر تا چه میزان می‌توانست افکار عمومی را تغییر دهد؟


یکی از اهداف قانون منع استفاده از نمادهای آشکار مذهبی و پوشاندن صورت، کاهش تبعیض نژادی و دینی علیه مسلمانان و یهودیان بود. اما واقعاً تا چه حد در این زمینه مؤثر افتاد؟

رخدادهای این چنینی در طول دهه‌های اخیر موجب شده مبحثی در علوم اجتماعی و سیاسی به عنوان «چندفرهنگی» یا «چندفرهنگ‌گرایی» (multiculturalism) ظهور کند با این پرسش اصلی که دموکراسی حکم می‌کند اقلیت‌ها حق دارند به رسوم و احکام و قواعد اجتماعی خود عمل کنند یا نظر اکثریت در این مورد ملاک قرار گیرد؟

سیاست‌های دولت فرانسه در قبال تبعیض نژادی و دینی

گفته می‌شود که حدود 5% از مردم فرانسه (بالغ بر 3 میلیون نفر) را افراد غیرسفیدپوست تشکیل می‌دهند اما از آنجا که از سال 1978 میلادی، جمع‌آوری هرگونه اطلاعات در مورد نژاد شهروندان فرانسوی بدون مجوز دولتی ممنوع است، نمی توان در این زمینه اظهارنظر قطعی کرد.

دولت فرانسه مدعی است تلاش زیادی برای تقویت وضعیت اجتماعی اقلیت‌های نژادی و قومی انجام داده است اما مردم نظر دیگری دارند، تا جایی که فرماندار حومه شمالی پاریس نیز هشدار داد شرایط اجتماعی برای وقوع یک شورش دستجمعی دیگر علیه نژادپرستی دولت و پلیس فرانسه، مانند ناآرامی‌های سال 2005 میلادی مهیا است.

{$sepehr_media_1223391_400_300}
دانلود

دلیل اصلی آن است که عمده سیاست‌های اِعمالی در این زمینه به ممنوعیت سخن‌گفتن در تریبون‌های عمومی و رسانه‌های جمعی علیه یک گروه نژادی-مذهبی برمی‌گردد، اما در حوزه برابری در دستیابی به اشتغال، مسکن، کالاها و خدمات، با وجود قوانین مصوب 1972 میلادی هنوز کار ویژه‌ای‌ انجام نشده است. سیاست‌های معدودی در طول دهه‌های اخیر بوده است که می‌توانسته تا حدودی مشکل نابرابری اجتماعی سیاه‌پوستان در فرانسه را تعدیل کند (مانند کمک مالی برای تقویت نهادهای آموزشی در مناطق فقیرنشین) اما همین طرح‌های محدود که با عنوان فقر و نه سیاه‌پوستی، قصد داشت کمکی به این اقلیت نژادی کند، با مخالفت سفیدپوستان و حزب جبهه ملی مواجه شد زیرا آن را مخالف قانون 1972 میلادی مبنی بر لزوم خدمت‌رسانی برابر به همه نژادها در نهادهای عمومی و خصوصی دانستند. بنابراین عجیب نیست که وضعیت سیاه‌پوستان تغییر نکند و در افکار عمومی، سیاه‌پوستانی که برای دهه‌ها خود و پدر و مادرشان شهروندی فرانسه را دارند، هنوز به عنوان «مهاجران» و حتی گاهی بدتر، «بردگان» خطاب شوند.



در سال 1990 میلادی قوانین دیگری با عنوان ضدیت با نژادپرستی به تصویب رسید. برای مثال، انکار هولوکاست ممنوع شد، یا احزابی که مرتکب نژادپرستی شوند، تهدید به لغو امکان شرکت در انتخابات شدند. تنها از اواخر دهه 1990 میلادی بود که توجه بیشتری توسط نهادهای دولتی به تبعیض در دسترسی به  اشتغال، مسکن و خدمات صورت گرفت و یک خطی تلفنی برای اعلام شکایات در این حوزه در نظر گرفته شد.

منابع:

http://www.france24.com/en/20151031-thousands-paris-anti-racism-rally-mark-2005-riots
http://www.euronews.com/2012/04/30/who-are-the-roma-people
http://www.english.rfi.fr/france/20151031-thousands-participate-march-against-racism
https://www.rt.com/news/234019-france-racism-jews-muslims/
http://www.brookings.edu/research/articles/2001/05/france-bleich
http://www.nytimes.com/2013/12/03/opinion/french-secularism-on-trial.html