گروه بینالملل مشرق - سفر امروز پوتین به تهران که بلافاصله به دیدار رهبر انقلاب رفت و نزدیک به دو ساعت گفتگوها ادامه داشت، بازتابها و گمانهزنیهای گستردهای در فضای رسانهای در پی داشت. در همین زمینه، با محمد فرهاد کلینی کارشناس ارشد مسائل استراتژیک درباره پیامهای این دیدار کمسابقه و خاص گفتگو کردیم که در ادامه از نظرتان میگذرد:
**به عنوان مقدمه بحث درباره اهمیت سفر روز گذشته رئیس جمهوری روسیه به تهران با توجه به جریان تحولات منطقه از یکسو و تصمیم تمدید شش ماهه تحریمهای روسیه از سوی اتحادیه اروپا و همچنین معطوف به حوزه انرژی، بفرمایید.
بعد از توافق اولیه در حوزه برجام، شاهد شدت گرفتن دیپلماسی در تعامل با ایران هستیم. از طرف دیگر با توجه به تغییر سطح تهدیدات در منطقه، ضرورتها و نیازها برای مشارکت قویتر برای مواجهه با موضوع تروریسم از کیفیت جدیدی برخوردار شده است. این دو عامل باعث شده است تا جدا از بحث حضور آقای پوتین در اجلاس گازی تهران، موضوعات دیگری هم به دستور کار دو کشور اضافه شود. به همین دلیل این سفر جدا از اینکه در چارچوب مناسبات سازمانهای بینالمللی بود، از اهمیت بیشتری هم در مناسبات دو کشور برخوردار شد. همزمان قبل از این سفر شاهد چندین پالس جدی بودیم؛ بحث افزایش و کیفیت روابط نظامی دو کشور بود که به همکاری طرفین در حوزه پدافند هوایی منحصر میشد و همزمان با حضور آقای پوتین ممنوعیت صادرات تجهیزات غنیسازی هستهای به ایران را صادر کرد. از سوی دیگر با توجه به ارادههای هر دو دولت مبنی بر افزایش همکاریهاست، قبل از آن هم شاهد سفر برخی وزرا میان مسکو و تهران بودیم و به نظر میرسد اراده طرفین بر این است که همکاریهای دو کشور را چندین میلیارد افزایش دهند. همکاریهای دو کشور در عرصه فضایی هم اهمیت بیشتری خواهد داشت. با آغاز سال جدید میلادی همکاری دو کشور در این حوزه هم اهمیت بسیار بیشتری پیدا خواهد کرد.
از سوی دیگر با توجه به اینکه گفتگوهای دو کشور در حوزه انرژی چه در بخش تجهیزات و چه در مشارکت در پروژههای انرژی، اقدامات و مذاکرات جدی صورت پذیرفته مانند ذخیرهسازی گاز بین طرفین در جریان است و در بخش تهاتر و سوآپ. در گذشته یک ضعف عمده نظام بانکی بود که در این رابطه هم تدابیری انجام شده است که میتواند ظرفیتبخشی در همکاری دو کشور ایجاد کند.
** ورود آقای پوتین به کشور شکل خاصی به خود گرفت و در این سفر چندان پروتکلهای دیپلماتیک و روال مرسوم را نداشت و ایشان بلافاصله از فرودگاه به دیدار رهبر معظم انقلاب رفتند و هدیه ویژهای هم تقدیم ایشان کردند. آیا این رفتار حامل پیام خاصی بوده یا امری عادی و بدلیل فشرده بودن برنامههای رئیس جمهور روسیه بوده است؟
این ملاقات موضوع جدیدی نبود. اما اینکه در ابتدای سفرشان ابراز علاقه کردند که با رهبر معظم انقلاب ملاقات کنند حامل پیامی برای بعضی رقبای بینالمللی است که جایگاه و اهمیت مذاکرات را میرساند. البته طبیعی است که در بعضی از موضوعات با توجه به شرایط منطقه و سفری که آقای پوتین به کشورهای دیگر در منطقه دارد و متمرکز بر مبارزه با تروریسم است، مهم بود که بتواند آخرین ارزیابیها را در این زمینه در نظر داشته باشد. بهرحال، فرماندهی کل قوای نظامی ایران در حوزه اختیارات مقام معظم رهبری است و دولت جمهوری اسلامی رسالتها و وظایف دیگری را بر عهده دارد. با توجه به همکاریهای نظامی - امنیتی که بین دو کشور بخصوص در ماههای گذشته پدید آمده بود، به نظر میرسد مذاکرات طرفین در این سطح جالب و قابل توجه است، کما اینکه مستحضر هستید همزمان شاهد مواضع برخی از چهرههای نظامی در آمریکا بودیم از جمله موضعی که آقای چاک هیگل وزیر دفاع گرفتند و اظهار علاقه کردند در مورد نحوه همکاری که در مبارزه با تروریسم میتوانند با روسیه و ایران داشته باشند.
** در این دیدار رهبر انقلاب در مورد دامنه نفوذ گروههای تروریستی در آسیای میانه و نسبت به گسترش فعالیتهای مخرب در این منطقه حساس (بویژه برای روسیه) هشدار دادند. ارزیابی شما از این هشدار رهبر انقلاب در دیدار رئیس جمهوری روسیه چیست؟
ارزیابیهای امنیتی از روند و جابجایی بحرانها نزد همه مقامات کشورهای جهان که امروزه با پدیده صهیونیستی-تکفیری روبرو شدند، موضوع بسیار مهمی است و باید بسرعت به روز و به هنگام شود. با توجه به اینکه مدت زمانی که پیشبینی شده بود برای این ملاقات شده بود کمتر از زمانی بود که مذاکرات بطول انجامید و در حدود دو ساعت بود، نشان دهنده این است که محورها و عرصههای مورد تمرکز طرفین موضوعات جدی و با اهمیتی بوده است. در خصوص تحولاتی که در آسیای میانه شاهد هستیم مانند برخی از جابجاییهای نظامی در تاجیکستان بودیم که نیروهای روسیه حفاظت و تأمین امنیت مرزهای تاجیکستان و افغانستان را تغییر دادند و این پیام خوبی برای کشورهای آسیای میانه نیست و در این خصوص جریان داعش هم تلاش میکند تا خودش را فراخاورمیانه تعریف کند. این ردپاها پیش از این هم در افغانستان بوده و جریان داعش میکوشید از افغانستان به عنوان سکوی پرتاب خودش استفاده کند. امروزه اگر داعش در اروپا دست به عملیات میزند نشان میدهد که مواضع درونگرای خودش را برونافکن کرده است و تلاش میکند خودش را تهدیدی جهانی معرفی کند. از این منظر همکاریهای امنیتی دو کشور در گذشته ادامه داشته و باید از دقت بیشتری برخوردار شود و نگاهی که ایران نسبت به تحولات و روندها دارد همواره مورد توجه خیلی از کشورهای درگیر با موضوع بوده است. اگر بخواهیم روان به صحنه نگاه کنیم، جمهوری اسلامی به عنوان کشوری که توان ثباتسازی و مدیریت خوبی را داراست، میتواند محور مهمی از همکاریهای ایران و کشورهای حوزه شانگهای در ابعاد امنیتی هم از اهمیت بیشتری برخوردار شود.
** رهبر انقلاب با اشاره به مذاکرات ایران که صرفا در مسأله هستهای انجام شده و نه در موارد منطقهای، تصریح داشتند که آمریکا «دیپلماسی شرافتمندانه» در مسائل منطقه و جهان برخوردار نیست. این کلیدواژه رهبر انقلاب بطور روشن معطوف به کدام بخش از سیاستها و عملکرد دولت یا مقامات آمریکاست؟
ادبیات رهبر انقلاب بسیار دقیق و براساس یک جمعبندی بزرگ صورت پذیرفته است. آن چیزی که ما از رفتار آمریکا شاهد هستیم، رفتار مجریان سیاست خارجی آمریکا در منطقه الزاما شبیه مواضع واشنگتن از خود بروز میدهد برابر با هم نیست. این مجموعهای از یک نوع بازی است یا داشتن یک نوع استراتژی چند منظوره یا اینکه برخی از نهادها و مسؤولین الزاما برآورد مقامات مرکزی خودشان را نمیپذیرند. این مسأله را ما بارها از زمان دخالت آمریکا در منطقه چه در افغانستان و چه در عراق همواره شاهد بودیم و امروز هم فردی مثل چاک هیگل صریحا اعلام میکند آمریکا استراتژی روشنی ندارد و نیازمند استراتژی سیاسی برای موضوعاتش است. این نکته قابل توجهی است و وقتی از دیپلماسی شرافتمندانه صحبت میشود، تأکید بر این است که میزان صراحت و جدیت در دیپلماسی از اهمیت خاصی برخوردار است. برخی ممکن است دیپلماسی را ابزار فریب و نیرنگ ببینند و برداشت کنند. در حالی که وقتی تلاش میکنیم به سمت جهانی با ثبات و با صلح بیشتر همراه با افزایش نقش مردم در معادلات قدرت و توجه به معنویات اصیل را بطور روزافزون شاهد هستیم، انتظار میرود از دیپلماسی در یک مدار مهمتری استفاده شود و فقط نباید آن را با تعویض لباسها و در حوزه دیپلماسی عمومی نگاه کرد. بلکه دیپلماسی عمق خود را دارد و باید از ادراک قویتری برخوردار باشد. تجربه غربیها از تعامل با ایران در موضوع هستهای یک نمونه است و اگر بتوانند درک خود را افزایش دهند و اعتماد خود را به جمهوری اسلامی بیشتر اثبات کنند میتوان این ظرفیت را دید که بعضی همکاریها افزایش پیدا کند. در حوزه امروز این را شاهد هستیم که اروپا صراحت بهتری را دارد و بیدلیل نیست که امروزه ایران هم با سفر برخی مقامات وزارت خارجه، از جمله سفر آقای عبداللهیان به سوئیس، بلافاصله محور ایران - سوئیس - سوریه برای حل برخی از مشکلات کلید میخورد. اگر جمهوری اسلامی احساس کند کشوری دنبال دیپلماسی شرافتمندانه هست برخورد دیگری خواهد داشت و وقتی این روش را دنبال نکنند پاسخهای ایران متفاوت خواهد بود.
** رهبر انقلاب خطاب به رئیس جمهور روسیه ضمن اشاره به «خنثی شدن سیاست آمریکا توسط روسیه» از نقش این کشور در مسائل منطقهای تقدیر کردند. این معطوف به کدام بخش از سیاستهای روسیه است، آیا صرفا به عملیات نظامی محدود میشود یا مجموعهای از عملکرد مسکو را شامل میشود؟
سیاستهای آمریکا خصوصا در موضوع سوریه نباید بر مبنای تحمیل سیاسی حرکت کند. آن چه بسیار مهم است تلاش همه طرفها برای بسترسازی سیاسی در سوریه و گفتگوی سوری-سوری تقویت شود. اگر جریانی در غرب تلاش کند در این دوره انتقالی و دوره پساداعش در سوریه سیاستهای خود را در این کشور "جاسازی" کند، این مقبول و یک دیپلماسی شرافتمندانه نیست. درباره سوریه خود مردم سوریه باید تصمیم بگیرند. لذا تأکید مقام معظم رهبری براساس نحوه عملکرد برخی متحدین آمریکا در منطقه است که تلاش میکنند سناریوهای جدیدی را برای دوره انتقالی تحمیل کنند. آمریکا باید این شجاعت را داشته باشد تا بتواند سیاستهای جدی خودش را به عنوان محور اصلی تنظیم کند و دنبال بازیهای فرعی نباشد.
** در طرف مقابل، آقای پوتین هم تعابیر کوتاه اما پرمعنایی داشتند که «ما مانند برخیها به شرکایمان از پشت خنجر نمیزنیم» و «ایران متحد مطمئن روسیه است»... این «برخیها»ی مورد نظر پوتین کدام هویتهای منطقهای هستند و نسبت اتحاد ایران و روسیه به چه صورت تعریف میشود؟ پارامترهای یک اتحاد اطمینانبخش در نگاه روسیه چیست؟
هر فرد سیاسی میتواند مضامین آقای پوتین را درک کند. ایشان با توجه به بعضی از کشورهایی که سعی کردند بازیهای چندگانهای را اجرا کنند و مواضع دیگر کشورها را اسیر خودشان کنند، پروژهای است که دیگر لو رفته و مقامات غربی نیز ارزیابیهای خود را نسبت به این موضوع دارند. اشاره آقای پوتین یک نوع یادآوری است و اشارهای است که میگویند «من از برداشت واشنگتن از تحولات آگاه هستم» و این موضوع را یادآوری میکنند.
نکته بسیار مهم این است که آیا ایران متحد روسیه است یا روسیه متحد ایران؟ شاید بحث متحد را نتوانیم به این صراحت و قدرت مطرح کنیم اما بحث شراکت راهبردی یک اررش خاص دارد و کاملا قابل امکان است که در بعضی محورها میتواند گفتگوها نتایج سازندهای را خلق کند. در بعضی از محورها روسیه شریک راهبردی ایران است، خصوصا در مسائل منطقهای. در بعضی از موضوعات مانند حوزه آسیای میانه ایران میتواند شریک خوبی برای روسیه باشد.
**آیا این شراکت راهبردی را در پرونده هستهای و مذاکرات هم شاهد بودیم؟
رفتار روسیه تا قبل از برجام رفتاری مبتنی بر ملاحظات بینالمللی بود و براساس تعهداتی بود که روسیه در گذشته در مذاکراتش به آمریکا داده بود. اما با همکاریهایی که جدیدا شکل گرفته است، این مسأله میتواند خوشبینی بیشتری نسبت به آینده بوجود بیاورد. خصوصا در بخش انرژی به معنای کلی آن، از انرژی هستهای تا انرژی فسیلی و غیره.
** وزیر نفت در حاشیه نشست وزیران مجمع گازی، مطالبی در مورد انتقال گاز ایران به اروپا اظهار داشتند که برنامه انتقال گاز به اروپا قطعی تلقی میشد. انتقال گاز ایران به اروپا با مشارکت راهبردی دو کشور در چه مسیری خواهد بود، آیا همراستا هست یا منجر به تضاد منافع خواهد شد؟
به نظر این چنین نیست که موجب تضاد منافع شود. همانطور که آقای روحانی اشاره کردند، ظرفیت تولید گاز ایران در دو سال آینده به ظرفیت بزرگی خواهد رسید. طبیعتا این میزان از تولیدات ایران باید وارد بازار شود. در این زمینه حتما لازم نیست در مدل تهدید - فرصت دنبال شود.
دولت آقای روحانی تجربه دیپلماتیکی را که به عنوان شعاری سیاسی تا کنون دنبال کردند، براساس سیاست برد-برد بوده است و امکان رسیدن به یک سیاست برد-برد میان ایران-اروپا-روسیه وجود دارد و در گذشته هم این همکاریها در بعضی از پایلوتهای منطقهای از قبیل شیوه همکاریهای ایران اروپا و روسیه در موضوع ارمنستان داشتند، خط لوله گاز ایران به شبکه ارمنستان وصل شد و در مقابل برق دریافت میکنیم و بحث برهم خوردن قیمت بازارهای داخلی ارمنستان که توسط گازپروم روسیه اداره میشد، تغییری پیدا نکرد. اتحادیه اروپا هم که در گذشته در چارچوب سیاست نگاه به همسایگان نزدیکش، به ارمنستان نگاه میکرد، هیچگاه سیاست منفی را دنبال نکرد. ما در عرصه بزرگتر اگر توانمندی دیپلماتیک و شناسایی دقیق از نقشه راه داشته باشیم، همکاریهای ایران و اروپا در حوزه انرژی به هیچ عنوان بر خلاف سیاستهای فروش گاز روسیه به اروپا نخواهد بود و حتی میتواند به عنوان ذخیره یا سوآپ گاز عمل کند که در اتحادیه اروپا دارای ارزش افزوده است. همکاریهای گازی ایران و اروپا باید از طرف روسیه نیز تشویق شود. برای اروپا تنوع منابع انرژی در چارچوب امنیت اهمیت دارد و برای روسیه در چارچوب استراتژی قیمت اهمیت دارد.
از سوی دیگر با توجه به اینکه گفتگوهای دو کشور در حوزه انرژی چه در بخش تجهیزات و چه در مشارکت در پروژههای انرژی، اقدامات و مذاکرات جدی صورت پذیرفته مانند ذخیرهسازی گاز بین طرفین در جریان است و در بخش تهاتر و سوآپ. در گذشته یک ضعف عمده نظام بانکی بود که در این رابطه هم تدابیری انجام شده است که میتواند ظرفیتبخشی در همکاری دو کشور ایجاد کند.
** ورود آقای پوتین به کشور شکل خاصی به خود گرفت و در این سفر چندان پروتکلهای دیپلماتیک و روال مرسوم را نداشت و ایشان بلافاصله از فرودگاه به دیدار رهبر معظم انقلاب رفتند و هدیه ویژهای هم تقدیم ایشان کردند. آیا این رفتار حامل پیام خاصی بوده یا امری عادی و بدلیل فشرده بودن برنامههای رئیس جمهور روسیه بوده است؟
این ملاقات موضوع جدیدی نبود. اما اینکه در ابتدای سفرشان ابراز علاقه کردند که با رهبر معظم انقلاب ملاقات کنند حامل پیامی برای بعضی رقبای بینالمللی است که جایگاه و اهمیت مذاکرات را میرساند. البته طبیعی است که در بعضی از موضوعات با توجه به شرایط منطقه و سفری که آقای پوتین به کشورهای دیگر در منطقه دارد و متمرکز بر مبارزه با تروریسم است، مهم بود که بتواند آخرین ارزیابیها را در این زمینه در نظر داشته باشد. بهرحال، فرماندهی کل قوای نظامی ایران در حوزه اختیارات مقام معظم رهبری است و دولت جمهوری اسلامی رسالتها و وظایف دیگری را بر عهده دارد. با توجه به همکاریهای نظامی - امنیتی که بین دو کشور بخصوص در ماههای گذشته پدید آمده بود، به نظر میرسد مذاکرات طرفین در این سطح جالب و قابل توجه است، کما اینکه مستحضر هستید همزمان شاهد مواضع برخی از چهرههای نظامی در آمریکا بودیم از جمله موضعی که آقای چاک هیگل وزیر دفاع گرفتند و اظهار علاقه کردند در مورد نحوه همکاری که در مبارزه با تروریسم میتوانند با روسیه و ایران داشته باشند.
اینکه در ابتدای سفرشان ابراز علاقه کردند که با رهبر معظم انقلاب ملاقات کنند حامل پیامی برای بعضی رقبای بینالمللی است که جایگاه و اهمیت مذاکرات را میرساند. البته طبیعی است که در بعضی از موضوعات با توجه به شرایط منطقه و سفری که آقای پوتین به کشورهای دیگر در منطقه دارد و متمرکز بر مبارزه با تروریسم است، مهم بود که بتواند آخرین ارزیابیها را در این زمینه در نظر داشته باشد. بهرحال، فرماندهی کل قوای نظامی ایران در حوزه اختیارات مقام معظم رهبری است و دولت جمهوری اسلامی رسالتها و وظایف دیگری را بر عهده دارد.
** در این دیدار رهبر انقلاب در مورد دامنه نفوذ گروههای تروریستی در آسیای میانه و نسبت به گسترش فعالیتهای مخرب در این منطقه حساس (بویژه برای روسیه) هشدار دادند. ارزیابی شما از این هشدار رهبر انقلاب در دیدار رئیس جمهوری روسیه چیست؟
ارزیابیهای امنیتی از روند و جابجایی بحرانها نزد همه مقامات کشورهای جهان که امروزه با پدیده صهیونیستی-تکفیری روبرو شدند، موضوع بسیار مهمی است و باید بسرعت به روز و به هنگام شود. با توجه به اینکه مدت زمانی که پیشبینی شده بود برای این ملاقات شده بود کمتر از زمانی بود که مذاکرات بطول انجامید و در حدود دو ساعت بود، نشان دهنده این است که محورها و عرصههای مورد تمرکز طرفین موضوعات جدی و با اهمیتی بوده است. در خصوص تحولاتی که در آسیای میانه شاهد هستیم مانند برخی از جابجاییهای نظامی در تاجیکستان بودیم که نیروهای روسیه حفاظت و تأمین امنیت مرزهای تاجیکستان و افغانستان را تغییر دادند و این پیام خوبی برای کشورهای آسیای میانه نیست و در این خصوص جریان داعش هم تلاش میکند تا خودش را فراخاورمیانه تعریف کند. این ردپاها پیش از این هم در افغانستان بوده و جریان داعش میکوشید از افغانستان به عنوان سکوی پرتاب خودش استفاده کند. امروزه اگر داعش در اروپا دست به عملیات میزند نشان میدهد که مواضع درونگرای خودش را برونافکن کرده است و تلاش میکند خودش را تهدیدی جهانی معرفی کند. از این منظر همکاریهای امنیتی دو کشور در گذشته ادامه داشته و باید از دقت بیشتری برخوردار شود و نگاهی که ایران نسبت به تحولات و روندها دارد همواره مورد توجه خیلی از کشورهای درگیر با موضوع بوده است. اگر بخواهیم روان به صحنه نگاه کنیم، جمهوری اسلامی به عنوان کشوری که توان ثباتسازی و مدیریت خوبی را داراست، میتواند محور مهمی از همکاریهای ایران و کشورهای حوزه شانگهای در ابعاد امنیتی هم از اهمیت بیشتری برخوردار شود.
** رهبر انقلاب با اشاره به مذاکرات ایران که صرفا در مسأله هستهای انجام شده و نه در موارد منطقهای، تصریح داشتند که آمریکا «دیپلماسی شرافتمندانه» در مسائل منطقه و جهان برخوردار نیست. این کلیدواژه رهبر انقلاب بطور روشن معطوف به کدام بخش از سیاستها و عملکرد دولت یا مقامات آمریکاست؟
ادبیات رهبر انقلاب بسیار دقیق و براساس یک جمعبندی بزرگ صورت پذیرفته است. آن چیزی که ما از رفتار آمریکا شاهد هستیم، رفتار مجریان سیاست خارجی آمریکا در منطقه الزاما شبیه مواضع واشنگتن از خود بروز میدهد برابر با هم نیست. این مجموعهای از یک نوع بازی است یا داشتن یک نوع استراتژی چند منظوره یا اینکه برخی از نهادها و مسؤولین الزاما برآورد مقامات مرکزی خودشان را نمیپذیرند. این مسأله را ما بارها از زمان دخالت آمریکا در منطقه چه در افغانستان و چه در عراق همواره شاهد بودیم و امروز هم فردی مثل چاک هیگل صریحا اعلام میکند آمریکا استراتژی روشنی ندارد و نیازمند استراتژی سیاسی برای موضوعاتش است. این نکته قابل توجهی است و وقتی از دیپلماسی شرافتمندانه صحبت میشود، تأکید بر این است که میزان صراحت و جدیت در دیپلماسی از اهمیت خاصی برخوردار است. برخی ممکن است دیپلماسی را ابزار فریب و نیرنگ ببینند و برداشت کنند. در حالی که وقتی تلاش میکنیم به سمت جهانی با ثبات و با صلح بیشتر همراه با افزایش نقش مردم در معادلات قدرت و توجه به معنویات اصیل را بطور روزافزون شاهد هستیم، انتظار میرود از دیپلماسی در یک مدار مهمتری استفاده شود و فقط نباید آن را با تعویض لباسها و در حوزه دیپلماسی عمومی نگاه کرد. بلکه دیپلماسی عمق خود را دارد و باید از ادراک قویتری برخوردار باشد. تجربه غربیها از تعامل با ایران در موضوع هستهای یک نمونه است و اگر بتوانند درک خود را افزایش دهند و اعتماد خود را به جمهوری اسلامی بیشتر اثبات کنند میتوان این ظرفیت را دید که بعضی همکاریها افزایش پیدا کند. در حوزه امروز این را شاهد هستیم که اروپا صراحت بهتری را دارد و بیدلیل نیست که امروزه ایران هم با سفر برخی مقامات وزارت خارجه، از جمله سفر آقای عبداللهیان به سوئیس، بلافاصله محور ایران - سوئیس - سوریه برای حل برخی از مشکلات کلید میخورد. اگر جمهوری اسلامی احساس کند کشوری دنبال دیپلماسی شرافتمندانه هست برخورد دیگری خواهد داشت و وقتی این روش را دنبال نکنند پاسخهای ایران متفاوت خواهد بود.
** رهبر انقلاب خطاب به رئیس جمهور روسیه ضمن اشاره به «خنثی شدن سیاست آمریکا توسط روسیه» از نقش این کشور در مسائل منطقهای تقدیر کردند. این معطوف به کدام بخش از سیاستهای روسیه است، آیا صرفا به عملیات نظامی محدود میشود یا مجموعهای از عملکرد مسکو را شامل میشود؟
سیاستهای آمریکا خصوصا در موضوع سوریه نباید بر مبنای تحمیل سیاسی حرکت کند. آن چه بسیار مهم است تلاش همه طرفها برای بسترسازی سیاسی در سوریه و گفتگوی سوری-سوری تقویت شود. اگر جریانی در غرب تلاش کند در این دوره انتقالی و دوره پساداعش در سوریه سیاستهای خود را در این کشور "جاسازی" کند، این مقبول و یک دیپلماسی شرافتمندانه نیست. درباره سوریه خود مردم سوریه باید تصمیم بگیرند. لذا تأکید مقام معظم رهبری براساس نحوه عملکرد برخی متحدین آمریکا در منطقه است که تلاش میکنند سناریوهای جدیدی را برای دوره انتقالی تحمیل کنند. آمریکا باید این شجاعت را داشته باشد تا بتواند سیاستهای جدی خودش را به عنوان محور اصلی تنظیم کند و دنبال بازیهای فرعی نباشد.
** در طرف مقابل، آقای پوتین هم تعابیر کوتاه اما پرمعنایی داشتند که «ما مانند برخیها به شرکایمان از پشت خنجر نمیزنیم» و «ایران متحد مطمئن روسیه است»... این «برخیها»ی مورد نظر پوتین کدام هویتهای منطقهای هستند و نسبت اتحاد ایران و روسیه به چه صورت تعریف میشود؟ پارامترهای یک اتحاد اطمینانبخش در نگاه روسیه چیست؟
رفتار روسیه تا قبل از برجام رفتاری مبتنی بر ملاحظات بینالمللی بود و براساس تعهداتی بود که روسیه در گذشته در مذاکراتش به آمریکا داده بود. اما با همکاریهایی که جدیدا شکل گرفته است، این مسأله میتواند خوشبینی بیشتری نسبت به آینده بوجود بیاورد.
هر فرد سیاسی میتواند مضامین آقای پوتین را درک کند. ایشان با توجه به بعضی از کشورهایی که سعی کردند بازیهای چندگانهای را اجرا کنند و مواضع دیگر کشورها را اسیر خودشان کنند، پروژهای است که دیگر لو رفته و مقامات غربی نیز ارزیابیهای خود را نسبت به این موضوع دارند. اشاره آقای پوتین یک نوع یادآوری است و اشارهای است که میگویند «من از برداشت واشنگتن از تحولات آگاه هستم» و این موضوع را یادآوری میکنند.
نکته بسیار مهم این است که آیا ایران متحد روسیه است یا روسیه متحد ایران؟ شاید بحث متحد را نتوانیم به این صراحت و قدرت مطرح کنیم اما بحث شراکت راهبردی یک اررش خاص دارد و کاملا قابل امکان است که در بعضی محورها میتواند گفتگوها نتایج سازندهای را خلق کند. در بعضی از محورها روسیه شریک راهبردی ایران است، خصوصا در مسائل منطقهای. در بعضی از موضوعات مانند حوزه آسیای میانه ایران میتواند شریک خوبی برای روسیه باشد.
**آیا این شراکت راهبردی را در پرونده هستهای و مذاکرات هم شاهد بودیم؟
رفتار روسیه تا قبل از برجام رفتاری مبتنی بر ملاحظات بینالمللی بود و براساس تعهداتی بود که روسیه در گذشته در مذاکراتش به آمریکا داده بود. اما با همکاریهایی که جدیدا شکل گرفته است، این مسأله میتواند خوشبینی بیشتری نسبت به آینده بوجود بیاورد. خصوصا در بخش انرژی به معنای کلی آن، از انرژی هستهای تا انرژی فسیلی و غیره.
** وزیر نفت در حاشیه نشست وزیران مجمع گازی، مطالبی در مورد انتقال گاز ایران به اروپا اظهار داشتند که برنامه انتقال گاز به اروپا قطعی تلقی میشد. انتقال گاز ایران به اروپا با مشارکت راهبردی دو کشور در چه مسیری خواهد بود، آیا همراستا هست یا منجر به تضاد منافع خواهد شد؟
به نظر این چنین نیست که موجب تضاد منافع شود. همانطور که آقای روحانی اشاره کردند، ظرفیت تولید گاز ایران در دو سال آینده به ظرفیت بزرگی خواهد رسید. طبیعتا این میزان از تولیدات ایران باید وارد بازار شود. در این زمینه حتما لازم نیست در مدل تهدید - فرصت دنبال شود.
نکته بسیار مهم این است که آیا ایران متحد روسیه است یا روسیه متحد ایران؟ شاید بحث متحد را نتوانیم به این صراحت و قدرت مطرح کنیم اما بحث شراکت راهبردی یک اررش خاص دارد و کاملا قابل امکان است که میتواند در بعضی محورها میتواند گفتگوها نتایج سازندهای را خلق کند. در بعضی از محورها روسیه شریک راهبردی ایران است، خصوصا در مسائل منطقهای. در بعضی از موضوعات مانند حوزه آسیای میانه ایران میتواند شریک خوبی برای روسیه باشد.
دولت آقای روحانی تجربه دیپلماتیکی را که به عنوان شعاری سیاسی تا کنون دنبال کردند، براساس سیاست برد-برد بوده است و امکان رسیدن به یک سیاست برد-برد میان ایران-اروپا-روسیه وجود دارد و در گذشته هم این همکاریها در بعضی از پایلوتهای منطقهای از قبیل شیوه همکاریهای ایران اروپا و روسیه در موضوع ارمنستان داشتند، خط لوله گاز ایران به شبکه ارمنستان وصل شد و در مقابل برق دریافت میکنیم و بحث برهم خوردن قیمت بازارهای داخلی ارمنستان که توسط گازپروم روسیه اداره میشد، تغییری پیدا نکرد. اتحادیه اروپا هم که در گذشته در چارچوب سیاست نگاه به همسایگان نزدیکش، به ارمنستان نگاه میکرد، هیچگاه سیاست منفی را دنبال نکرد. ما در عرصه بزرگتر اگر توانمندی دیپلماتیک و شناسایی دقیق از نقشه راه داشته باشیم، همکاریهای ایران و اروپا در حوزه انرژی به هیچ عنوان بر خلاف سیاستهای فروش گاز روسیه به اروپا نخواهد بود و حتی میتواند به عنوان ذخیره یا سوآپ گاز عمل کند که در اتحادیه اروپا دارای ارزش افزوده است. همکاریهای گازی ایران و اروپا باید از طرف روسیه نیز تشویق شود. برای اروپا تنوع منابع انرژی در چارچوب امنیت اهمیت دارد و برای روسیه در چارچوب استراتژی قیمت اهمیت دارد.