به گزارش مشرق، دروازه غار که این روزها با نام جدیدش (هرندی) ورد زبانهاست، محلهای است در قلب تهران.
محلهای که به اذعان ساکنانش از گذشتههای دور یعنی قبل از پیروزی انقلاب با آسیبهای متعددی از جمله اعتیاد دست به گریبان بودهاند و حالا بعد از گذشت سالها گویی ساکنان این محله محروم قرار است، دیده شوند.
دروازه غار یا همان هرندی اگر چه در قلب تهران یعنی منطقه 12 جای خوش کرده است اما به سان جزیرهای جداافتاده میماند که محرومیتها در ابعاد مختلف حتی در معماری شهری و خانهسازیها نیز رخ مینماید.
از میدان شوش که عبور کنی، تابلوها مطلعت میکنند که به محدوده محله هرندی قدم گذاشتهای. این بار به این محله آمدهایم تا نه از مشکلات ساکنان، جمعیت معتادان پارکها یا کارتن خوابها گزارش بگیریم بلکه به دنبال گزارش از دانشآموزانی هستیم که در کنار تمام این آسیبهای اجتماعی تحصیل میکنند و صبح و عصر باید از میان جمعیت معتادانی که در گوشه پارک سرگرم کشیدن مواد هستند، عبور کنند و در طول این مسیر حوادث و آسیبها کم نیستند.
شاید آن چیزی که بیشتر از همه در محله هرندی جلب توجه میکند، تعداد زیاد پارکهای این منطقه است، پارکهای کوچکی که به سکونتگاه معتادان تبدیل شده است و تماشای 3 تا 4 نفر در حال مصرف مواد برای ساکنان این منطقه ماجرای عجیبی نیست.
دانشآموزان از دبستان تا دبیرستان، دختر یا پسر فرقی ندارد برای رفتن به مدرسه ناچارند از کنار این صحنهها عبور کنند و شاید به همین دلیل است که عمده دانشآموزان دختر با والدین خود به مدرسه میروند و باز هم با همراهی آنها از مدرسه بازمیگردند و دغدغه خانوادهها از نفوذ اعتیاد به مدارس و مبتلا شدن دانشآموزانشان هر روز بیشتر میشود.
مادری که به همراه فرزند دبستانیاش در مسیر بازگشت به خانه در حال عبور از پارکی هستند، که سکونتگاه معتادان است، میگوید: هر روز صبح فرزندم را به مدرسه میبرم و پس از تعطیلی مدرسه باز هم به دنبالش میآیم. این منطقه پُر از معتاد است، نمیتوانم پسرم را به امان خدا رها کنم. صبحها که پسرم را به مدرسه میگذارم برای بازگشت دچار رعب و وحشت میشوم که شاید از سوی معتادان مورد حمله و زورگیری قرار گیرم.
وی که از اتباع افغانستانی است، میافزاید: فرزندم به دلیل نداشتن شناسنامه و کارت اقامت در خانه علم که توسط سازمانهای مردم نهاد تأسیس شده روزانه سه ساعت تحصیل میکند.
شاید بتوان مدعی شد که بیش از 50 درصد ساکنان محله هرندی اتباع افغانستانی هستند و این موضوع را با چرخی در خیابانهای محله به آسانی میتوان دریافت. در حالی که آموزش و پرورش پیش از آغاز سال تحصیلی، از ثبتنام تمام اتباع افغان در مدارس کشور خبر داد اما در محله هرندی هنوز هم کودکان افغانی هستند که به دلیل نداشتن شناسنامه یا کارت اقامت از حضور در مدرسه بازمانده و توسط سازمانهای مردم نهاد آموزش میبینند.
مادر دیگری که برای بازگرداندن دو دختر دبیرستانی خود به خانه، مقابل مدرسه منتظر است، میگوید: هر روز صبح همسرم، بچهها را به مدرسه میرساند و ظهرها من به دنبالشان میآیم. نمیتوان در این محله که پُر از معتاد است، دختران را رها کرد.
دانشآموزان دختر نیز با تأیید صحبتهای مادرشان عنوان میکنند: اگر تنها به خانه بیاییم ممکن است مزاحمتهایی برایمان ایجاد شود البته طبق گفته آنها، اعتیاد یا آسیبهای اجتماعی به صورت حاد وارد مدرسه نشده است و محیط مدرسه مشکلی ندارد.
این مادر که دو فرزند پسر نیز دارد به شدت نگران است که آنها دچار اعتیاد شوند و معتقد است که به دلیل اوضاع نامناسب اقتصادی مجبور است تا در این محله بماند چرا که اگر بخواهد خانه خود را بفروشد در سایر مناطق تهران قادر به خرید خانه و حتی اجارهنشینی نیست.
گشت اورژانس اجتماعی در پارک هرندی به چشم میخورد؛ گشتی که صرفاً اقدام به جمعآوری کارتن خوابها کرده و آنها را شبها به گرمخانه میبرد.
مددکار گشت اورژانس اجتماعی میگوید: وظیفه ما این است که کارتن خوابها را جمعآوری کنیم. تا آنها شب را در خیابان سر نکنند. این محل در واقع پاتوقی برای فروشندگان مواد است و معتادان از مناطق مختلف شهر برای خرید مواد به این محل میآیند. البته وظیفه ما تنها جمعآوری کارتن خوابهاست و به معتادان کاری نداریم.
او میافزاید: در بین کارتنخوابها دختران و پسران جوانی وجود دارند که از خانه فرار کردهاند و در چادرها ساکن میشوند. روزانه حدود 30 کارتن خواب را از این محل جمع میکنیم و در گرمخانه شوش ، محلاتی وخاوران دیگر گرمخانههای شهر اسکان میدهیم.البته در میان معتادان افرادی وجود دارند که کارت مخصوص دارند و تنها برای استعمال مواد به این منطقه میآیند و ما با آنها کاری نداریم.
هرندی چهرهای از آسیبهای اجتماعی را به نمایش گذاشته است، آسیبهایی که نسل امروزی یعنی دانشآموزان را بیشتر از سایرین تهدید میکند و به اذعان ساکنان این محله اغلب پسران با رسیدن به دوره متوسطه ترک تحصیل کرده و برای گذران زندگی به کار روی میآورند البته اگر به اعتیاد مبتلا نشوند.
اسفندیار چهاربند مدیرکل آموزش و پرورش شهر تهران میگوید: با همراهی سازمانهای مردم نهاد برای جذب کودکان کار به مدارس تلاش میکنیم همچنین شهرداری تهران مدرسهای را ویژه کودکان کار در محله هرندی ایجاد کرده است. به غیر از هرندی محلههای دیگری چون مرتضیگرد، خلیج و جنوب شرقی منطقه 15 در مجاورت کورهپزخانهها وجود دارند و کماکان افرادی را داریم که عمده آنها را افاغنه تشکیل میدهند و امکان دسترسی به آموزش عمومی را ندارند.
وی میافزاید: بانک اطلاعاتی مربوط به این افراد تکمیل شده و این مجوز در اختیار ما قرار گرفته است که بتوانیم به صورت فردبهفرد آموزش را به این افراد ارائه داده، برای آنها معلمها را به آنجا اعزام کنیم که این هزینه به ازای هر معلم پرداخت میشود و اعتبارات آن دیده شده است، اما متأسفانه بخشی از این کودکان گرفتار باندهای کار کودک هستند.بهعنوان مثال در شمال شرقی منطقه 2، بعضی گروههای بهرهبردار در این باندها از ورود این کودکان کار جلوگیری کرده و امکان تحصیل آنها با معلم در همان مناطق را نیز نمیدهند و این کار را بسیار دشوار کرده است.
طبق گفته وی،260 مدرسه در تهران در معرض آسیبهای اجتماعی قرار دارند.
به گزارش تسنیم، این روزها که آسیبهای اجتماعی در محله هرندی به مرز هشدار رسیده است و مسئولان شهری در بازدیدهای متفاوت خود به وضعیت اورژانسی این منطقه اذعان دارند باید به دانشآموزان به صورت ویژه توجه کرد.
محله آسیبپذیری مانند هرندی در بحث پیشگیری از آسیبهای اجتماعی به برنامههای ویژهای در مدارس نیاز دارد اما دانش آموزان این منطقه به جز چند کاغد بر بُرد راهروهای مدارس، آموزشهای دیگری برای مقابله با آسیبهای اجتماعی نمیبینند.
دفتر مقابله با آسیبهای اجتماعی وزارت آموزش و پرورش باید برنامههای کاربردیتری را برای دانشآموزان این منطقه در نظر بگیرد چرا که حجم آسیبها و نوع آنها متفاوت با سایر مناطق شهر است اما در این رابطه دستمان خالی است و در چنین شرایطی دور از انتظار نیست که محیط امن مدارس نیز با اعتیاد و صدها آسیب دیگری که در جای جای این محله به چشم میخورد، درگیر شوند.