گروه سیاسی مشرق - روزنامهها در لابهلای گزارشها و سرمقالهها، قسمتی از صفحات خود را به اخبار روزهای گذشته یا اخبار ویژه اختصاص می دهند که مشرق در ادامه به آنها اشاره میکند.
زنجاني مرد «دبه» !
شنیده شد که نماينده مردم بروجن، با اشاره به بيش از 20 جلسه رسيدگي به پرونده بابك زنجاني در دادگاه گفت: معتقدم اگر رسيدگي به پرونده بابك زنجاني، حداقل طبق كيفرخواست تنظيم شده پيگيري ميشد نتايج بهتري به دست ميآمد. باشگاه خبرنگاران نوشت؛ اميرعباس سلطاني با بيان اينكه اظهارات بابك زنجاني در دادگاه نشان داد كه وي فردي قابل اعتماد نيست، تصريح كرد: بابك زنجاني مرد دبه كردن است و هيچوقت به قولهاي خود عمل نخواهد كرد. وي تاكيد كرد: زنجاني همواره در رسيدگي به پروندهاش به دنبال صرف زمان و قهرمانسازي خود بوده است.
چند ميليون ايراني مطلقا بيسواد هستند؟
شنیده شد که رئيس سازمان نهضت سوادآموزي، عنوان كرد: بيش از هشت ميليون ايراني از خدمات آموزشي نهضت سواد آموزي بهره مند ميشوند، در حالي كه تعداد سه ميليون و 460 هزار نفر فاقد سواد هستند. آنا نوشت؛ علي باقرزاده در مراسم امضاي تفاهمنامه سازمان نهضت سواد آموزي با موسسه آموزش عالي علمي كاربردي بهزيستي، درباره آمار افراد كم سواد و بيسواد اظهار كرد: سه ميليون و 460 هزار نفر فاقد سواد بوده و نزديك به يك ميليون و 350 هزار نفر كم سواد هستند. حدود هفت ميليون نفر نيز در حد دوره ابتدايي تحصيل كردهاند و بهطور كلي قريب به هشت و نيم ميليون نفر از سازمان نهضت سواد آموزي خدمات آموزشي دريافت ميكنند.
رد صلاحيت شدههاي اصولگرا بيشترند!
شنیده شد که محمدتقي رهبر امام جمعه موقت اصفهان مدعي شده است كه حجم بيشتر رد صلاحيتشدهها اصولگرا هستند اما تجربه ثابت كرده جريان اصولگرا هميشه بر اجراي قانون متعهد بوده و هست و اعتراضي در اين مورد ندارد و حتي اگر اكثريت رد صلاحيتشدهها اصولگرا باشند باز هم از اين جناح صدايي در نميآيد چون بيشترين پايبندي به قانون را دارند. اينكه بعضي از جناحها وقتي با يك قانون يا تصميم قانوني روبهرو ميشود واكنشها و عكسالعملهايي مثل هجمه و حمله را به سوي نهاد خاصي اجرا ميكنند روش بسيار غلطي است.
علت عدم حضور روحاني در مجمع
شنیده شد که سعيد ليلاز قائم مقام حزب كارگزاران در جلسهاي گفته است: «رئيسجمهورشخص دوم كشوراست ودر جلساتي كه خود رئيس نيست نميتواند شركت كند و به جايگاهش لطمه ميخورد. عدم حضورروحاني در مجمع تشخيص نه به دليل اختلاف باهاشمي و نه غروربلكه به اين دليل است كه او نميتواند مانند ديگران يك حق راي داشته باشد. » آريا نوشت؛ گفته ميشود برخي دلخوريها و اختلافات انتخاباتي آقاي روحاني نيز در اين حضور بيتاثير نبوده است بهطوري كه در برخي جلسات اين موضوع، صريحا ابراز شده است.
نميتوانم تلويزيون ايران را ببينم!
شنیده شد که سرمربي تيم فوتبال پرسپوليس گفت: دلم ميخواهد كه تلويزيون ايران را ببينم ولي نميتوانم! ايسنا نوشت؛ برانكو ايوانكوويچ در پاسخ به اين پرسش كه آيا تلويزيون ايران به ويژه سريالهاي آن را تماشا ميكنيد، گفت: دلم ميخواهد تلويزيون ايران را ببينم ولي نميتوانم چون هيچ ترجمهاي به زبان انگليسي يا زيرنويس ندارد. او كه خودش را علاقهمند به آشنايي با فرهنگ ايراني ميداند، بيان كرد: من تا حالا فقط يك فيلم ايراني ديدهام كه اسمش را هم به خاطر ندارم؛ داستان آن را هم به درستي نفهميدم چون ترجمهاي نداشت.
همه از ترس به روحاني راي دادند
شنیده شد که محمد غرضي كانديداي انتخابات رياستجمهوري سال 92 در برنامه اينترنتي «ديد در شب» اظهاراتي جنجالي بيان كرد. گزيده اظهارات غرضي را در ادامه ميخوانيد: دولت متورم، دولت حلالي نيست. به من گفتند شما به نفع چه كسي ميرويد كنار، گفتم من در هيچ كدام از اينها نفعي نميبينم. روحاني راي خاتمي، هاشمي و سيدحسن خميني را به دست آورد. هزينهكردن براي جمعآوري راي را حرام ميدانم. مملكتي كه بيشترين اتومبيل گرانقيمت را دارد نبايد 20 هزار كارتنخواب داشته باشد. همه از ترس رايآوردن يك نفر ديگر به روحاني راي دادند. طرح محسن رضايي براي تقسيم ايران، نظاميگري بود. «گلآقا» تمام هزينههايش را از من و مرحوم حبيبي درميآورد.
دل نوشته عارف به مناسبت درگذشت بازرگان
شنیده شد که محمد رضا عارف در صفحه اينستا گرام خود نوشت؛ وقتي به دانشكده فني دانشگاه تهران آمدم متدينتر شدم. از يك بچه مذهبي سنتي به مذهبي تبديل شدم كه فكر و تحليل ميكرد و حقيقتا فكر ميكنم تحت تاثير مرحوم مهندس بازرگان و فضايي كه او در دانشكده فني ايجاد كرده بود، اين طور شدم. آقاى مهندس بازرگان چهره اى اخلاقى و الگويى براى بنده به عنوان يكى از بچه هاى دانشكده فنى دانشگاه تهران مى باشند. دانشجويان رشته هاى مهندسي همراه با ديگر دانشجويان سهم بسزايي در رشد و تقويت جنبش دانشجويي داشتند كه در اين ميان نقش ماندگار مرحوم بازرگان در دانشكده فني دانشگاه تهران و تلاش ايشان در پويايي جنبش دانشجويي فراموش ناشدني است. 30 دى ماه، سالروز درگذشت مهندس مهدى بازرگان است.
اصولگرايان، رهروان را دعوت نكردند
شنیده شد که عوض حيدرپور عضو فراكسيون رهروران ولايت در پاسخ به اين سوال كه دليل نپيوستن رهروان به ائتلاف چه بوده است، گفت: جماعت اصولگرايان در استانها و شهرستانها داراي يك هسته مركزي هستند كه مشورتهاي لازم را به دوستان اصولگرا ارائه ميدهند اما بحث جدي مربوط به حوزه تهران است كه به نظر ميرسد دعوتي از رهروان براي شركت در ائتلاف انجام نشده؛ اگر دعوتي به عملآمده بود رهروان ولايت خود را در چارچوب اصولگرايي ميديدند و در اين ائتلاف شركت ميكردند آنچه موجب شد اصولگرايان در اين ائتلاف شركت نكنند اين بود كه دعوتي از اين فراكسيون به عمل نيامده بود، بنابراين در تهران بهزودي فهرستي ميدهيم.
معرفي ۲۰ نامزد موتلفه به شوراي اصولگرايان
شنیده شد که طي نشستي با حضور ۲۰ نامزد معرفي شده حزب موتلفه اسلامي به شوراي مركزي ائتلاف اصولگرايان، برنامه نامزدهاي اين حزب براي انتخابات مجلس دهم بررسي و نهايي شد. اسامي نامزدهاي پيشنهادي حزب موتلفه كه به شوراي ائتلاف اصولگرايان ارائه شده به ترتيب زير است: يحيي آل اسحاق، لاله افتخاري، صالح اسكندري، مجتبي اماني، ابراهيم انصاريان، اسدا... بادمچيان، محمدعلي بخشي زاده؛ علي بيدكي؛ حسين پاك سرشت؛ سيد مهدي جولايي، استاد دانشگاه؛ محمد نبي حبيبي، عليرضا خاني زاد؛ فاطمه رهبر، مهدي صولي؛ محمدحسن طريقت منفرد، نصر عزيزي؛ علي عليرضا نژاد؛ حسن غفوري فرد، اميرعباس فارسينژاد، محمد حسين نيكنام.
* چند نوجوان آمریکایی در نیویورک با فریادهای «داعش، داعش» به یک مرد مسلمان حمله کرده و او را مورد ضرب و شتم قرار دادند. به گزارش «ابنا» مجبور رحمان، 42 ساله که اصالتاً بنگلادشی است مقابل چشمان خواهرزاده وحشت زدهاش هدف حمله قرار گرفت.
پلیس میگوید افراد مزاحم چندین بار به سر رحمان ضربه زدند. او برای مداوا به بیمارستان منتقل و اندکی بعد مرخص شد. اداره پلیس نیروهای مربوط به جرایم ناشی از نفرت در نیویورک، شنبه اعلام کرد درحال بررسی ماجراست. اما تاکنون کسی را دستگیر نکرده است.
* رسانههای رژیم صهیونیستی مدعی شدند که نیروهای امنیتی این رژیم اعضای یک گروه وابسته به حزبالله لبنان را در کرانه باختری بازداشت کردند.
المیادین گزارش داد براساس ادعای رژیم صهیونیستی، محمد زغلول، یکی از اسرای آزاد شده فلسطینی رهبری این گروه را برعهده داشته و فرماندهی آن با «جواد نصرالله» فرزند سید حسن نصرالله بود و جمعآوری اطلاعات برای حزبالله برای استفاده از آن در عملیات نظامی علیه رژیم صهیونیستی، ماموریت اصلی آن بود.
* نیروهای تیپ «حضرت علی اکبر» آستان مقدس حسینی(ع) با اسارت تعدادی از عناصر تروریستی وابسته به داعش، حمله به شهر کربلای معلی را خنثی کردند. به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از «فرات نیوز»؛ سایت «آستان مقدس حسینی(ع)» با انتشار بیانیهای اعلام کرد: «تعدادی از رزمندگان گروهان «حبیب بن مظاهر»، وابسته به تیپ «حضرت علی اکبر» نیروهای بسیج مردمی، تعدادی از عناصر تروریستی داعش که به منظور انجام عملیات تروریستی در شهر مقدس کربلا، با خود مواد منفجره حمل میکردند را بازداشت کردند.» ماهر ایاد، فرمانده این گروهان گفت: «این تروریستها، چهار کمربند انفجاری، چهار نارنجک، سه دستگاه گوشی تلفن همراه، پانزده بمب کوچک، هفت بمب بزر گ و بیست و شش مورد کوکتل مولوتف به همراه داشتند و درصدد بودند مواد منفجره همراه خود را در شهر کربلا منفجر کنند، که رزمندگان ما براساس اطلاعات دریافتی، این طرح شوم آنها را خنثی کردند».
* انگلیس درحال تبدیل شدن به کشوری بیدین است. نتایج یک نظرسنجی که توسط موسسه یوگاو انجام شده نشان میدهد انگلیس 46 درصد جمعیت انگلیس پیرو هیچ مذهبی نیستند که این رقم نسبت به سال گذشته 4 درصد و نسبت به سال 1392، 9 درصد افزایش یافته است. این مساله در میان انگلیسیهای سفیدپوست به بیش از 50 درصد رسیده است و در میان انگلیسیهای زیر 40 سال، از همه نژادها، 56 درصد پیرو هیچ دینی نیستند. در نظرسنجی یوگاو تنها 31 درصد انگلیسیها گفتهاند که مسیحی هستند.
«لیندا وودهد» استاد جامعهشناسی مذهب در دانشگاه لنکستر معتقد است یک تغییر انقلابی در هویت مذهبی در انگلستان به وجود آمده است، چرا که رهبران مسیحی ارتباط خود را با عامه مردم در موضوعاتی همچون ازدواج همجنسگرایان و سقط جنین از دست دادهاند. وی افزود: «بسیاری از کاتولیکها و مسیحیان انجیلی رهبران خود را دوست ندارند. بسیاری از این افراد در موضوعات اخلاق فردی لیبرال هستند و اغلب به لحاظ سیاسی طرفدار جناح راست میباشند اما رهبران آنها در اخلاقیات فردی محافظهکارتر هستند و به لحاظ سیاسی به جناح چپ گرایش دارند. دو رگهها و سیاهپوستان حتی بیشتر از سفیدپوستان کمتر تمایل دارند که پیرو مذهبی باشند. گمان میکنم که این ممکن است در مورد مسلمانان نیز اتفاق بیفتد.»
فتنهگر و منافق، مسلمان نیست از کافر بدتر است
یک نماینده رد صلاحیت شده میگوید عدم التزام به اسلام را نمیتوان تشخیص داد.
علی مطهری گفته است: وقتی اعلام میشود یک نامزد به استناد ماده 28 رد صلاحیت شده، یعنی اعتقاد شخصی و التزام علمی آن نامزد به اسلام دچار مشکل است؛ در حالی که اعتقاد و ایمان امری قلبی و غیرقابل تشخیص است.
وی یادآور شد: چگونه میتوان تشخیص داد که چه کسی به اسلام ایمان قلبی دارد و چه کسی ایمان ندارد.
مطهری خاطر نشان کرد: اسلام درخصوص اعتقاد دینی و ایمان تنها به شهادتین قائل است و فارغ از آن، هنگامی که از اعتقاد و ایمان صحبت میکنیم، در واقع درباره امری قلبی صحبت میکنیم که برای کسی قابل تشخیص نیست و نه من میتوانم درباره ایمان شما اظهارنظر کنم و نه شما میتوانید درباره ایمان بنده، نظری بدهید.
وی افزود: درباره مسئله التزام عملی به اسلام نیز هنگامی که چنین ادعایی راجع به کسی مطرح میشود، یعنی آن فرد مرتکب گناه کبیره مثل شرب خمر شده است و سوال اینجاست که چگونه میتوان چنین ادعایی را ثابت کرد.
او با بیان این که نمیتوان بیدلیل عدم احتراز صلاحیت افراد را به استناد بند یک ماده 28 اعلام کرد، یادآور شد: این ادعا معانی بسیاری دارد و گاهی به یک روحانی اعلام میشود که به استناد بند یک ماده 28 صلاحیت کاندیداتوری مجلس را ندارد و این در حالی است که آن فرد روحانی سالها به عنوان امام جماعت گروهی از مردم نماز خوانده و مردم به او اقتدا کردهاند و به نظر میرسد باید این مشکلات سریعتر حل شود.
درباره این استدلالهای ضعیف باید گفت:
1- اگر اعتقاد و ایمان امری قلبی است، ارتکاب رفتاری مغایر با آن ناقض «التزام» است. به عنوان مثال کسی که مرتکب فتنهانگیزی و بغی میشود هرچند مدعی اسلام و ایمان باشد و خود را جزو السابقون هم بنامد، مانند برخی سران و دستاندرکاران فتنه 88 -که مشمول حکم الهی «الفتنه اشد من القتل» و «اکبر من القتل» هستند و از مدار خارج شدهاند.
2- ملاک نمایندگی مجلس شورای اسلامی یا خبرگان و یا ریاستجمهوری، شهادتین گفتن نیست؛ چه اینکه اصحاب اردوگاه جمل و شام در برابر امیرمومنان(ع) و اردوگاه یزید در کربلا هم شهادتین میگفتند و نماز میخواندند و بعضا سابقه رزمندگی داشتند اما آن روز در خدمت طاغوت و جور و در برابر جبهه اسلام قرار داشتند؛ مانند همین امروز که جماعتی عمله با مزد و بیمزد آمریکا و انگلیس و اسرائیل شدهاند و مثلا از بیبیسی (بیسیم اعلام اسم رمز کودتا در 28 مرداد) به عنوان اصلاحطلب جدید معرفی میشوند.
3- لازم نیست فرد فقط شراب بخورد تا عدم التزام او به اسلام ثابت شود. بدتر از شرابخواری- که دارای آسیبهای به مراتب محدودتری است - فتنهگری، ساختارشکنی و مقابله با اسلامیت و جمهوریت نظام است که به وضوح و به کراّت در سال 1388 دیدیم.
4- احتمال التزام یک ملبس به لباس روحانیت به اسلام امر غیرمترقبهای نیست که اگر اینگونه بود اولیای دین نمیفرمودند «هنگامی که عالِمی فاسد شود عالَمی را فاسد میکند». به تعبیر امام راحل(ره) چنین کسانی دزد لباس پیامبرند. مگر بر صیصاهای عابد مستجابالدعوه درگاه الهی نبود و مگر خداوند درباره خیانت نمیفرماید «کمثل الشیطان اذقال للانسان اکفر فلما کفرقال انّی بری منک». آیا قرآن این عالم عابد مستجابالدعوه را در سرانجام کار، کافر معرفی نمیکند؟ و آیا براساس منطق دینی منافقین حتی بدتر از کفار نیستند؟!
آیا خداوند درباره منافقان نمیفرماید «قاتلهم الله. خدا آنان را بکشد». آیا این جماعت اظهار اسلام نکرده و شهادتین نگفتهاند که خداوند به پیامبر امر میکند حتی بر جنازه آنها هم نماز نخواند؟ امروز منافق کیست؟ منافق کسی است که ادعای خط امام و انقلاب کند اما به دعوت و زیر بیرق او، روی «اسلام» جمهوری اسلامی خط بکشند و با شال سبز، بیرق امام حسین(ع) را آتش بکشند و بگویند اگر خون حسین[ع] در کربلا ریخته شد، به خاطر خشونتطلبی جدش[ص] بود و حق با یزید است(!)
قانون عوض نمیشود /قانون شکنان تجدید نظر کنند
عضو شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان گفت: قرار است کتبی یا شفاهی مسئله رد صلاحیتهای اصلاحطلبان را به رهبر معظم انقلاب گزارش کنیم و از ایشان میخواهیم دستور تجدید نظر نسبت به رد صلاحیت اصلاحطلبان را بدهند.
به گزارش ایلنا، محسن رهامی با اشاره به رد صلاحیت اصلاحطلبان عنوان کرد: پیگیریهای لازم از طریق دولت و نهادهای مرتبط با آن و دوستانی که با شورای نگهبان در ارتباط هستند با برخی اشخاص مؤثر صورت گرفته و رایزنیهایی شده است.
این نامزد رد صلاحیت شده احتمالاً در روزهای آینده رایزنیها و ملاقاتهایی با اعضای شورای نگهبان و دولت در راستای رسیدگی به موضوع رد صلاحیت اصلاحطلبان خواهیم داشت و کار را از هر سه کانال جلو میبریم.
درباره اظهارات رهامی باید خاطرنشان کرد که اگر بنای بر تجدید نظر باشد، این تجدید نظر باید از سوی طیفهای فتنهگری، افراطی، قانونشکن و آلودگان به مفاسد سیاسی و اقتصادی و فرهنگی یا بازیگران در سناریوهای دشمن صورت بگیرد نه نظامی که جمهوریت و اسلامیت و قانون خط قرمز خود میداند. طیفی که صراحتاً در دو مقطع 78 و 88 از سر خامی نقاب را کنار زده و از ختم انقلاب و پایان خمینی و نه به جمهوری اسلامی و خروج از حاکمیت و خروج علیه حاکمیت (انتخابات بهانه است- اصل نظام نشانه است) گفتند به اعتبار خیانتهای خود مستوجب مجازات و حتی بعضاً اعدام هستند و نه نامزدی انتخابات و حضور در جشن مردم سالاری دینی.
بیبیسی به افراطیون خط داد /تهدید نکنید استعفا بیفایده است
بخش فارسی شبکه دولتی انگلیس با مرور اتفاقات انتخابات مجلس هفتم میگوید اصلاحطلبان در آن زمان با تهدید به استعفا هیجانآفرینی کردند اما از عهده کار برنیامدند و باعث ناامیدی حامیان خود شدند.
وبسایت بیبیسی نوشت: رایزنی بر سر موضوع صلاحیتها موثرترین کاری است که از روحانی در زمین واقعی سیاست ایران برمیآید. احتمالا این شیوه مطلوب طیفی از حامیان روحانی نیست که امکان دارد از او، انتظار مواجهه شدید با شورای نگهبان بر سر موضوع صلاحیتها را داشته باشند. با وجود این، منطقا تضمینی وجود ندارد که چنین مواجههای، حتی از نظر تامین انتظارات رایدهندگان نیز، نهایتا به نفع دولت انتخابات مجلس هفتم، از جمله تجربههای قابل استناد در همین ارتباط است. در آن مقطع، در پی رد صلاحیت بیسابقه کاندیداهای اصلاحطلب از سوی شورای نگهبان و تحصن اعتراضی 139 نماینده مجلس، وزارت کشور اعلام کرد که انتخابات را برگزار نخواهد کرد، خبر استعفای 14 عضو کابینه، 28 استاندار و بیش از 80 فرماندار انتشار یافت (که البته پذیرفته نشد)، و حتی رئیسجمهور وقت به اعضای دولت گفت: «محکم بایستید اگر نخواستند با هم میرویم».
بیبیسی ادامه میدهد: این واکنشها، البته برای چند هفته هیجان زیادی را در سطح مطبوعات و مخاطبان آنها ایجاد کرد. اما باحمایت تمام قد آیتالله خامنهای از شورای نگهبان، دولت دو روز مانده به انتخابات اعلام کرد که انتخابات را به روال عادی برگزار میکند و نتیجتا، همان استانداران و فرمانداران «مستعفی»، مسئول برگزاری انتخابات به شیوه مورد نظر شورای نگهبان- و البته از موضعی پایینتر از زمان قبل استعفا - شدند. نتیجه اجتنابناپذیر چنین وضعیتی، ناامیدی حامیان اصلاحطلبان بود.
شرایط سیاسی امروز ایران، در مقایسه با زمان برگزاری انتخابات مجلس هفتم تغییر زیادی کرده ولی میتوان تصور کرد که هنوز یک معادله منطقی در عرصه سیاست ایران برقرار باشد: اینکه سیاستمداران در هنگام چالشهای تعیینکننده، از ایجاد انتظاراتی در اجتماع که توان تحققشان را ندارند، سود نمیبرند. ایجاد انتظارات تحققناپذیر، احتمالا بر سر موضوعاتی که سرنوشت آنها در آینده دور روشن میشود نیز بیهزینه نیست، اما قطعا در ارتباط با موضوعاتی که تکلیفشان در آینده بسیار نزدیک - مثلا تنها پنج هفته بعد - روشن میشود، بسیار سنگین است.
نیویورک تایمز: برجام تکرار نمیشود اما تحریم تکرار خواهد شد!
یک روزنامه آمریکایی اجرای برجام را روز تکرار ناشدنی خواند و نوشت ایران به خاطر عمل به تعهدات و رفتارهای اعتمادساز از تحریمهای جدید معاف نخواهد شد.
نیویورک تایمز نوشت: اجرای توافق برجام لحظهای تاریخی است که به باور بسیاری هرگز تکرار نخواهد شد. ایران به تعهداتش در قبال توافقی که آن را در سال 2015 با آمریکا و سایر قدرتهای بزرگ جهانی در راه حذف یا محدود کردن خطرناکترین عناصر برنامه هستهایاش عمل کرده است
«آژانس بینالمللی انرژی اتمی» تأیید کرد که ایران 11 تن اورانیوم غنی شدهاش را به روسیه منتقل کرده است. ایران ضمن آن تعداد 12 هزار دستگاه سانتریفیوژ خود را از کار انداخت و رآکتور «اراک» را که برای تولید پلوتونیوم طراحی شده بود با سیمان پر کرد.
بعد از افزون بر 30 سال خصومت و دشمنی میان دو کشور، حسن روحانی، «محمد جواد ظریف» از سال 2013 زمام امور دولت ایران را بدست گرفتند و مذاکرات برای رسیدن به توافق را با رویکردی «واقعبینانه» و «سازنده» دنبال کردند.
البته نه عمل به توافق هستهای و نه آزادی زندانیان آمریکایی، هیچ یک تضمینی نیست که ایران هدف سرزنش و یا تحریمهای جدید واقع نشود. دقیقاً به محض آنکه زندانیان آمریکایی؛ ایران را ترک کردند، اوباما سریعاً 11 شرکت و شهروند ایرانی را که به نوعی با آزمایشهای اخیر موشکهای بالستیک ایران مرتبط بودند هدف تحریم قرار داد که این تحریمها جدید هستند.
2 سال و نیم به وعده گذشت دولت در یک سال باقیمانده چه میکند؟
دو سال و نیم بعد از شروع به کار دولت یازدهم، بیش از هر زمان دیگری انفعال و بیعملی دولتمردان آشکار است و این همه چشم انتظاری برای گشایش در کار مردم، نشانه روشنی از ناتوانی کسانی است که شعارها و وعدههای صد روزه دادند.
در اینباره دکتر محمد سلیمانی، نماینده مردم تهران در یادداشتی برای رجانیوز نوشت: «اکنون نزدیک به دو سال و نیم از دولت یازدهم میگذرد و کمتر از یکسال و نیم از عمر این دولت باقی مانده است و اگر بر اساس واقعیتها صحبت شود، کمتر از یکسال از عمر مفید دولت باقی مانده است، چون که دولت در ماههای پایانی سرگرم انتخابات ریاستجمهوری میشود و عملا اداره کشور را رها میکند.
همه به یاد دارند که دولت یازدهم در شروع فعالیت در تابستان سال 1392 طیف وسیع و گستردهای از وعدهها را به مردم داد و نام خود را دولت «امید و تدبیر» گذاشت و مدعی «اعتدال» شد. همه یادشان هست که دولت مدعی شد که «ژنرالها» را به خط کرده است و مسائل کشور را در 100 روز حل میکند. اکنون که کارنامه دولت در ذهن مردم نقش بسته است، میتوان ارزیابی نمود که دولت چقدر در عمل به وعدهها موفق بوده است؟ و آیا «امید» در دل و فکر مردم ایجاد کرد یا خیر؟ و آیا تدبیر را پیشه نمود یا خیر؟ و نهایتا پیشبینی نمود دولت در یکسال باقیمانده از عمر مفید خود به کجا خواهد رفت و چه بر سر کشور خواهد آورد.
دولت در این دو سال و نیم پای را روی پا گذاشت و همهچیز را به سرنوشت مذاکرات هستهای گره زد و همه امیدها را در ظرف مذاکرات و برجام ریخت. چه شد؟ نتیجه آن شد که رکود در همه ابعاد سراسر کشور را فرا گرفت. رکود علمی، رکود اقتصادی، رکود مسکن، رکود بازار، رکود کشاورزی، رکود رفاه و معیشت، رکود نفت، رکود تولید، رکود تجارت، رکود کسب و کار، رکود... سوال این است که پس این ژنرالها چه کردند؟ نخواستند یا نتوانستند!
اگر گفته شود: آنها نخواستند و عامدا کشور را به رکود کشاندند، معنی و مفهوم بسیار بد و خطرناکی دارد. اگرچه عدهای سخت بر این باورند که دولت عامدانه کار نمیکند تا به مردم بفهماند که بدون غرب و آمریکا نمیشود کار کرد. طرفداران این نظریه استناد به عملکرد ژنرال پرستاره بیش از 20 سال وزارت نفتی دارند که با حرکات و اعمال و جهتگیریهای خود موجب شد تا قیمت نفت به حدود 30 دلار برسد. همچنین مشاور رئیسمحترم جمهور و رئیس مناطق آزاد را مثال میزنند که صنعت ایران را تحقیر کرد و اعلام داشت: صنعت ایران فقط توان آبگوشت بزباشی را دارد. یا وزیر با درجه ژنرالی «پدر صنعت» را مثال میزنند که گفت ما نمیتوانیم و بهتر است برویم مدیر از خارج وارد کنیم و در این مدت پدر صنعت کشور را درآورد تا نام پدر صنعت را برای خود انحصاری کند. یا ژنرال حوزه مسکن را مثال میزنند که فرمود مسکن مهر مزخرف است و نهایت عدم همکاری را با آن به عمل آورد و چند میلیون انسان بیگناه را گرفتار کرد و همواره وعده بیعمل داد و با امید «مسکن اجتماعی» فرار به جلو کرد و در آخر هم خواستار تعطیلی نهادهای قیمتگذار و حامی مصرفکننده شد و آنها را نهادهای کمونیستی و مارکسیستی نام نهاد....
دکتر سلیمانی میافزاید: دولت یازدهم عملا نتوانست به شعارهای خود عمل کند. امید را در دل مردم خشکاند. الان فصل انتخابات است و کمتر نامزد انتخاباتی را میتوان یافت که خود را حامی دولت بنامد و موفق شود. چون بلافاصله مورد خطاب مردم قرار میگیرد و کسی نمیتواند به صورت روشن و شفاف لیستی کوتاه از عملکرد موفق دولت در صحنه داخلی کشور ارائه دهد، چون وجود ندارد. ولی لیستها و جداول بلند بالایی از ادعاهای انجام نشده دولت یازدهم ارائه میکنند. مثلا: چرا اقتصاد در 100 روز اول که هیچ! چرا در 900 روز سامان نیافت؟، چرا ده میلیون ثروتمند شناسایی گردید ولی یارانه آنها قطع نشد؟، چرا در این بیپولی ادعایی، درب گمرکات بر روی کالاهای لوکس و بنجل باز شد؟ چرا نقدینگی کشور را از 460 هزار میلیارد تومان به 900 هزار میلیارد تومان رسید؟، چرا وام 25 میلیون تومانی خودرو از بانک مرکزی برداشته شد، ولی به همین دلیل علیه مسکن مهر شعار داده شد؟
چرا کاری شد که وزیر دولت بگوید هر پنج دقیقه یک بیکار به سیل بیکاران اضافه میشود؟، چرا در دو سال گذشته سفره مردم 20 درصد کوچکتر شد؟، چرا گفتند خزانه خالی است ولی هزینه دولت چند برابر شد؟، چرا به معیشت مردم سر و سامان داده نشد و تلاشی هم نگردید و در عوض دهها تن سیبزمینی نابود شد و حتی حاضر نشدند آن را به مستمندان بدهند؟»