کد خبر 533591
تاریخ انتشار: ۲۰ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۵:۱۷

جريان برجام خواه داخلي، در ساليان گذشته مطالبات و برنامه‌هايي را دنبال کرده که باعث شده است نظام در مقاطع حساس و خطرناکي قرار بگيرد، به گونه اي که در آن شرايط، نفس نيروهاي انقلابي در سينه‌ها حبس شده است.

به گزارش مشرق، برجام داخلي يا "برجام ۲"، عنواني است که در هفته هاي گذشته پس از به سرانجام رسيدن برجام هسته اي از سوي برخي از مسئولين سياسي  و رسانه‌اي بارها مطرح شده است. اين بر جام به دنبال آن است که نگاه حاکميت و نظام را به برخي از جريان‌هاي سياسي و گروه‌هايي که با نظام زاویه پیدا کرده‌اند اصلاح کند. برجام ۲ نوعي درخواست "آشتي ملي" است که در گذشته بارها براي تبرئه و بازگشت عناصر مطرود نظام بيان شده بود، اما چون نظام براي آن شروطي گذاشته و آنان در پي تحقق شروط مطروحه نبودند، آشتي ملي به سرانجام نرسيد. اما در اين شرايط، برجام ۲ کمي پيچيده تر از آشتي ملي است و نياز به توضيح و طرح سوال‌هاي بهتري دارد. بايد در ابتدا پرسيد آيا شرايط کشور به سمتي رفته است که نظام از مدل ۱+۵ برای مواجهه با مخالفان سخن بگويد؟ آيا نظام بايد مانند برجام يک مجددا هزينه بدهد و برخي از اقدامات و برنامه‌هاي خود را تعليق نمايد؟ آيا نظام بايد به جبهه اپوزيسيون داخلي متعهد شود که برنامه‌ها و فعاليت‌هاي سياسي آنها را مورد هدف قرار ندهد؟ آيا نظام بايد به مخالفان باج دهد و فضاي داخلي را براي رفت و آمد آنان باز بگذارد؟!

جريان برجام خواه داخلي، در ساليان گذشته مطالبات و برنامه‌هايي را دنبال کرده که باعث شده است نظام در مقاطع حساس و خطرناکي  قرار بگيرد، به گونه اي که در آن شرايط، نفس نيروهاي انقلابي در سينه‌ها حبس شده است و توکل آنان به خدا و پشتيباني از رهبري باعث عبور از آن گردنه‌هاي سخت و شرايط بحراني شده است.

حاميان اين برجام در ساليان گذشته ابزار فشار مجامع غربي،کشورها و رسانه‌هاي غربي بوده اند. آنها بودند که اطلاعات نظام را در اختيار مراکز جاسوسي غرب مي‌گذاشتند،آنها بودند که غرب را تشويق به افزايش تحريم ها مي‌کردند، آنها بودند که با تخريب نهادهاي نظام مانند سپاه و بسيج به دشمن‌گرا مي‌دادند که بايد سنگرهاي مدافع نظام را تخريب کنند... آري! اگر با تحقق برجام داخلي ديگر اين تخريب‌ها و کمک‌ها به دشمن رفع خواهد شد، باید گفت که ما هم طرفدار برجام داخلي هستيم!

تحق چنین امری نیازمند مقدمات و الزاماتی است که تا محقق نگردد، چنین مباحثی در حد شعار باقی خواهد ماند:

۱. فتنه‌گران بايد خطاهای گذشته خود را پذیرفته و از همراهي با دشمن و حرکت در مسیر براندازی اعلام برائت نمایند و متعهد گردند که دیگر چنین خطای راهبردی را تکرار نخواهند کرد.

۲. جريان فتنه بايد خود را ملزم به رعایت قانون اساسي دانسته و به تمام اصول آن متعهد بماند.

۳. اصلاح‌طلبان که خود را طرفدار نظام معرفي مي‌نمايد بايد متعهد گردند که از ادبيات ضدانقلاب فاصله گرفته و  از طعن و توهین به مقدسات دست برداشته‌اند.

۴. این جریان بايد دست از حمايت جريان‌هاي ضد انقلاب و همکاري با رسانه‌هاي غربي که در راستاي تضعيف حکومت ديني و ايجاد بدبيني عليه انقلاب فعاليت مي‌کنند، بردارند.

۵. سران فتنه و کساني که در فتنه ۸۸ نظام را متهم به تقلب در انتخابات رياست جمهوري کردند و چهره نظام را مخدوش نمودند، بايد تبعات قضايي، سياسي و اجتماعي آن را پذیرا باشند.

۶. جريان خزنده مطبوعاتي و زنجيره‌اي این جریان باید ضمن رعايت قوانين مطبوعاتي جمهوري اسلامي نسبت به آن وفادار شوند و دست از تلاشهاي مخرب فرهنگي و سياسي که باعث سلب اميد توده‌های مردم مي‌شود، بردارند.

۷. پس از حرکت به سمت برجام دو، همه مردم و نهادهاي قانوني نظام ناظر هستند و هر لحظه رفتار آنان "راستي آزمايي" مي‌شود، که اگر روزی تخلفي از آنان سر زند، نظام به وظايف خود در مقابل او عمل نمايد.

پس از تحقق این پیش‌شرط‌هاست که سخن گفتن از برجام ۲ معنا خواهد یافت، وگرنه باید گفت که چنین ادعایی، سخنی بدون پشتوانه بیش نبوده و تکرار این بحث تنها کاربردی رسانه‌ خواهد داشت.


منبع: بصیرت