به گزارش مشرق، بسته گزارش تحلیلی روزانه
به تحلیل و بررسی برخی اخبار و مطالب کمتر دیده شده در لابهلای
رسانههای کشور میپردازد.
«برجام ۲» سرپوشی بر وعدههای بیفرجام و از مردم خواهش میکنیم قهر نکنند! از جمله مطالبی هستند که در بسته امروز به آنها پرداختهایم.
***
«برجام 2» سرپوشی بر وعدههای بیفرجام
رئیسجمهور روحانی اخیراً در اظهاراتی که سایت خبرآنلاین آنها را منتشر کرده، گفته است: همه باید با همدلی و وحدت، برای اجرای «برجام 2» به صحنه بیایند.
این عبارت که عناوین دیگری نظیر «برجام داخلی» و «برجام ملی» هم درباره آن بهکار رفته توسط آقایان هاشمی رفسنجانی، وزیر بهداشت، مشاور اقتصادی رئیسجمهور و تنی چند از اصلاحطلبان نیز تکرار شده است.
*تحلیلگران انگارههای متفاوتی را درباره منظور رئیسجمهور از «برجام 2» مطرح کردهاند که واضحترین آنها کپی دیگری از طرح نخنمای «دولت آشتی ملی» است.
اما جدای از معنای عبارت «برجام 2» باید دانست که رئیسجمهور روحانی در حال بیان نسخهای است که پیش از این نیز در اوان روزهای عقد برجام و حتی در دوران پیشابرجام نیز توسط عدهای خاص به تلویح بیان شده بود.
در دوران پیشابرجام، این محسن رنانی از استادان اصلاحطلب بود که طی یک مقاله مطبوعاتی اینطور نوشت برای بهبود کشور در شرایط پساتحریم، باید درباره حوادث سال 88 اعلام آشتی ملی و در ادامه نیز عفو عمومی اعلام شود!
احمد نقیبزاده، یکی دیگر از استادان اصلاحطلب نیز زمانی در اشاره به دوران پساتحریم گفته بود: «طبیعتا در این راه باید با اقدامهایی در داخل هم روبهرو باشیم. این اقدامها هم یک نوع علامت مثبت به کشورهای غربی است و به عبارت دیگر غربیها زمانی شعارهای دیپلماتیک ما را میپذیرند و رویکرد مدنی ما را که در داخل برخی اقدامها صورت بگیرد. پارهای حبسها و حصرهایی که غیر ضروری است باید برداشته شود و آزادیهایی هم به مطبوعات داده شود.»
عبدالله ناصری، کنشگر سیاسی اصلاحطلب نیز در مقطعی عنوان کرده بود: پس از تحقق شعارها و وعدههای انتخاباتی آقای روحانی میتوان امکان برگزاری مذاکرات ملی را متصور شد.
قبل از این افراد نیز غلامحسین کرباسچی، دبیر کل حزب کارگزاران در ماه رمضان امسال و در مراسم افطاری سیاسیون با رئیس جمهور گفته بود: چرا در سیاست داخلی باب مذاکره و توافق ملی را نمیگشایید؟!
با این تفاسیر و در کنار معنای آشکاری که از طرح عبارت برجام داخلی و آشتی ملی به ذهن متبادر میشود بایستی اشاره کرد که دولت یازدهم در عرصه داخلی قولهای بر زمین ماندهای را به جریان سیاسی خاص داده که تاکنون آنها را انجام نداده است.
فک حصر از فتنهگران، تغییرات در کادر اجرایی دولت و عملگری در زمینه ردّ صلاحیت اصلاحطلبان ستادی، تعدادی از این مقولات بودهاند که گویا در شرایط فعلی نه دولت و نه اصلاحطلبان ترجیح نمیدهند درباره آنها صحبت کنند!
از طرفی کدام وعده دولت در قبال برجام اجرایی شده که اکنون قرار است بعنوان سرمایه ورود به برجام 2 از آن استفاده شود؟!
آیا جز این است که دولت به تازگی اعلام میکند دستاوردهای برجام بماند برای 10 سال دیگر و یا فردی که اعلام شده مشاور رئیس جمهور است نیز در یک جلسه از این گفته است که سرمایهگذاران خارجی به وی گفتهاند تا انتخابات دولت بعدی نسبت به ایران احتیاط خواهند کرد؟!
البته در این میان، مردم به روشنی میبینند که دولت برای باغ سبز موعود خود اقدام به خرید دهها فروند هواپیمایی کرده است که اولاً فقط 5 درصد مردم ایران با آنها سر و کار دارند، ثانیاً طی 8 سال آینده به کشور وارد میشوند و ثالثاً در کاملاً نو بودن آنها نیز تردید جدی وجود دارد.
تحلیل امارهها و نشانههای فوق بیان میکند که برجام دو، برجام ملی یا برجام داخلی چیزی غیر از مشتی حرف و حدیث نخواهد بود و اتفاق جدیدی از قِبل آن رخ نمیدهد.
چه اینکه دولت نشان داده است حرکتی موازی با شعارهایش ندارد. ضمن آنکه قصد و عزم واقعی هم در دولت برای عمل به منویات جریان سیاسی خاص مشاهده نمیشود.
***
آب پاکی که سریعالقلم روی دست پسابرجام ریخت
باز شدن پای انتخابات ریاستجمهوری به فرجام برجام
محمود سریعالقلم، از استادان اصلاحطلب و کسی که گفته میشود مشاور رئیسجمهور روحانی است، اخیراً طی سخنانی که سایت حزب ندای ایرانیان آنرا منتشر کرده، گفته است:
«در اجلاس اخیر داووس سرمایه گذاران خارجی میگفتند که ما منتظر نتیجه انتخابات دوره بعدی ریاست جمهوری ایران هستیم و بعد جدی وارد مذاکره برای سرمایهگذاری میشویم»!
او افزوده است: این نشان میدهد که اگر آنها سرمایهگذاری هم میکنند نگران آینده هستند، چون تجربه تغیییر سیاستها را در دوران اقای احمدینژاد دیدهاند.
*پیش از این هم پیشبینی میشد که وعدههای پسابرجام به دلیل واهی بودن، به پساانتخابات مجلس و سپس به دوران پساانتخابات ریاست جمهوری سال 96 منتقل شود.
سوگمندانه بایستی اشاره کرد که توافق نهایی یا همان برجام علیرغم وعدههایی مبنی بر «ارزانی» و «ارتقای فوری سطح معیشت»! اما از اول هم قرار نبود چنین دستاوردهایی داشته باشد و در این زمینه از جانب عدهای با مردم ناراستی صورت گرفته است.
این بیدستاوردی نیز طی توافقات و مذاکرات دو و نیم سال گذشته دولت یازدهم با کشورهای 1+5 به رأیالعین محرز شده است و نیازی به توضیح آن نیست چه اینکه مردم ایران هم پس از توافق موقت ژنو در سال 92 تحریم شدند، هم پس از تفاهم سیاسی لوزان در ابتدای سال 94 و هم پس از توافق برجام در تابستان امسال و جالب آنکه با وجود وعدههای داده شده؛ در هیچیک از این سه مقطع نیز هیچ دستاورد اقتصادی یا معیشتی ملموسی در زندگی مردم مشاهده نشد که نشد.
در این مدت همچنین از جانب چهرههای جریان سیاسی خاص مقولاتی مثل شرکت ایران در اجلاس تصمیمگیری برای سوریه و عبور ایران و آمریکا از ذهنیت سرد نسبت به یکدیگر! از جمله دستاوردهای توافق نهایی عنوان شدهاند.
جالب آنکه عدهای هم به میان آمده و از این میگویند که برجام دستاوردهایی داشته اما مردم متوجه نیستند و یا عنوان میکنند که اگرچه تحریمها لغو نشده اما فشار از مردم برداشته شده است.
با این حال و با وجود آنکه قرار بوده است برجام، همان باغ سبز موعود و به قولی «لوبیای سحرآمیز دولت» باشد اما جریان سیاسی خاص هماکنون اینطور میگوید که «انتخابات مجلس دهم» است که موجد ارزانی و ارتقای سطح معیشت خواهد بود!
چه اینکه در کلام چهرههایی همچون قدرتالله علیخانی، محمدصادق خرازی و رسول منتجبنیا هم به این مسئله اشارات محرزی صورت گرفته است.
بعنوان مثال، علیخانی چندی پیش با اشاره به انتخابات مجلس گفته بود: همانطور که در مساله برجام همه قوا به خصوص رئیس مجلس و رئیس قوه قضائیه و در رأس همه، رهبر معظم انقلاب، به کمک دولت آمدند و برجام حل شد، میتوان با اجماعی دوباره، مشکلات اقتصادی را هم از سر راه مردم برداشت!
هماکنون نیز شاهدیم که محمود سریعالقلم، بعنوان یک چهره نزدیک به دولت در فحوای کلام خود اینطور بیان میکند که سرمایهگذاریهای خارجی وعده داده شده میماند برای انتخابات ریاست جمهوری آینده!
مشاور اقتصادی رئیس جمهور روحانی نیز اخیراً طی مصاحبهای به صورت تلویحی اعلام کرده بود که دستاوردهای برجام شاید 10 سال دیگر دیده شود.
عباس عبدی، فعال اصلاحطلب هم چند روز قبل در مصاحبه با روزنامه شرق، وجه دیگری از تمدید وعدههای پسابرجام را آشکار کرده و گفته است: یکمیلیون شغلی که آقای روحانی قول داده ایجاد کند، 40 میلیارد دلار پول میخواهد و چارهای جز جذب سرمایهگذاری خارجی ندارد. هیچ آدم عاقلی با این سطح از تنش - که رئیس مجمعش چنین سخن میگوید- برای سرمایهگذاری نمیآید!
لازم به یادآوری است که بر اساس نظر کارشناسان اقتصادی و حتی برخی مقامات دولتی، وعدههای داده شده درباره پسابرجام به این دلیل که سبب ایجاد «انتظار کاذب ارزانی» شده، یکی از علل جدی رکود فعلی در اقتصاد کلان ایران است.
اینکه این بازی چه زمانی تمام میشود مشخص نیست و برای پاسخ آن باید منتظر زمان بود...
***
جریان خاص از مردم خواهش میکند قهر نکنند!
محمود میرلوحی، فعال اصلاحطلب و معاون وزیر کشور دولت اصلاحات اخیراً در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا ضمن انتقاد از ردّ صلاحیت برخی چهرهها گفته است: با مشورتها و تحلیلهای انجام گرفته با کارشناسان مختلف و استانداران متعدد، این طور به نظر میرسد که عدهای خیلی به مشارکت حداکثری مردم اعتقادی ندارند!
او همچنین افزوده است: با اینحال تلاش اصلاحطلبان این است که از مردم خواهش کنند با صندوقهای رأی قهر نکنند.
*اظهارات میرلوحی بر این پایه استوار است که احیاناً مردم ایران به دلیل ردّ صلاحیت تعدادی از چهرههای ستادی جریان اصلاحات و پیرمردهای این جریان خاص سیاسی، قصد قهر کردن از صندوقهای رأی را دارند...
فرض دیگر ماجرا نیز که اظهارات فوق بر آنها ابتنا یافتهاند آن است که جریان سیاسی خاص متوجه این قهر عمومی شده و هماکنون برای خواهش از مردم پا به عرصه خواهد گذاشت.
فرض بعدی نیز آنست که مراجع تأیید کننده صلاحیت نامزدها اعتقادی به مشارکت حداکثری مردم ایران در انتخابات ندارند!
قبل از اظهارات میرلوحی، از سوی «محمدرضا عارف» عنوان شده بود که اصلاحطلبان «برای رفع سوء تفاهم سال 88»! در انتخابات آتی شرکت خواهند کرد.
اشارهی یک چهره ستادی اصلاحطلب به بیاعتقادی کسانی برای عدم مشارکت حداکثری و خواهش جریان خاص از مردم برای عدم قهر از انتخابات در حالی است که این جریان همچنان نمیداند چگونه باید داغ قهر از انتخابات در سال 90 و تحریم انتخابات مجلس نهم را در پیشانی خود پنهان کند و مرتب بهانههای مختلفی را درباره آن بیان میکند.
مسئله فتنه سال 88 و عدم عذرخواهی جریان سیاسی خاص از آن نیز این جریان خاص را در تنگنایی خودخواسته قرار داده است.
اکنون و در سایه تمام واقعیتهای پیشگفته به نظر میرسد که باید تعقل و تقوای سیاسی پیشه کرد و از زدن بهتانی دیگر به نظام اسلامی و مردم ایران خودداری ورزید.
مردم ایران در تمام 37 سال گذشته از هیچ انتخاباتی قهر نکردهاند و حضورشان منوط به بودن یا نبودن کاندیداهای خاص منوط نبوده است.
مردم ایران حتی در انتخابات سال 90 که توسط اصلاحطلبان تحریم شد نیز حضوری چشمگیر یافتند و 70 درصد واجدان شرایط در انتخابات آن سال شرکت کردند.
وانگهی، طرح مسئله «خواهش اصلاحطلبان از مردم برای عدم قهر»! به جای «دعوت به حضور گسترده مردم در انتخابات» از جانب اصلاحطلبان به شدت محل سؤال و تأمل است.
چه اینکه اساساً قهر از انتخابات توسط گروههای سیاسی یک رفتار دشمنانه است و در صورتیکه از جانب فرد یا افرادی بعنوان پیشه سیاسی اتخاذ شود به هیچ وجه با رفتار عقلایی و روشهای دموکراتیک انطباق ندارد.