به گزارش مشرق، یکی از مسائلی که هر شخص در زندگی خود با آن روبرو شده و به تبع آن اجتماع نیز درگیر آن میشود مسئله غریزه جنسی است که پیرامون آن سؤالات و حاشیههای فراوانی وجود دارد و با اینکه مسئلة مهمی است ولی آنچنان که باید و شاید مورد بررسی و پاسخگویی قرار نگرفته و عدم آگاهی و مهارت کافی افراد جامعه در انتقال این مطالب باعث بوجودآمدن یک خلاء و شکافی بین نسلهای مختلف وبطور دقیق تر بین والدین وفرزندان گردیده است .
ما شاهدیم که در جوامع مختلف به دلیل اینکه این مسئله به درستی تبیین و شناسانده نشده و تعابیر و تفاسیر غلطی در مورد آن صورت گرفته ، اجتماع دچار سردرگمی و انحراف و دیگر آفات شخصی و جمعی (خودارضایی ، بی بندوباری در ارتباط دختروپسر ، روابط نامشروع ، همجنس بازی ، افسردگی ، خمودی ، جنایت ، و ... ) شده است.
انسان در بین این همه هیاهوی اجتماعی و تمایلات نفسانی که هر کدام وی را به سویی میکشاند و نتیجه ای جز سردرگمی و سرخوردگی بیشتر هم ندارد نمیداند چه باید بکند و به چه کسی پناه ببرد ؟! ولی در همین حین شخصی که متوجه خود بوده و معتقد به وجود خالق برای خود باشد و نفسش را وابسته به آن خالق بداند پی میبرد که بهترین کار این است که پای درس وحی بنشیند و ببیند کسی که او را خلق کرده و چنین غرایز و خصوصیاتی را در او به ودیعه نهاده است چه راهنمایی و راهحلی به او پیشنهاد میدهد ؟
ما شاهدیم که در جوامع مختلف به دلیل اینکه این مسئله به درستی تبیین و شناسانده نشده و تعابیر و تفاسیر غلطی در مورد آن صورت گرفته ، اجتماع دچار سردرگمی و انحراف و دیگر آفات شخصی و جمعی (خودارضایی ، بی بندوباری در ارتباط دختروپسر ، روابط نامشروع ، همجنس بازی ، افسردگی ، خمودی ، جنایت ، و ... ) شده است.
انسان در بین این همه هیاهوی اجتماعی و تمایلات نفسانی که هر کدام وی را به سویی میکشاند و نتیجه ای جز سردرگمی و سرخوردگی بیشتر هم ندارد نمیداند چه باید بکند و به چه کسی پناه ببرد ؟! ولی در همین حین شخصی که متوجه خود بوده و معتقد به وجود خالق برای خود باشد و نفسش را وابسته به آن خالق بداند پی میبرد که بهترین کار این است که پای درس وحی بنشیند و ببیند کسی که او را خلق کرده و چنین غرایز و خصوصیاتی را در او به ودیعه نهاده است چه راهنمایی و راهحلی به او پیشنهاد میدهد ؟
همانطور که در دنیای امروز هر وسیلهای دارای کتابچه راهنما بوده و هرفردی لزوم کتابچه راهنما را درک کرده و درضمن مطمئنترین و موثق ترین منبع و مرجع راهنمایی برای استفاده از آن وسیله را تولیدکننده آن میداند به همان صورت ، بهترین و مناسبترین مرجع راهنمای استفاده و برخورد با غرایز و خصوصیات انسانی هم خالق انسان است . خالقی که با توجه به آگاهی از نیازها و خصوصیات انسانها، برنامهای به نام دین و کتابی به نام قرآن را در اختیار بشر قرار داد که انسان تربیت شود و در نتیجه از تحیر و انحراف و فساد نجات یابد .
دین با تبیین صحیح مسائل، بسیاری از گره هایی را که در ذهن بشر وجود دارد ، باز کرده و نقاط تاریک آن را روشن میکند. وقتی خداوند متعال در قرآن میفرماید آیا کسانی که میدانند با کسانی که نمیدانند برابر هستند ؟ طبیعتا خود او هم سعی میکند علم و دانایی لازم را به بشر بدهد. اگر کمی صبر کنید بعد ازتوضیح مطالب می بینید که چقدر فرق است بین دانستن و ندانستن ! پس بهتر است بدون تأمل بیشتر ، پای درس این مکتب تربیتی بنشینیم و گوش دهیم؛
* تعریف شهوت
در آموزههای دینی به نیرویی که باعث میل به امور پیرامونی میشود بهطورکلی شهوت گفته میشود که به شاخههای مختلف تقسیم میشود به عنوان مثال شهوت جنسی ، شهوت مالی ، شهوت قدرت ، شهوت به خوراک و... که این موارد باعث جاذبه انسان به خود میشوند و انسان نیز با قوه شهوت به این امور میل پیدا میکند . پس دو نکته مشخص میشود :
1- شهوت یک میل درونی به مسائل پیرامونی است
2- شهوت فقط به امور جنسی اختصاص ندارد .
تعریف غضب
و در مقابل به آن نیرویی که باعث میشود ما نسبت به مسائل پیرامونمان خشمگین و متنفر و در واقع بی میل شویم و در نتیجه باعث انزجار و دفع آن امور میشود غضب گفته میشود به عنوان مثال اگر شما به زندگی روزانه خودتان دقت کنید میبینید که از بعضی از حوادث ، اشخاص و یا اشیاء دوری میکنید که این حالت دافعه ، حاصل نیروی غضب در انسان است . در اینجا نیز مشخص شد که غضب برخلاف تصور رایج مردم فقط اختصاص به عصبانیت و خشم ندارد بلکه به همان حالت دافعه و دوری از اشیاء و امور پیرامونی چه به صورت خفیف و چه به صورت شدید قوه غضبیه میگویند.
در یک مثال دیگر اگر زندگی را به یک جاده ای تشبیه کنیم که ما با یک ماشین در حال حرکت در آن هستیم می توان شهوت را به پدال گاز تعبیر کنیم که با آن با سرعت بیشتری حرکت می کنیم و غضب را هم به ترمز تشبیه کنیم که در سرازیری ها وپیچ های خطرناک باعث کنترل ماشین وآسیب ندیدن ما می شود.
نکته مهمی که لازم به ذکر است و غفلت از آن باعث پیدایش اشکالات جدی در زمینههای شخصی و اجتماعی شده، این است که بعد از اینکه دین، این قوا را تعریف میکند توصیه کرده و بهتر است بگوییم دستور داده که این دو نیرو و تمام زیرشاخههای آنها باید تحت کنترل عقل قرار گیرند تا بتوانند کارآیی لازم را داشته باشند و وظیفه خود را به درستی انجام دهند تا موجب فساد، انحراف و ضررهای جبرانناپذیر نشوند. برای روشن شدن مطلب به مثال زیر توجه کنید اگر شخصی طبق نیاز و غریزهای که دارد میل به خواب پیدا کند و او هم به این غریزه پاسخ داده و بخوابد ولی میزان خواب او به حدی رسید که بقیه امور روزمرهاش مختل شد و در اثر زیاد خوابیدن یا کم خوابیدن به هیچ یک از کارها و وظایفش نرسید اینجا عقل وارد میشود و میگوید خواب باید به اندازه کافی و به اندازه نیاز باشد بنابراین شخص ساعت خواب خود را تنظیم میکند تا بتواند به مابقی امور خود هم رسیدگی کند.
در مثال دیگر تصور کنید که ما بنا به تجویز پزشک باید از دارویی استفاده کنیم که باعث تنفر و یا مشقت ما میشود و تمایلی به استفاده از آن نداریم که در نتیجه این کار باعث تشدید بیماری میشود؛ در اینجا هم عقل وارد شده و عواقب و عوارض استفاده نکردن از دارو را متذکر میشود و باعث جلوگیری از زیادهروی نیروی غضبیه میشود. تا اینجا با دو نیروی بسیار مهم شهوت وغضب و کارآیی آنها آشنا شدیم.
* حکمت خلقت شهوت جنسی
از توضیحات سابق مشخص شد انسان برای زندگی روی کره خاکی و رسیدن به اهداف خود و اهداف عالی ای که خداوند تعیین فرموده است نیاز به امور و لوازمی دارد و برای اینکه انسان بتواند به این امور دست پیدا کند خداوند نیروها و قوایی را به انسان عطا نموده که بتواند به وسیله آنها نیازهای خود را برطرف کند که یکی از این ابزارها نیز شهوت جنسی است . مسئلهای جنجالی که در طول تاریخ بشر وجود داشته و هر قوم و گروه و هر شخصی نظرات خود را بیان و آن را اعمال کرده و بسیاری از آنها هم دچار فساد و انحراف شدند که نمونههای آن در قرآن و در حال حاضر در کشورهای غربی و کشورهای بیتوجه به دین قابل مشاهده است .
با بررسی شواهد و قراین پی میبریم که این ابزار ( شهوت جنسی ) برای بقای نسل بشر در وجود انسانها تعبیه شده است و خداوند از روی حکمت خود لذتی را در کنار این غریزه قرار داده است تا انسانها به آن میل پیدا کنند . چون اگر این لذتها را حذف کنیم خواهیم دید که کسی میل به انجام کاری را پیدا نمیکند. مثلاً در کنار غذا خوردن لذتی قرارداد شده که اگر ما آن لذت را حذف کنیم میبینیم که خود انسان بهخودیخود میلی به غذا ندارد .
بنابراین در مرحله اول لذتی که در این امور وجود دارد از روی حکمت است و در مرحله دوم خداوند از آن ، به عنوان ابزاری برای امتحان انسانها استفاده میکند بهاینصورت که ببیند کدام یک از انسانها آن را تحت فرمان عقل قرار میدهد؟ و یا با کم و زیاد شدن نعمت ها و بلاها حالات ایمانی افراد چه مقدار متفاوت میشود ؟ در نتیجه ! دین ، ایمان ، توکل و اطاعت افراد، مطابق آن سنجیده میشود .
حال مشخص میشود که علل انحراف و تعابیر غلط افراد از این غریزه از کجا ناشی میشود:
1- آشنا نبودن با تعریف و حکمت خلقت غریزة جنسی
2- خارج کردن این غریزه از کنترل عقل
3- اهمیت دادن بیش از حد به لذت تعبیه شده در این غریزه بدون توجه به اقتضائات و تناسب در آن .
برای روشن شدن مواردی که بیان شد لازم است توجه شما را به اختلالات شدید اجتماعی که در اثر بیتوجهی به این موارد ایجاد شده جلب کنم با یک مشاهده ساده خواهید دید افرادی که بالغ شده و هیچ آشنایی با این معارف ندارند در اثر قرار گرفتن در شرایط نامناسب اخلاقی مانند اختلاط بیقیدوبند دو جنس مخالف و یا دیدن تصاویر مبتذل و محرک و خواندن مطالب و نگاه کردن به تصاویر غیراخلاقی در شبکههای اجتماعی و... زمینههای استمناء یا خود ارضایی را در خود فراهم میکنند . و چون این عمل با فطرت پاک انسان و اراده الهی منافات دارد شخص، احساس گناه ، سرخوردگی و افسردگی میکند . البته بنا نیست که در این یادداشت به عوارض خودارضایی بپردازیم لکن به فراخور بحث که به اینجا کشیده شده چون تبیین این عوارض به درک بهتر فلسفه خلقت این غریزه کمک میکند به گوشههایی از آن اشاره میکنیم؛
درکتب روانشناسی نگارندگان با تحقیق میدانی به نتایجی رسیدهاند که به صورت دسته بندی شده ارائه میدهند که عبارت است از اینکه افراد مبتلا به این عارضه معمولاً دچار افسردگی، تنبلی ، سرخوردگی، ضعیف شدن قوای جسمی، بیانگیزگی در زندگی و ... میشوند .
همین چند مورد کافی است برای اینکه متوجه شویم چگونه این عمل با حکمت الهی و فطرت بشری منافات دارد . آن جوان یا نوجوانی که بخواهد در زمان نامناسب و به نحو غیر صحیح از این غریزه استفاده کند خواهد دید که چگونه از مسیر طبیعی زندگی انسانی خود خارج شده است و تازه آنجاست که وجود و صحت و درستی حکمت آفرینش غرایز به خوبی برایش روشن میشود و از عمق جان به آن پی میبرد .
البته این نکته لازم است که این نتیجهگیری شاید در ابتدای ابتلا به این بیماری و انحراف ، خیلی شفاف نباشد ولی به مرور زمان کاملاً روشنشده و خود را نشان میدهد . بنابراین باید به نوجوانانی که مبتلا به این مسائل هستند گوشزد کرد که با توجه به شرایط سنی و تواناییهای بدنی ممکن است بعضی از آثار آن را مشاهده نکنند ولی با توجه به اینکه افراد به این بیماری اعتیاد پیدا میکنند و این اعتیاد بیشتر و عمیقتر میشود به مرور زمان آثار آن نیز نمایانتر میشود .
پس مشخص شد که دیدن صحنه های مبتذل و قرار گرفتن در محیط های نامناسب و ارتباط های بی قید وبند از مهمترین عوامل تحریک کننده غریزه جنسی هستند.
دین با تبیین صحیح مسائل، بسیاری از گره هایی را که در ذهن بشر وجود دارد ، باز کرده و نقاط تاریک آن را روشن میکند. وقتی خداوند متعال در قرآن میفرماید آیا کسانی که میدانند با کسانی که نمیدانند برابر هستند ؟ طبیعتا خود او هم سعی میکند علم و دانایی لازم را به بشر بدهد. اگر کمی صبر کنید بعد ازتوضیح مطالب می بینید که چقدر فرق است بین دانستن و ندانستن ! پس بهتر است بدون تأمل بیشتر ، پای درس این مکتب تربیتی بنشینیم و گوش دهیم؛
* تعریف شهوت
در آموزههای دینی به نیرویی که باعث میل به امور پیرامونی میشود بهطورکلی شهوت گفته میشود که به شاخههای مختلف تقسیم میشود به عنوان مثال شهوت جنسی ، شهوت مالی ، شهوت قدرت ، شهوت به خوراک و... که این موارد باعث جاذبه انسان به خود میشوند و انسان نیز با قوه شهوت به این امور میل پیدا میکند . پس دو نکته مشخص میشود :
1- شهوت یک میل درونی به مسائل پیرامونی است
2- شهوت فقط به امور جنسی اختصاص ندارد .
تعریف غضب
و در مقابل به آن نیرویی که باعث میشود ما نسبت به مسائل پیرامونمان خشمگین و متنفر و در واقع بی میل شویم و در نتیجه باعث انزجار و دفع آن امور میشود غضب گفته میشود به عنوان مثال اگر شما به زندگی روزانه خودتان دقت کنید میبینید که از بعضی از حوادث ، اشخاص و یا اشیاء دوری میکنید که این حالت دافعه ، حاصل نیروی غضب در انسان است . در اینجا نیز مشخص شد که غضب برخلاف تصور رایج مردم فقط اختصاص به عصبانیت و خشم ندارد بلکه به همان حالت دافعه و دوری از اشیاء و امور پیرامونی چه به صورت خفیف و چه به صورت شدید قوه غضبیه میگویند.
در یک مثال دیگر اگر زندگی را به یک جاده ای تشبیه کنیم که ما با یک ماشین در حال حرکت در آن هستیم می توان شهوت را به پدال گاز تعبیر کنیم که با آن با سرعت بیشتری حرکت می کنیم و غضب را هم به ترمز تشبیه کنیم که در سرازیری ها وپیچ های خطرناک باعث کنترل ماشین وآسیب ندیدن ما می شود.
نکته مهمی که لازم به ذکر است و غفلت از آن باعث پیدایش اشکالات جدی در زمینههای شخصی و اجتماعی شده، این است که بعد از اینکه دین، این قوا را تعریف میکند توصیه کرده و بهتر است بگوییم دستور داده که این دو نیرو و تمام زیرشاخههای آنها باید تحت کنترل عقل قرار گیرند تا بتوانند کارآیی لازم را داشته باشند و وظیفه خود را به درستی انجام دهند تا موجب فساد، انحراف و ضررهای جبرانناپذیر نشوند. برای روشن شدن مطلب به مثال زیر توجه کنید اگر شخصی طبق نیاز و غریزهای که دارد میل به خواب پیدا کند و او هم به این غریزه پاسخ داده و بخوابد ولی میزان خواب او به حدی رسید که بقیه امور روزمرهاش مختل شد و در اثر زیاد خوابیدن یا کم خوابیدن به هیچ یک از کارها و وظایفش نرسید اینجا عقل وارد میشود و میگوید خواب باید به اندازه کافی و به اندازه نیاز باشد بنابراین شخص ساعت خواب خود را تنظیم میکند تا بتواند به مابقی امور خود هم رسیدگی کند.
در مثال دیگر تصور کنید که ما بنا به تجویز پزشک باید از دارویی استفاده کنیم که باعث تنفر و یا مشقت ما میشود و تمایلی به استفاده از آن نداریم که در نتیجه این کار باعث تشدید بیماری میشود؛ در اینجا هم عقل وارد شده و عواقب و عوارض استفاده نکردن از دارو را متذکر میشود و باعث جلوگیری از زیادهروی نیروی غضبیه میشود. تا اینجا با دو نیروی بسیار مهم شهوت وغضب و کارآیی آنها آشنا شدیم.
* حکمت خلقت شهوت جنسی
از توضیحات سابق مشخص شد انسان برای زندگی روی کره خاکی و رسیدن به اهداف خود و اهداف عالی ای که خداوند تعیین فرموده است نیاز به امور و لوازمی دارد و برای اینکه انسان بتواند به این امور دست پیدا کند خداوند نیروها و قوایی را به انسان عطا نموده که بتواند به وسیله آنها نیازهای خود را برطرف کند که یکی از این ابزارها نیز شهوت جنسی است . مسئلهای جنجالی که در طول تاریخ بشر وجود داشته و هر قوم و گروه و هر شخصی نظرات خود را بیان و آن را اعمال کرده و بسیاری از آنها هم دچار فساد و انحراف شدند که نمونههای آن در قرآن و در حال حاضر در کشورهای غربی و کشورهای بیتوجه به دین قابل مشاهده است .
با بررسی شواهد و قراین پی میبریم که این ابزار ( شهوت جنسی ) برای بقای نسل بشر در وجود انسانها تعبیه شده است و خداوند از روی حکمت خود لذتی را در کنار این غریزه قرار داده است تا انسانها به آن میل پیدا کنند . چون اگر این لذتها را حذف کنیم خواهیم دید که کسی میل به انجام کاری را پیدا نمیکند. مثلاً در کنار غذا خوردن لذتی قرارداد شده که اگر ما آن لذت را حذف کنیم میبینیم که خود انسان بهخودیخود میلی به غذا ندارد .
بنابراین در مرحله اول لذتی که در این امور وجود دارد از روی حکمت است و در مرحله دوم خداوند از آن ، به عنوان ابزاری برای امتحان انسانها استفاده میکند بهاینصورت که ببیند کدام یک از انسانها آن را تحت فرمان عقل قرار میدهد؟ و یا با کم و زیاد شدن نعمت ها و بلاها حالات ایمانی افراد چه مقدار متفاوت میشود ؟ در نتیجه ! دین ، ایمان ، توکل و اطاعت افراد، مطابق آن سنجیده میشود .
حال مشخص میشود که علل انحراف و تعابیر غلط افراد از این غریزه از کجا ناشی میشود:
1- آشنا نبودن با تعریف و حکمت خلقت غریزة جنسی
2- خارج کردن این غریزه از کنترل عقل
3- اهمیت دادن بیش از حد به لذت تعبیه شده در این غریزه بدون توجه به اقتضائات و تناسب در آن .
برای روشن شدن مواردی که بیان شد لازم است توجه شما را به اختلالات شدید اجتماعی که در اثر بیتوجهی به این موارد ایجاد شده جلب کنم با یک مشاهده ساده خواهید دید افرادی که بالغ شده و هیچ آشنایی با این معارف ندارند در اثر قرار گرفتن در شرایط نامناسب اخلاقی مانند اختلاط بیقیدوبند دو جنس مخالف و یا دیدن تصاویر مبتذل و محرک و خواندن مطالب و نگاه کردن به تصاویر غیراخلاقی در شبکههای اجتماعی و... زمینههای استمناء یا خود ارضایی را در خود فراهم میکنند . و چون این عمل با فطرت پاک انسان و اراده الهی منافات دارد شخص، احساس گناه ، سرخوردگی و افسردگی میکند . البته بنا نیست که در این یادداشت به عوارض خودارضایی بپردازیم لکن به فراخور بحث که به اینجا کشیده شده چون تبیین این عوارض به درک بهتر فلسفه خلقت این غریزه کمک میکند به گوشههایی از آن اشاره میکنیم؛
درکتب روانشناسی نگارندگان با تحقیق میدانی به نتایجی رسیدهاند که به صورت دسته بندی شده ارائه میدهند که عبارت است از اینکه افراد مبتلا به این عارضه معمولاً دچار افسردگی، تنبلی ، سرخوردگی، ضعیف شدن قوای جسمی، بیانگیزگی در زندگی و ... میشوند .
همین چند مورد کافی است برای اینکه متوجه شویم چگونه این عمل با حکمت الهی و فطرت بشری منافات دارد . آن جوان یا نوجوانی که بخواهد در زمان نامناسب و به نحو غیر صحیح از این غریزه استفاده کند خواهد دید که چگونه از مسیر طبیعی زندگی انسانی خود خارج شده است و تازه آنجاست که وجود و صحت و درستی حکمت آفرینش غرایز به خوبی برایش روشن میشود و از عمق جان به آن پی میبرد .
البته این نکته لازم است که این نتیجهگیری شاید در ابتدای ابتلا به این بیماری و انحراف ، خیلی شفاف نباشد ولی به مرور زمان کاملاً روشنشده و خود را نشان میدهد . بنابراین باید به نوجوانانی که مبتلا به این مسائل هستند گوشزد کرد که با توجه به شرایط سنی و تواناییهای بدنی ممکن است بعضی از آثار آن را مشاهده نکنند ولی با توجه به اینکه افراد به این بیماری اعتیاد پیدا میکنند و این اعتیاد بیشتر و عمیقتر میشود به مرور زمان آثار آن نیز نمایانتر میشود .
پس مشخص شد که دیدن صحنه های مبتذل و قرار گرفتن در محیط های نامناسب و ارتباط های بی قید وبند از مهمترین عوامل تحریک کننده غریزه جنسی هستند.
* عوامل تشدیدکننده
در بحث قبل عوامل تحریککننده انسان که زمینهساز بیداری قوای جنسی میگردند و همچنین آثار و عوارض حاصل از انحرافات جنسی بیان شد و اکنون عوامل تشدیدکننده آن تقدیم میگردد :
-اصولاً خود عوامل تحریککننده شهوت در اثر تکرار باعث تشدید این حالت میشود که بیشتر با دیدن حاصل میشود!
-عامل بعدی فکر کردن درباره این مسائل است یعنی بیشتر، افرادی دچار این بیراهه میشوند که فکر خود را کنترل نمیکنند و با پرواز فکر به سمت این مسائل خود را به مهلکه میاندازند و بیراهه نیست این جمله که هر فکری روزی به عمل تبدیل میشود!
- از دیگر عوامل تشدیدکننده ، بیکاری است یعنی فردی که ساعات زیادی را بی کار باشد و در واقع برنامهای برای اجرا و انجام نداشته باشد زمینه بسیار مساعدی برای افتادن در این مهلکه را بوجود میآورد. در واقع اگر خود نوجوان توانایی برنامهریزی روزانه را داشته باشد ( و اگر این توانایی را ندارد از بزرگترهایی که دارای صلاحیت هستند کمک بگیرد ) و موفق شود یک برنامه درسی و کاری روزانه تهیه کند و خود را ملزم به اجرای آن بداند نه تنها از این آفت بلکه از بسیاری آفات دیگر هم در امان خواهد ماند. ( علت اینکه گفتیم بزرگترهایی که صلاحیت داشته باشند این است که اگر قرار شد برنامهریزی کنند باید برنامهای را که متناسب با سن و موقعیت شخص و در عین حال سبک و قابل اجرا باشد که به مرور زمان نشاط فرد را از بین نبرد.)
- از دیگرعوامل تشدیدکننده تنها ماندن درخانه است که زمینه مناسبی برای فکر کردن و تخیلات باطل است که این اشکال هم با برنامهریزی و معاشرت با دیگران برطرف میشود .
- بیاطلاعی و عدم مطالعه در این مورد و مسائل تربیتی خود یکی از عوامل زمینهساز برای ایجاد و تشدید این معضل است یعنی اگر شخص نوجوان و جوان مطالعاتی در مورد اشکالات، عوارض و عواقب این معضل اخلاقی داشته باشد و یک شناخت هر چند اجمالی در این زمینه به دست بیاورد چه بسا در مواجهه با این احساس هیجانی بتواند بهتر عمل کند و خود را از این هیجانات بیموقع نجات دهد .
-بعضی از اساتید فن هم اشارهای به نوع غذا و خوراک نوجوانان و جوانان میکنند که مثلاً فلان دسته از خوراکیها میتواند باعث تحریک و یا تشدید این احساسات شوند مثلاً غذاهای خیلی چرب و پر انرژی و استفاده دائم از غذاهای لذیذ میتواند در این هیجانات اثر داشته باشد لکن با توجه به اینکه جوانان و نوجوانان در سن رشد هستند و باید تغذیه مناسب داشته باشند قطع کردن این خوراکیها به طور کلی صحیح نیست . بلکه با یک آشنایی اجمالی با غذاها و تغذیه مناسب میتوان برای بهبود شرایط قدم برداشت مثلاً باید بدانیم که بهتر است غذاهای چرب و پر انرژی در بین روز مصرف و تا جایی که مقدور است شبها از خوردن آنها پرهیز شود . هر چقدر شبها غذاها را سبکتر و کم حجم تر بخورند علاوه بر برطرف شدن عوارض این هیجانات باعث سلامت شخصی هم میشود.
- از دیگر عوامل تشدیدکننده رفاقت با افراد بیاخلاق و بیمبالات و بیقیدوبند میباشد که زمینه بسیار مهمی در کشیده شدن شخص به این گونه معضلات و بدبختیهاست و چقدر در دین سفارش به پیدا کردن دوست خوب و توصیه به رها کردن دوست ناباب شده است . به عنوان نمونه در سوره فرقان آیه 28 میفرماید: (( کسانی که در دنیا به ظلم و گناه دچار شدند در قیامت میگویند که ای کاش فلان شخص را به دوستی انتخاب نمیکردم )) این مورد آنچنان آشکار و عیان است که نیازی به توضیح بیشتر ندارد که در اینجا به همین مقدار بسنده می کنیم و در یادداشتی که هفته آینده منتشر می شود به راه کارهای دینی برای پیشگیری و درمان این مسئله می پردازیم.
منبع: تابش کوثر
در بحث قبل عوامل تحریککننده انسان که زمینهساز بیداری قوای جنسی میگردند و همچنین آثار و عوارض حاصل از انحرافات جنسی بیان شد و اکنون عوامل تشدیدکننده آن تقدیم میگردد :
-اصولاً خود عوامل تحریککننده شهوت در اثر تکرار باعث تشدید این حالت میشود که بیشتر با دیدن حاصل میشود!
-عامل بعدی فکر کردن درباره این مسائل است یعنی بیشتر، افرادی دچار این بیراهه میشوند که فکر خود را کنترل نمیکنند و با پرواز فکر به سمت این مسائل خود را به مهلکه میاندازند و بیراهه نیست این جمله که هر فکری روزی به عمل تبدیل میشود!
- از دیگر عوامل تشدیدکننده ، بیکاری است یعنی فردی که ساعات زیادی را بی کار باشد و در واقع برنامهای برای اجرا و انجام نداشته باشد زمینه بسیار مساعدی برای افتادن در این مهلکه را بوجود میآورد. در واقع اگر خود نوجوان توانایی برنامهریزی روزانه را داشته باشد ( و اگر این توانایی را ندارد از بزرگترهایی که دارای صلاحیت هستند کمک بگیرد ) و موفق شود یک برنامه درسی و کاری روزانه تهیه کند و خود را ملزم به اجرای آن بداند نه تنها از این آفت بلکه از بسیاری آفات دیگر هم در امان خواهد ماند. ( علت اینکه گفتیم بزرگترهایی که صلاحیت داشته باشند این است که اگر قرار شد برنامهریزی کنند باید برنامهای را که متناسب با سن و موقعیت شخص و در عین حال سبک و قابل اجرا باشد که به مرور زمان نشاط فرد را از بین نبرد.)
- از دیگرعوامل تشدیدکننده تنها ماندن درخانه است که زمینه مناسبی برای فکر کردن و تخیلات باطل است که این اشکال هم با برنامهریزی و معاشرت با دیگران برطرف میشود .
- بیاطلاعی و عدم مطالعه در این مورد و مسائل تربیتی خود یکی از عوامل زمینهساز برای ایجاد و تشدید این معضل است یعنی اگر شخص نوجوان و جوان مطالعاتی در مورد اشکالات، عوارض و عواقب این معضل اخلاقی داشته باشد و یک شناخت هر چند اجمالی در این زمینه به دست بیاورد چه بسا در مواجهه با این احساس هیجانی بتواند بهتر عمل کند و خود را از این هیجانات بیموقع نجات دهد .
-بعضی از اساتید فن هم اشارهای به نوع غذا و خوراک نوجوانان و جوانان میکنند که مثلاً فلان دسته از خوراکیها میتواند باعث تحریک و یا تشدید این احساسات شوند مثلاً غذاهای خیلی چرب و پر انرژی و استفاده دائم از غذاهای لذیذ میتواند در این هیجانات اثر داشته باشد لکن با توجه به اینکه جوانان و نوجوانان در سن رشد هستند و باید تغذیه مناسب داشته باشند قطع کردن این خوراکیها به طور کلی صحیح نیست . بلکه با یک آشنایی اجمالی با غذاها و تغذیه مناسب میتوان برای بهبود شرایط قدم برداشت مثلاً باید بدانیم که بهتر است غذاهای چرب و پر انرژی در بین روز مصرف و تا جایی که مقدور است شبها از خوردن آنها پرهیز شود . هر چقدر شبها غذاها را سبکتر و کم حجم تر بخورند علاوه بر برطرف شدن عوارض این هیجانات باعث سلامت شخصی هم میشود.
- از دیگر عوامل تشدیدکننده رفاقت با افراد بیاخلاق و بیمبالات و بیقیدوبند میباشد که زمینه بسیار مهمی در کشیده شدن شخص به این گونه معضلات و بدبختیهاست و چقدر در دین سفارش به پیدا کردن دوست خوب و توصیه به رها کردن دوست ناباب شده است . به عنوان نمونه در سوره فرقان آیه 28 میفرماید: (( کسانی که در دنیا به ظلم و گناه دچار شدند در قیامت میگویند که ای کاش فلان شخص را به دوستی انتخاب نمیکردم )) این مورد آنچنان آشکار و عیان است که نیازی به توضیح بیشتر ندارد که در اینجا به همین مقدار بسنده می کنیم و در یادداشتی که هفته آینده منتشر می شود به راه کارهای دینی برای پیشگیری و درمان این مسئله می پردازیم.
منبع: تابش کوثر