دیوید راب، نویسنده "عملیات هالیوود" تشریح می کند که چگونه پنتاگون به خاطر دادن تجهیزات لازم برای ساخت سری فیلم های جیمز باند، با اعمال فشار برعوامل سازنده فیلم آنها را وادار به تغییر یا حذف متن فیلمنامه و یا حتی تغییر هویت کارکتر های فیلم می کند و به عنوان مثال در این فیلم فرمانده ای که قرار بود آمریکایی باشد، با مخالفت پنتاگون ملیتش به فرانسوی تغییر کرد و سپس با مخالفت فرانسوی ها نیز به یک کانادایی تبدیل شد.

مشرق- دیوید راب، نویسنده "عملیات هالیوود" در فصل اول کتابش این موضوع را برای مخاطب خود مشخص می کند که چگونه پنتاگون به خاطر دادن تجهیزات لازم برای ساخت سری فیلم های جیمز باند، با اعمال فشار برعوامل سازنده فیلم آنها را وادار به تغییر یا حذف متن فیلمنامه می کند. تا آنجا که حتی این کار در مواردی منجر به تغییر هویت کارکتر های فیلم می شود.

به عنوان مثال در یکی از فیلم های جیمز باند، فرمانده ای که قرار بود آمریکایی باشد، با مخالفت پنتاگون ملیتش به فرانسوی تغییر کرد و سپس با مخالفت فرانسوی ها نیز به یک کانادایی تبدیل شد.


مشرق، متن کامل ترجمه فصل اول از فصول 46 گانه این کتاب (عملیات هالیوود) را در اختیار مخاطبان خویش قرار می دهد:


فصل اول

سانسور کردن جیمز باند

پنتاگون خواستار حذف قسمتی از یک دیالوگ در این فیلم شده بود، اما نویسنده فیلمنامه عصبانی بود. وی خواستار آن بود که این خط در نمایشنامه باقی بماند و حذف نشود. این فقط یک فیلم است.


"بروس فیراستین" (Bruce Feirstein) پیش نویس اولیه نمایشنامه فیلم جدید جیمز باند را با نام "فردا هرگز نمی میرد" (Tomorrow Never Dies) در آپارتمان خود در سانتا مونیکای ایالت کالیفرنیا نوشته بود و در بهار سال 1997 وی همچنان بر پیش نویس نهایی این فیلم در لندن کار می کرد. این دومین فیلم وی بود که بر اساس شخصیت جیمز باند ساخته می شد. وی پیشتر فیلم "چشم طلایی" (Golden eye) را که دو سال پیش تمام شد نوشته بود و دو سال بعد از فیلم "فردا هرگز نمیرد" سومین نمایشنامه خود را با نام "جهان کافی نیست" (the world is not enough) را قلم زد.

نیروی دریایی ارتش مایل بود این اجازه را به تولید کننده فیلم "فردا هرگز نمی میرد" بدهد که از برخی کشتی ها و بالگردهای این نیرو استفاده کند اما "فیل استراب" (Phil Strub) رئیس دفتر ارتباطی پنتاگون با هالیوود در ازای ارائه این امکانات چیزهایی را خواستار بود. وی خواستار حذف جمله ای از فیلمنامه بود.

بنابراین تولیدکنندگان فیلم نزد فیراستین آمدند تا خواسته پنتاگون را مطرح کنند.

آنها به وی گفتند که این جمله می تواند باعث شرمساری سفیر جدید آمریکا در ویتنام شود و می تواند باعث تخریب روابط بازسازی شده بین آمریکا و ویتنام شود. آنها گفتند که این جمله قادر است جرقه یک بحران بین المللی را رقم بزند.

فیراستین به تولیدکنندگان گفت: "اما این جمله خوبی است، من واقعا آرزو می کنم که بتوانیم از آن استفاده کنیم. آیا شما مطمئن هستید که این جمله باید حذف شود.

تولیدکنندگان پاسخ دادند: بله، فیل استراب در پنتاگون خواستار حذف شدن این جمله است.

جمله آزاردهنده در این فیلم، به تنها شکست نظامی آمریکا اشاره دارد اما استراب و پنتاگون زیاد تمایل ندارند که درباره جنگ ویتنام شوخی شود.

در پیش نویس اصلی نمایشنامه، "پیرس بروسنان" (Pierce brosnan)برای اولین بار نقش جیمز باند را ایفا می کند و وی در یکی از صحنه ها خود را برای پریدن با پاراشوت به درون آب های ویتنام آماده می کند.

در این صحنه یکی از عناصر سیا (سازمان جاسوسی آمریکا) که این نقش توسط "جو دون بیکر" (Joe Don Baker) ایفا شده است، به باند هشدار می دهد که مواظب باشد اسیر نشود. این عامل سیا به باند گفت: تو می دونی که چه اتفاقی خواهد افتاد، یه جنگ در پیشه و این بار ممکنه که ما برنده باشیم.


بنا بر درخواست پنتاگون این جمله باید حذف می شد، اما در ابتدا فیراستین نتوانست دلیل این درخواست را درک کند.

وی به آنها گفت: معامله بزرگ کدام است؟ این تنها یک جُک است.

اما تولید کنندگان این فیلم گفتند که حذف این جمله برای پنتاگون یک معامله بزرگ به شمار می آید. آنها به فیراستین گفتند که استراب نگران است که این خط ممکن است توسط ویتنامی ها به غلط تفسیر شود و ممکن است آنها به این جمله به عنوان تهدیدی پنهان از سوی ارتش آمریکا بنگرند که در تولید این فیلم همکاری داشته اند.

از سوی دیگر استراب معتقد است که این فیلم می تواند باعث شرمساری "پیت پترسون" سفیر جدید آمریکا در ویتنام شود که تنها دو هفته است به "هانوی" (پایتخت ویتنام) رسیده تا بعد از چندین دهه اولین سفیر آمریکا در ویتنام باشد.

در نهایت فیراستین زمانی که برایش کاملا واضح شد که تولیدکنندگان فیلم اجازه نخواهند داد تا این خط در متن فیلمنامه باقی بماند، نرم شد و اجازه حذف آن را داد.

وی پرسید:" آیا فیلم با این خط سقوط یا صعود خواهد کرد، نه. این فقط یک جُک است. پس چرا نباید آنرا حذف کرد."

اما در پایان استراب خوشحال بود، تولید کنندگان فیلم نیز خرسند بودند و سفیر آمریکا در ویتنام نیز خشنود بود. اما تماشاگران آمریکایی هرگز نفهمیدند که فیلم "فردا هرگز نمی میرد" به دلایل سیاسی توسط پنتاگون ویرایش شده است.

این اولین باری نبود که تولیدکنندگان فیلم جیمز باند نزد فیراستین می آیند و از وی می خواهند تا نمایشنامه جیمز باند را به دلایل سیاسی تغییر دهد. در نوامبر 1994، زمانی که فیراستین بر روی پیش نویس نهایی "چشم طلایی" در در دفاتر تولید فیلم در استودیوی لیوسدن در شمال لندن کار می کرد، تولیدکنندگان فیلم از وی خواستند تا ملیت یکی از شخصیت های این فیلم را تغییر دهد. فیراستین مجبور شد تا پیش نویس این فیلم نامه را بازنویسی کند چون استراب با نسخه اولیه این فیلم مشکل داشت.

در پیش نویس اولیه فیلم چشم طلایی یک فرمانده آمریکایی به عنوان فردی ساده لوح به تصویر کشیده شده که به طور سهوی توسط یکی از زنان مافیای روسیه اغوا می شود و این زن موفق می شود تا کارت شناسایی وی را برباید و به کمک آن سلاح فضایی فوق محرمانه ای به نامه "چشم طلایی" را برباید.

تولیدکنندگان این فیلم از پنتاگون تقاضا کردند تا برای دو یا سه روز برای آنها سه بالگرد و 50 تفنگدار دریایی فراهم کند تا در یک صحنه درگیری در پورتوریکو برای نجات جیمز باند به ایفای نقش بپردازند.

استراب به تولیدکنندگان فیلم گفت که پنتاگون خوشحال خواهد شد که به شما کمک کند. وی افزود تا آنجا که به پنتاگون مربوط است هر فیلمی که در آن تفنگداران دریایی را نشان دهد که برای نجات می آیند، فیلم خوبی است، اما فقط یک مشکل کوچک وجود دارد. اگر تولیدکنندگان خواستار مساعدت پنتاگون هستند، باید ملیت فرمانده آمریکایی که توسط زن تبهکار فریب می خورد، تغییر کند.

تولیدکنندگان فیلم می توانستند به این درخواست پاسخ منفی دهند، تولیدکنندگان می توانستند به اجاره بالگرد بپردازند و چندین نفر را به کار گیرند که در نقش تفنگداران دریایی به ایفای نقش بپردازند. اما این کار هزینه زیادی در پی خواهد داشت. آنها باید بالگردها را رنگ می زدند، چندین خلبان به کار می گرفتند، لباس نظامی اجاره می کردند و کسانی که قرار بود به عنوان تفنگدار دریایی به ایفای نقش بپردازند، آموزش دهند. استفاده از تفنگدار دریایی واقعی و بالگردهای نظامی واقعی بسیار ساده تر بود.

به همین دلیل آنها شرایط استراب را پذیرفتند و در قبال دسترسی به تجهیزات و نیروهای ارتش، ملیت آن فرمانده را تغییر دادند. در واقع آنها رشوه دریافت کردند تا فیلم خود را تغییر دهند.

وقتی که این تعامل انجام شد، استراب نامه قدردانی به "تام پیوسنر" (Tom Pevsner) مدیر اجرایی فیلم چشم طلایی ارسال کرد.

استراب در نامه ای که تاریخ آن مربوط به 20 ژانویه 1995 است، نوشت: ما از اقدام شما در تغییر هویت فرمانده آمریکایی به یک افسر خارجی تشکر می کنیم.

استراب در مصاحبه ای که در دفتر وی در پنتاگون صورت گرفت، گفت: ما نمی توانیم فیلمی داشته باشیم که در آن یک فرمانده نیروی دریایی (آمریکا) اسرار را منتشر کرده باشد، بنابراین ما گفتیم ملیت این فرمانده را تغییر دهید، و آنها ملیت این فرمانده را به یک فرمانده فرانسوی تغییر دادند.

اما تغییر ملیت این فرمانده به یک افسر فرانسوی، باعث ایجاد مشکل جدید شد. تولیدکنندگان فیلم به همکاری نیروی دریایی فرانسه برای تولید این فیلم نیاز داشتند و فرانسه نیز نمی خواست که یکی از فرماندهانش به عنوان فردی ساده لوح به تصویر کشیده شود.

فیراستین گفت: من یادداشتی دریافت کردم که در آن یکی از تولیدکنندگان گفته بود برای به دست آوردن موافقت دولت فرانسه، باید تغییرات به خصوصی ایجاد شود.

وی درباره چگونگی ایجاد تغییرات در فیلمنامه گفت: "زن تبه کار روسی که فرمانده را اغوا می کند باید کارت شناسایی وی را برباید تا به کمک آن سوار ناوچه شده و بالگرد را برباید."

فیراستین افزود: این ناوچه در "مونته کارلو" (شهری در موناکوی فرانسه) قرار دارد اما برای ورود به این ناوچه نباید از کارت شناسایی فرمانده آمریکایی استفاده می شد، من مطمئن نبودم که چه کسی قرار است این ناوچه را به ما قرض بدهد چون اگر قرار بود فرانسوی ها این ناوچه را به ما بدهند، از ما می خواستند که این اطمینان حاصل شود که ارتش فرانسه با تصویری بد به نمایش در نیاید. زمانی که آنها ابزاری را به شما قرض می دهند، آنها می خواهند بدانند که چگونه از این ابزار استفاده می شود."

وی ادامه داد: فرمانده ای که قرار بود آمریکایی باشد، اما با مخالفت پنتاگون ملیت آن به فرانسوی تغییر کرد، با مخالفت فرانسوی ها نیز سرانجام ملیت آن به کانادایی تبدیل شد، و در خود فیلم نیز اگر به دقت نگاه کنید، می توانید برگ درخت افرای کانادایی (نمادی که بر روی پرچم کانادا قرار دارد) را بر روی کارت شناسایی این فرمانده ببینید. این اقدام هم برای نیروی دریایی آمریکا خوب بود و هم برای فرانسه و هم برای تولیدکنندگان فیلم نیز عالی بود چون آنها در این فیلم هیچ نیازی به نیروی دریایی کانادا نداشتند.

نامه قدردانی "فیل استراب" مدیر دفتر ارتباطی پنتاگون با هالیوود از "تام پیوسنر" مدیر اجرایی فیلم "چشم طلایی"


آقای پیوسنر عزیز

وزارت دفاع خوشبخت است که با کمک ارتش آمریکا در تولید فیلم "چشم طلایی" موافقت کند. این مساعدت شامل فراهم کردن 50 تفنگدار نیروی دیایی و سه بالگرد گارد ملی UH-1N برای یک یا دو روز فیلمبرداری در پورتوریکو (منطقه ای متعلق به آمریکا در دریای کارائیب) است.

صحنه در اوایل فوریه سال جاری فیلم برداری می شود که در آن نشان داده می شود که تفنگداران دریایی برای نجات جیمز باند می آیند، هر چند که تا اندازه ای دیر شده است.

ما از اقدام شما در تغییر هویت فرمانده آمریکا به یک افسر خارجی و دیالوگ ضمیمه شما در تشخیص تفنگداران دریایی قدردانی می کنیم. افسر پروژه وزارت دفاع، ناوبان یکم " دوستین سالم" است، معاون رئیس، دفتر روابط عمومی لشكر تفنگداران دریایی، لس آنجلس با كسانی كه شما پیشتر با آنها آشنا بودید. ناوبان یكم سالم، شما را در تکمیل نیازهای مجاز مشارکتمان بر اساس موافقت نامه همکاری تولید، یاری خواهد کرد.

ما برای شما آرزوی موفقیت در تولید داریم و منتظر به تصویر کشیده شدن تولید برای عموم هستیم. اگر می توانم کمک بیشتری انجام دهم، لطفا درنگ نکنید و اجازه بدهید تا از آن مطلع شوم.

فیلیپ استراب

معاون ویژه سمعی-بصری

فایل پی دی اف فصل اول کتاب عملیات هالیوود