گروه جنگ نرم مشرق- شواهد و قرائن نشان میدهند که هالیوود، صنعت فیلمسازی پرزرق و برق آمریکا، هنوز هم به عنوان یکی از اهداف اصلی نفوذ و دستکاری بسیاری از سازمانهای دولتی آمریکا، بالاخص سیا، مطرح است. اغلب مباحثی که در مورد تبلیغات سینمایی در جریان هستند به بحث در مورد گذشتهها میپردازند و در حالیکه تعدادی از کارشناسان امر توجهات را معطوف به روابط طولانیمدت و علنی هالیوود با پنتاگون نمودهاند اما مطالب کمی در مورد تأثیرگذاری پنهانی بر هالیوود پس از واقعه 11 سپتامبر به رشته تحریر درآمده است. پیش از این 33 قسمت از فصلهای کتاب «عملیات هالیوود» در مشرق ترجمه و منتشر شد. آنچه در ادامه میآید بخش سی و چهارم از این کتاب است.
***
نگذار روشنایی بتابد
در سال 1983 شرکت «کنون فیلمز» آماده میشد تا یک فیلم سینمایی با عنوان «عشاق ماریا» تولید کند. در این فیلم «جان ساواج» نقش یک کهنه سرباز عذاب کشیده جنگ جهانی دوم را ایفا میکرد که ناتوان از فراموش کردن صحنههای وحشتناک جنگ بود و به همین خاطر زندگی زناشوییاش در آستانه فروپاشی قرار گرفته بود. تهیهکنندگان این فیلم خواهان این بودند که فیلم خود را به همراه یک کلیپ یک دقیقهای از فیلم مستند «جان هوستون» با عنوان «بگذار روشنایی بتابد» ارائه دهند. این مستند تکان دهنده که در پایان جنگ جهانی دوم فیلم برداری شده بود روایتگر زندگی چند کهنه سرباز جنگ بود که به خاطر مشکلات اعصاب و روان ناشی از تجربههای خود در طول دوران جنگ در بیمارستان بستری شده بودند. این بیماران رنجور، لرزان و دارای لکنت زبان که از فراموشی نیز رنج میبردند تصویری دلخراش بودند از واقعیت بیماران مبتلا به اختلال تنشزای پس از رویداد که یکی از اختلالات وحشتناک و کمتر شناخته شده مرتبط با جنگ به شمار میرود.
با این حال، ارتش از به تصویر کشیده شدن دلسوزانه اما غیرقهرمانانه این کهنه سربازان رنجدیده و مجروح توسط «هوستون» بیزار بود. این فیلم مستند زمانی ساخته شده بود که «هوستون» خود هنوز در ارتش خدمت میکرد و در اصل قرار بود برای عموم مردم به نمایش در آید، اما مقامات ارتش پس از تماشای فیلم تصمیم خود را عوض کرده و اکران عمومی آن را به مدت سی و پنج سال ممنوع کردند. این ممنوعیت در سال 1981 برداشته شد و ارتش ـ به توصیه دفتر مشاوره عمومی خود ـ آن را در دسترس عموم قرار داد. این بدان معنا بود که هرکس میتوانست به هر طریقی که میخواهد از فیلم مذکور استفاده کند بدون اینکه مجبور باشد از ارتش یا هر کس دیگری کسب اجازه کند.
با این حال، تهیهکنندگان فیلم «عشاق ماریا» از این موضوع آگاه نبودند و جهت استفاده از بخشهایی از مستند «هوستون» در فیلم خود کسب مجوز از ارتش را لازم میدانستند. تهیهکنندگان فیلم بر اساس این تصور اشتباه از طریق فرآیند معمول پنتاگون اقدام کرده و یک نسخه از فیلم نامه خود را برای ارتش ارسال کردند به این امید که به آنها اجازه داده شود بخشی از مستند «بگذار روشنایی بتابد» را در فیلم خود استفاده کنند.
اما ارتش به جای اینکه واقعیت را درباره دسترسی عمومی به مستند مذکور بیان کند خود را به ندانستن زد.
«ریک ایکر» از محققان شرکت «کنون فیلمز» در نامهای به تاریخ 19 جولای 1983 که ابتدا اشتباهاً برای نیروی دریایی ارسال کرده بود نوشت: «به همراه این نامه نسخهای از جدیدترین دستنویس فیلمنامه «عشاق ماریا» پیوست گردیده است. همانطور که در صفحه 1 این فیلمنامه میتوانید مشاهده کنید، ما بسیار علاقمندیم مجوز استفاده از حدود یک دقیقه از مستند «جان هوستون» با عنوان «بگذار روشنایی بتابد» را دریافت کنیم. نظر به اینکه کلیپ مذکور آنگونه که در حال حاضر استنباط میگردد برای بخش آغازین فیلم ما لازم و ضروری است در نتیجه تقاضا میشود نیروی دریایی سریعاً به درخواست ما پاسخ دهد.
«مطمئن هستم که شما هم موافقید که استفاده از این کلیپ با نیات خیرخواهانه صورت میگیرد و هدف از اینکار بههیچوجه افترا زدن به نیروی دریایی یا مردان مشاهده شده در مستند فوقالذکر نیست. هدف ما ارائه تصویری واقعگرایانه از صحنههای وحشتناک زندگی در اردوگاه اسرا و انعطاف پذیری سربازان جنگجوی آمریکایی است.»
نیروی دریایی این درخواست را به ارتش انتقال داد و سه هفته بعد در تاریخ 8 آگوست سرهنگ «پاتریک دی چیزولم» رئیس دایره سیاست و برنامه ریزی دفتر روابط عمومی ارتش طی یادداشتی از دفتر مشاوره عمومی ارتش خواست تا در رابطه با ارائه بهترین پاسخ به درخواست مذکور به وی مشاوره حقوقی دهد. اما همانطور که سرهنگ «چیزولم» میدانست ارتش به تازگی مستند «هوستون» را در دسترس عموم قرار داده بود و این فیلم از طریق مرکز ملی صوتی و تصویری اداره خدمات عمومی واقع در اسپرینگفیلد ایالت ویرجینیا قابل خریداری بود. و همانطور که سرهنگ «چیزولم» میدانست تهیهکنندگان فیلم «عشاق ماریا» در راستای استفاده از بخشی از مستند «هوستون» در فیلم خود نیازی به کسب مجوز از ارتش نداشتند.
«توماس سی رایت» دستیار دفتر مشاوره عمومی ارتش در یادداشتی به سرهنگ «چیزولم» به تاریخ 12 آگوست 1983 نوشت: «همانطور که یادداشت شما خاطرنشان میسازد، این فیلم در نتیجه انتشار آن توسط ارتش در اوایل سال 1981 هماکنون در دسترس عموم قرار دارد. بنابراین جهت استفاده از فیلم نیازی به کسب اجازه از ارتش نیست.»
با این حال، کارکنان دفتر سرهنگ «چیزولم» نگران این یودند که بسیاری از افراد دارای ناتوانیهای ذهنی که چهل سال پیش در مستند «هوستون» به تصویر کشیده شده بودند همچنان زنده باشند و خود و خانوادههایشان از اینکه چهره در هم شکسته آنها در یک فیلم هالیوودی نشان داده میشود شوکه شوند.
«رایت» در نامه خود به «چیزولم» نوشت: «کارکنان شما درباره نقض حریم خصوصی افراد نمایش داده شده در مستند مذکور اظهار نگرانی کردهاند. اگرچه ارتش نمیتواند شرکت «کنون فیلمز» را ملزم سازد در رابطه با حفظ کرامت افراد مذکور از خود حساسیت نشان دهد، اما اگر شما بخواهید چنین کاری کنید ما هیچگونه اعتراضی نداریم.»
یک هفته بعد در تاریخ 19 آگوست سرهنگ «چیزولم» پاسخ درخواست شرکت سازنده فیلم را داد و تمام تلاش خود را به کار گرفت تا این شرکت را از بکارگیری بخشهایی از فیلم مستند «هوستون» منصرف کند. او از ناآگاهی تهیهکنندگان درباره عدم نیاز به کسب مجوز از ارتش بهره گرفت و نه تنها به آنها اطلاع نداد که مستند «بگذار روشنایی بتابد» در دسترس عموم قرار گرفته است بلکه همچنین اظهار داشت که ارتش نمیتواند استفاده از این مستند در فیلم «عشاق ماریا» را مورد تائید قرار دهد.
«چیزولم» خطاب به «ایکر»، محقق شرکت «کنون فیلمز»، نوشت: «ما در جریان بازبینی فیلمنامه «عشاق ماریا» متوجه شدیم که شخصیت اصلی فیلم یک تفنگدار دریایی سابق است و نه یک سرباز [ارتش]، و شخصیت دوم فیلم، یعنی «چادویکـ»، نیز یک سرهنگ تفنگداران دریایی است. مستند «بگذار روشنایی بتابد» درباره پرسنل ارتش است و آنها را در یونیفورم ارتش به تصویر میکشد. از این نقطه نظر درست یا مناسب نیست که از مستند «بگذار روشنایی بتابد» در فیلمتان که درباره یک تفنگدار دریایی سابق است استفاده کنید. ما همچنین نگران این هستیم که به کرامت و حریم خصوصی افرادی که در مستند «بگذار روشنایی بتابد» به تصویر کشده شدهاند خدشه وارد گردد. با توجه به این موارد، ارتش نمیتواند بر استفاده از مستند مذکور جهت معرفی یک داستان ساختگی درباره یک تفنگدار دریایی صحه گذارد.»
علیرغم تمام تلاش سرهنگ «چیزولم» جهت پنهان نگاه داشتن حقیقت اما یک نفر از اعضای بخش مجوز شرکت سازنده فیلم متوجه شد که مستند «بگذار روشنایی بتابد» در دسترس عموم قرار دارد. تهیهکنندگان در نهایت قسمت کوچکی از مستند «هوستون» را در ابتدای فیلم خود استفاده کردند.
«مارجوری دیوید» از فیلمنامه نویسان فیلم «عشاق ماریا» در رابطه با تلاش ارتش جهت گمراه ساختن فیلمسازان میگوید: «چیز مهمی نیست. این کار صرفاً ارائه اطلاعات دروغ است.»
اما اگر تهیهکنندگان متوجه اشتباه خود نشده بودند و به تاکتیک ارتش مبنی بر ارائه اطلاعات دروغ تکیه کرده بودند در آن صورت فیلم «عشاق ماریا» با صحنهای از یک فیلم مستند که به مدت سی و پنج سال توسط ارتش ممنوع گردیده بود آغاز نمیشد.
ادامه دارد...