به گزارش گروه تاریخ مشرق؛ خاطرات علویه خانم (حاجیه خانم کرمانی) که به قول آقای باستانی پاریزی هم شیرین است و هم نقبی است در تاریخ، بیشتر حول محور ماجراهای عروسی و بزن و بکوب میگردد .
او در اواخر عهد ناصری وارد تهران میشود و تا شاه شدن مظفرالدین شاه، در حرمسرای میماند.
علویه خانم در دفترچه خاطراتش در مورد بزم عروسی قجری نوشته: «عروس را آوردیم، بند انداختیم، فرستادیم حمام، خودمان مشغول درست کردن اتاق و شیرینی و میوه و آجیل شدیم، نهار که آشپز مردانه است و دخلی به ما ندارد. امشب هم که از حمام آمدند، چند نفر مهمان دارند، مطرب دارند، مردانه و زنانه. دوشنبه صبح عروس را بزک کردیم. خیلی مزه دارد. بزک کن عروسهای تهران هم من شدم.»
جوان و تاریخ
او در اواخر عهد ناصری وارد تهران میشود و تا شاه شدن مظفرالدین شاه، در حرمسرای میماند.
علویه خانم در دفترچه خاطراتش در مورد بزم عروسی قجری نوشته: «عروس را آوردیم، بند انداختیم، فرستادیم حمام، خودمان مشغول درست کردن اتاق و شیرینی و میوه و آجیل شدیم، نهار که آشپز مردانه است و دخلی به ما ندارد. امشب هم که از حمام آمدند، چند نفر مهمان دارند، مطرب دارند، مردانه و زنانه. دوشنبه صبح عروس را بزک کردیم. خیلی مزه دارد. بزک کن عروسهای تهران هم من شدم.»
جوان و تاریخ