به گزارش مشرق، در ساعت 07:30 مورخه 9 خرداد 95 و از طریق مرکز فوریت های پلیسی 110 وقوع یک فقره فوت ناشی از اصابت جسم تیز ( قتل ) در بیمارستان شهید ضیائیان به کلانتری 161 ابوذر اعلام شد.
با حضور مأمورین کلانتری در محل بیمارستان و انجام تحقیقات اولیه مشخص شد که جوانی افغانستانی بنام عبدالباری (22 ساله ) به علت اصابت ضربه چاقو به قسمت قفسه سینه و ایجاد جراحت شدید در قسمت حیاتی بدن ( قلب ) فوت نموده است.
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع قتل عمـد و به دستور بازپرس شعبه دوم دادسرای ناحیه 27 تهران، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
با حضور کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ در بیمارستان، جوانی افغانستانی بنام «اسلام» با مراجعه به کارآگاهان خودش را برادر مقتول معرفی و عنوان داشت: در ساعت 01:00 مورخه 9 خرداد95 برادرم ( مقتول ) به منزل ما در منطقه فلاح مراجعه کرد و پس از زدن زنگ خانه، از من خواست تا به درب منزل مراجعه نمایم.
در کمتر از چند دقیقه به درب خانه مراجعه کردم که ناگهان با بدن نیمه جان برادرم روبرو شدم که روی زمین افتاده و خون زیادی از وی رفته بود.
با توجه به اظهارات این شخص ( اسلام )، کارآگاهان به محل زندگی اسلام در منطقه فلاح مراجعه و در تحقیقات از همسر اسلام ، وی نیز اظهارات همسرش را تأیید کرد.
در ادامه رسیدگی به پرونده، کارآگاهان با مراجعه به محل کار مقتول در یک مغازه مرغ فروشی واقع در منطقه سه راه آذری به تحقیق از صاحب مغازه پرداخته و اطلاع پیدا کردند که مقتول در ساعت 21:30 مورخه 8 خرداد 95 با پسرعمویش بنام ذبیح از مغازه خارج شده است.
در تحقیقات از پسرعموی مقتول وی ضمن تأیید اظهارات صاحبکارِ مقتول مبنی بر مراجعه وی به مغازه جهت ملاقات با مقتول عنوان داشت که مقتول را در مقابل مغازه محل کارش ملاقات کرده اما پس از آن خبری از وی ندارد.
در ادامه تحقیقات، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که مقتول به همراه چند تبعه افغانی دیگر در خانه ای مجردی در منطقه فلاح زندگی می کرده است.
با شناسایی این محل، کارآگاهان اداره دهم به محل مراجعه و در همان تحقیقات اولیه اطلاع پیدا کردند که پسرعموی مقتول ( ذبیح ) بهمراه فرد دیگری بنام ضیاءالدین در این خانه زندگی می کرده اما وی از بیان این موضوع به کارآگاهان خودداری کرده و دیگر هماتاقی آنها نیز ( ضیاءالدین ) گوشی تلفن همراهش را خاموش نموده و مراجعتی به محل سکونتش نداشته است.
در تحقیقات میدانی از محل زندگی مقتول، کارآگاهان به نحوه چیدمان وسایل منزل در این خانه مجردی مشکوک شده لذا اقدامات علمی کشف جرم در دستور کار قرار گرفت و در بررسی دقیق محل، کارآگاهان موفق به کشف آثار بجای مانده از درگیری منجر به جنایت در محل شدند.
با توجه به اطلاعات بدست آمده و شناسایی محل وقاعی وقوع جنایت، کذب بودن اظهارات اسلام مبنی بر وقوع جنایت در منطقه فلاح محرز شد ، لذا وی دستگیر و جهت تحقیقات به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شد.
با انتقال همزمان اسلام و ذبیح به اداره دهم و در تحقیقات پلیسی بعمل آمده مشخص شد که اسلام نیز به دروغ خودش را برادر مقتول معرفی کرده و هیچ نسبت خانوادگی یا فامیلی با مقتول ندارد.
ذبیح نیز به ناچار لب به اعتراف گشود و صراحتا اعتراف کرد که در زمان وقوع جنایت در خانه در حال استراحت بوده اما جنایت توسط دیگر هم اتاقی آنها یعنی ضیاءالدین انجام شده و آنها ( ذبیح و اسلام ) قصد داشتند تا با ارائه اطلاعات نادرست به کارآگاهان و ایجاد انحراف در مسیر تحقیقات، زمینه فرار ضیاء الدین از کشور را فراهم نمایند.
با توجه به اطلاعات بدست آمده و شناسایی دقیق قاتل، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که وی قصد دارد تا به مقصد مرزهای شرقی کشور از تهران خارج و از آنجا به افغانستان متواری شود؛ لذا با شناسایی محل دقیق تردد متهم در محدوده میدان آزادی ، وی در ساعت 06:00 مورخه 10 خرداد 95 دستگیر شد و پس از انتقال به اداره دهم پلیس آگاهی صراحتا به ارتکاب جنایت اعتراف کرد.
متهم در اعترافاتش در خصوص انگیزه خود از انجام جنایت و نحوه انجام آن به کارآگاهان گفت: سال گذشته و طی یک نزاع و درگیری، عموی بنده توسط تعدادی از بستگان نزدیک مقتول به قتل رسید تا اینکه امسال، پس از آمدن به ایران با مقتول هم اتاقی شدم.
طی این مدت همچنان کینه کشته شدن عمویم توسط بستگان مقتول را بهمراه داشتم تا اینکه تصمیم گرفتم تا با کشتن مقتول انتقام مرگ عموی خود را بگیرم.
به همین علت، شب قبل از جنایت با محل کار خود تسویه حساب کامل کرده و پس از آن در شب جنایت و زمانی که ذبیح و مقتول خواب بودند با یک ضربه چاقو اقدام به کشتن مقتول ( عبدالباری ) نموده و از محل متواری شدم.
سرهنگ کارآگاه حمید مکرم، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ با اعلام این خبر گفت: تحقیقات در خصوص پرونده در مراحل مقدماتی قرار دارد؛ متهم اصلی پرونده به اتهام ارتکاب جنایت با قرار بازداشت موقت و دو متهم دیگر پرونده نیز به اتهام ارائه اظهارات کذب و دروغین به پلیس و ایجاد انحراف در مسیر تحقیقات و با صدور قرار قانونی بازداشت و جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفتند.
با حضور مأمورین کلانتری در محل بیمارستان و انجام تحقیقات اولیه مشخص شد که جوانی افغانستانی بنام عبدالباری (22 ساله ) به علت اصابت ضربه چاقو به قسمت قفسه سینه و ایجاد جراحت شدید در قسمت حیاتی بدن ( قلب ) فوت نموده است.
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع قتل عمـد و به دستور بازپرس شعبه دوم دادسرای ناحیه 27 تهران، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
با حضور کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ در بیمارستان، جوانی افغانستانی بنام «اسلام» با مراجعه به کارآگاهان خودش را برادر مقتول معرفی و عنوان داشت: در ساعت 01:00 مورخه 9 خرداد95 برادرم ( مقتول ) به منزل ما در منطقه فلاح مراجعه کرد و پس از زدن زنگ خانه، از من خواست تا به درب منزل مراجعه نمایم.
در کمتر از چند دقیقه به درب خانه مراجعه کردم که ناگهان با بدن نیمه جان برادرم روبرو شدم که روی زمین افتاده و خون زیادی از وی رفته بود.
با توجه به اظهارات این شخص ( اسلام )، کارآگاهان به محل زندگی اسلام در منطقه فلاح مراجعه و در تحقیقات از همسر اسلام ، وی نیز اظهارات همسرش را تأیید کرد.
در تحقیقات از پسرعموی مقتول وی ضمن تأیید اظهارات صاحبکارِ مقتول مبنی بر مراجعه وی به مغازه جهت ملاقات با مقتول عنوان داشت که مقتول را در مقابل مغازه محل کارش ملاقات کرده اما پس از آن خبری از وی ندارد.
در ادامه تحقیقات، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که مقتول به همراه چند تبعه افغانی دیگر در خانه ای مجردی در منطقه فلاح زندگی می کرده است.
با شناسایی این محل، کارآگاهان اداره دهم به محل مراجعه و در همان تحقیقات اولیه اطلاع پیدا کردند که پسرعموی مقتول ( ذبیح ) بهمراه فرد دیگری بنام ضیاءالدین در این خانه زندگی می کرده اما وی از بیان این موضوع به کارآگاهان خودداری کرده و دیگر هماتاقی آنها نیز ( ضیاءالدین ) گوشی تلفن همراهش را خاموش نموده و مراجعتی به محل سکونتش نداشته است.
در تحقیقات میدانی از محل زندگی مقتول، کارآگاهان به نحوه چیدمان وسایل منزل در این خانه مجردی مشکوک شده لذا اقدامات علمی کشف جرم در دستور کار قرار گرفت و در بررسی دقیق محل، کارآگاهان موفق به کشف آثار بجای مانده از درگیری منجر به جنایت در محل شدند.
با توجه به اطلاعات بدست آمده و شناسایی محل وقاعی وقوع جنایت، کذب بودن اظهارات اسلام مبنی بر وقوع جنایت در منطقه فلاح محرز شد ، لذا وی دستگیر و جهت تحقیقات به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شد.
با انتقال همزمان اسلام و ذبیح به اداره دهم و در تحقیقات پلیسی بعمل آمده مشخص شد که اسلام نیز به دروغ خودش را برادر مقتول معرفی کرده و هیچ نسبت خانوادگی یا فامیلی با مقتول ندارد.
ذبیح نیز به ناچار لب به اعتراف گشود و صراحتا اعتراف کرد که در زمان وقوع جنایت در خانه در حال استراحت بوده اما جنایت توسط دیگر هم اتاقی آنها یعنی ضیاءالدین انجام شده و آنها ( ذبیح و اسلام ) قصد داشتند تا با ارائه اطلاعات نادرست به کارآگاهان و ایجاد انحراف در مسیر تحقیقات، زمینه فرار ضیاء الدین از کشور را فراهم نمایند.
با توجه به اطلاعات بدست آمده و شناسایی دقیق قاتل، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که وی قصد دارد تا به مقصد مرزهای شرقی کشور از تهران خارج و از آنجا به افغانستان متواری شود؛ لذا با شناسایی محل دقیق تردد متهم در محدوده میدان آزادی ، وی در ساعت 06:00 مورخه 10 خرداد 95 دستگیر شد و پس از انتقال به اداره دهم پلیس آگاهی صراحتا به ارتکاب جنایت اعتراف کرد.
متهم در اعترافاتش در خصوص انگیزه خود از انجام جنایت و نحوه انجام آن به کارآگاهان گفت: سال گذشته و طی یک نزاع و درگیری، عموی بنده توسط تعدادی از بستگان نزدیک مقتول به قتل رسید تا اینکه امسال، پس از آمدن به ایران با مقتول هم اتاقی شدم.
طی این مدت همچنان کینه کشته شدن عمویم توسط بستگان مقتول را بهمراه داشتم تا اینکه تصمیم گرفتم تا با کشتن مقتول انتقام مرگ عموی خود را بگیرم.
به همین علت، شب قبل از جنایت با محل کار خود تسویه حساب کامل کرده و پس از آن در شب جنایت و زمانی که ذبیح و مقتول خواب بودند با یک ضربه چاقو اقدام به کشتن مقتول ( عبدالباری ) نموده و از محل متواری شدم.
سرهنگ کارآگاه حمید مکرم، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ با اعلام این خبر گفت: تحقیقات در خصوص پرونده در مراحل مقدماتی قرار دارد؛ متهم اصلی پرونده به اتهام ارتکاب جنایت با قرار بازداشت موقت و دو متهم دیگر پرونده نیز به اتهام ارائه اظهارات کذب و دروغین به پلیس و ایجاد انحراف در مسیر تحقیقات و با صدور قرار قانونی بازداشت و جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفتند.