مدیر دفتر مطالعات تاریخ ایران گفت: مبانی امام به‌هیچ‌عنوان تفسیرپذیر نیست و طبق این مبنا اسلام آمریکایی اهل مماشات با دشمن است.

به گزارش مشرق، آنچه در ادامه می‌آید گفت‌و‌گوی مشروح با عباس سلیمی‌نمین، پژوهشگر برجسته تاریخ انقلاب اسلامی و مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ معاصر ایران است.

سلیمی‌نمین نویسنده بیش از 300 بولتن در نقد و بررسی کتاب‌های منتشرشده درباره تاریخ ایران است، او بیش از 13 سال مدیر مسئول نشریات کیهان هوایی و روزنامه انگلیسی زبان تهران تایمز بود. از سلیمی‌نمین بیش از 10 جلد کتاب در موضوع تاریخ انقلاب اسلامی منتشر شده است.

با توجه به قرارگرفتن در بیست و هفتمین سالگرد حضرت امام و تأکید رهبر انقلاب بر واهمه دشمن از «امام انقلابی»، مهم‌ترین شاخص‌های «امام واقعی» از نگاه شما چیست؟

سلیمی نمین: اصولی که امام عرضه کردند و بر اساس آن ملت ما عزم خود را برای یک تحول اساسی جزم کردند برگرفته از مبانی اسلامی است، ما در اسلام بحث عدم پذیرش ظلم راداریم یعنی اگر کسی ظلمی را در اسلام بپذیرد شریک آن عمل ضد انسانی می‌شود لذا مظلوم حق ندارد به ظلم، رضا بدهد و در برابر ظالم مماشات کند چراکه این قضیه به ظلم‌پذیری کمک می‌کند.

*یکی از اصول مکتب امام مبحث عدالت است

بحث عدالت یکی از اصول اسلام است که باید توزیع امکانات درزمینهٔ مسائل سیاسی، اقتصادی و فرهنگی عادلانه صورت بگیرد و ما بدون عدالت هرگز به جامعه اسلامی نزدیک نمی‌شویم بنابراین یکی دیگر از اصول مکتب امام مبحث عدالت است؛ درمجموع مبانی فکری حضرت امام برگرفته از اسلام ناب محمدی است.

امام در یک سخنرانی فرمودند که اگر دیر بجنبیم سیاسیون ظاهرالصلاح با اسلام آمریکایی ما را محکوم‌به فنا می‌کنند، این اسلام آمریکایی که امام درباره آن هشدار می‌دهند چه ویژگی‌هایی دارد؟

سلیمی نمین: اسلام قطعاً بر مبنای دفاع از طبقات محروم و دفاع از مظلومان جهت‌گیری دارد و با قدرت‌های زیاده‌خواه مقابله می‌کند، چون قدرت‌ها و افراد زیاده‌خواه اصول اسلامی را زیر پا می‌گذارند تا بتوانند به زیاده‌خواهی خود جامه عمل بپوشانند، درواقع زیاده‌خواهی افراد ممکن نیست مگر اینکه مبانی اسلام و انقلاب اسلامی تغییر پیدا کند ازاین‌رو همواره کسانی که زیاده‌خواه هستند تلاش کرده‌اند اسلامی دیگر و یک اسلام جعلی را معرفی کنند.

*سودجویان در کنار اسلام حقیقی یک اسلام جعلی ارائه می‌کنند

هر ارزشی می‌تواند در کنار خود یک ضد ارزش داشته باشد و درواقع هر سکه باارزشی در کنار خود یک سکه جعلی دارد. البته بنده نمی‌خواهم بگویم اسلام زمینه جعل خود را فراهم می‌‌کند اما سودجویان و سود طلبان درصدد ساختن یک اسلام جعلی هستند و نقطه مقابل این ارزش را می‌سازند و اسلام هم از این قاعده مستثنی نیست.

*زیاده‌خواهان اسلامی را جعل می‌کنند که به نفع آنها باشد

چون اسلام ارزش‌هایی را احیا می‌کند، بنابراین طرفداران و مخالفانی دارد و همان‌طور که موافقان آن از اصول ارزش‌های اسلام پاسداری می‌کنند، مخالفان و کسانی که از ترویج اسلام متضرر می‌شوند، سعی در بی‌محتوا کردن آن دارند. درواقع زیاده‌خواهان اسلامی را جعل می‌کنند که به نفع منافع آن‌ها باشد و درگذشته که قدرت مسلط جهان انگلیس بود آن‌ها سعی در این کار داشتند و امروز آمریکا چهره‌ای جعلی از اسلام ارائه می‌دهد چراکه آمریکا و مستکبرین بیشترین ضرر را از اسلام دیده‌اند.

*اسلام آمریکایی اهل مماشات با دشمنان است

آمریکا می‌داند اگر ملت‌ها با اسلام ناب محمدی آشنا شوند حیات آن‌ها به پایان می‌رسد، ازاین‌رو اسلامی را ترویج می‌کنند که اهل مماشات با آمریکا و ظلم پذیر باشد و به‌طرف دفاع از مظلوم هم نرود؛ این اسلام آمریکایی است و امام نسبت به اسلام بسیار حساس بودند چراکه می‌دانستند دشمن حتماً تلاش دارد اسلامی را متناسب با معیارهای خود ارائه کند، اسلام آمریکایی یعنی اسلامی که اهل تفاهم با سلطه آمریکا برجهان و موافق زیاده‌خواهی آن‌هاست و چنین اسلامی طبیعتاً با آمریکا به‌عنوان بزرگ‌ترین ظالم مماشات می‌کند.

آیا اسلام انقلابی را می‌توانیم در مقابل این اسلام آمریکایی قرار دهیم؟

سلیمی‌نمین: بله؛ در مقابل اسلام آمریکایی همان اسلام ناب محمدی قرار دارد.

* مبانی امام به‌هیچ‌عنوان تفسیرپذیر نیست

برخی از کسانی که از نزدیک با حضرت امام بوده‌اند دست به تحریف اندیشه‌های امام می‌زنند و حتی به‌صورت مصداقی معتقدند که امام مخالف شعار «مرگ بر آمریکا» بود. به نظر شما چرا سعی دارند یک امام تحریف‌شده و غیرواقعی به نسل‌های جدید انقلاب معرفی کنند؟

سلیمی نمین: کسانی که در داخل انگیزه‌های مختلفی دارند، تلاش می‌کنند مبانی امام را با سلایق خود تفسیر کنند و آن‌ها افراد سهل طلبی هستند که نمی‌خواهند مسیر سخت پایبندی به مبانی را انتخاب کنند و ازاین‌رو بر روی مبانی امام تأثیر می‌گذارند.

*هر جریانی یک تصویر از امام ارائه کند به تعداد جریانات سیاسی امام خواهیم داشت

اگر قرار باشد هر جریانی که تصویر دلخواه خود از امام را مبتنی بر تمایلات سیاسی‌اش معرفی کند، ما به تعداد جریانات سیاسی امام خواهیم داشت درحالی‌که مبانی امام کاملاً روشن بوده و به‌هیچ‌عنوان تفسیرپذیر نیست.

برخی از طریق متشابهاتی که وجود دارد سعی در تحریف خط واقعی امام دارند.

سلیمی نمین: بله یکسری متشابهات هست که تفسیرپذیر است اما باید توسط متخصصان تفسیر شود و این متشابهات با مبانی امام تفاوت دارد، مثلاً ممکن است امام درباره مصدق درجایی گفته باشد او می‌خواست خدمت کند اما اشتباهاتی داشت و درجایی جمله‌ای دیگری بگویند مبنی بر اینکه می‌خواستند از مصدق سوءاستفاده کنند و او را مقابل نهضت اسلام قرار دهند، بنابراین اینجا کارشناسان باید موضع اصلی امام را استخراج کنند چراکه این موضوعات ممکن است مشابهات داشته باشد اما درباره مبانی و اصول مکتب امام نمی‌توان چنین حرفی را زد.

*برخی درباره محکمات امام هم تشکیک ایجاد می‌کنند

امام درجایی می‌فرماید که اگر آمریکا دست از ظلم بردارد و ساختار سیاسی آن‌ها متلاشی شود آن زمان می‌توان با آمریکا رابطه برقرار کرد، ایشان می‌گویند ما با آمریکا روابط ایجاد نخواهیم کرد مگر این‌که آدم بشود؛ این مسئله حکمش فرق دارد و امام هیچ‌گاه نگفته است که با ظالم همراهی کنید، اما متأسفانه برخی امروز درباره محکمات امام تشکیک ایجاد می‌کنند. برخی به بهانه اینکه هر شخصیتی خارج از ظرف زمان می‌تواند نظراتی داشته باشد دست به تحریف امام می‌زنند که این مسائل باید موردبررسی قرار دهد.

یکی از اصول مهم حضرت امام اعتنا نکردن به آمریکا است، چقدر این اصل مهم امام درباره تعامل با آمریکا موردتوجه دولت فعلی قرارگرفته است.

سلیمی نمین: کسانی که زیاده‌طلب هستند طبیعی است که ترفندی دارند تا مظلوم را خام کنند و تحت سلطه بگیرند؛ امام به‌عنوان یک شخصیت مجرب سیاسی همواره می‌گفتند که ما نباید فریب وعده‌های ظاهری آمریکا را بخوریم و در پس این مواضع ظاهری ترفندهایی برای شکست مقاومت ملت‌ها وجود دارد. درباره برجام هم ما به این تجربه رسیدیم که گرچه برجام درمجموع به نفع ماست اما یکی از بهره‌هایی که از برجام داشتیم همین بحث شناخت قدرت‌های زیاده‌طلب است چراکه آن‌ها ترفندهای زیادی دارند تا در مذاکره و حتی پس از توافق زیاده‌خواهی کنند.

*اسلام انقلابی یعنی زیر بار ظلم و زیاده‌خواهی نرفتن

در همین‌جا این اندیشه اسلام رحمانی را در مقابل اسلام انقلابی قرار می‌دهد و حتی آقای روحانی اسلام انقلابی را به چالش می‌کشد. این هم برخاسته از همین تفکر دولت است.

سلیمی نمین: قطعاً همین‌طور است. اسلام انقلابی یعنی زیر بار ظلم و زیاده‌خواهی نرفتن. البته اسلام رحمانی هم همین را در خود دارد اما تفسیری که آقایان می‌کنند و انقلابی بودن را در برابر رحمانی بودن قرار می‌دهند اشتباه است چراکه در رحمانی بودن هم رحماء بینهم وجود دارد و هم اشداء علی‌الکفار، اما این‌طور نیست که در اسلام انقلابی هیچ رحمانیتی وجود نداشته باشد. در اسلام انقلابی بیش از هر چیز رحمانیت وجود دارد و در این اسلام اگر شما در مسیر مظلوم گام بردارید شهید محسوب می‌شوید و دارای منزلت هستید.

با توجه به اینکه یکی از مهم‌ترین نقاط عطف انقلاب اسلامی اسلام سیاسی و اسلام انقلابی مورد تأکید حضرت امام (ره) است چقدر دیدگاه‌های این دولت با این خط منطبق است و مهم‌ترین رویکردهای خط امام نیز ازنظر شما چیست؟

سلیمی نمین: من این بحث را لازم است به‌صورت مستقل بپردازم. ما از اسلام انقلابی یا اسلام ناب محمدی که امام بارها بر آن تأکید داشتند در آن رأفت، اندیشه و تفکر می‌بینیم. متأسفانه برخی‌ها بخشی از آن را می‌بینند و بخش دیگر آن را رها می‌کنند. برخی اسلام ناب را به معنای تند و یک‌سویه عمل کردن و قاطعیت بدون تفکر می‌بینند و قطعاً غلط است چراکه در اسلام ناب بیش از هر چیز اندیشه مهم است. برخی در حال حاضر دم از اسلام انقلابی می‌زنند اما افعالی را از آن‌ها می‌بینیم که مبتنی بر تفکر نیست.

* روحانی فقط حاشیه پردازی می‌کند و چیزی در حرف‌هایش نیست

آقای روحانی گروه فرقان را به‌عنوان مصداق اسلام انقلابی مثال زدند...

سلیمی نمین: آقای روحانی فقط یک حاشیه پردازی می‌کند و چیزی در آن نیست.

علت حاشیه پردازی‌های آقای روحانی را چه می‌دانید؟

سلیمی نمین: علت این مسئله این است که او در حل مشکلات توفیق چندانی نداشته است؛ یعنی حاشیه پردازی‌ها برای تحت شعاع قرار دادن آن موضوع است. درحالی‌که اگر شما در مسئله‌ای توفیق کسب کنید برای خودتان حاشیه درست نمی‌کنید و حاشیه را مخل کار خود می‌دانید. الآن آقای روحانی عمداً حاشیه پردازی می‌کند و مثلاً مطلبی را علیه زبان فارسی مطرح می‌کند درحالی‌که باید از این زبان دفاع کند. درحالی‌که زبان بیگانه برای ما ابزار است نه هدف و اصل کار ما، زبان فارسی به ما هویت می‌دهد اما متأسفانه زبان بیگانه به‌صورت لجام‌گسیخته‌ای در همه‌جا دیده می‌شود و این فاجعه است؛ رهبری درباره این قضیه موضع‌گیری کردند اما رئیس‌جمهور بلافاصله وارد حاشیه پردازی شد که البته بیهوده است و در ورای این بیهودگی شما یک نگرانی دیگری می‌بینید که روحانی هم در این قضیه واقف است که در مسیری نیست که دستاوردهای پررنگی داشته باشد.

*فرقان یک جریان دست‌ساخته مجاهدین بود که اصلاً در آن اسلام پررنگ نیست

اینکه اسلام انقلابی را با گروه فرقان یکسان می‌گیرند زیر سؤال بردن اسلام ناب محسوب نمی‌شود؟

سلیمی نمین: من به‌عنوان کسی که در تاریخ کار می‌کنم باید بگویم فرقان یک جریان دست‌ساخته مجاهدین خلق بود که اصلاً در آن بحث اسلام پررنگ نیست و آن‌ها تحت تأثیر جریان منافقین می‌خواستند ترور را آغاز کنند. کدام اسلام انقلابی با شهید مطهری مشکل پیدا می‌کند آن‌هم در شرایطی که هنوز چند ماهی از پیروزی انقلاب نگذشته است.

گروه فرقان یک جریان دست‌ساز است که ربط دادن آن به اسلام انقلابی اشتباه است. آن‌ها درواقع یک جریان انحرافی و باطل هستند که هیچ با اسلام سازگاری ندارند. آیا اسلام انقلابی اجازه می‌دهد که قبل از اینکه کاری انجام دهد او را محکوم کنید؟

این در حالی است که شهید مطهری به‌عنوان یک شخصیت ساده‌زیست مطرح بود که حتی محافظ یا ماشین هم برای خود انتخاب نکرده بود؛ اگر بگوییم آن‌ها اشرافیت آوردند یا چیزی که مستحق مجازات باشد اما شهید مطهری در خیابان راه می‌رفت که او را ترور کردند، اما چون رهبری تعبیری استفاده کرده رئیس‌جمهور می‌خواست در برابر رهبری حرفی زده باشد و اصلاً روی حرف هم تأملی وجود ندارد و فقط یک حاشیه‌سازی هدف است.

 *این‌طور نیست که حرف آقای روحانی از روی مطالعه درباره فرقان باشد

چالش‌های کاذب است. سرگرم کردن‌های الکی و اصلاً مبنا ندارد و این‌طور نیست که حرف آقای روحانی از روی مطالعه در تاریخ و شناخت فرقان باشد، یک‌وقت ممکن است بگوییم آقای روحانی مطالعه تاریخی کرده و درباره فرقان به جمع‌بندی رسیده است اما اگر از او سؤال کنیم که بر چه اساسی بحث اسلام انقلابی را درباره فرقان مطرح کردید دو جمله نمی‌تواند در این قضیه توضیح دهد، فقط بحث آقای روحانی هم نیست بلکه بحث تلاش برای حاشیه پردازی است که این حاشیه‌ها به آن‌ها فرصت می‌دهد.

این کار در دولت آقای احمدی‌نژاد هم انجام می‌شد، یعنی احمدی‌نژاد عمداً حاشیه پردازی می‌کرد تا نظر جامعه را به یکسری مسائلی جلب کند و خودش کارهای دیگر را دنبال کند. حاشیه پردازی یکی از فن‌هایی است که می‌تواند جامعه را از مسائل اصلی به مسائل فرعی معطوف کرده و خودشان در آن مسیر که می‌خواهند حرکت کنند. آیا صحبت آقای روحانی درباره زبان فارسی دارای مبناست؟ کما اینکه بعدازاین حرف دولت این مسئله را تصحیح کرد و وزیر آموزش‌وپرورش با توجه به اینکه منطق استدلال مقام معظم رهبری بسیار قوی بود، گفت که برای زبان‌های مختلف قدرت انتخاب قرار می‌دهیم.

*می‌خواهند در برابر رهبری بایستند و چالش کاذب ایجاد کنند

می‌خواهند در برابر رهبری بایستند و چالش کاذب ایجاد کنند و این مسئله به حضور مشاوران ناسالم بازمی‌گردد چراکه نه آقای روحانی درباره فرقان دارای اطلاعاتی است و نه بحث زبان فارسی بلکه فقط مشاوران چیزی برای او نوشته‌اند تا چالش ایجاد کند و مشکل ما هم همین مسئله است.

یک بحثی که درباره رویکرد تعامل ولی‌فقیه با مردم مطرح است را ما به‌صورت مصداقی در رهبر انقلاب شاهدیم، بااینکه آیت‌الله خامنه‌ای پیش از آغاز مذاکرات تأکید داشتند ما به آمریکا اعتماد نداریم اما راه مذاکره را باز گذاشتند، این مشی حضرت آقا و امام در تعامل با مردم را چطور ارزیابی می‌کنید؟

سلیمی نمین: سؤال بسیار خوبی است، من یکی از دلایل اساسی این حاشیه پردازی‌ها را جلوگیری از کسب تجربه از تعاملی که ما با غرب داشتیم، می‌دانیم؛ ما سرمایه‌گذاری کرده و وقت بسیاری گذاشتیم و آمدیم با غرب وارد یک صحنه مستقیم شدیم، این می‌تواند تبدیل به تجربه ارزشمند برای جوانان ما شود یعنی ما مذاکره کردیم و تصویری که غرب از خودش می‌سازد انسان‌های راست‌گو، درست‌کردار، قانونمند و پایبند به اصول است و با شبکه قدرتمند دیپلماسی عمومی خود توانسته این تصویر را در ذهن جوانان ایجاد کند. ما در چنین تصویرسازی‌هایی وارد مذاکره شدیم و کسی که گفته ما دائم لبخند می‌زنیم را هم انتخاب کرده‌ایم و رفتند و لبخند هم زدند، اینجا تجربه‌ای پیش روی جوان ما قرار می‌گیرد که غرب حتی چیزی را که خودش هم امضا کرده نقض می‌کند، یکی از اهداف حاشیه پردازانی که در اطراف آقای روحانی گرایش به غرب دارند این است که این تجربه شکل نگیرد؛‌ این‌یکی از دستاوردهای بزرگ برجام است.

*اطرافیان آقای روحانی نمی‌خواهند بی‌اعتباری غرب در بین جوانان شکل بگیرد

و طبق فرمایش شما می‌توان گفت یکی از دلایل تغییر نگرش موافقان برجام به مخالفین در راستای مخدوش کردن این تجربه ارزشمند است؟

سلیمی نمین: یکسری نیروها در اطراف آقای روحانی نمی‌خواهند بی‌اعتباری غرب در بین جوانان شکل بگیرد و دوست دارند غرب همچنان به‌عنوان یک جامعه ایده آل در ذهن جوانان وجود داشته باشد. برخی از اطرافیان آقای روحانی که دست به حاشیه پردازی می‌زنند برای این است که جلوی این تجربه را بگیرند. متأسفانه تا حدی هم توفیق در این قضیه پیدا کردند؛ یعنی برخی نیروهای سطحی بین توانستند این کار را به‌گونه‌ای انجام دهند.

آیا ما حتماً باید تجربه و دستاورد را با جنگ کسب کنیم؟ نمی‌توانیم در مذاکره این تجربه را به دست بیاوریم؟ آیا حتماً باید با آمریکا بجنگیم تا جوانان ما بفهمند که آن‌ها چقدر انسان‌های بد و بدکاری هستند؟ امروز خوشبختانه یکی از دستاوردهای برجام همین موضوع است که ناشی از تدبیر و عملکرد با منطق ماست و درحالی‌که ما در مذاکره به تعهدات خود عمل کرده‌ایم این‌طرف غربی است که نقض عهد می‌کند. تجربیات کلان برای ملت‌ها این‌ها برایش هزینه‌هایی محسوب نمی‌شود. ارتباط با روسیه دستاورد خوبی است که از برجام حاصل‌شده است یعنی بعدازاینکه آن اتحاد شکست، این دستاورد کسب شد.

 *مواضع هاشمی در مقابل رهبری در رای منفی او بین نخبگان تاثیر گذاشت

آقای سلیمی نمین وارد بحث انتخابات خبرگان شویم، انتخابات خبرگان و انتخاب آیت‌الله جنتی به‌عنوان ریاست مجلس خبرگان را چطور ارزیابی می‌کنید؟

سلیمی نمین: آقای هاشمی رفسنجانی می‌دانست که فضا خیلی به نفع او نیست و صرفاً توانست یک رأی توده‌ای را شکل دهد، آن‌هم با شیوه‌ای که تأثیر معکوس داشت، آقای هاشمی باکارهایی که انجام داد رأی نخبگانی خود را بدتر کرد نه بهتر.

 چرا؟

سلیمی نمین: آقای هاشمی با برخی افراد بازی کرد، علیه رهبری موضع گرفت و مباحثی همچون شورایی شدن رهبری و نظارت بر رهبری را مطرح کرد که این موضع‌گیری‌ها باعث شد که روی رأی اجتماعی او تأثیر مثبت بگذارد اما رأی نخبگانی او قطعاً دچار تأثیر منفی شد.

در حدی که حتی باعث شد نفر اول خبرگان تهران خود را در معرض کاندیداتوری قرار ندهد و از رقابت با آیت‌الله جنتی انصراف بدهد؟

سلیمی‌نمین: بله مشخص است چون رأی قابل‌توجهی نداشت، آقای هاشمی یک‌بار در این قضیه ضربه خورد و به او اطلاع دادند که رأی دارد و جلو آمد و آن ضربه را خورد، لذا این بار می‌دانست که اگر جلو بیاید دوباره ضربه جدی خواهد خورد.

اگر بخواهید تحلیلی از نتیجه انتخابات داشته باشید ارزیابی شما از ترکیب مجلس دهم چیست و چرا دولت یازدهم برخلاف دولت‌های قبلی که معمولاً مجالس را با خود همراه می‌کردند نتوانست مجلس دهم را با خود همسو کند؟

سلیمی نمین: این قاعده درباره دولت آقای احمدی‌نژاد هم صادق نشد و او نتوانست مجلس بعد از روی کار آمدن خود را با خود همراه کند.

اما مجلس هفتم یک مجلس اصولگرا بود.

سلیمی نمین: آقای احمدی‌نژاد در این قضایا یک برائتی از اصولگرایی جسته بود و خودش را جدا از اصولگرایان معرفی می‌کرد. طبیعتاً اگر این را بپذیریم که آقای احمدی‌نژاد خود را مستقل از اصولگرایی عنوان کرده بود، باید بگوییم نتوانست در مجلس تأثیر جدی بگذارد. یعنی برخی از وابستگان ایشان مثل همشیره او رأی نیاورد و برخی از افرادی که احمد‌ی‌نژاد تلاش کرد به مجلس راه یابند، موفق نشدند.

بالاخره عقبه دولت آقای احمدی‌نژاد اصولگرا بود و به‌نوعی سازوکار دولت نهم و دهم رویکرد اصولگرایی داشت و مجلسی هم که در آن زمان شکل گرفت اصولگرا بود. اما در انتخابات اخیر ما دیدیدم این روند اعتدال به توازن موردنظر دولت نرسید.

سلیمی نمین: آقای احمدی‌نژاد از یک‌سو نتوانست از این ظرفیت استفاده کند، مثلاً اصرار داشت افرادی مانند علی مطهری را در لیست اصولگرایان قرار دهد اما آقای احمدی‌نژاد نتوانست از این گرایشی که گرایش غالبی هم بر مردم هست، استفاده کند که این امر دلایل مختلفی داشت.

درباره آقای روحانی این قضایا را قبول دارم که رئیس‌جمهور علی‌رغم پیوند خوردن با جریاناتی که خیلی هم با او همراه نیستند و جریانات داخل اصلاح‌طلبان است، نتوانست اکثریتی را در مجلس برای خود رقم بزند؛ علت این امر هم تا حد زیادی به عدم توفیقات آقای روحانی در حل‌وفصل آنچه به مردم وعده داده بود بازمی‌گردد.

عدم تحقق وعده‌های ایشان تأثیرات سویی به‌ویژه در شهرستان‌ها که به لحاظ معیشتی شرایط سخت‌تری دارند، مشکلاتی را برای رئیس‌جمهور به وجود آورده است؛ در تهران شرایط اقتصادی متفاوت‌تر از شهرستان‌هاست، می‌توان گفت در تهران  بازار کار بیش از شهرهای دیگر است و تنگناهای معیشتی شهرستان‌ها به آن شدت در تهران نیست، ازاین‌رو تهران ‌همراهی بیشتری با رئیس‌جمهور داشت درحالی‌که این همراهی را در شهرستان‌ها نمی‌بینیم.

ما در دولت‌های گذشته می‌دیدیم که نمودی از تحقق وعده‌ها وجود دارد، چه در دولت آقای هاشمی یا خاتمی تغییراتی بر اساس شعارهایی که می‌دادند صورت می‌گرفت اما این مسئله در دولت آقای روحانی ایجاد نشده است. درست است مذاکرات هسته‌ای را به سرانجام می‌رساندند اما اینکه چقدر آقای روحانی توانست از این مذاکرات برای بهبود شرایط استفاده کند محل تردید جدی است.

 با توجه به اینکه دولت همه‌چیز را به برجام گره‌زده بود اما تغییر مثبتی حاصل نشد، آیا می‌توان گفت که آن‌ها از فرصت برجام نیز استفاده نکردند؟

سلیمی نمین: همین‌طور است.

* برجام شرایط ما را در سطح بین‌الملل بهبود بخشیده است

اصلاح‌طلبان معتقدند اگر برجام نبود کشور دچار حمله نظامی می‌شد و درواقع قائل به بازدارندگی برجام هستند، ارزیابی شما از این مسئله چیست؟

سلیمی نمین: من معتقد نیستم که برجام به‌هیچ‌وجه برای ما حاصلی نداشته است. قطعاً برجام شرایط ما را در سطح بین‌الملل بهبود بخشیده است اما از همین مسئله هم دولت نتوانست استفاده کند؛ به دلیل غفلت‌هایی که درگذشته داشته‌ایم یک اتفاق و اتحاد ناخواسته‌ای در سطح قدرت‌های تعیین‌کننده در جهان به وجود آمده بود. یعنی شوروی و هند خودشان را ناگزیر از همراهی باسیاست‌های آمریکا می‌دیدند، چراکه شبکه‌ای به وجود آمده بود که مجموعه این شرایط آن‌ها را در تنگنا قرار می‌داد اما توافقنامه هسته‌ای درواقع بهترین راه‌حل برای این بود که آن‌ها حساب خود را از آمریکا و برخی از کشورهای اروپایی جدا کنند.

یعنی شرایطی به وجود آمد که روس‌ها و چینی‌ها مجبور نیستند باسیاست‌های آمریکا همراه شوند، درحالی‌که تا پیش‌ازاین آمریکا یک توجیه بین‌المللی ساخته بودند و از طریق مکانیزم‌های بین‌المللی تحریم‌هایی را اعمال می‌کردند که تعیین‌کننده بود تا کشورهایی که مایل به همراهی با آمریکا نیستند، ناگزیر از همراهی می‌شدند. اما آیا امروز این دستاورد برجام نیست؟ آیا دولت از این شرایط استفاده می‌کند؟

این ناتوانی دولت در بهره‌گیری از این شرایط ناشی از چیست؟

سلیمی نمین: این به نگرش دولت برمی‌گردد، دولت اولویت خود را برای ارتباط کشورهای غربی گذاشته و ازاین‌رو اینجا به‌نوعی معطل است؛ یعنی فکر می‌کند اگر قراردادی با اروپایی‌ها یا آمریکایی‌ها منعقد شود این قرارداد شرایط بهتری را برای ایران رقم می‌زنند، لذا خیلی از شرایط موجود با روسیه و چین و هند استقبال نمی‌کند.

*بهترین بازار در روسیه وجود دارد

در حال حاضر بهترین بازار در روسیه وجود دارد که یک بازار بسیار پرجاذبه است که می‌تواند اشتغالات بسیار زیادی را در ایران ایجاد کند و بیکاری را به‌شدت کاهش دهد و رونق اقتصادی به وجود آورد. الآن روس‌ها همه بازاری که ترک‌ها در اختیار داشتند را در اختیار ما قراردادند اما چه فایده دارد؟ آیا ما از یک درصد این بازار هم استفاده می‌کنیم؟ خیر، بازاری که ترکیه سال‌ها روی آن کارکرده تا آن را به دست آورد به‌یک‌باره این بازار در اختیار ما قرارگرفته است اما دولت برای این قضیه هیچ برنامه‌ریزی ندارد و دچار کوتاهی است و حتی دارد بازار را هم از دست می‌دهد.

در شرایط تیرگی روابط روسیه با ترکیه، میزان صادرات ایران در برخی از اقلام مثل میوه به روسیه 4 برابر بوده اما امسال کاهش جدی پیداکرده است، امسال در گزارشی که داده شد اقلامی مانند کیوی یا پرتقال که قبلاً میزان صادرات آن‌ها بسیار چشمگیر بوده امسال کاهش‌یافته. این به آن معناست که دولت از همین توفیقات برجام نمی‌خواهد استفاده کند چراکه تصور می‌کند اگر آن درها باز شود قرارداد با آمریکا و اروپا خیلی ایده آل است یعنی خودش را معطل می‌کند تا‌ آن باب باز شود، لذا این شرایط ما را پیچیده‌تر می‌کند، اگر در اولین گام از برخی امتیازات برجام استفاده می‌کردیم قطعاً با دست پرتری می‌توانستیم با اروپا مواجه شویم.

 اخیراً مشهود است موافقان برجام به منتقدان آن شیفت شدند و در حال انتقاد از برجام هستند حتی آقای سیف از بی‌عایدی برجام می‌گویند...

سلیمی نمین: منظور ایشان عایدی از غرب است اما همه برجام غرب نیست، در شرایطی که یک اتحاد علیه ایران شکل‌گرفته بود این اتفاق از طریق برجام شکسته شد. این اتحاد علیه ایران بر اساس مصالح صورت نگرفته بود. بلکه آمریکایی‌ها توانستند از شبکه‌های بین‌المللی استفاده کنند تا بتوانند دیگرانی را که خیلی با او مشکل ندارند را هم وادار به تبعیت از سیاست‌های آمریکا کنند. ما این را حاصل برجام می‌دانیم؛ پس این شکستن اتحاد یکی از دستاوردهای برجام است اما اینکه غرب درهای بانکی خود را به روی ما باز نکرد درست است. آمریکا هرگز اقدامی برای اینکه بانک‌های غربی روابط بین‌بانکی خود را با ما تسهیل کنند صورت نداد.

*آمریکا باید خیلی کار کند تا دوباره اتحادی که علیه ایران پیش از برجام بود تکرار شود

نگرش دولتمردان باید در این زمینه تغییر پیدا کند. نباید ایده آل خود را در آمریکا و اروپا دنبال کنند اما چون ایده‌آل دولت در آمریکا و اروپاست می‌گویند حالا که چند ماه دیگر می‌توانیم به نقطه ایده‌آل برسیم چرا الآن به حد پایین‌تر قانع شویم. نوع نگاه غلط است و در غیر این صورت می‌توانستیم استفاده‌های فراوانی از برجام ببریم. آمریکا خیلی باید کار کند تا دوباره اتحادی که علیه ایران پیش از برجام شکل‌گرفته بود دوباره تکرار شود.

این موضوعی که شما مطرح می‌کنید درزمینهٔ انتزاعی است اما درزمینهٔ عینی برجام چه دستاوردی برای مردم داشته است؟

سلیمی نمین: نگاه غر‌ب‌گرایانه دولت ربطی به برجام ندارد، درواقع کشور را در حالت انتظار نگه‌داشتن برای اینکه مسائل از طریق غرب حل شود مبتنی بر نگاه دولت به مسائل است که باید اصلاح شود و در غیر این صورت برجام برای ما حاصل زیادی داشته است. منتهی انتظار این‌که چنین حاصلی از غرب به دست بیاید اشتباه است، آن‌ها یا نمی‌فهمند که ما در یک کشوری قرار داریم که این کشور مواضع سیاسی دارد و این مواضع مانع از این می‌شود که جبهه طرفدار صهیونیست رابطه خود را با ما به‌صورت عادی درآورد یا نمی‌خواهند متوجه باشند. 

برای جبهه طرفدار صهیونیست بسیار مهم است که ایران در شرایط برتری نسبت به اسرائیل قرار نگیرد، این ملاحظات موانعی را در بهبود روابط با آن‌ها ایجاد می‌کند؛ من نمی‌گویم به دنبال بهبود روابط با غرب نرویم اما محدود کردن افق نگاهمان ما را در دستیابی به همین نگاه هم دچار مشکل جدی می‌کند.

جناب سلیمی‌نمین به نظر شما معرفی آمریکا به عنوان  کدخدا و یا گره زدن آب خوردن مردم به برجام و درنهایت طبق فرمایش شما عدم بهره‌گیری از فرصت برجام آیا در جهت  رسیدن به برجام 2 و 3 است؟

سلیمی نمین: قطعاً از جانب برخی مشاوران این مسئله محتمل است؛ یعنی برخی از مشاوران آقای روحانی قبل از نهایی شدن توافق برجام، این بحث را زمزمه می‌کردند که مذاکرات می‌تواند در ارتباط با سایر مسائلی که ما با جبهه طرفداران صهیونیست داریم صادق باشد که با نهیب رهبری مواجه شدند مبنی بر اینکه ما در مذاکرات فقط بر اساس یک موضوع مذاکره می‌کنیم.

این تعلل که ایجاد کرده‌اند و مدام می‌گویند باید مراحل طی شود و اعتمادسازی به دست آید برای فشار آوردن و مجوز گرفتن برای برجام 2 و 3 نیست؟

سلیمی نمین: این حرف درباره اطرافیان آقای روحانی به‌طورقطع صادق است. افرادی در اطراف رئیس‌جمهور قرار دارند می‌خواهند سایر مسائل هم به‌گونه‌ای در دستور کار قرار گیرد درحالی‌که ما هنوز به نتیجه دقیق با طرف مقابل در برجام نرسیده‌ایم و درواقع هنوز مشخص نیست که طرف مقابل چقدر به تعهدات خود پایبند است. ما هنوز نتوانسته‌ایم طرف مقابل را وادار کنیم که به تعهدات خود پایبند باشند. البته حتی اگر حقوقی‌ترین متن‌ها را هم می‌نوشتیم آمریکا می‌گوید من انجام نمی‌دهم.

پس چرا مذاکره کردیم؟

سلیمی نمین: رهبری خودشان گفتند علی‌رغم اینکه بنده به آمریکا اعتماد ندارم اما اجازه دادند این مذاکرات صورت گیرد. بنابراین ما در نفس مذاکره منافعی داریم چراکه نشان می‌دهد ما از یک منطق برخوردار هستیم و دوم اینکه همه جهان را کشورهای حامی صهیونیست نمی‌دانیم و ما برخلاف برخی دولتمردان که جهان را فقط آمریکا و انگلیس می‌دانند، در مذاکرات خیلی از نیروهای تعیین‌کننده در جهان را به‌طرف استقلال خودمان کشاندیم؛ امروز اگر برخی از کشورها با ما همکاری می‌کنند باوجوداینکه می‌دانند مورد غضب آمریکا واقع می‌شوند تحت تأثیر استدلال و منطق ما بوده است.

*زمانی می‌توانیم از برجام‌ 2 و 3 صحبت کنیم که خود برجام توانسته باشد آمریکا را وادار به اجرای تعهداتش کند

ما بر اساس این منطق توافقی را امضا کرده‌ایم و اگر آمریکا به این تعهد خود در سطح بین‌الملل پایبند نیست، این موضوع برای ما در شرایط بین‌الملل وضعیت جدیدی را رقم می‌زند. بنابراین بی‌منطقی است وقتی ما هنوز نتوانستیم آمریکا را وادار کنیم که به تعهدات خود پایبند باشد، آقای سیف می‌گوید آمریکا هیچ کاری انجام نداده است، خیلی بی‌منطقی است که از برجام 2 و 3 صحبت کنیم؛ لذا زمانی می‌توانیم از برجام‌های دوم و سوم صحبت کنیم که خود برجام توانسته باشد آمریکا را وادار به اجرای تعهداتش کند.

زمانی که باب جدیدی باز می‌شود که توانسته باشیم به لحاظ تجربی در مورد اول به نتیجه مطلوب نائل شویم. کسانی که آقای روحانی را به این‌سو سوق می‌دهند به دنبال منافع ملی نیستند بلکه درصدد منافع حزبی خود هستند. برخی از احزاب و جریانات در داخل ایده‌آل حزبی خود را در ارتباط با غرب می‌دانند، ازنظر آن‌ها نوع ارتباط اصلاً مهم نیست بلکه مهم این است که شرایط فکری آن‌ها در ایران بهتر شود، از دیدگاه آن‌ها در مدل حکومت‌داری بهترین شرایط زمانی است که ارتباط با غرب گسترده شود نه بر اساس منافع ملی صرفاً درها به‌سوی غرب باز شود حتی واردات اندیشه، کالا و فنّاوری انجام شود و منافعشان را در این می‌بینند که ما هر چه بیشتر مصرف‌کننده غرب شویم.

یعنی تفکری که معتقد است نباید کشور بر اساس اندیشه اسلامی اداره شود بلکه باید مبتنی بر اندیشه غرب اداره شود در تاریخ هم این‌طور بوده که اصلاً نوع رابطه برای آن‌ها مهم نیست که آیا این رابطه در چارچوب مصالح هست یا خیر، بلکه نفس رابطه مهم است که می‌تواند جایگاه آن‌ها را تقویت کند. یعنی حضور قدرتمند آمریکا در اینجا فرصتی برای آقایان است که مدل فکری غربی در حکومت‌داری را ترویج کنند.

جناب سلیمی‌نمین با توجه به صحبت‌هایی که داشتیم آیا می‌توانیم بگوییم دولت در حال حاضر باتوجه به عدم بهره‌برداری آگاهانه از فرصت برجام به نوعی در جهت تأمین منافع غرب چوب لای چرخ زندگی مردم می‌گذارد.

سلیمی‌نمین: چوب لای چرخ تعبیر دیگری دارد؛ باید گفت درحالی‌که می‌تواند بازار کار و گشایش اقتصادی به وجود آورد، بی‌توجهی می‌کنند، وقتی می‌خواهید ارتباط اقتصادی بر کشوری ایجاد کنید باید ضمانت‌های تجاری بدهید اما دولت این کارها را نمی‌کند

آیا این ضمانت ندادن‌ها مانع‌تراشی برای رونق اقتصادی نیست؟ چرا باید پس از برجام صادرات ما محدودتر شود؟

سلیمی نمین: خیر، اصلاً اهمیتی برای این مسئله قائل نمی‌شود و می‌گوید اگر بازار هم از بین رفت عیبی ندارد. درحالی‌که اینجا فرصت بسیار مهم است و اگر ما این فرصت را از دست دادیم ملت روسیه گرسنه نمی‌ماند و از جای دیگری مانند کشور چین آن را به دست می‌آورد.

* دولت دچار نگاه مرعوب در برابر غرب است و منافع ملی برایش اهمیت ندارد

آیا اینجا فقط منافع حزبی مهم است یا وادادگی کسانی که به دنبال تأمین منافع غرب در داخل هستند؟

سلیمی نمین: برای برخی منافع حزبی و برای بعضی نیز نگاه مرعوب در برابر غرب است که به نظر من دولت دچار نگاه مرعوب در برابر غرب است و به همین دلیل منافع ملی مانند رونق اقتصادی برایشان اهمیت ندارد.

*فائزه هاشمی با ساختار سیاسی بهاییت پیوند خورده نه با یک بهایی مفلوک

آقای سلیمی نمین اخیراً فائزه هاشمی دیداری را با سرکردگان فرقه ضاله بهاییت داشته که برخی برای توجیه آن این مسئله را مبتنی بر اسلام رحمانی می‌دانند. نظر شما در این خصوص چیست؟

سلیمی نمین: آن‌ها مفهوم «رحماء بینهم و اشداء علی‌الکفار» را تغییر داده‌اند! یعنی یک جبهه سیاسی که علیه ملت‌ها فعالیت می‌کنند، منظور من از بهاییت توده‌های فریب‌خورده که فکر می‌کنند به یک تفکری رسیده‌اند نیست. من به ساختار سیاسی بهاییت کاردارم، ساختار سیاسی بهاییت بسیار آلوده است، خانم فائزه هاشمی با ساختار سیاسی بهاییت پیوند خورده است نه با یک بهایی روستایی و مفلوک. آن‌ها می‌خواهند با ساختار سیاسی بهاییت رحماء بینهم باشند؟ اینکه مغایر بافهم سیاسی است؛ و ترحم برکسی که در تمام تاریخ معاصر ما تمام‌قد در خدمت بیگانه بوده درست نیست.

ساختار سیاسی بهاییت نمودش هویدا و ایادی است؛ بهاییت یک تشکیلات سیاسی دارد که این تشکیلات در تاریخ معاصر ابزار سلطه‌گری در ایران بوده است؛ یعنی اموال کشورمان را تاراج داده‌اند و شخصی مانند هویدا کشاورزی ما را پیش از انقلاب از بین برده است تا کشاورزی رژیم غاصب اسرائیل رونق بگیرد. ما نه‌تنها قبل از تأسیس رژیم اسرائیل به آنجا صادرات داشتیم، بلکه در ابتدای تأسیس این رژیم جعلی هم اقلام کشاورزی را به آنجا صادر می‌کردیم اما در دوران پهلوی به‌جایی رسیدند که به خاطر منافع خودشان این کار را انجام می‌دادند.

شما کتاب خاطرات سفیر اسرائیل را بخوانید خواهید دید در دوران پهلوی اول و دوم کار را به آنجا رساندند که هواپیماها برای انتقال تخم‌مرغ و تمام اقلام دامی از اسرائیل وارد ایران می‌شد و ایادی که پزشک مخصوص شاه بود، ریاست اتکا (تأمین‌کننده نیازمندی‌های غذایی ارتش) را بر عهده داشت و تمام مایحتاج غذایی ارتش ایران از اسرائیل وارد می‌شد. این ساختار سیاسی بهاییت است که توان ملی ایران را تخریب می‌کند چون به ایران هیچ تعلقی ندارد، حالا شما می‌خواهید با این تاریخ سیاسی و خیانتی که به کشورمان کرده‌اند پیوند بخورید و می‌خواهید به آن‌ها رأفت اسلامی نشان دهید؛ بهاییت ضد ملی و ضد دینی است.

پس به عقیده شما هدف از این دیدار چه بود؟

سلیمی نمین: هدف از این دیدار مشخص است. آقایان و خانم‌ها می‌خواهند در غرب یک جایگاهی پیدا کنند و باید با این ابزارها رابطه خود را با غرب بهبود ببخشند.

حتی اگر هزینه آن مستقیماً از نام آقای هاشمی رفسنجانی باشد؟

سلیمی نمین: اصلاً برای آن‌ها مهم نیست. بعضی برای اینکه در آن تمایلات و گرایش‌های جدید بتوانند توفیقات خود را بیشتر کنند و موردقبول قرار بگیرند باید با شبکه سنتی غرب پیوند بخورند و در غیر این صورت موردقبول قرار نمی‌گیرند. این را خودشان می‌دانند. امثال خانم فائزه هاشمی در مسیری قرارگرفته‌اند که مسیرشان فاجعه‌آمیز است، آقای نوری زاد هم همین کار را کرد. او هم درباره بهاییت همین حرف‌ها را می‌زند اما بعد همه این‌ها می‌گویند که ما می‌خواهیم از رأفت اسلامی استفاده کنیم.

مگر کم افرادی در کشور هستند که باید حقوق بشر را درباره آن‌ها دنبال کنیم؟ خانم فائزه هاشمی اگر واقعاً می‌خواهد حقوق ملت ایران را دفاع کند باید اولین کاری که انجام می‌دهد درگیر شدن با مهدی هاشمی باشد که حقوق ملت ایران را به یک شرکت خارجی می‌فروشد. مهدی هاشمی حقوق ملت ایران را ضایع می‌کند تا زیاده‌خواهی یک شرکت تأمین شود. اگر واقعاً خانم فائزه هاشمی در دفاع از حقوق حقه صادق است در اولین قدم باید با برادر خودش اصطکاک پیدا کند که چرا حقوق ملت ایران را ضایع کرده است؟ مهدی هاشمی با دریافت رشوه علیه حقوق ملت ایران عمل کرده است. آیا اینجا حقوق ملت ایران برای خانم هاشمی اهمیت ندارد و می‌آید راجع به حقوق بهاییت بحث می‌کند، بنابراین این تناقضات بسیار جدی است. این حرف‌ها توجیهات عوام‌فریبانه است که درباره رحمانیت برای بهاییان به کار می‌برند. ممکن است برخی بگویند آن‌ها می‌خواهند چهره مثبتی از ایران مطرح کنند درحالی‌که این‌طور نیست.

شما آیا جریان این دیدار را مصداق نفوذ می‌دانید یا خیر و آقای هاشمی که کتابی درباره امیرکبیر می‌نویسد آیا او دچار تغییر شده که شخصی مانند فائزه از خانواده او با بهاییان دیدار می‌کند؟

سلیمی نمین: آقای هاشمی یک رویکردی نسبت به خانواده‌‌اش دارد که امیدواریم هر چه زودتر متوجه شود این مشی غلط است،‌اینکه ایشان دست اطرافیان خود را باز بگذارد و اجازه دهد از اعتبارش سوءاستفاده شود اشتباه بوده و امیدواریم در یک‌زمان مناسب و قبل از اینکه خیلی دیر شود امیدواریم متوجه شود که این موضوع چه لطماتی را ایجاد می‌کند.

آیا این‌یک مشی پدرانه است؟

سلیمی نمین: آقای هاشمی یک مشی دارد، نه‌ فقط درباره خانواده خود بلکه درباره اطرافیانش نیز همین‌طور رفتار می‌کند، آقای هاشمی با اطرافیان خود نیز با تسامح برخورد می‌کند و ممکن است این را به لارج بودن تعبیر کنند.

ایشان در خاطرات خود این را دارد که من به آن اشاره می‌کنم. او می‌گوید که یکی از نمایندگان مجلس برادرش فوت کرده بود و آقای هاشمی از امام (ره) می‌خواهد که در حرم قم دفن شوند اما امام راحل می‌گویند من چنین اجازه‌ای نمی‌دهم اما آقای هاشمی از طریق دیگری این کار را انجام می‌دهد.

یعنی از همان اول انقلاب رانت ایجاد کرد؟

سلیمی نمین: بله درست است.

* آقای هاشمی خیلی از منویات خود را در دوران امام آشکار نمی‌کرد

 آقای هاشمی می‌گوید من تغییر نکرده‌ام اما برخی معتقدند که آقای هاشمی قطعاً تغییر کرده است. نظر شما در این خصوص چیست؟

سلیمی نمین: آقای هاشمی به اصلاح‌طلبان گرایش پیدا نکرده است و او تغییر نکرده است اما این اتفاقاتی که صورت می‌گیرد چارچوب بازی‌های سیاسی است، من فکر می‌کنم آنچه به‌عنوان تغییر درباره‌ آقای هاشمی می‌توان بیان کرد آشکار کردن منویاتش است، آقای هاشمی خیلی از منویات خود را در دوران امام آشکار نمی‌کرد اما الآن این‌طور نیست. لذا خیلی از مسائلی که امروز درباره آقای هاشمی وجود دارد درگذشته هم وجود داشت اما در زمان امام در حد نامه‌های محرمانه به امام منعکس می‌شد اما در حال حاضر آشکارا مطرح می‌شود، این تغییر را می‌توان در آقای هاشمی مشاهده کرد اما به لحاظ تفکر آقای هاشمی در مجلس هم با جریانات مختلف به‌گونه‌ای تعامل می‌کرد که انگار با چپ‌، چپ است و با راست سنتی هم راست سنتی و ازاین‌رو هم مؤتلفه او را پدر معنوی خود می‌دانست و هم جریان چپ.

 اما در ‌آن زمان کار به اینجا رسید که آقای هاشمی گله کرد و کتاب عالی‌جناب سرخ‌پوش علیه آقای هاشمی به چاپ رسید.

سلیمی نمین: این‌ یک درگیری منافع بود نه بحث فکری و بر سر ریاست مجلس بود؛‌ درواقع جریان چپ نمی‌خواست ریاست مجلس به دست آقای هاشمی بیفتد و آقای هاشمی هم ورودش به مجلس برای به دست گرفتن ریاست بود.

*جریان اصلاح‌طلب احساس کند نیازی به هاشمی ندارد از او عدول می‌کند

 الآن که اصلاح‌طلبان به آقای هاشمی درگیری قدرت ندارند آیا از هویت خود عدول کرده‌اند یا می‌خواهند از سبد آقای روحانی استفاده کنند؟

سلیمی نمین: هر زمانی که جریان اصلاح‌طلب احساس کند نیازی به آقای هاشمی ندارد از او عدول خواهد کرد و در این هیچ تردید نکنید؛ بنابراین برای عبور از یک شرایط به آقای هاشمی نیاز داریم و اگر از این موقعیت بگذرند از هاشمی هم عبور خواهند کرد البته آقای هاشمی هم این را می‌داند و تلاش می‌کند شرایطی به وجود نیاید که آن‌ها از کنترلش خارج شوند.

شما به بحث عبور از هاشمی اشاره کردید. آیا این ترس به عبور از روحانی هم در سال 96 تعمیم پیدا می‌کند؟ چون برخی اصلاح‌طلبان به دنبال کاندیداتوری آقای ظریف هستند. چون اصلاح‌طلبان معتقد هستند که آقای روحانی از رحم اجاره‌ای آن‌ها استفاده می‌کرد و مستأجر 4 ساله است.

سلیمی نمین: عبور از روحانی بستگی دارد به اینکه آقای روحانی چگونه اقدام کند؛ آقای روحانی تحرک بالا ندارد و یک نوع شخصیتی است که خیلی به خودش زحمت و سختی نمی‌دهد و طبیعتاً مسائل اجرایی کشور نیازمند تحرک فراوان است و درواقع نوعی سخت‌جانی می‌خواهد چون ساختار اداری کشور واقعاً مفلوک است و در دولت آقای احمدی‌نژاد به‌هم‌ریختگی نظام اداری بیشتر شد، نه‌تنها مشکل نظام اداری ما حل نشد بلکه حرف‌شنوی در دستگاه اداری به‌مراتب پایین‌تر آمد و شأن و منزلت مدیران شکسته شد. این‌طور نیست که کسی از موضع بالا دستور دهد آن امر تحقق پیدا کند اما آقای روحانی شخصیتش این‌طور است که می‌خواهد از موضع بالا حرفی بزند و آن کار انجام شود.

منبع: فارس