قرارگاه رمضان تنها قرارگاه برون مرزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دوران دفاع مقدس بود که ماموریت این قرارگاه انجام عملیات‌های چریکی و پارتیزانی در خاک کشور عراق و با همکاری نیروهای معارض کُرد عراقی بود.

گروه جهاد و مقاومت مشرق؛ قرارگاه رمضان تنها قرارگاه برون مرزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دوران دفاع مقدس بود که محمدباقر ذوالقدر فرماندهی آن را بر عهده داشت. ماموریت این قرارگاه انجام عملیات‌های چریکی و پارتیزانی در خاک کشور عراق و با همکاری نیروهای معارض کُرد عراقی بود. یگان‌های این قرارگاه نیز متشکل از لشکر 9 بدر عراقی‌ها به فرماندهی سردار شهید اسماعیل دقایقی و سردار محمدرضا نقدی، لشکر 6 ویژه پاسداران به فرماندهی صادق محصولی، تیپ هوابرد به فرماندهی محسن شفق، تیپ ظفر به فرماندهی محمد مقدم و تیپ ابوذر به فرماندهی سردار محمدرضا حکیم جوادی بودند.

نیروهای تحت امر قرارگاه رمضان برای انجام عملیات‌های چریکی باید کیلومترها با پای پیاده، فراز و نشیب کوه‌ها را طی می‌کردند تا به نقطه هدف برسند و به انجام عملیات بپردازند.

در ماه مبارک رمضان در نظر داریم به معرفی این قرارگاه، ماموریت‌ها و عملیات‌های آن در قالب پرونده «قرارگاه رمضان» بپردازیم.

** تغییر راهبرد

به دنبال انسداد جبهه جنوب و غیرمحتمل بودن غلبه بر ارتش عراق پس از عملیات‌های کربلای 5 و 8، در سال 66 ایران راهبرد عملیاتی خود را تغییر داد و جنگ را در شمالغرب دنبال کرد. پیشرفت قرارگاه رمضان و اتحادیه میهنی کردستان در شمالغرب و نوید برای دستیابی به پیروزی‌های بیشتر در این تصمیم موثر بوده است. تغییر استراتژی از جنوب به شمالغرب برای فرماندهان و رزمندگان که به جنگ در جنوب عادت داشتند، پذیرفتنی نبود.

در چارچوب راهبرد جدید، محسن رضایی فرمانده سپاه از نیمه‌ی اول فروردین 1366 و به فاصله‌ی کمی پس از نبرد سنگین کربلای 5، به شمالغرب رفت. در این جبهه قرارگاه نجف ماموریت داشت که عملیات کربلای 10 را طراحی و پس از آمادگی لازم اجرا کند، اما در سطوح گوناگون در خصوص اهمیت جبهه‌ی شمال ابهامات اساسی و جدی وجود داشت.

فرمانده سپاه در جلسات گوناگون با فرماندهان، در طول مباحث مربوط به عملیات کربلای 10 و بیان اهداف عملیات، به تشریح راهبرد جدید و دلایل انتخاب منطقه‌ی شمالغرب به عنوان منطقه‌ی جدید نبرد پرداخت و گفت: «ما اگر بتوانیم با قرارگاه رمضان که در داخل شمال عراق حضور دارد الحاق بکنیم، به همان میزانی که الان 300 نفر داریم، می‌توانیم یک تیپ دیگر مثل تیپ بدر(مجاهدان عراقی) با اسلحه و مهمات به آن طرف بفرستیم. کل روستاها ناامن است و دشمن حداقل 2 ماه وقت می‌خواهد تا بتواند تمام این روستاها را بیابد و مستقر بشود. ما الان در این منطقه از نظر زمین و از نظر عقبه‌های دشمن حداقل 2 ماه جلوتریم که اگر بتوانیم این 2 ماه یک کار فعال و چشمگیری انجام بدهیم و مرتب قرارگاه رمضان را فعال کنیم که مرتب در عقبه برای دشمن مشکلات ایجاد کند و امکانات و نیرو به او برسانیم و موازنه‌ای که الان هست که ما 300 نفر داریم و طالبانی‌ها 4 هزار نفر، خودمان را به هزار نفر برسانیم و امکانات هم به آن‌ها بدهیم و آن‌ها هم بشوند 10 هزار نفر، یک جنگ خیلی شدیدی ما می‌توانیم داخل عراق به وجود بیاوریم. بنابراین، ما در آستانه‌ی دروازه‌ی یکی از فتوحات مهم جمهوری اسلامی که یکی از ابتکاراتی است که می‌تواند جنگ را از یک بن بست تبدیل به یک حرکت سریع بکند، قرار داریم.»

دلیل جنگیدن در جبهه غرب و شمالغرب علاوه بر مواردی که فرمانده کل سپاه ذکر کرد، دستیابی به نفت شمال عراق، تهدید جاده‌های شمالی آن و اقتصاد کرکوک بود و با به کارگیری مردم عراق از سال 65 راهبرد جنگ در شمالغرب توسط سپاه عملی شد.

 این راهبرد تا فروردین سال 67 ادامه داشت و عملیات‌های متعددی در شمالغرب انجام شد. در جبهه‌ی شمالغرب ازگله، مریوان، بانه، سردشت و پیرانشهر زیرمناطق بودند. عملیات‌های نظامی ایران در این منطقه در چارچوب جنگ داخلی گروه‌های وابسته به بیرون انجام می‌شد و سازمان‌ها و یگان‌های عمل کننده اغلب غیرکلاسیک، پارتیزانی و چریکی بودند.

** قرارگاه رمضان

پس از عملیات بدر راه‌های بسیاری برای رهایی از بن بست جنگ پیشنهاد شد، یکی از آن‌ها ایجاد قرارگاهی برای هماهنگی با نیروهای کرد عراقی برای انجام عملیات‌های نامنظم در خاک عراق بود تا به دشمن از درون خاک خودش ضربه بزنند. قرارگاه رمضان با این هدف تشکیل شد و در تحقق راهبرد شمالغرب نقش تعیین کننده داشته است لذا تعدادی از فرماندهان قرارگاه حمزه سیدالشهدا که تجربه زیادی در جنگ‌های نامنظم با ضدانقلاب در مناطق کردنشین داشتند به قرارگاه رمضان رفتند.

انعقاد پیمان راهبردی با اتحادیه‌ی میهنی کردستان عراق(جلال طالبانی) و حزب دموکرات کردستان(بارزانی) و نیز همکاری با سایر گروه‌های معارض در شمال عراق، این امکان را به طور وسیع و جدی فراهم آورد که ایران جبهه‌ی جدیدی را در برابر ارتش عراق باز کند. سال 64 به رایزنی‌ها و آمادگی‌ها سپری شد و عملیات‌های معدودی انجام شد. سال 65 که ایران تصمیم گرفته بود از تمام ظرفیتش برای تعیین سرنوشت جنگ استفاده کند، به قرارگاه رمضان ماموریت عملیات‌های بزرگتری داد. عملیات‌هایی که پاییز سال 65 با نام فتح انجام شد.

نیروهای قرارگاه رمضان تجهیزاتی به داخل خاک عراق منتقل کردند و بعد با کمک اتحاد میهنی کردستان به تاسیسات نفتی کرکوک در 150 کیلومتری خاک عراق نفوذ کردند و مهر 1365، سیصد رزمنده ایرانی و 2 هزار مبارز کرد عراقی به پایگاه و تاسیسات نفتی کرکوک حمله کردند.

در سال 1366، قرارگاه رمضان در پی اجرای راهبرد سپاه به تجزیه توان نظامی ارتش عراق پرداخت. به همین منظور، قرارگاه رمضان حدود 17 نفر از فرماندهان لشکرها و معاونان اطلاعات و عملیات قرارگاه‌ها و لشکرها را برای مشاهده‌ی منطقه به داخل خاک عراق برد. این بازدید که به دلیل وجود نداشتن راه ماشین رو، با کوهپیمایی و طی مسافت بسیار طولانی و با سختی بسیار همراه بود، سبب شد که تعدادی از فرماندهان و مسئولان واحدها درباره وضعیت شمالغرب و وجود یک فرصت برای بهبود وضعیت جنگ و عملیات‌های سپاه با قرارگاه رمضان به اشتراک نظر برسند.

جمهوری اسلامی از فروردین 66 تا فروردین 67، در شمالغرب چندین عملیات انجام داد که توانست شهرهای حلبچه، خرمال، سیدصادق و شانه دری را آزاد کند و در اختیار اکراد عراق قرار دهد. با وجود این موفقیت‌ها، این تغییر راهبرد فرصت مناسب را برای عراق فراهم کرد تا در طول هشت سال جنگ فقط یک بار از کنش نظامی ایران تبیعت نکند و به جای پاتک به ایران با هدف پس گرفتن مواضع از دست رفته، به کنشی مستقل دست زده، فاو را از چنگ ایران خارج کند.

نیروهای قرارگاه رمضان افراد مختلف و عمدتا نخبه بودند که تجربه جنگ در کردستان و کشورهای منطقه را داشتند. برخی از فرماندهان این قرارگاه عبارتند از محمدباقر ذوالقدر (فرمانده قرارگاه رمضان)، شهید جعفر جنگروی (قائم مقام قرارگاه)، محمد رحیمی(جعفری) (مسئول اطلاعات قرارگاه)، ایرج مسجدی (رئیس ستاد قرارگاه)، محمد مقدم (فرمانده تیپ 75 ظفر قرارگاه)، علی شادمانی (مسئول عملیات قرارگاه) و جعفر جهروتی زاده (فرمانده یگان ویژه شهادت).

** سلسله عملیات‌های نامنظم فتح و ظفر

از آنجایی که در طول دوران دفاع مقدس به لحاظ لجستیکی و نظامی توازن و برابری میان نیروهای ایران و عراق وجود نداشت، ایران تعدادی از عملیات‌های خود به خصوص در غرب و شمالغرب کشور را به صورت نامنظم اجرا می‌کرد. این عملیات‌ها با استفاده از شیوه‌های جنگ‌های چریکی و پارتیزانی انجام می‌شد.

قرارگاه‌های حمزه سیدالشهدا(ع) و رمضان از نیروی زمینی سپاه مامور انجام عملیات‌های نامنظم در شمالغرب بودند. قرارگاه حمزه سیدالشهدا(ع) این عملیات‌ها را به وسیله یگان‌های خود در داخل خاک کشور و در مقابله با گروهک‌های ضدانقلاب مانند کومله و دموکرات و دشمن بعثی انجام می‌داد. قرارگاه رمضان نیز موظف به اجرای عملیات در خاک عراق با همکاری معارضان کُرد در مقابله با رژیم بعث بود.

در سال 1365 قرارگاه رمضان مامور به طراحی و اجرای سلسله عملیات‌های نامنظم با عنوان "فتح" شد. از تاریخ 19 مهر 65 تا نیمه‌های شهریور 66، 10 عملیات فتح توسط قرارگاه در خاک عراق انجام شد.

عملیات فتح 1 که با هدف حمله به پالایشگاه نفتی کرکوک انجام شد، نخستین و مهمترین عملیات از سلسله عملیات‌های فتح است. این عملیات با همکاری نیروهای اتحادیه میهنی کردستان عراق انجام شد و رزمندگان توانستند در عمق 180 کیلومتری دشمن قسمتی از پالایشگاه کرکوک و پایگاه‌های نظامی عراق و منافقین را منهدم کنند.

برای اجرای این عملیات قرارگاه فرعی رمضان با عنوان قرارگاه مقدم رمضان در منطقه یاغسمر استان سلیمانیه‌ی عراق ایجاد و این قرارگاه مامور به انتقال مهمات و ادوات به خاک عراق شد. همچنین کمک‌های دارویی و آذوقه نیز برای رفع نیازهای مردم ساکن در مناطق آزاد شده‌ی تحت کنترل اتحادیه میهنی کردستان عراق انتقال داده شد. اتحادیه میهنی کردستان نیز در قبال خدماتی که ایران به آنان می‌داد، 2 هزار پیشمرگ عضو این اتحادیه را برای این عملیات سازماندهی کرد.

این عملیات به فرماندهان و مسئولان جنگ، ثابت کرد که با کمک مردم و مساعدت گروه‌های معارض عراقی، عبور از خطوط مقدم و حرکت در پشت خطوط دشمن و مناطق عمقی عراق می‌تواند خسارات شدیدی را بر رژیم بعث وارد آورد.

هاشمی رفسنجانی(فرمانده عالی جنگ) می‌گوید: حتما آقایانی که مایل بوده‌اند با منطقه کرکوک آشنا شوند، آنجا را مورد مطالعه قرار داده‌اند، جایی که از مدت‌ها پیش قله‌های پولادین نامگذاری شده بود و واقعا هم اگر دست نیروهای کارآمد بود باید قله‌های پولادین نامیده می‌شد. عراقی‌ها در آنجا حدود 20 پایگاه نظامی ایجاد کرده و علاوه بر آن نیروهای احتیاط قابل توجهی هم در آنجا گذاشته بودند. حالا، قله‌های پولادین به سرعت سقوط کرد بدون اینکه از نیروهای ما حتی یک نفر شهید بشوند و تنها چند نفر محدود از افراد طالبانی شهید شدند.

عملیات‌های ظفر نیز در ادامه عملیات‌های فتح توسط قرارگاه رمضان و با همکاری نیروهای کرد عراقی انجام شد. از این سلسله عملیات‌ها، 7 عملیات تا اسفند 66 در خاک عراق انجام شد.

قرارگاه رمضان نیروی زمینی سپاه علاوه بر انجام سلسله عملیات‌های نامنظم فتح و ظفر در خاک عراق که موفقیت‌ها و تجربیات ارزنده‌ای را برای سپاه به ارمغان آورد، در انجام برخی از عملیات‌های مهم در شمالغرب کشور نیز نقش داشته است و یا عملیات‌هایی که توسط 2 قرارگاه نجف و حمزه سیدالشهدا(ع) در شمالغرب انجام می‌شد در پشتیبانی از عملیات‌های قرارگاه رمضان موثر بوده است. عملیات‌های کربلای 10، بیت المقدس2، والفجر10 و نصر 8 از جمله مهمترین این عملیات‌ها بودند.

در تشریح فعالیت‌ها و عملیات‌های این قرارگاه باید ذکر کرد که علاوه بر پشتیبانی اطلاعاتی عملیات‌ها، در انهدام مراکز نظامی –اقتصادی عراق  نقش داشته است که خسارات قابل توجهی را بر دشمن بعث وارد کرد. همچنین تکرار عملیات‌های محدود و ایذائی در منحرف ساختن ارتش بعث از سمت تک اصلی بی تاثیر نبود و از آنجا که ارتش بعث همه ساله خود را برای یک عملیات بزرگ در جنوب آماده می‌ساخت، عملیات‌های قرارگاه در شمال عراق وضعیت جدیدی را برای دشمن به وجود آورده بود.

ضدانقلاب کردی نیز که مدتها از مرزهای شمالغرب به عمق خاک عراق پناه برده بود با فعالیت قرارگاه رمضان مامن خود را متزلزل دید و مجبور به جابه جایی شد و با اعلام آمادگی گروه‌های معارض و مخالف رژیم بعث برای مبارزه مسلحانه در جبهه‌ها نیاز به سازمانی که بتواند این گروه‌ها را از یک مجرای نظامی دنبال کند، محقق شد.

** معارضان کُرد

عراق از نظر فرهنگی، نژادی و مذهبی کشوری چند پارچه است که دو نیروی قدرتمند واگرا و گریز از مرکز یعنی شیعیان و کردها در زمان حکومت صدام وجود داشتند. این دو قدرت بستر مخالفت‌های مردمی، حزبی و مذهبی را فراهم نموده و تشدید کردند. از یک سو اخراج بسیاری از شیعیان و ایرانیان مقیم عراق و سرکوب مخالفان سیاسی و از سوی دیگر فشارهای اقتصادی و روانی در جامعه، نارضایتی مردم عراق را افزایش می‌داد. با فرسایشی و طولانی شدن جنگ و اعتراضات مردمی، هسته‌های مقاومت و مخالفت با رژیم بعث شکل می‌گرفت. همچنین پیام‌های امام خمینی(ره) به مردم و ارتش عراق زمینه مخالفت با رژیم بعث را به وجود آورده بود تا مردم رنج کشیده عراق تحرک جدیدی را برای سرنگونی رژیم بعث از داخل کشورشان آغاز کنند.

گروه‌ها، احزاب و سازمان‌هایی در داخل خاک عراق به صورت غیرعلنی مبارزه علیه رژیم بعث را در دستور کار داشتند. این گروه‌ها اغلب از سال 62 اعلام آمادگی کرده بودند و جمهوری اسلامی ایران نیز قرارگاه رمضان را مامور پشتیبانی از آنها کرده بود.

پس از مدت کوتاهی قرارگاه با جمع بندی از اوضاع سیاسی –اجتماعی کشور عراق چهار نیروی تعیین کننده را در صحنه مبارزاتی علیه رژیم بعث شناسایی کرد که همواره در قیام‌های ملی این کشور موثر بودند. این چهار نیرو را می‌توان به عشایر، گروه‌های سازمان یافته شیعی، احزاب و نظامیان مسلمان و مخالفان رژیم دسته بندی کرد. احزاب و گروه های سازمان یافته بهترین و مناسب ترین مجموعه هایی بودند که قرارگاه رمضان توانست به سرعت با برنامه ریزی مناسب با آن‌ها ارتباط برقرار و فعالیت نظامی با آنان آغاز کند. اتحادیه میهنی و حزب دمکرات کردستان عراق 2 گروه نسبتا مطرح منطقه شمالی عراق بودند که در توسعه و پیشرفت عملیات های قرارگاه رمضان موثر بودند و در مدت کوتاهی اقدامات اطلاعاتی و عملیاتی در عمق خاک عراق از سوی این گروه ها آغاز شد. این احزاب توانستند در زمینه های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و نظامی کمک هایی را از ایران دریافت کنند و از این طریق ضمن مبارزه با دشمن اصلی خود(صدام) به حیات خود ادامه دادند.

اهداف اصلی ایران در نزدیکی به احزاب و گروه های کُرد عراق نیز این بود که قوای دشمن در طول مرز تجزیه، گروه های ضدانقلاب در شمال عراق کنترل، کار شناسایی و انجام عملیات آسان و عملیات هایی مشترک علیه رژیم بعث انجام شود.
منبع: دفاع پرس