کد خبر 587282
تاریخ انتشار: ۲۲ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۵:۱۰

«آرامش»، یک مؤلفه مهم از «کیفیت زندگی» محسوب می‌شود. عجیب آن که این، موضوعی است که تا کنون از دیدگاه مصلحان اجتماعی مغفول مانده؛ این که باید به مقولات مهمی مانند «پایداری در زندگی روزمره»، «عدالت و استقلال آرامشی» و «دولت آرامش‌گستر» اهمیت بدهیم.

به گزارش مشرق، روزنامه«رسالت» در سرمقاله شماره امروز خود نوشت:

- چیزی در سیاست ممالک شمالی اروپا، متمایز شده که کمتر مورد توجه تحلیل‌گران قرار گرفته و آن «سیاست آرامش‌گستر» است. از این دیدگاه، «آرامش»، یک نیاز و ضرورت و کالای عمومی محسوب می‌شود که تأمین آن، به اندازه تدارک سایر مقدورات حیاتی جامعه اهمیت دارد.

«آرامش»،یک کالای عمومی است که برای بهره‌مندی از «حکمرانی خوب»، باید تهیه و تدارک آن توسط دم و دستگاه سیاسی تضمین شود.- هرچندکه شرایط محیطی کشورهای خواب‌آلود شمال اروپا، از بسیاری جهات، با سایر ممالک عالم، و به ویژه کشور ما که وسط چهار راه درگیری‌های جهان قرار دارد، قابل قیاس نیست،ولی نمی‌توان گفت که نیاز به «سیاست آرامش» منحصر به آن‌هاست؛ باید دستیابی به سطح متعادلی از آرامش و پایداری در زندگی، مورد توجه همه مصلحان اجتماعی باشد.

در واقع، «آرامش»، یک مؤلفه مهم از «کیفیت زندگی» محسوب می‌شود. عجیب آن که این، موضوعی است که تا کنون از دیدگاه مصلحان اجتماعی مغفول مانده؛ این که باید به مقولات مهمی مانند «پایداری در زندگی روزمره»، «عدالت و  استقلال آرامشی» و «دولت آرامش‌گستر» اهمیت بدهیم.

- مهم‌تر از تمام آنچه گفته شد این که «آرامش» مایه مزید «ایمان» است؛ «هُوَ الَّذِی أَنزَلَ السَّکینَةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیزْدَادُوا إِیمَانًا مَّعَ إِیمَانِهِمْ»؛ خداوند، آرامش را بر قلب‌های مؤمنین فرو فرستاد، تا بر ایمان خویش، ایمان بیفزایند. پس، تجهیز آرامش در جامعه «باید» دارد و «باید» بدون آسیب رسیدن به فعالیت‌ها و مجاهدت‌های لازم برای بقا و رشد یک جامعه، تا می‌توان، «ابعاد آرامش» در یک جامعه را افزود.

- این‌ها کلیدواژه‌های اصلی در بحث «سیاست آرامش‌گستر» هستند: تأمین قوانین واضح و روشن و پایدار، تأکید بر سرعت یکنواخت امور، احترام به ریتم و نواخت زندگی در طول زمان، در نظر گرفتن سرعت مناسب تحولات نه کند و نه تند، محیط‌های نهادی بازگشت به گذشته در حال و هوای سنت، در نظر گرفتن تنوع اقسام آرامش، تجدید نظر معتدل در روش حمل و نقل سریع، سبک زندگی پایدار، کمک به انسجام پویای اجتماعی، «عدالت آرامشی»یا توزیع آرامش در دسترس گروه‌های مختلف اجتماعی و مشارکت و پایداری در حفظ «محیط زیست اجتماعی» در کنار «محیط زیست طبیعی».

* بهبود محیط زیست اجتماعی

- یکی از محوری‌ترین مفاهیم کلیدی در مبحث «سیاست آرامش‌گستر» این است که باید چیزی به نام «محیط زیست اجتماعی» را به رسمیت شناخت و در حفظ آن همچون «محیط زیست طبیعی» کوشش کرد. تأکید بر آن است که «نظام حکمرانی» باید خود را در قبال «سیاست آرامش»، به عنوان ابزاری برای ایفای تعهد «حفظ محیط زیست» مسئول بداند. موضوع «حفظ محیط زیست»، تضمین استفاده پایدار از اکوسیستم در طول زمان و در تمامی پهنه سرزمینی است، اما نکته حائز اهمیت این که «محیط زیست»، تنها در محیط زیست طبیعی منحصر نمی‌شود و زبان، خانواده، سنت‌ها، اخلاق، نظام تعلیم و تربیت، قواعد مشارکت سیاسی، قواعد مراودات منصفانه اقتصادی و ...، از پیش‌شرط‌های محیط زیست بشری محسوب می‌شوند.

- نکته مهم دیگر این که بهبود «محیط زیست اجتماعی»، به نوبه خود، زمینه‌های حفظ «محیط زیست طبیعی» را مهیا می‌کند. در حال حاضر، مهم‌ترین عامل تهدید «محیط زیست طبیعی»، ایجادیک سبک زندگی است که خواست سیری‌ناپذیری برای نو به نو شدن دارد. در این سبک زندگی مخرب، بهره‌برداری از منابع، بدون توجه به نرخ بازیافت اسقاطی‌ها ادامه می‌یابد و روند شتابان افزایش در غلظت آلاینده‌ها، کل محیط زیست را نامتعادل کرده است. مثلاً، نو به نو شدن مداوم فنّاوری‌های ارتباطی، که حالتی قطره چکانی یافته است، موجب می‌شود که بسیاری از فلزات حساس و خطرناک، به میزان بسیار سریع اتلاف گردند و به دور انداخته شوند.

نوآوری‌های فنی را می‌توان از طریق حمایت از ساختارهای آرامش و تسهیل به اشتراک‌گذاری امکانات تعدیل کرد. پایه‌های فرهنگی یک «سیاست فناوری پایدار»، شامل الزام به پایبندی به نرخ خطاپذیری نوآوری است که بر اساس آن، فی‌المثل شرکت‌های فناوری نتوانند به مجرد افزودن یک گیگابایت به حافظه تلفن همراه، آن را به عنوان یک فناوری جدید روانه بازار کنند. در این صورت، تنها به شرط یک تحول معنادار در فناوری، اجازه اسقاط یک نسل از فناوری و جایگزینی جدید داده می‌شود. این،یک نمونه از تأثیر جدی گرفتن «سیاست آرامش‌گستر» در «حکمرانی خوب» است.

* چه باید کرد؟

- برای اجرا و ارتقای یک «سیاست آرامش‌گستر» چه باید کرد؟

(1) آشتی دادن زندگی روزمره با اقتضائات تداوم کارکردهای کلان زندگی اجتماعی، (2) به اشتراک گذاشتن یک فرهنگ مشارکت مبتنی بر همکاری، (3) اصرار بر مذاکره و اقناع متقابل طوری که مشکلات در پروسه مذاکره بین مردم و مدیریت عمومی و مراجع تخصصی و کارآفرینان حل و فصل شوند، (4) ترویج ارزش‌های آرامش‌بخش به ویژه در میان کودکان و نوجوانان، (5) تشویق رویکرد آگاهانه‌تر به مقوله ثروت‌اندوزی متعادل و هدفمند، (6) ترویج مهارت‌های شخصی آرامش مانند پرهیزگاری و خودنگهداری، (7) «انتظار»، (8) همدلی، (9) «لذات معنوی جدید»، (10) کم کردن سرعت و میزان مصرف مادی، (11) سیاست متوازن اشتغال که کار ماشینی و خلاقیت انسانی را تنظیم کند، (12) و تنسیق مجدد اوقات کار و فراغت و تضمین ارتباط مؤثر اعضای خانواده. همچنین، (13) «طراحی شهری آرامش‌گستر»، (14) توسعه زیستگاه‌های آرامشی و سنتی، (15) کاهش رفت و آمد شهری، و حمل و نقل و ترافیک روان، (16) گسترش فضاهای تولید مستقل و مصرف مشترک در محلات شهری که در این زمینه حتی طرح‌هایی برای کشاورزی شهری مطرح است. دست آخر، (17) محلی‌سازی حکمرانی، (18) و سطوح دخالت مناسب و نه افراطی نظام حکمرانی در روابط و مناسبات اجتماعی.

این‌ها، سرفصل‌ها و بسته‌هایی برای گسترش یک «سیاست آرامش‌گستر» هستند، که در اینجا مجالی برای شرح آن‌ها نیست.