به گزارش مشرق، ابراهیم رزاقی با اشاره به موانع جدی که بر سر راه اقتصاد ایران قرار دارد گفت: وضعیت فعلی اقتصاد ایران در راستای پولدارتر کردن ثروتمندان و فقیرتر کردن قشر ضعیف جامعه است. از قشر ثروتمند مالیات چندانی گرفته نمی شود و این در حالی است که مزد کارگر 800 هزار تومان و خط فقر سه میلیون تومان است. کارگران هم برای اینکه بیکار نمانند و چون سرمایه ای نیز ندارند و دولت سرمایه ای به آنها نمی دهد مجبور هستند به همین حقوق ناچیز قانع شوند و کار کنند هر چند از این وضعیت ناراضی هستند.
این استاد دانشگاه تهران افزود خط جهانی اقتصاد که ما دنباله رو آن هستیم و آن را تشدید می کنیم این است که «همه فقیر بشوند تا ما ثروتمند بشویم». با توجه به این شرایط در داخل هم طبقه ای به نام طبقه برندگان به وجود می آید در حالی که چنین فضایی در تقابل آشکار با قانون اساسی و استقلال اقتصادی کشور به عنوان شعار اصلی جمهوری اسلامی قرار دارد.
وی در ادامه با طرح این سوال که آیا «علم اقتصاد» مثل «علم ریاضیات» یک علم دقیق است؟ گفت: اقتصاد دانان عقیده دارند که اقتصاد، یک علم فرا ملی و بین المللی با قواعد معین است. آدم اسمیت در توضیح این علم می گوید اگر هرکس به دنبال حداکثر سود و لذت خودش برود کشور توسعه پیدا می کند و بعد در سطح جهانی هم اگر دولتها در اقتصاد دخالت نکنند و عرضه و تقاضای جهانی به وجود بیاید همه کشورها توسعه پیدا می کنند. سؤال این است که دویست و اندی از نظام سرمایه داری میگذرد چرا به جز هفت الی هشت کشور بقیه صنعتی نشدند؟چرا حدود یک میلیارد گرسنه هستند؟ آن ها قبل از نظام صنعتی گرسنه نبودند؛ تولید می کردند و مصرف می کردند. این همه بیکار نبود. در ایران سال 1335 حدود 53 درصد مردم کار می کردند.
رزاقی در ادامه به ابعاد سوء فرهنگی نظام سرمایه داری پرداخت و رخداد انقلاب اسلامی را در نقطه مقابل این فرهنگ دانست؛ فرهنگی که اساس آن بر حداکثر لذت جویی و بی تفاوتی نسبت به جامعه و بنیان خانواده است.
وی با اشاره به این که فرهنگ سرمایه داری متبلور در فرهنگ آمریکایی است و در نقطه متقابل فرهنگ ایرانی قرار دارد گفت: وقتی هدف کسب نهایت لذت است انسانها در چنین نظامی ماشین هایی بی عاطفه می شوند که جز به سود خود به هیچ چیز دیگر فکر نمیکنند. در حالی که ژاپن آماده صلح است بر سر مردم این کشور بمب اتم می اندازند. اکنون نیز همین هدف را دنبال می کنند اما اینگونه نشان می دهند که یک انسان متفاوت نسبت به قبل هستند. آن ها هدف لذت جویی خود را در قالب پوشش هایی به نام دموکراسی، آزادی، حقوق بشر و ... دنبال می کنند. بنابر این اکنون نیز مثل گذشته دو گونه ی انسان یعنی برده- کارگر و در مقابل آن ارباب- سرمایه دار وجود دارد.
این کارشناس اقتصادی در ادامه گفت: سابقه آمریکا نیز همین را نشان می دهد و برای رسیدن به هدف لذت جویی خود به هر اقدامی دست می زند. به عنوان نمونه 70 میلیون انسان«سرخ پوست» را می کشد. سیاست هایش عامل این می شود که سی میلیون«سیاه پوست» کشته شوند. فرق برده داری فعلی با گذشته در پوشش زیبایی است که امروزه وجود دارد. برده های جدید را نه تنها شکنجه نمی دهند بلکه به آنها می گویند تا می توانید مصرف کنید و حق شما است که از زندگی لذت ببرید تا بتواند از طریق ایجاد نیازهای کاذب آن ها را استثمار کند.
وی افزود اینکه در آمریکا و به طور کلی غرب اقتصاد لیبرالی را اقتصاد آزاد معرفی می کنند؛ اقتصادی که باید خارج از دخالتهای دولت باشد یک دروغ بزرگ است؛ زیرا همه آنها از تولید داخلی حمایت می کنند. به عنوان نمونه وقتی فولاد از چین به آمریکا وارد می شد فولاد آمریکا در آستانه ورشکستگی قرار گرفت آمریکایی ها تعرفه 250 درصدی برای واردات فولاد گذاشتند.
رزاقی در ادامه با اشاره به شرایط فعلی اقتصاد ایران خام فروشی که توصیه اقتصاد سرمایه داری به کشورهای در حال توسعه است را در تناقض کامل با منویات امام و رهبری دانست زیرا استقلال اقتصادی را زیر سؤال می برد.
وی افزود: مهم ترین مانع تحقق اقتصاد مقاوتی عدم اعتقاد عملی مسئولین جمهوری اسلامی به اقتصاد مقاومتی است. آنچه که مدنظر آنها است نظام سرمایه داری لیبرالی آمریکایی است ولی حتی آن را به درستی اجرا نمی کنند.
وی گفت: اگر نظام اقتصادی که در ایران در حال اجرا است همان نظام الگو برداری شده از نظام اقتصادی آمریکا هم بود شرایط از وضع کنونی بسیار مطلوب تر بود.
رزاقی افزود: در نظام لیبرالی از فعالیتهای غیر تولیدی مالیات اخذ می شود تا حرکت به سمت تولید برود. اما در ایران چنین مالیاتی گرفته نمی شود. در چنین شرایطی می توان اسم چنین نظام اقتصادی را نظام نوکرانه لیبرالی گذاشت زیرا چنین سیستمی حتی در کشوری چون آمریکا نیز پیاده نمی شود و گرنه که تولید داخلی آن رشد نمی کرد و نمی توانست در مقابل انگلستان پیشرفت کند.
وی در پایان افزود: با اصلاحات ارضی زمان شاه نقش واسطه ها پررنگ شد. سم مهلک اقتصاد ایران وجود این واسطه ها است که کالا را از تولید کننده ارزان می خرند و بسیار گرانتر در اختیار مصرف کننده قرار می دهند. چون روستائیان زمین کوچکی دارند و با محصولات کم برای آنها حضور در شهر برای فروش محصول سود اقتصادی زیادی ندارد و این گونه بود که واسطه ها ایجاد شدند و آن ها بزرگترین برندگان اقتصاد ایران هستند.