پیوستن ارتش به انقلاب اسلامی به عنوان یكی از عوامل مهم تسریعكننده فروپاشی رژیم پهلوی نقش تعیین كنندهای داشت. در روزهای مبارزه علیه رژیم منحوس پهلوی، درحالی كه محمدرضا پهلوی تلاش میكرد از تمامی ابزارها و از جمله ارتش برای سركوب نهضت اسلامی استفاده كند، امام خمینی(ره) با شناخت كافی از ارتش، این نیرو را به دامان نهضت اسلامی سوق داد. ایشان براساس شناخت خود معتقد بودند كه بدنه ارتش از جنس خود مردم تشكیل شده است و نمیتواند به جدایی خود با مردم ادامه دهد.
بنیانگذار كبیر انقلاب معتقد بودند كه ممكن است ارتش در مقابل بیگانگان یا یك گروه شورشی ایستادگی كند ولی هرگز نمیتواند تا مدت زیادی دست به هموطنكشی بزند؛ زیرا ارتشیان «قبل از هر چیز ایرانی هستند و به هنگام زدوخورد رویاروی ایرانیهای دیگر قرار دارند و این وضعیت نمیتواند ادامه یابد.»
***ارتباط ارتشیان با امام(ره) پیش از پیروزی انقلاب اسلامی***
هنگامی كه خبرنگار روزنامه تایمز انگلیس از امام(ره) درمورد فرمان جنگ مسلحانه پرسید، ایشان فرمودند: «با شناختی كه من از ارتش دارم به این مرحله نخواهد رسید.» حال اینكه منبع شناخت امام(ره) چه بوده كاملا مشخص نیست ولی قطعا یكی از منابع، خود نظامیانی بودهاند كه با ایشان ارتباط داشتند؛ ارتباطی كه خود حضرت امام(ره) نیز به آن اشاره كرده و فرمودند «بعضی از صاحبمنصبها گاهی همینجا قاچاقی پیش من میآیند.» و این نشان میدهد كه برخی از افسران ارتش بهطور مستمر با امام(ره) ارتباط داشتهاند.[1] ایشان همچنین سالها قبل و در شهریور 46 فرموده بودند «صاحب منصبان ارتش بسیارشان مردم خوبی هستند. با من هم گاهی رابطه دارند، یعنی رابطهای كه پیغام میدهند.»[2]
***اعتراف ارتشبد قرهباغی: اغلب ارتشیان مقلد امام خمینی(ره) بودند***
از طرف دیگر، ارتشیان نیز به امام(ره) ارادت داشته و اغلب مقلد ایشان بودند. چنانكه ارتشبد عباس قرهباغی، رئیس ستاد مشترك ارتش رژیم پهلوی اعتراف میكند «اكثریت سربازان و تعداد قابل توجهی از افسران و درجهداران سخت معتقد به مذهب و مقلد آقایان علما دینی بودند... تعدادی از پرسنل شهربانی كتبا گزارش نموده بودند كه از مقلدین آیتالله خمینی بوده و نمیتوانند برخلاف دستورات آیتالله عمل نمایند.»[3]
گرچه همسویی ارتشیان با نهضت امام خمینی(ره) در اواخر عمر رژیم محمدرضا شاه نمایان شد اما آنها چند سال قبل از سرنگونی رژیم پهلوی با این رژیم به مخالفت برخاسته بودند به گونهای كه در 16 آذر 54 تعدادی از ارتشیان در تظاهرات مردمی علیه دیكتاتوری پهلوی دستگیر شدند.[4]
***همراهی ارتش با انقلاب اسلامی در سال 57***
نیروهای ارتشی از اواسط سال 57 اغلب از دستورات صادره از سوی رژیم پهلوی سرپیچی میكردند به گونهای كه امام (ره) در 15 شهریور آن سال با صدور پیامی خطاب به ارتشیان فرمودند: «من از ارتش محترم ایران سپاسگزارم كه در راهپیمایی عظیم تهران و سایر شهرستانها به روی مردم وطنخواه خویش، كه از ستمكاری پنجاه سالۀ دودمان پهلوی به جان آمدهاند، آتش نگشودند و دست خود را به جنایت بزرگی كه كار همیشگی فرمانروایان است آلوده نكردند. من، در این موقع حساس كه كشور و وطنمان در لب پرتگاه و بر سر دو راهی سقوط یا استقلال واقع شده است، دست خود را به سوی نیروهای زمینی، هوایی و دریایی وفادار به اسلام و وطن دراز می كنم و برای حفظ استقلال و بیرون آمدن از یوغ اسارت و ذلت، از آنان استمداد می كنم.»[5]
سال 57 ، سال اوج نهضت اسلامی است؛ دراین سالها عمده ترین محور خطاب به ارتش در كلام امام (ره) روشنگری ارتشیها و دعوت از ایشان برای پیوستن به صفوف مردم و همگامی با انقلاب است. از همینرو بود كه امام(ره) در تاریخ 21 آبانماه 57 خطاب به سردمداران رژیم پهلوی فرمودند: «شما خیال كردید همۀ ارتش مثل این چند تا الدنگ هستند كه به جان مردم افتادند؟! نه، همه اینطور نیستند. آنها به ما پیغام داده اند ما حاضریم؛ پیغام دادند. اگر وقتش شد آنها هم حاضرند برای كارها. كی را شما راضی قرار دادید؟ شما چهار نفر را راضی كردید كه به جان مردم افتاده اند دارند مال و جان مردم را از بین می برند. این چهار نفر را با پول راضی كردید!»[6]
همانطور كه امام(ره) فرموده بودند، ارتشیان از رژیم جدا شده بودند؛ آنان حتی مردم را در تظاهرات یاری میكردند و با لباس شخصی در راهپیماییهای هماهنگ شده مردمی فعالانه شركت داشتند. در كارخانجات و محلهای فنی به اعتصاب دست میزدند و در انجام كارهای فنی تانكها و ادوات نظامی به اشكال گوناگون كوتاهی میكردند و با این روش باعث ایجاد اختلال در امور محوله به نیروهای نظامی میشدند.[7]
هرچند ردههای بالایی ارتش همچنان طرفدار رژیم پهلوی بودند اما همراهی ارتشیان با انقلاب اسلامی تا حدی بود كه اعلامیههای امام(ره) در پادگانهای ارتش دست به دست میشد. افسرانی مانند سرهنگ نامجوی، سرهنگ رحیمی، سرهنگ كتیبه، سرهنگ سلیمی، سرگرد نجفی، سرگرد صیاد شیرازی، سرگرد كلاهدوز، سرگرد اقارب پرست، سروان طوطیایی، سروان دادبین و ... اعلامیهها و نوارهای صوتی حضرت امام(ره) را در پادگانها و حتی تا كابین هواپیماها بین خلبانان جنگی نیروی هوایی و هوانیروز پخش میكردند و پیامهای بنیانگذار كبیر انقلاب را به دست انقلابیون ارتشی میرساندند.[8]
سرهنگ محمدمهدی كتیبه در همین رابطه میگوید: «من هر هفته مرتب با آقای نامجو تماس میگرفتم و او اعلامیهها و نوارهای حضرت امام (ره) را كه از نجف میآمد به من میداد و من هم آنها را برای مطالعه به دوستان و آشنایان همدوره در دانشكده فرماندهی و ستاد میدادم.»[9]
سرتیپ دوم غلامحسین دربندی در رابطه با پیوستن ارتشیان به انقلاب در خاطرات خود میگوید: «در روز 15 بهمن، بیش از 1500 نفر از كاركنان نیروی هوایی و هوانیروز اصفهان با پیوستن به اجتماع مردم با آنان به راهپیمایی بر ضد رژیم و دولت بختیار پرداختند.» در روز 19 بهمن نیز گروه كثیری از كاركنان نیروی هوایی ارتش به نشانه همبستگی با انقلاب اسلامی با امام خمینی(ره) بیعت كردند.
*** واكنش امام(ره) به انحلال ارتش: هر كشوری ارتش لازم دارد ***
در روزهای منتهی به انقلاب اسلامی درحالی كه بخش عظیمی از ارتشیان با نهضت امام خمینی(ره) همراه و همقدم شده بودند، گروههای چپ و ملیگراها شعار نابودی ارتش را سر میدادند؛ در چنین شرایطی امام خمینی(ره) تصریح كردند «هر كشوری ارتش لازم دارد... ما ارتش لازم داریم، احترام به ارتش میگذاریم...» ایشان با تاكید بر حفظ ارتش تنها از تغییر ماموریت ارتش سخن میگفتند و میفرمودند: «هیچ كشوری بینیاز از نیروی نظامی و ارتش نیست ولی ارتش باید پاسدار استقلال و امنیت كشور باشد نه حافظ یك دیكتاتوری مستبد و مطرود تمام ملت و مامور قتلعام فرزندان كشور.» باید رسالت ارتش از «خدمت به اجانب» تغییر پیدا كند و به «خدمت به ملت» تبدیل شود.[10] این روشنگریهای امام(ره) موجب شد تا در نهایت ارتش در 22 بهمن 57 همسویی خود با نهضت اسلامی را رسما اعلام كند.
سند پشتیبانی ارتش از انقلاب اسلامی
پی نوشت ها:
1- یك سال مبارزه برای سرنگونی رژیم شاه، تهران: مركز اسناد انقلاب اسلامی، ص 134.
2- صحیفه امام خمینی(ره)، جلد 1.
3- عباس قرهباغی، اعترافات ژنرال، تهران: نشر نی، ص 103.
4- ارتش در گذار از بحرانهای انقلاب(پیوند ماندگار)، تهران: مركز اسناد انقلاب اسلامی، ص 170.
5- صحیفه امام خمینی(ره)، جلد 3.
6- صحیفه امام خمینی(ره)، جلد 4.
7- ارتش در گذار از بحرانهای انقلاب(پیوند ماندگار)، تهران: مركز اسناد انقلاب اسلامی، ص 172.
8- پیشین، ص 176.
9- خاطرات سرهنگ كتیبه، تهران: مركز اسناد انقلاب اسلامی، ص 92.
10- یك سال مبارزه برای سرنگونی رژیم شاه، تهران: مركز اسناد انقلاب اسلامی، ص 140.
منبع: مركز اسناد انقلاب اسلامی