به گزارش مشرق، «یدالله جوانی» در روزنامه «جوان» نوشت:
در این عبارت خوب تأمل شود: «وقتی تحریم بود عزت نبود، اما برجام برای ما عزت آورده است. چون هر چیزی که میخواستیم بخریم باید از یکی، دو کشور با هر کیفیت، شرایط و قیمتی که مشخص میکنند تهیه کنیم، اما در برجام انتخابهای ما متعدد است.»
عبارت فوق را دکتر حسن روحانی، رئیسجمهور کشورمان در همایش سالگرد تأسیس شرکت ملی گاز ایران روز دوشنبه یازدهم مردادماه بیان داشتند. در این عبارت سه نکته کلیدی وجود دارد:
الف: قبل از برجام عزت نداشتیم. ب: با برجام به عزت رسیدیم. ج: برجام قدرت انتخاب برای خرید را بالا برد. نگارنده بر این اعتقاد است که این نوع نگاه به عزت یک ملت و نظام سیاسی آن باید به درستی و با نگاهی عالمانه و منطقی مورد نقد و بررسی قرار گیرد.
بر همین اساس نکاتی در نقد این نگاه ارائه میشود. با بررسی شرایط قبل از برجام، تحلیل محتوایی برجام، دوران پسابرجام و رفتار پیمانشکنانه طرف مقابل ایران در برجام به ویژه رفتار دولت امریکا، نه تنها نگاه مبتنی بر عزتآوری برجام صحیح نمیباشد بلکه میتوان گفت با برجام اگر مراقبت نکنیم، عزت ملی به دست آمده با انقلاب اسلامی و مقاومت و ایستادگی ملت ایران طی 37 سال گذشته، در برابر مستکبرین و زورگویان عالم به شدت در معرض آسیب دیدن و مخدوش شدن قرار گرفته است.
برای اثبات این مدعا، نکات زیر کفایت میکند:
1- مراد و منظور از عزت در ادبیات دینی و ادبیات انقلاب اسلامی چیست؟ «عزت» در گفتمان انقلاب اسلامی، مکتب امام و رهبری، یکی از واژگان کلیدی و از دستاوردهای اصلی برای ملت ایران محسوب میشود.
این عزت یک منشأ و سرچشمه بیشتر ندارد. به عبارت دیگر هر فرد، گروه و ملتی که به دنبال عزت واقعی میباشد باید به سراغ همین یک منبع و سرچشمه برود. قرآن این منبع و سرچشمه واقعی را برای طالبان عزت حقیقی، اینگونه در سوره فاطر معرفی میکند: «من کان یریدالعزه فلله العزه جمیعاً» بر مبنای این آیه شریفه، عزت حقیقی را آن کسانی دارند که در جبهه خداوند قرار میگیرند و متصل به حضرت حق میشوند و راهی جز راه عبودیت و بندگی طی نمیکنند.
این حقیقت را که «عزت» انحصاری مؤمنین است، خداوند در سوره منافقون اینگونه بیان میدارد: «ولله العزه و لرسوله و للمؤمنین و لکن المنافقون لا یعلمون» (و حال آنکه عزت ویژه خداوند و رسول و اهل ایمان است ولی منافقان از این معنا و حقیقت آگاهی ندارند.)
یکی از آیات بسیار قابل تأمل و مرتبط با بحث، آیهای است که نشان میدهد عزت جامعه اسلامی و مؤمنین، در قطع وابستگیها از کفار است. جامعه اسلامی که عزت خود را در دوستی با کفار و برطرف کردن نیازهایش از طریق کفار با دوست گرفتن آنان جستوجو کند، مسیر ذلت را در پیش گرفته و به عذابی دردناک گرفتار خواهد شد.
قرآن در این خصوص میفرماید: «.... الذین یتخدون الکافرین اولیاء من دون المؤمنین یبتغون عندهم العزه فان العزه لله جمیعاً» (منافقان را بشارت ده که عذابی دردناک است آنان که کافران را به جای مؤمنان، سرپرست و دوست خود میگیرند. آیا عزت را نزد آنان جستوجو میکنند؟ همانا عزت به تمامی از آن خداوند است.)
یکی از پیامهای این آیه، آن است که عزت را در وابستگی به کفار جستن، خصلتی منافقانه است.
با چنین نگاهی به عزت است که حضرت امام حسین(ع) در یکی از شورانگیزترین و حماسیترین سخنانش در کربلا میفرمایند: «موت فی عز خیرمن حیات فی ذل» (مرگ با عزت، از زندگی همراه با ذلت برتر و بالاتر است.) آری در مکتب قرآن و در مکتب عاشورا، عزت در اتصال به خدا، ایستادن در برابر کافران و ظالمان، شهادت، مقاومت و تن ندادن به خواست دشمنان است.
2- ملت ایران قبل از انقلاب اسلامی به دلیل تحت سلطه طاغوتها، ظالمان و مستکبران بودن، از عزت ملی برخوردار نبود. در دوران پیش از انقلاب این بیگانگان بودند که سرنوشت ملت ایران را رقم میزدند و مردم را تحقیر میکردند. در آن دوران خبری از استقلال، خودباوری و اعتماد به نفس نبود. حکومت طاغوتی پهلوی، ایران را تماماً در اختیار کفار قرار داده بود و این امریکاییها، صهیونیستها و اروپاییهای استعمارگر بودند که در این کشور یکهتازی میکردند.
ماهیت انقلاب اسلامی، قیام ملت ایران در راه خدا بود و این ملت در این حرکت، موفق شد خود را از چنگال طاغوتهای زمان رها کند و به خدا متصل سازد و به عزت حقیقی و واقعی دست یابد.
3- در طول 37 سال گذشته، تمام توطئهها، نقشهها و فتنهانگیزیهای شبکه استکبار و صهیونیزم بینالملل علیه ملت ایران؛ یک هدف راهبردی را دنبال کرده و آن قطع اتصال ملت ایران از خدا و وابسته کردن مجدد ایران به خود میباشد. در این سالها ملت ایران در برابر تمامی توطئهها و نقشههای شبکه استکبار به سرکردگی امریکا، ایستادگی کرد و با این ایستادگی، عزت خود را حفظ و در پرتو همین عزت به پیروزیهای بزرگ در عرصههای مختلف دست یافت.
4- در یک دهه اخیر نقشه دشمنان برای به زانو درآوردن ملت ایران بر تحریم جمهوری اسلامی تمرکز یافته است. برنامه هستهای، برنامه موشکی، حقوق بشر و تروریسم، چهار موضوع و چهار بهانه برای وضع تحریمهای ظالمانه علیه ملت ایران از سوی شبکه ناکام استکبار است.
هدف راهبردی در این نقشه شیطانی مبتنی بر سیاست فشار- مذاکره، کشاندن جمهوری اسلامی پای میز مذاکره، گرفتن امتیاز با تحمیل اراده و خواست خود به ملت ایران با وعده ایجاد گشایش اقتصادی با کاهش تحریمهاست.
بسیار بدیهی است که در این توطئه که ماهیتش چیزی جز یک جنگ اقتصادی تمامعیار علیه انقلاب اسلامی و ملت ایران نیست، هدف دشمن وادار کردن ملت ایران به تبعیت از خود میباشد. تبعیت از کافران به هر دلیل و تحت هر شرایط، معنایی جز دور شدن از خدا و از دست دادن «عزت» ندارد.
به عبارت دیگر، دشمنان کافر براساس این نقشه، «عزت ملت ایران» را هدف گرفتهاند.
در واقع دشمنان با این تحریمها به آن بهانهها، میخواهند در موضوعهای چهارگانه هستهای، موشکی، حقوق بشر و تروریسم، ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی براساس خواست و نظر آنان عمل کند و در این موضوعات استقلال خود را زیر پا بگذارد.
رهبر فرزانه انقلاب اسلامی طی یک دهه گذشته به موازات افزایش تحریمها، راهبرد اصلی مقابله با جنگ اقتصادی دشمنان کافر را بیاثر کردن تحریمها از طریق خلق حماسه اقتصادی و پیادهسازی اقتصاد مقاومتی با تکیه بر تواناییهای داخلی مورد تأکید قرار داده و به صورت مستمر این راهبرد نجاتبخش را تبیین فرمودهاند.
5- در اردیبهشت سال 92 و در آستانه انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری، آقای حسن روحانی به عنوان یکی از نامزدهای این انتخابات، برای اولین بار در تاریخ انقلاب اسلامی به عنوان یک چهره باسابقه انقلابی و دارای مسئولیتهای متعدد در جمهوری اسلامی، از امریکا به عنوان «کدخدا» یاد کرد و راهحل مشکلات اقتصادی کشور را رفتن پای میز مذاکره با امریکا اعلام کرد.
با پیروز شدن ایشان در انتخابات، امریکاییها از این بابت خوشحال شدند که بالاخره نقشه آنان به نتیجه رسید و ایران راه مذاکره با امریکا را در پیش گرفت.
رهبر فرزانه و حکیم انقلاب اسلامی که بارها بر غیرقابل اعتماد بودن امریکاییها به عنوان طرف مذاکره تأکید کرده بودند، ضمن موافقت با مذاکره مستقیم با امریکا به دلیل شرایط داخلی کشور، خوشبین نبودن به نتایج این مذاکرات تصریح و به صورت مستمر مسئولان را به هوشیار بودن در قبال حیلهها و خدعههای آنان فراخواندند.
6- مذاکرات در نهایت به برجام منتهی شد. برجام یک معامله و یک دادوستد بود. ایران مجموعهای از تعهدات را پذیرفت و در مقابل نیز گروه کشورهای 1+5 تعهداتی را پذیرفتند. ایران با هدف برداشته شدن تحریمهای اقتصادی، سانتریفیوژهای خود را از 20 هزار ماشین به حدود 6 هزار کاهش داد، غنیسازی 20 درصد را کاملاً متوقف کرد، بیش از 10 تن اورانیوم غنیشده بالای 5/3 درصد را به خارج از کشور فرستاد، تأسیسات راهبردی فردو را به حالت غیرفعال با کاهش سانتریفیوژها از 3 هزار به یک هزار درآورد، قلب رآکتور اراک را با بتن پر کرد، تحقیقات و توسعه را محدود ساخت و نظارتهای سنگین را پذیرفت.
آقایانی که مدعی هستند برجام برای ما عزت آورد، رابطه پذیرش این همه محدودیت و از دست دادن سرمایههای ارزشمند را با عزت پیش از برجام چگونه میبینند. عجب آن است که طرف مقابل هم به تعهدات اصلی خود مبنی بر برداشتن تحریمها عمل نکرده است!
7- در دوره پسابرجام رئیسجمهور امریکا با صراحت میگوید، اگر ایرانیها میخواهند از منافع برجام بهرهمند شوند باید به روح برجام عمل کنند و روح برجام یعنی تغییر رفتار ایران در تمامی حوزهها مانند برنامه موشکی، موضوع حقوق بشر و مسائل منطقه. اکنون امریکای عهدشکن، جمهوری اسلامی را به دلیل انجام آزمایشات موشکی، متهم به نقض برجام کرده و تحریمهای جدیدی را به این بهانه علیه ملت ایران وضع کرده است. امریکاییها با وضع قوانین داخلی، راه دسترسی ایران به دلار را در معاملات بینالمللی بستهاند.
امریکاییها با صراحت میگویند اگر ایران میخواهد به بازارهای جهانی دسترسی پیدا کند، باید دست از حمایت حزبالله لبنان بکشد و به دخالتهایش در منطقه پایان دهد! حالا میتوان قضاوت کرد که قبل از برجام عزت بود یا پس از برجام؟ بنابراین باید هوشیار بود که با برجام و برجامهای دیگر که دشمنان نقشه آن را کشیدهاند، عزت ملی به دست آمده با انقلاب بر باد نرود.
اما نکته پایانی، چگونگی استدلال برای نبود عزت در تحریم و به دست آمدن عزت با برجام است. آقای روحانی محدودیت کشور در خریدهای خارجی در شرایط قبل از برجام را به معنای نداشتن عزت و افزایش قدرت انتخاب کشور برای خرید خارجی با برجام را نشانه عزت میدانند. اگر این استدلال درست باشد باید سؤال کرد که آیا مسلمانان به همراه پیامبر خدا(ص) در دوران سخت محاصره اقتصادی در شعب ابیطالب، دارای عزت بودند یا اینکه فاقد عزت بودند.
جواب با توجه به معنا و مفهوم عزت که در صدر این نوشتار با استناد به آیات قرآن آمده بسیار روشن است. قرآن میگوید: «ولله العزه و لرسوله و للمؤمنین ولکن المنافقون لایعلمون.»