قانون اساسی ضمن تأکید بر آرمان‌گرایی، عزتمندی و رعایت ارزش‌های انقلابی-اسلامی در عرصۀ سیاست خارجی، بر تحکیم روابط با دولت‌های اسلامی و غیرسلطه‌گر توجه ویژه دارد. اما روابط صلح‌آمیز با دول محارب و سلطه‌جو را به‌هیچ‌وجه نمی‌پذیرد.

به گزارش مشرق، از قدیم‌الایام نفی حاکمیت سلطه یا نفوذ بیگانگان در قلمرو هر قوم‌وقبیله یا هر ملتی، در میان جوامع بشری مطرح بوده است و افراد هیچ جامعۀ برخوردار از توان و نیروی لازم برای دفاع از کیان خویش، دخالت غیر را در امور و سرنوشت خود برنمی‌تابیده‌اند.
 
در جمهوری اسلامی ایران نیز یکی از مهم‌ترین وظایف دولت که در سوگندنامۀ رئیس‌جمهور[1] نیز به آن اشاره شده، حفظ عزت ملی در برابر بیگانگان است. نتیجۀ این قاعدۀ بسیار مهم در سیاست جمهوری اسلامی ایران، حفظ استقلال و نفی سلطه‌پذیری و عدم‌تعهد در برابر قدرت‌های سلطه است. این امر مهم از آرمان‌های اصلی مردم ایران در انقلاب اسلامی بوده که با شعار «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» و «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» مورد تأکید قرار گرفته است.
 
بر این شعار انقلابی، در قانون اساسی با تعبیرات مختلف تأکید شده است که به آن اشاره خواهد شد:
 
1. نفی هرگونه ستمگری و ستم‌کشی و سلطه‌گری و سلطه‌پذیری (بند ج اصل 2).
2. طرد کامل استعمار و جلوگیری از نفوذ اجانب (بند 5 اصل 3).
3. تقویت کامل بنیۀ دفاع ملی از طریق آموزش نظامی عمومی برای حفظ استقلال و تمامیت ارضی و نظام اسلامی کشور (بند 11 اصل 3).
4. تأمین خودکفایی در علوم و فنون و صنعت و کشاورزی و امور نظامی و مانند این‌ها (بند 13 اصل 3).
5. استقلال و خودکفایی اقتصادی و رهایی از وابستگی و جلوگیری از سلطۀ اقتصادی بر کشور (اصل 43).
6.  در سوگندنامۀ نمایندگان مجلس به‌صورت مؤکد بر دفاع از استقلال کشور تصریح شده است (اصل 67).
7. لزوم تصویب تمام عهدنامه‌ها، مقاوله‌نامه‌ها، قراردادها و موافقت‌نامه‌های بین‌المللی از جانب مجلس شورای اسلامی (اصل 77).
8. ممنوعیت هرگونه تغییر خطوط مرزی (اصل 78).
9. ممنوعیت اعطای امتیاز تشکیل شرکت‌ها و مؤسسات در امور تجارتی، صنعتی، کشاورزی، معادن و خدمات به خارجیان (اصل 81).
10. ممنوعیت استخدام کارشناسان خارجی از طرف دولت (اصل 82).
11. در سوگندنامۀ رئیس‌جمهور بر تلاش پیگیر برای حراست از مرزها و استقلال سیاسی و اقتصادی و فرهنگی کشور سوگند یاد شده است (اصل 121).
12. وظیفۀ ارتش جمهوری اسلامی ایران در پاسداری از استقلال و تمامیت ارضی و نظام جمهوری اسلامی (اصل 143).
13. ممنوعیت عضویت خارجی‌ها در ارتش و نیروهای انتظامی کشور (اصل 145).
14. ممنوعیت استقرار هرگونه پایگاه نظامی خارجی در کشور حتی برای استفاده‌های صلح‌آمیز (اصل 146).
15. لزوم رسیدن به خودکفایی نظامی و رزمی با تکیه‌بر آیۀ «و اعدوا لهم مااستطعتم من قوه» (اصل 151).
16. در اصل 152، که مربوط به سیاست خارجی است، آمده است: سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران براساس نفی هرگونه سلطه‌جویی و سلطه‌پذیری، حفظ استقلال همه‌جانبه و تمامیت ارضی کشور، دفاع از حقوق همۀ مسلمانان و عدم‌تعهد در برابر قدرت‌های سلطه‌گر و روابط صلح‌آمیز متقابل با دول غیرمحارب استوار است.
17. در اصل 153 آمده است: هرگونه قرارداد که موجب سلطۀ بیگانه بر منابع طبیعی و اقتصادی، فرهنگ، ارتش و دیگر شئون کشور شود، ممنوع است.

قانون اساسی ضمن تأکید بر آرمان‌گرایی، عزتمندی و رعایت ارزش‌های انقلابی-اسلامی در عرصۀ سیاست خارجی، بر تحکیم روابط با دولت‌های اسلامی و غیرسلطه‌گر، توجه ویژه دارد. اما روابط صلح‌آمیز با دول محارب و سلطه‌جو را به‌هیچ‌وجه نمی‌پذیرد. مبانی دینی اصول فوق، آیۀ «وَ لَن یَجعَلَ اللهُ لِلکافِرینَ عَلَی المُؤمِنینَ سَبیلا»[2] معروف به آیۀ نفی سبیل و روایاتی همچون روایت شریف نبوی «الاسلامُ یعلو ولا یعلی عَلَیهِ و الکفّارُ بِمَنزِلَةِ المُوتی لا یحجِبونَ ولا یورِث» است.[3] 

در توضیح مبانی مذکور، باید گفت که قاعدۀ نفی سبیل که سلطۀ کفار بر مسلمین را نفی و عزت مؤمنین را حفظ می‌کند، می‌تواند یکی از اهداف کلی حاکم بر نظام سیاسی (یعنی حفظ عزت و استقلال مسلمانان در مقابل کفار را) تأمین کند.

اگرچه برخی از استراتژی‌های مطرح در نظام بین‌الملل در بعضی شرایط با مفاد قاعدۀ نفی سبیل نزدیک است، اما این استراتژی‌ها نمی‌تواند کاملاً منطبق بر قاعدۀ نفی سبیل باشند، زیرا مفهوم این قاعده، امری فراتر از این استراتژی‌ها را مدنظر دارد و آن «استقلال مسلمانان» و «نفی هرگونه سلطۀ کفار» است.
 
از نظر اسلام، برقراری روابط دوستانه با دولت‌هایی که علیه حکومت اسلامی فعالیت می‌کنند، ممنوع است. این دولت‌ها معمولاً با مسلمانان در حال جنگ‌اند و موجودیت و عزتمندی کشور اسلامی را به رسمیت نمی‌شناسند. همچنین به اصل عدم مداخله در کشورهای دیگر اعتنایی ندارند.

اصل چهاردهم قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز در مورد نحوۀ تعامل با افراد غیرمسلمان به‌گونه‌ای سخن به میان آورده که عزت ملی مسلمین به‌خوبی مورد توجه قرار گرفته است: «به حکم آیه شریفۀ لا یَنْهاکُمُ اللّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ لَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ[4] دولت جمهوری اسلامی ایران و مسلمانان موظف‌اند نسبت به افراد غیرمسلمان با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی عمل نمایند و حقوق انسانی آنان را رعایت کنند.
 
این اصل در حق کسانی اعتبار دارد که برضد اسلام و جمهوری اسلامی ایران توطئه و اقدام نکنند.[5] قرآن کریم در آیۀ بعد از آیۀ مزبور نیز سر باز زدن از برقرار کردن روابط دوستانه با معاندین و محاربین را از نگاه اسلام مطرح می‌کند: إِنَّمَا ینْهَاکمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ قَاتَلُوکمْ فِی الدِّینِ وَأَخْرَجُوکم مِّن دِیارِکمْ وَظَاهَرُوا عَلَی إِخْرَاجِکمْ أَن تَوَلَّوْهُمْ وَمَن یتَوَلَّهُمْ فَأُوْلَئِک هُمُ الظَّالِمُونَ. معنای این دو آیه چنین است: «خداوند شما را از نیکی کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانی که در امر دین با شما پیکار نکردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند، نهی نمی‌کند؛ چراکه خداوند عدالت‌پیشگان را دوست دارد. شما را تنها از دوستی و رابطه با کسانی نهی می‌کند که در امر دین با شما پیکار کردند و شما را از خانه‌هایتان بیرون راندند یا به بیرون راندن شما کمک کردند و هرکس با آنان رابطۀ دوستی داشته باشد، ظالم و ستمگراست.»
 
در تاریخ اسلام نیز مستنداتی وجود دارد که نشان می‌دهد معصومین (ع) به عزت مسلمین توجه ویژه‌ای داشته‌اند. به‌عنوان نمونه، می‌توان به ماجرای صلح حدیبیه اشاره نمود که در آن یکی از شروطی که پیامبر (ص) پذیرفت، بدین شرح بود: «[مسلمانان] به‌مدت ده سال دست از جنگ بردارند تا امنیت در نقاط عربستان مستقر شود و اگر هر فردی از قریش از مکه گریخت و به مسلمانان پیوست، باید او را به‌سوی قریش بازگردانند، ولی اگر یکی از مسلمانان به‌سوی قریش گریخت، قریش موظف به بازگرداندن او نیست.»

پس از پذیرش این شرط، پیامبر گرامی در برابر اعتراض دسته‌ای از یاران خود که چرا ما پناهندگان قریش را تحویل دهیم، ولی آنان موظف به تحویل فراری ما نباشند، چنین فرمود: «مسلمانی که از زیر پرچم اسلام به‌سوی شرک فرار کند و محیط بت‌پرستی و آیین ضدانسانی را بر محیط اسلام و آیین خداپرستی ترجیح دهد.... اسلام را از جان‌ودل نپذیرفته و ایمان او برپایۀ صحیح استوار نبوده است و چنین مسلمانی به درد ما نمی‌خورد و اگر ما پناهندگان قریش را تحویل می‌دهیم، از این نظر است که اطمینان داریم خداوند وسیلۀ نجات آن‌ها را فراهم می‌آورد.»[6] 

در واقع پیامبر (ص) با این شرط عزت و آزادی مسلمانان را تضمین نمودند و احترام وصف‌ناپذیر خویش را نسبت‌به اصول آزادی هویدا کردند.
 
همان‌گونه که از اصول مربوط به حفظ اسقلال و عزت ملی مذکور در قانون اساسی مستفاد می‌گردد، از دیدگاه اسلام، مسلمانان در روابط خود با کفار و بیگانگان، حق ندارند چنان با آن‌ها رابطۀ دوستی برقرار کنند که عزت اسلامی در معرض مخاطره قرار گیرد و نیز حق ندارند آن‌ها را محرم اسرار خود قرار دهند، زیرا ممکن است با آگاهی از رازها و اطلاع از امور سرّی مسلمانان، راه تسلط و استعمار را بر جامعۀ اسلامی باز کنند.

قرآن کریم در این رابطه می‌فرماید: «ای افراد باایمان، هیچ‌گاه بیگانه‌ای را محرم اسرار خود قرار ندهید و بر رازهای پنهان خود آگاه نسازید، زیرا آنان از هرگونه شر و فسادی دربارۀ شما کوتاهی نمی‌کنند. آن‌ها دوست دارند شما در رنج و زحمت باشید. نشانه‌های دشمنی با شما از دهان و کلامشان آشکار شده و آنچه در دل‌هایشان پنهان می‌دارند، از آن بیشتر است. ما آیات را برای شما بیان کردیم، اگر اندیشه کنید.»[7] «آن‌هایی که کافران را به‌جای مؤمنان دوست خود انتخاب می‌کنند، آیا عزت و آبرو را نزد آنان می‌جویند. با اینکه همۀ عزت‌ها از آنِ خداست.»[8] «ای کسانی که ایمان آوردید، دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگیرید. شما نسبت به آن‌ها اظهار دوستی و محبت می‌کنید، درحالی‌که آن‌ها به آنچه از حق برای شما آمده، کافر شده‌اند...»[9]

پی‌نوشت‌ها
[1]. اصل 121 قانون اساسی.
[2] آیۀ 141 سورۀ نساء.
[3]. مبانی و مستندات قانون اساسی، سید جواد ورعی، ص891.
[4]. آیۀ 8 سورۀ ممتحنه.
[5]. اصل 14 قانون اساسی.
[6]. سیرۀ حلبی، ج3/12، بحار، ج20/312.
[7]. آیۀ 117 سورۀ آل‌عمران.
[8]. آیۀ 3 سورۀ نساء.
[9]. آیۀ 1 سورۀ ممتحنه.

مجتبی جهان‌تیغی-پایگاه برهان

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس