به گزارش مشرق، دکتر یدالله جوانی طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: مشكلات
كشور و در رأس اين مشكلات در مقطع كنوني يعني مشكلات اقتصادي، نيازمند
چارهانديشي فوري و اساسي است. بيكاري بالا و ركود بيسابقه، دو معضل اساسي
و در صدر فهرست مشكلات اقتصادي كشور قرار دارد.
دولت كنوني در سال 92، با
شعار گشايش 100 روزه در حوزه معيشت و رفاه مردم به قدرت رسيد، لكن با گذشت
تقريباً سه سال از عمر دولت، نه تنها گشايشهاي وعده داده شده تحقق نيافت
بلكه در اين دوره، بر حجم بيكاران و عمق ركود افزوده شد و اين وضعيت
نامناسب، غيرقابل انكار است.
دليل ناكامي دولت در رفع مشكلات
اقتصادي كشور را بايد در سياست و رويكرد آن جهت حل مشكلات جستوجو كرد.
نگاه به بيرون و پنداشت رفع تحريمها و سرازير شدن سرمايه خارجي با توافق
هستهاي، سياست و رويكرد دولت براي حل مشكلات اقتصادي كشور و مردم بود.
ناكارآمدي اين سياست و رويكرد كه بر مبناي يك نگرش خاص سياسي شكل گرفته
بود، از همان ابتداي طرح مشخص بود.
بيان صريح رهبر فرزانه انقلاب اسلامي در
خلال مذاكرات هستهاي مبني بر اينكه كليد حل مشكلات اقتصادي كشور در داخل
است نه در وين، نيويورك و ژنو، گوياي اين واقعيت است.
بديهي است تا زماني
كه در اين سياست و رويكرد، چرخش نگاه از بيرون به درون شكل نگيرد، نبايد
انتظار گشايشي جدي در امور و رفع مشكلات به صورت اساسي را داشت. نگاه به
بيرون، شايد بتواند گشايشهاي مقطعي و زودگذري را به وجود آورد، اما با اين
رويكرد و سياست، نميتوان مشكلات اقتصادي و در رأس آنها بيكاري و ركود را
بهطور اساسي و ريشهاي حل كرد، اما با سياست و رويكرد مبتني بر نگاه به
درون، ظرفيتها و توانمنديهاي داخلي فعال ميشوند و به طور معجزهآسا
گرهگشايي ميكنند.
رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار رمضاني با جمعي از
استادان دانشگاهها و اعضاي جامعه دانشگاهي با اشاره به مشكلات اقتصادي
كشور و راه علاج آن فرمودند: «اقتصاد مقاومتي اگر به معناي واقعي اجرايي
شود، هم عزت ملي و هم نيازهاي كشور را تأمين ميكند،چون متكي به ظرفيتهاي
داخلي است.»
تنها شرط حل مشكلات اقتصادي كشور با نگاه به درون،
«انقلابيگري» و حركت در مسير «انقلاب» است. انقلابيگري چيست؟ معناي
انقلابيگري در سه كلمه «انقلابي بودن»، «انقلابي ماندن» و «انقلابي عمل
كردن» خلاصه ميشود. الگوي انقلابيگري، امام انقلابي ملت ايران، رهبر كبير
انقلاب اسلامي حضرت امام خميني(ره) است.
پرچمدار اصلي انقلابيگري در دوره
پس از رحلت امام، مقام معظم رهبري حضرت امام خامنهاي(مدظلهالعالي) است.
حضرت امام(ره) با انقلاب اسلامي، ريل كشور را به سمت «حاكميت دين خدا»
تغيير داد. مقام معظم رهبري حاكميت دين خدا را اينگونه تعريف ميكنند:
«حاكميت دين خدا عبارت است از «تحقق عدالت اجتماعي واقعي»، «ريشهكني فقر و
جهل»، «ريشهكني استضعاف و آسيبهاي اجتماعي»، «برقراري منظومه ارزشهاي
اسلامي»، «تأمين سلامت جسمي، اخلاقي و معنوي»، «پيشرفت علمي كشور»، «تأمين
عزت و هويت ملي و اقتدار بينالمللي» و «فعال كردن ظرفيتهاي كشور.»
بسيار
واضح است كه تحقق حاكميت دين خدا به معناي ذكر شده، يعني حل تمامي مشكلات
كشور در تمامي حوزهها كه آرزوي هر ايراني مسلمان است. رهبر فرزانه انقلاب
اسلامي رسيدن به چنين نقطهاي را ممكن ميدانند، تنها شرط آن را اينگونه
بيان ميدارند: «اگرچه رسيدن به اين اهداف، زمانبر و نيازمند تلاش است،
اما آنها قابل تحقق هستند و تنها شرط تحققشان حركت در مسير انقلاب و
انقلابيگري است.»
تجربه 37 سال گذشته ثابت ميكند كه طي اين سالها
در هر حوزهاي كه در مسير انقلاب حركت صورت گرفت و مسئولان و
دستاندركاران در آن حوزه انقلابي عمل كردند، موفقيت كامل حاصل شده است.
تجربه اين سالها نشان ميدهد كه عدم موفقيتها و ناكاميها، در آن جاهايي
بوده است كه از مسير انقلاب خارج شدهايم و از انقلابيگري فاصله
گرفتهايم.
در حركت انقلابي، رمز موفقيتها، انجام كار براي خدا و
اعتماد داشتن به نصرت خداوند و وعدههاي الهي است. وقتي فردي، گروهي يا
دولتي، كاري را براي خدا انجام ميدهد به طور قطع خداوند هم آن فرد، گروه و
دولت را ياري ميكند و در پرتو اين نصرت الهي، موفقيتها حاصل ميشود اما
اگر براي انجام كار و حل مشكلات، چشم اميد به بيگانه، دشمنان و كفار
دوختيم، نصرت و ياري خدا از ما برداشته ميشود.
اگر نصرت خدا از جامعه ما
برداشته شود، نه تنها مشكلات كشور حل نخواهد شد بلكه اين مشكلات روزافزون
ميشود. دشمن كافر براي حل گوشهاي از مشكلات ما، امتيازات فراوان ميخواهد
و اين امتيازخواهي معنايي جز به تبعيت واداشتن ما از خودش ندارد. امريكا
اكنون از ملت و دولت ما تبعيت ميخواهد. وقتي او ميگويد در موضوع هستهاي،
در برنامه موشكي، در مسائل منطقهاي، در بحث حقوق بشر و... بايد جمهوري
اسلامي اينگونه عمل كند، در واقع دنبال اعمال اراده خود بر ملت ايران و به
تبعيت واداشتن جمهوري اسلامي از خود است.
نگاه به بيرون، نتيجهاي جز دور
شدن از مسير انقلاب و انقلابيگري و محروم شدن از نصرت الهي ندارد.
دولتمردان امروز ايران اين هشدار حضرت حق را جدي بگيرند كه فرمود: «ولن
ترضي عنك اليهود و لاالنصاري حتي تتبع ملتهم قل ان هدي الله هو الهدي ولئن
اتبعت اهواء هم بعد الذي جاءك من العلم مالك من الله من ولي و لانصير.»
خداوند در سوره مباركه بقره آيه 120 ميفرمايد: هرگز يهود و نصاري از تو
راضي نخواهند شد تا از آيين آنان پيروي كني و تسليم آنان شوي. بگو هدايت
تنها هدايت الهي است و اگر از هوي و هوسهاي آنان پيروي كني، بعد از آنكه
آگاه شدي، هيچ سرپرست و ياوري از سوي خدا براي تو نخواهد بود.»
با تأمل
در دوران گذشته 37 ساله، به درستي ميتوان دريافت كه موفقيتهاي بزرگ و حل
مشكلات اساسي كشور در پرتو انقلابيگري و برخورداري از نصرت الهي حاصل شده
است. مواردي مانند:
1- تبديل جنگ تحميلي به دفاع مقدس
2- غلبه بر غائله تجزيهطلبي و تروريسم داخلي
3- تأمين امنيت پروازها و مقابله با توطئه هواپيماربايي
4- پيشرفتهاي چشمگير علمي در حوزههاي خاص
5- ورود به باشگاه هستهاي و باشگاه فضايي در جهان
6- برخوردار شدن از قدرت دفاعي در سطح بازدارندگي نظامي
7- به نتيجه رساندن بسياري از پروژههاي بزرگ ملي در صنايع نفت و گاز، سدسازي، آبرساني و...
دليل ناكامي دولت در رفع مشكلات اقتصادي كشور را بايد در سياست و رويكرد آن جهت حل مشكلات جستوجو كرد. نگاه به بيرون و پنداشت رفع تحريمها و سرازير شدن سرمايه خارجي با توافق هستهاي، سياست و رويكرد دولت براي حل مشكلات اقتصادي كشور و مردم بود. ناكارآمدي اين سياست و رويكرد كه بر مبناي يك نگرش خاص سياسي شكل گرفته بود، از همان ابتداي طرح مشخص بود.