دولت در تازه‌ترین اقدام خود برای بزک کردن برجام، روز 23 تیرماه را روز «گفتگو و تعامل سازنده با جهان»‌ نامگذاری کرده و شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز آن را تصویب کرده است.

سرویس سیاست مشرق - به نظر می‌رسد تعریف و تمجید‌ها از برجام گوی سبقت را از کارایی آن ربوده و بسیار جلوتر از نتایج آن در فضای سیاسی کشور در حال حرکت است. برهمین اساس چندی پیش بنا بر تصویب اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی مقرر شد؛ 23 تیر که مصادف با تصویب برجام است، روز گفتگو و تعامل سازنده با جهان نام گذاری شود.[1]

این پیشنهادی بود که حسن روحانی امسال در سالگرد تصویب برجام در جلسه هیئت وزیران مطرح کرد. رئیس‌جمهور با اشاره به اینکه 23 تیرماه را می‌توان به عنوان روز تعامل با جهان نامید، گفت: «جمهوری اسلامی ایران در این روز برای همۀ جهانیان ثابت کرد از لحاظ قدرت سیاسی، آنچنان توانمندی و تبحری در مسایل سیاسی، منطق و موضوعات فنی و حقوقی دارد که می‌تواند برای حل موضوع پیچیده بین المللی با قدرت‌های بزرگ مذاکره کرده و از حق ملت ایران به خوبی دفاع کند.»

وی افزود: «23 تیرماه ثابت کرد همانطور که در میدان جنگ قادریم در برابر توطئه‌های جهانی بایستیم و با آنها مقابله کنیم و برای ملت پیروزی به ارمغان آوریم، در صحنۀ سیاسی، حقوقی و فنی هم این قدرت را داریم و می‌توانیم از حقوق ملت دفاع کنیم.»[2]

این درحالی است که بیش از یکسال از تصویب و 7 ماه از اجرای برجام گذشته است و هنوز شاهد نتایج عملی آن در فضای بین‌الملل و وعده‌های داخلی دولت نبوده‌ایم و حتی رسانه‌های غربی نیز اعتراف می‌کنند ایران به اهدافی که در برجام تعیین شده نرسیده و طرف غربی با بدعهدی تعهدات نیم بند خود را نیز اجرا نمی‌کند. [3]

رئیس‌جمهور خود نیز در سخنانی قابل تامل بیان داشت که به برجام امیدواریم اما به آمریکا بدبین هستیم. جمله‌ای که اینگونه از سوی کارشناسان سیاسی تعبیر شد که به تعهد داده شده امیدواریم اما به فردی که متعهد شده بدبین که این به معنای نافرجامی کار است.

یکی ازمهمترین این موارد نیز اجرای تراکنش‌های مالی میان بانک‌های ایرانی و اروپایی و غربی است که به شدت از مجازات‌های خزانه‌داری آمریکا بیمناکند و برجام نتوانسته در این حیطه از تحریم‌ها گسست ایجاد کند و فضای روانی حاکم سبب شده تا برنامه جامع اقدام مشترک به سرمنزل مقصود خود نرسد.

  1. از همین روست که دستگاه دیپلماسی کشورمان به دنبال مسکنی برای این درد بزرگ است که این مسکن این روزها «نامه آرامبخش» نام دارد. پنجشنبه هفته گذشته بود كه محمد جواد ظريف اظهار داشت: «اگر بانك‌هاي علاقه‌مند به همكاري با جمهوري اسلامي ايران، نگران برخي رفتارهاي منفي آمريكا باشند، ما آمادگي داريم از بخش ويژه نظارت بر تحريم‌ها در خزانه داري آمريكا يك نامه آرامش بخش بگيريم تا بتوانند با ايران ارتباط داشته باشند.» آنچه ظريف بيان كرد، در واقع راهكاري براي مجاب كردن كشورهاي طرف قرارداد برجام بود كه از بهانه جويي براي اجراي تعهدات دست بردارند.

با این اوصاف شاخ و برگ دادن و بزرگنمایی تعهدی که طرف مقابل هنوز ملزم به اجرای آن نیست چه معنایی دارد؟ در این زمینه حتی برخی از فعالان سیاسی پیشنهاد کرده بودند که روز 23 تیرماه به عنوان «روز بدعهدی آمریکا» نامگذاری شود تا نسبت به تجربه‌ای سنگین بدست آمده در خصوص ارتباط با کاخ سفید جامعه هوشیار شود.

از سوی دیگر اطلاق چنین نامی برای چنین روزی نه تنها با آنچه در واقعیت رخ داده منافات دارد بلکه سعی می‌کند این روز را به فصل نوینی از تاریخ ایران بدل کند که این موضوع نیز با توجه به اتفاقات گذشته کشور و تاریخ جمهوری اسلامی ایران در تضاد است و این شائبه را به‌وجود می‌آ‌ورد که مگر در گذشته جمهوری اسلامی ایران بنای تعامل و گفتگوی سازنده با جهان وجود نداشته که بعد از تصویب برجام این نگرش ایجاد شده است؟! مگر در عصر خمینی (ره) گفتگو و تعامل سازنده وجود نداشت و جمهوری اسلامی به جای گفتگو با وحشیگری و ضدیت با منافع جهان رفتار می کرده است که آقایان شورای عالی چنین روزی را به تصویب رسانده‌اند؟

اگر نگاهی کلی به تاریخ انقلاب اسلامی بیندازیم متوجه سطح تعامل سازنده ایران با کشورهای مهم و مختلف دنیا می شویم که از زمان بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی تا به امروز جزو دغدغه‌های کشورمان بوده است. اطلاق چنین نامی به طور غیرمستقیم مخدوش کننده تاریخ دپلماسی گذشته ایران و بدنامی کشورمان است و این معنا را در سطح بین‌الملل متبادر می‌سازد که جمهوری اسلامی ایران پیش از این بنای تعامل با جهان را نداشته و با نامگذاری این روز در صدد تصحیح رویکرد بین‌المللی خود است که صورت خوشی برای ما ندارد و همراستا با تصویر منفی است که رسانه‌های معاند و غربی درباره کشورمان به جهان مخابره می‌کنند و در اوج آن ایران را «محور شرارت»‌ قلمداد کرده‌اند.

متاسفانه تصویب چنین نامی با اینکه رویکرد مثبتی را در ظاهر دارد اما در بطن خود چندان رویه مناسبی نیست و حاوی پیام‌های منفی برای جهانیان از جمله آمریکاست که به رویه غیر مسئولانه خود در برجام ادامه دهند و تصویر ایران و پایه و اساس انقلاب اسلامی در جهان را با این بهانه مخدوش نشان دهند که ایران بعد از بیش از سه دهه تازه متوجه شده تا با جهان تعامل کند و پایه این نگرش جدید و صلح‌جویانه ایران نیز برجامی است که آمریکا در آن بدعهدی کرده است. البته آنچه از این نامگذاری مشخص است رویه سیاسی‌کاری است که با بزرگنمایی دستاورد دولت یازدهم درآمیخته اما به نظر می‌رسد نه با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین شود و نه اینکه مردم با این نامگذاری‌ها نسبت به برجام و وعده‌های دولت در این عرصه راضی شوند و دولت بایستی در این راستا کاری درخور تعریف و تمجید افکارعمومی انجام دهد نه خود.

سخنی دیگر با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی

اگرچه شورای عالی انقلاب فرهنگی با نقائص و ضعف‌های بسیاری ادامه حیات می‌دهد، ولی اینکه در مهم‌ترین و راهبردی ترین مرکز فرهنگی نظام اسلامی، چند کارشناسی که عنوان متخصص ترین اهالی فرهنگ را با خود یدک می‌کشند، بعد از این همه بدعهدی غرب و آمریکا، چنین پیشنهادی را به تصویب می‌رسانند، این سؤالات را به ذهن متبادر می‌کند که:
 
  •  آقایان شورای عالی انقلاب فرهنگی، تا چه حد با نفوذ فرهنگی آمریکا و غرب آشنایی دارند؟
  • آیا اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، نمی‌فهمند اگر لیبرال‌های حامی غرب به جای این آقایان در جلسه حضور داشتند، آن‌ها نیز همین پیشنهاد را به تصویب می‌رساندند؟
  • آیا در عصر امام خمینی و همچنین در روزگار رهبری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تا به امروز، ایران مبتنی بر دشمنی و تقابل با جهان رفتار می‌کرده است و در دوران برجام و پسا برجام، دشمنی‌ و تقابل‌ها، جای خود را به تعامل و گفتگو داده است؟
  • اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی با چه رویی جواب خون شهدایی که مقابل زورگویی‌ها و ظلم استکبار ایستادگی کردند را با این اقدام زشت می دهند، اقدامی که نشان می‌دهد دشمن با تغییر اذهان و تغییر محاسبات، به درون شورای عالی انقلاب فرهنگی نفوذ کرده است.


[1] http://www.mehrnews.com/news/3750380

[2] http://www.presstv.ir/DetailFa/2016/07/13/474992

[3] http://www.mashreghnews.ir/fa/news/624629

[4] http://fararu.com/fa/news/287431