اگر 60 میلیارد دلار خط اعتباری خارجی در هفت‌ماهه اخیر وارد کشور شده بود، بایستی به اندازه 10 سال اخیر فعالیت‌های توسعه‌ای، زیربنایی، سرمایه‌گذاری و عمرانی در کشور کلید زده می‌شد.

سرویس اقتصاد مشرق - علی لاریجانی رئیس مجلس و از مهم‌ترین حامیان برجام، در روزهای اخیر که انتقادات از دستاوردهای ایران از برجام به اوج رسیده، آمار و ارقامی در دفاع از برجام مطرح کرده که قابل‌تأمل است.

به‌عنوان‌ مثال، روز دوشنبه لاریجانی در جلسه شورای اداری گلپایگان اعلام کرد که «بعد از برجام بیش از 60 میلیارد دلار خط اعتبار خارجی در ایران گشایش یافت.»

به گزارش ایرنا، رئیس مجلس شورای اسلامی گفت: بعد از توافق هسته‌ای بیش از 60 میلیارد دلار خطوط اعتباری توسط برخی کشورها برای انجام پروژه‌ها در ایران باز شده است.

وی با بیان اینکه بعد از برجام زمینه لازم برای سرمایه‌گذاری خارجی و داخلی در کشور مهیا شده است، افزود: مسئولان می‌توانند خارج از نقدینگی داخلی کشور از ظرفیت خطوط اعتباری هم استفاده کنند.

وی با بیان اینکه ظرفیت‌های خوبی هم‌اینک برای کشور در حال فراهم شدن است، تصریح کرد: باید از شرایط موجود به بهترین شکل ممکن استفاده شود.

لاریجانی با بیان اینکه بعد از توافق هسته‌ای شرایط کشور در حال تغییر است، افزود: جذب سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی در طرح‌های عمرانی کلید حل مسائل و توسعه اقتصادی کشور است و همه باید به سمت جذب سرمایه‌ها گام برداریم.[1]

 
 
رقمی که لاریجانی از گشایش یافتن خطوط اعتباری خارجی در کشور در دوران پسابرجام مطرح کرد، رقم بسیار هنگفتی است که در صورت صحت، یقیناً تحولی عظیم در اقتصاد ایران ایجاد خواهد کرد.

* عظمت 60 میلیارد دلار

برای درک اهمیت 60 میلیارد دلاری که لاریجانی درباره گشایش یافتن خط اعتباری خارجی در هفت‌ماهه پسابرجام مطرح کرد، باید آن را با سایر شاخص‌های اقتصادی مهم کشور مقایسه کرد.

درآمد نفتی کشور در سال گذشته فقط 33 میلیارد دلار بود؛ بنابراین تحقق 60 میلیارد دلار خط اعتباری خارجی در هفت‌ماهه پسابرجام به این معنا است که در این مدت به اندازه 2 برابر درآمد نفتی کشور در سال 94، برای دولت قدرت ارزی ایجاد شده است که بایستی خروجی آن در اقتصاد دیده می‌شد.

60 میلیارد دلار خط اعتباری با دلار 3500 تومانی معادل 210 هزار میلیارد تومان می‌شود. این در حالی است که کل بودجه عمرانی تحقق‌یافته در 10 سال اخیر (1385 تا 1394) مجموعاً 216 هزار میلیارد تومان بوده است.

به‌عبارت‌دیگر اگر 60 میلیارد دلار خط اعتباری خارجی در هفت‌ماهه اخیر وارد کشور شده بود، بایستی به اندازه 10 سال اخیر فعالیت‌های توسعه‌ای، زیربنایی، سرمایه‌گذاری و عمرانی در کشور کلید زده می‌شد که انقلابی عظیم در اقتصاد کشور ایجاد می‌کرد و سراسر کشور به کارگاه عمرانی تبدیل می‌شد و نه‌تنها هیچ بیکاری نمانده بود بلکه برای اجرای طرح‌ها و پروژه‌هایی که با این پول عظیم شروع شده بود، نیازمند واردات کارگر هم بودیم.

* واقعیت خط اعتباری چیست؟

اما تمامی مقایسه‌های فوق با واقعیت فاصله دارد، زیرا بحث 60 میلیارد دلار خط اعتباری خارجی به طور دانسته یا نادانسته، ناقص مطرح شده است.

1. آقای لاریجانی گشایش 60 میلیارد دلار خط اعتباری خارجی به کشور پس از برجام را خواسته یا ناخواسته به گونه‌ای مطرح کرده و این سخن از سوی رسانه‌های حامی دولت به گونه‌ای منعکس شده که مردم با دیدن آن تصور می‌کنند کشورهای خارجی پس از برجام، 60 میلیارد دلار در ایران سرمایه‌گذاری کرده‌اند یا چنین پولی را وارد ایران کرده‌اند تا خرج کنند؛ اما این‌طور نیست.

2. واقعیت خط اعتباری کاملاً با این تصورات، تفاوت دارد. منظور از خط اعتباری هر کشور خارجی برای کشورمان، این است که این کشور اعلام آمادگی کرده از منابع بانک‌های خود تا سقف معینی به ایران وام بدهد.

در صورت تمایل کشورمان برای دریافت این وام‌ها، مبلغ، نوع، نرخ و زمان بازپرداخت اقساط وام در مذاکرات تخصصی دوطرفه تعیین خواهد شد. به‌عنوان‌مثال، نوع وام می‌تواند از نوع بلندمدت (فاینانس) یا کوتاه‌مدت (ریفاینانس) باشد. ضمن آن که محل مصرف این وام‌ها هم قابل بحث است که آیا کشور وام‌دهنده مبلغ فوق را بابت صادرات کالاهایش به ایران قرض می‌دهد یا برای اجرای پروژه‌های سرمایه‌ای.

3. نکته دیگر آن که به علت رکود فراگیر در اقتصاد جهانی، اکنون در دنیا چیزی که فراوان وجود دارد سرمایه‌های سرگردان کشورهای وام‌دهنده است. این کشورها به علت اشباع بازار داخلی خود به دنبال اعطای وام به کشورهای در حال توسعه هستند تا با شرایطی که برای اعطای این وام‌ها لحاظ می‌کنند، بتوانند بازاری برای صادرات کالاهای تولیدی خود ایجاد کنند یا شرکت‌های خود را جهت اجرای پروژه‌های مختلف به کشور وام‌گیرنده اعزام کنند.

بنابراین در شرایط فعلی در اقتصاد جهانی، نوعی رقابت میان کشورهای وام‌دهنده وجود دارد و این کشورها با کاهش نرخ بهره و افزایش مدت بازپرداخت به دنبال قاپیدن مشتری از یکدیگر هستند.

با توجه به واقعیات فوق، در خطوط اعتباری 60 میلیارد دلاری که لاریجانی مطرح کرده بایستی مشخص شود نرخ بهره این وام‌ها چقدر است؟ کوتاه‌مدت است یا بلندمدت؟ برای واردات کالا است یا اجرای پروژه؟

4. نکته مهم دیگر آن که مخاطبانی که سخنان لاریجانی و تبلیغات رسانه‌های دولتی را می‌شنوند باید دقت کنند، این است که 60 میلیارد دلار خطوط اعتباری به‌هیچ‌وجه به معنای سرمایه‌گذاری مستقیم کشورهای خارجی در ایران نیست.

سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی، بهترین نوع جذب سرمایه است زیرا سرمایه‌گذار خارجی به کشور مقصد می‌آید، صفر تا صد یک پروژه را با سرمایه خود اجرا می‌کند بدون آن که دولت آن را بدهکار کند.

اما خطوط اعتباری مذکور در سخنان لاریجانی، در بهترین حالت به معنای بدهکار شدن دولت ایران به کشور وام‌دهنده است.

5. نکته مهم دیگر آن است که با توجه به مراحل جذب خطوط اعتباری که در بالا به آن اشاره شد، گشایش خطوط اعتباری صرفاً یک اعلام آمادگی از جانب کشور وام‌دهنده است و ممکن است حتی یک دلار آن هم تاکنون محقق نشده باشد.

 
 
 

6. حقیقت دیگری که نباید مغفول واقع شود این است که تمایل کشورهای دیگر برای گشایش خطوط اعتباری برای ایران، ربطی به تحریم و برجام ندارد. در دوران تحریم و قبل از برجام، هم کشورهای دیگر همچون چین حتی تا 150 میلیارد دلار حاضر به ارائه خطوط اعتباری به ایران بودند و این مسئله بارها از جانب مقامات دولتی[2] همچون رئیس سازمان سرمایه‌گذاری خارجی و قائم‌مقام وزیر نیرو مطرح شده بود.[3]

بنابراین از رئیس مجلس انتظار می‌رود به گونه‌ای سخن نگوید که بوی تلاش برای دستاورد سازی برای برجام به مشام برسد.


[1] -http://www.irna.ir/fa/News/82209227/

[2] - http://www.farsnews.com/13930615001353

[3] - منابع دیگر درباره خطوط اعتباری قبل از برجام

http://www.mehrnews.com/news/2421152

http://www.mehrnews.com/news/2421152

www.parsnews.com/بخش--4/237463-

http://www.ghatreh.com/news/nn22099772/