کد خبر 630447
تاریخ انتشار: ۲۳ شهریور ۱۳۹۵ - ۰۴:۳۳

ورتهایمر یکی از سرمایه‌ داران و شخصیت های معروف اسرائیل است که به دلیل تلاش‌های فراوانش در راستای گسترش صنعت در اسراییل، جایزه اسراییل (Israel Prize) را که بزرگ‌ترین جایزه ملی کشور است در سال 1991 از دولت دریافت کرد.

به گزارش مشرق، استفان ورتهایمر (Stefan "Stef" Wertheimer) متولد 16 ژوئیه 1926 در آلمان است، بااین‌حال او بیش از آن‌که با اصالت آلمانی‌اش شناخته شده باشد به ملیت اسراییلی‌اش شهره است و به همین سبب نیز دوران سیاسی‌کاری چهارساله‌ای را در کنست اسراییل به نمایندگی مشغول بوده.

ورتهایمر با این حال به سیاستمدار بودن نیز مشهور نیست. مردم سرزمین‌های اشغالی و کشورهای همسایه بیش از آن‌که خاطره دوران نمایندگی او را در پارلمان رژیم صهیونیستی به خاطر بیاورند، ورتهایمر 90 ساله را فردی کارآفرین و آشنا به حوزه تجارت و صنعت می‌دانند. 

هم‌زمانی دوران نوجوانی استفان ورتهایمر با اوج‌گیری نازیسم در آلمان و ادعای فشار هیتلر بر یهودیان، بهانه خوبی برای مهاجرت خانواده ورتهایمر از برلین به تل‌آویو بود و به همین سبب، ورتهایمر جوان در سال 1937 و پیش از شکل‌گیری رژیم صهیونیستی وارد خاک فلسطین شد.

اوضاع نا به سامان جهان در آن زمان سبب شد تا استفان ورتهایمر پس از مدتی، تحصیل را رها سازد و در فروشگاه تعمیرات لنز و دوربین امانوئل گلدبرگ که بعدها به خاطر ابداعات فراوانش در حوزه تصویربرداری جوایز متعدد جهانی را به دست آورد، مشغول به کار شود. 

با شدت یافتن درگیری‌ها، میان فلسطینی‌ها و مهاجرین یهودی، ورتهایمر نیز همچون بسیاری از صهیونیست‌ها مشغول به فراگیری آموزش‌های نظامی شد و توانست تجربه حضور در هاگانا و پالماخ را به دست آورد. در سال 1948 و هم‌زمان با اعلام تأسیس رژیم صهیونیستی، ورتهایمر جزء افسران صهیونیستی، محسوب می‌شد که رسماً وارد درگیری‌ها و نزاع‌های مستقیم با مردم فلسطین بودند.

پس از تشکیل رژیم صهیونیستی و با مشخص شدن وضعیت ثبات نسبی در حکومت تازه تأسیس صهیونیست‌ها، استفان ورتهایمر وارد سازمان صنایع دفاعی رافائل (Rafael Advanced Defense Systems) که به‌نوعی لابراتوار ملی تحقیق و توسعه دفاعی اسراییل بود گشت و از آنجایی که این صنایع مستقیماً زیر نظر وزارت دفاع صهیونیست‌ها عمل می‌کرد، در حوزه ساخت صنایع نظامی مشغول به فعالیت شد.

تجربه پیشین استفان ورتهایمر در ساخت و تعمیر لنزها و دوربین‌ها، اگرچه به‌شدت برای صنایع دفاعی نوپای اسراییل می‌بایست جذاب جلوه می‌کرد اما با این حال کوتاه زمانی پس از استخدام ورتهایمر در این بخش، او را به علت پایین بودن سطح سواد و تحصیلات اخراج کردند.

ورتهایمر از این پس به‌جای مشغول شدن به کارهای دولتی در رژیم صهیونیستی، تصمیم گرفت تا در آشپزخانه محل زندگی خود و اندکی بعد در حیاط‌خلوت خانه‌اش در نهاریا یک کسب‌وکار کوچک در حوزه ساخت تیغه‌های فلزی را راه‌اندازی کند. بنا به گفته ایتان پسر بزرگ ورتهایمر، استفان قصد داشت که نام این کسب‌وکار کوچک خود را در آن زمان به خاطر به دنیا آمدن او، ایتان نام‌گذاری کند که با مخالفت همسر خود مبنی بر اینکه احتمال شکست پروژه بالاست مواجه شده و از این امر منصرف می‌شود و نهایتاً نام کسب‌وکار خود را ایسکار-مخفف دو واژه اسراییل و کاربید- (ISCAR) می‌گذارد.

 بر اساس گفته‌های ورتهایمر، ایسکار شرکتی خصوصی بود که در حوزه ساخت تیغه‌ها و ابزارآلات برش مشغول به کار بود و دامنه فعالیت آن محدود به ساخت تیغه‌های اره‌برقی برای چوب‌برها بود. با این حال از سال 1967 ایسکار رشد عجیبی پیدا کرد. دوران کوتاه‌مدت همکاری استفان ورتهایمر با صنایع دفاعی رافائل و مسئولین صهیونیست در وزارت دفاع چندان هم برای او بی‌ثمر نبود و هم‌زمان با تحریم تسلیحاتی اسراییل توسط فرانسه در این سال، وزارت دفاع پیشنهاد ساخت پره‌های بالگردهای جنگی و قطعات فلزی جنگنده‌های اسراییلی را به ورتهایمر ارائه کرد و این آغازی برای سرعت گرفتن هرچه بیشتر صنایع ایسکار بود.

هم‌زمان با ساخت قطعات فلزی جنگنده‌های رژیم صهیونیستی، استفان ورتهایمر با خود اندیشید که دیگر هیچ قسمتی از نیروهای هوایی ارتش اسراییل نباید به خارج از کشور وابستگی داشته باشد و هدف تحریم قرار بگیرد و به همین جهت ورتهایمر با مشارکت برادران رویس که بعدها موتور هواگرد جنگنده‌های بریتانیا از قبیل لاکهید مارتین اف-35 لایتنینگ2 (Lockheed Martin F-35 Lightning II) را ساختند و شرکت رولز-رویس لایف‌سیستم (Rolls-Royce LiftSystem) را تأسیس کردند، مشغول به تأسیس چندین کمپانی دیگر همچون شرکت تکنولوژی بین‌المللی بلدز (Blades Technologies International INC) و تِک‌جت (Tech Jet) برای پیشبرد صنایع دفاعی اسراییل شد. ورتهایمر در دهه 60 میلادی علاوه بر گسترش ایسکار به این امر توجه داشت که با توجه به نیازهای روزافزون شرکت خود و هم‌چنین رژیم صهیونیستی، باید آموزش‌های فنی و حرفه‌ای دانش آموزان را جدی گرفت. وی به همین مناسبت زورناهاریا (ZUR-Nahariyah) را تأسیس کرد که در آن اساتید صنایع و کارآفرینان به آموزش تخصصی نوجوانان جویای کار می‌پرداختند.

در دهه 70 میلادی ورتهایمر علاوه بر گسترش فضای کسب‌وکار خود و آموزش افراد صهیونیست در حوزه‌های فنی و حرفه‌ای، وارد گود سیاست شد. او از سال 1977 تا سال 1981 به عنوان عضو مؤسس جنبش دموکراتیک برای تغییر (Democratic Movement For Change)، نامزد انتخابات پارلمان اسراییل شد و در همان سال توانست همراه با 14 نماینده دیگر این حزب وارد کنست شود. ورتهایمر در این چهار سال عضو کمیته اقتصاد بود و مشاهده‌های پیشینی او در امر صنعت و کارآفرینی و هم‌چنین تجربه نمایندگی در کمیسیون اقتصاد مجلس صهیونیستی او را به این امر رهنمون ساخت که باید برای هضم اعراب ساکن سرزمین‌های اشغالی در ساختار یکپارچه اسراییل، آن‌ها را وارد فضای تعاملی با یهودیان کرد.

بر این اساس استفان ورتهایمر در این دهه و دهه‌های بعد زندگی خود، چه در منصب نماینده کنست و چه در رأس شرکت‌های متعدد صنعتی به دنبال تصویب و اجرایی کردن قوانینی بود که جوانان عرب ساکن سرزمین‌های اشغالی را در فرایند ساخت صنایع هایتک مشارکت دهد و از این رهگذر شکاف میان آن‌ها و اسراییلی‌ها را پر سازد.

دهه 80 میلادی در زندگی ورتهایمر نقش اساسی را ایفا می‌کرد. او یک سال پس از بیرون آمدن از کنست یعنی در سال 1982 به این فکر افتاد تا بنا به گفته خود طرح مارشال را در خاورمیانه پیاده سازد.

بر این اساس استفان ورتهایمر مدل آرمانی خود از شهرک صنعتی را در منطقه تفن (Tefen) در محلی مشرف به شهر الجلیل احداث کرد. شهرک تفن مجموعه‌ای از کارخانه‌های صنعتی هایتک کوچک و بزرگ را در خود گنجانده بود که سود صادرات حاصل از آن بالغ بر یک میلیارد دلار برای اسراییل بود. با این حال ورتهایمر تنها به این امور بسنده نمی‌کرد و در کنار آن به احداث مراکز فرهنگی، آموزشی، موزه‌ها و مراکز توریستی فراوان اهتمام می‌ورزید.

در کنار تفن و در گذر زمان تا به امروز، استفان ورتهایمر موفق شده است تا شش شهرک صنعتی دیگر در اسراییل ایجاد کند؛ که اومر (Omer)،  تهالی (Telahi)، دالتون (Dalton)، لاوون (Lavon)، گوسب (GOSB) و نازارث (Nazareth) نام دارند. این شهرک‌های صنعتی شش‌گانه عمدتاً در مناطقی ساخته شده‌اند که درصد ساکنین عرب آن با یهودیان سرزمین‌های اشغالی برابری جمعیتی دارند و این هدف را دنبال می‌کنند که به تقویت یک دولت ملت واحد در سرزمین‌های اشغالی تحت حکومت صهیونیست‌ها کمک کنند.

یافتن تفکر پس پرده ساخت شهرک‌های صنعتی توسط استفان ورتهایمر امر پوشیده‌ای نیست و او بارها انگیزه خود از ساخت چنین مکان‌هایی را به‌وضوح اعلام کرده است. بر این مبنا به عقیده خاندان ورتهایمر، رونق کسب‌وکار در شهرک‌های صنعتی ساخته‌شده توسط استفان ورتهایمر سبب خواهد شد تا صهیونیست‌ها و فلسطینی‌های ساکن در نزدیکی این شهرک‌ها به‌جای درگیر شدن با هم دوشادوش یکدیگر به فعالیت بپردازند و با ایجاد الفت و فضای مؤانست میان آن‌ها، تهدیدات فزاینده در مورد موجودیت سرزمین‌های اشغالی از درون کاهش یابد.

ورتهایمر همچنین عقیده دارد که خستگی شبانه ناشی از فعالیت‌های کارگران در مناطق شهرک‌های صنعتی مانع از فعالیت‌های تروریستی اعراب ساکن سرزمین‌های اشغالی می‌شود و این امر به‌اندازه کافی خوب و مهم هست که به گسترش هرچه بیشتر این شهرک‌ها اهتمام ورزیده شود.

بر اساس آنچه ذکر آن رفت و با توجه به تأکید مؤکد خود استفان ورتهایمر، وی به دنبال پیاده‌سازی چیزی شبیه طرح مارشال برای خاورمیانه است که در آن با استفاده از صنعت، مفاهیمی همچون ارائه آموزش، ایجاد شغل، کاهش فقر و افزایش درآمد سرانه ترویج و تشویق خواهد شد و همان‌طور که وی در سال 2002 در برابر کنگره آمریکا بیان کرده این طرح مارشال جدید برای ترویج تجارت، کار و اقتصاد آزاد با چشم‌انداز ساخت یک‌صد شهرک صنعتی برای اسراییلی‌ها و فلسطینی‌ها بسیار در فرایند حفظ امنیت رژیم صهیونیستی تأثیرگذار خواهد بود. 

نکته جالبی که در فعالیت‌های ورتهایمر و خانواده او به چشم می‌خورد آن است که آن‌ها خود را موقوف به تلاش برای تأمین امنیت اسراییل تنها از طریق پر کردن شکاف‌ها میان مردم عرب ساکن در سرزمین‌های اشغالی و یهودیان نمی‌بینند. بر این اساس استفان ورتهایمر درست تنها دو هفته قبل از شروع انتفاضه دوم توانسته بود موافقت صهیونیست‌ها و مقامات فلسطینی را برای ساخت شهرک صنعتی در رفح فلسطینی بگیرد که با شروع درگیری‌ها ناکام ماند.

امری که ورتهایمر را بسیار متأسف ساخت، چه اینکه به عقیده او تروریست‌های مسلمان تا بارها غزه را به ویرانی نکشانند متوجه این موضوع نخواهند شد که ترور و درگیری با دولت اسراییل تنها راه برای حل مسائل مردمشان نخواهد بود.

دامنه فعالیت‌های خانواده ورتهایمر البته به این حد نیز محدود نمی‌شود و استفان ورتهایمر و پسر بزرگ او ایتان که به‌نوعی جانشین پدر نیز محسوب می‌شود طرح‌هایی برای گسترش عادی‌سازی روابط میان اسراییل و سایر کشورهای مسلمان از طریق گسترش صنعت دارند. بر این اساس کشورهای اردن و ترکیه هدف‌های میان‌مدت خاندان ورتهایمر برای تأمین منافع راهبردی اسراییل محسوب می‌شوند به‌گونه‌ای که هفتمین شهرک صنعتی استفان ورتهایمر در سال 2005 در 40 کیلومتری جنوب شرقی استانبول در منطقه صنعتی گِزبه (Gezbe) با نام تجاری گوسب (GOSB) تأسیس شد. 

در این پروژه که 50 درصد سهم سرمایه‌گذاری بر عهده ورتهایمر و 50 درصد دیگر بر دوش شرکای ترک او بود، دانشگاه سابانجی ترکیه که طرح‌های مشترک زیادی با همتای تل‌آویوی‌اش داشت، طرح ساخت مدرن‌ترین پارک علم و فناوری ترکیه را تدوین ساخته و این امر سبب شد تا سرمایه‌گذاری خانواده ورتهایمر در ترکیه سبب شکل‌گیری بیش از 120 شرکت صنایع هایتک و 2000 کارگاه تولید نرم‌افزارهای میکرو شود. هم‌چنین اگرچه که امکان‌سنجی کارها سبب شده بود تا ترکیه اولین کشور مشارکت‌کننده در ساخت شهرک‌های صنعتی منتسب به ورتهایمر باشد با این حال ورتهایمر شوق بیشتری برای سرمایه‌گذاری در اردن داشت.

به عقیده او، اردن دروازه‌ای برای دخیل کردن هرچه بیشتر کشورهای عربی متخاصم با رژیم صهیونیستی در امر مشارکت ساخت‌وساز و سپس بهبود دیپلماسی عمومی بود و عربستان سعودی و عراق با مشاهده بهبود وضعیت اردن تمایل پیوستن به طرح شهرک‌های صنعتی را پیدا می‌کردند. از همین رو خاندان ورتهایمر اعلام کرده است که حاضر به پرداخت سالانه 1 بیلیون دلار در منطقه صنعتی عِرِز (Erez) اردن که در خلیج عقبه و در نزدیکی بندر ایلات قرار دارد برای ساخت شهرک‌های صنعتی مشترک خواهد بود.

گسترش فعالیت خانواده ورتهایمر در اقتصاد اسراییل سبب شد تا از یک بازه زمانی به بعد استفان و پسرش ایتان به فکر فروش شرکت‌های تابعه خود من‌جمله ایسکار بیافتند تا همه‌ی تمرکز خود را بر مسئله ساخت شهرک‌های صنعتی متمرکز سازند. در چنین فضایی ایتان ورتهایمر در سال 2005 با نامه‌نگاری به وارن بافِت (Warren Buffett) مالک شرکت یورک شایر هاتاوی و ثروتمندترین فرد جهان در سال 2008 از تصمیم خود برای فروش ایسکار خبر داد و بافت نیز که تا پیش از این هیچ سرمایه‌گذاری در خارج از ایالات‌متحده آمریکا انجام نداده بود با خرید سهام ایسکار موافقت کرد.

بر این اساس ایتان ورتهایمر اعلام کرد که شرکت ایسکار واگذار نشده بلکه به جزء بزرگ‌تری تبدیل خواهد شد که در خدمت اسراییل خواهد بود. ایسکار که کسب‌وکار کوچک یک‌نفره استفان ورتهایمر بود امروز بزرگ‌ترین شرکت برش صنعتی فلز دنیاست که در کارتل و تراست 15 شرکت برش صنعتی جهان مقام اول را داراست و جالب آن‌که نفر اول اداره‌کننده این کارتل و تراست جهانی برش فلز که کارفرمایی شرکت‌هایی همچون جنرال موتورز و فورد را بر عهده دارد و تنها 6000 نفر به‌صورت مستقیم از این کارخانه ارتزاق می‌کنند و 130 زیرمجموعه در 60 کشور و نقطه جهان داراست، کسی جز ایتان ورتهایمر نیست.

دولت اسراییل در سال 1991 جایزه اسراییل (Israel Prize) را که بزرگ‌ترین جایزه ملی کشور است به سبب خدمات استفان ورتهایمر به وی اهدا کرد. درگذر زمان تلاش‌های بی‌وقفه استفان ورتهایمر برای گسترش صنعت در اسراییل و تعهد او به آموزش تخصصی به جوانان شاغل به کار در بخش‌های فنی سبب شده تا دانشگاه‌های بن گوریون، تل‌آویو، برآندیس ماساچوست، کالج بارد نیویورک و موسسه وایزمن به وی دکترای افتخاری تقدیم کنند. ورتهایمر همچنین در سال 2010 برنده جایزه تجارت اسلو در فراهم کردن صلح برای جهان شد. بر اساس رده‌بندی فوربس، استفان ورتهایمر در سال 2016، دویست و بیست و هشتمین بیلیاردر جهان و دومین فرد ثروتمند اسراییل بوده است.

منابع:

http://www.iscar.com/index.aspx/countryid/1

http://www.globes.co.il/en/article-439699

http://www.worldpress.org/Mideast/3475.cfm

http://todaysmachiningworld.com/magazine/an-interview-with-eitan-wertheimer/

http://www.iparks.co.il/eng/About_the_GOSB_Teknopark

http://www.bloomberg.com/news/articles/2008-03-14/who-is-stef-wertheimer-businessweek-business-news-stock-market-and-financial-advice

http://www.forbes.com/lists/2006/10/Manufacturing_Rank_1.html

http://news.bbc.co.uk/2/hi/business/2131335.stm

http://www.israel21c.org/stef-wertheimers-new-middle-east/

پایگاه هادی