به گزارش مشرق، «دونالد رامسفلد» وزیر دفاع وقت آمریکا پیش از تجاوز این کشور به عراق گفته بود که ماهواره های جاسوسی واشنگتن که در آسمان عراق حضور گسترده دارند، میتوانند شماره لباسهای «صدام» دیکتاتور معدوم این کشور را بخوانند.
این سخن بسیار جالب است. اکنون نیز وضعیت همین است. ما اظهارات آمریکاییها را فورا میپذیریم. ولی سؤال اینجاست که چگونه 4 جنگنده اف-16 آمریکا مواضع ارتش سوریه را در نزدیکی فرودگاه دیرالزور هدف قرار میدهد و 80 سرباز سوری را به صورت اشتباه میکشد؟
فرض کنیم که جنگندههای آمریکا اشتباه کردهاند، ولی چرا این اتفاق برای نیروهای عراقی مثلا در فلوجه، تکریت، الرمادی و موصل یا نیروهای روس، کُرد یا تُرک رخ نداد؟
«عبدالباری عطوان» با مقدمه فوق به بررسی ابعاد حمله آمریکا به نیروهای سوری پرداخت و با انتشار یادداشتی در وبگاه خبری «رأی الیوم» تأکید کرد: سران وزارت دفاع آمریکا قصد دارند توافق آتش بس سوریه را که 10 روز پیش حاصل شد، به شکست بکشانند. آنها این حملات را با این امید انجام دادند که ارتش سوریه یا نیروهای روس واکنش انتقامگیرانه از خود نشان دهند یا از شکست آتش بس سخن بگویند، ولی این مسئله رخ نداد؛ زیرا روسیه و سوریه به این آتشبس پایبند هستند و از این روی خویشتنداری کردند.
به گفته عطوان، برخی میگویند این حملات به عنوان مقدمه یا توجیهی برای بمباران آتی مواضع جبهه فتح الشام و همپیمانان آن مانند احرار الشام و جیش الفتح بوده است، ولی ما به این دلیل چندان به این نظریه متمایل نیستیم که آمریکا نمیخواهد به مسائلی در توافق پایبند باشد که بر قطع ارتباط گروههای معارض «میانه رو» و «تندرو یا تروریستی» تأکید دارد؛ زیرا واشنگتن با مخالفت شدید این گروهها مواجه شد و شاهد صفبندی گروههای تروریستی و اعلام حمایت آنها از جبهه النصره است.
جدا کردن گروههای مسلح به خاطر تداخل مناطق جغرافیایی یا تداخل گروهی و انسانی بسیار دشوار است؛ زیرا بسیاری از اعضای یک خانواده هستند که در گروههای مختلفی حضور دارند و نمیتوان برخی را تروریست و برخی را «میانه رو » نامید.
روسیه نیز میدانست که با تشکیل اتاق هماهنگی نظامی مشترک با آمریکا برای مبارزه با گروههای تروریستی، و نابودی جبهه النصره، کار معارضان مسلح در سوریه یکسره میشود و گویا آمریکا دیر فهمیده که از مسکو فریب خورده است.
از اظهارات «ابو محمد الجولانی» سرکرده جبهه فتح الشام نیز میتوان به نقشه درگیری در سوریه پی برد. وی از دولت آمریکا شدیدا انتقاد کرد که چرا این گروه را با وجود قطع ارتباط-هر چند ظاهری- با القاعده، همچنان تروریستی میخواند؟ گویا وی میگوید که این کار را با دستور آمریکاییها و همپیمانان عرب آنها انجام داده و به ادعای او هدفش ایجاد حکومت سُنی در سوریه و مبارزه با «طرح رافضی» است. در واقع جولانی با اظهارات خود نشان داد که با آتش بس مخالف است.
بر اساس این گزارش، آمریکا در سوریه در درد سر بزرگی افتاده که نمیداند چگونه از آن خارج شود. واشنگتن بر این باور است که شکست آتش بس یکی از راههای برون رفت از بحران است تا پس از آن بر اساس مطالبات خود دست به تعدیل و اصلاح توافق بزند.
توافقهای سیاسی و نظامی آمریکا و روسیه امروز با امتحان دشواری روبروست و دیدارهای روزهای آتی وزرای خارجه و چه بسا رؤسای جمهوری دو کشور برای نجات این توافق سرنوشت ساز خواهد بود. البته نجات آن به معنای عقب نشینی روسیه و اصلاح آن بر اساس مطالبات آمریکاست. شکست آتش بس نیز به معنای این است که دو طرف بر سر حفظ مواضع خود مُصر باشند. البته بسیار دشوار است که بتوان حدس زد چه اتفاقی رخ خواهد داد، ولی با شکست توافق ممکن است جنگ نیابتی میان دو طرف در سوریه مجددا آغاز شود.
این سخن بسیار جالب است. اکنون نیز وضعیت همین است. ما اظهارات آمریکاییها را فورا میپذیریم. ولی سؤال اینجاست که چگونه 4 جنگنده اف-16 آمریکا مواضع ارتش سوریه را در نزدیکی فرودگاه دیرالزور هدف قرار میدهد و 80 سرباز سوری را به صورت اشتباه میکشد؟
فرض کنیم که جنگندههای آمریکا اشتباه کردهاند، ولی چرا این اتفاق برای نیروهای عراقی مثلا در فلوجه، تکریت، الرمادی و موصل یا نیروهای روس، کُرد یا تُرک رخ نداد؟
«عبدالباری عطوان» با مقدمه فوق به بررسی ابعاد حمله آمریکا به نیروهای سوری پرداخت و با انتشار یادداشتی در وبگاه خبری «رأی الیوم» تأکید کرد: سران وزارت دفاع آمریکا قصد دارند توافق آتش بس سوریه را که 10 روز پیش حاصل شد، به شکست بکشانند. آنها این حملات را با این امید انجام دادند که ارتش سوریه یا نیروهای روس واکنش انتقامگیرانه از خود نشان دهند یا از شکست آتش بس سخن بگویند، ولی این مسئله رخ نداد؛ زیرا روسیه و سوریه به این آتشبس پایبند هستند و از این روی خویشتنداری کردند.
به گفته عطوان، برخی میگویند این حملات به عنوان مقدمه یا توجیهی برای بمباران آتی مواضع جبهه فتح الشام و همپیمانان آن مانند احرار الشام و جیش الفتح بوده است، ولی ما به این دلیل چندان به این نظریه متمایل نیستیم که آمریکا نمیخواهد به مسائلی در توافق پایبند باشد که بر قطع ارتباط گروههای معارض «میانه رو» و «تندرو یا تروریستی» تأکید دارد؛ زیرا واشنگتن با مخالفت شدید این گروهها مواجه شد و شاهد صفبندی گروههای تروریستی و اعلام حمایت آنها از جبهه النصره است.
جدا کردن گروههای مسلح به خاطر تداخل مناطق جغرافیایی یا تداخل گروهی و انسانی بسیار دشوار است؛ زیرا بسیاری از اعضای یک خانواده هستند که در گروههای مختلفی حضور دارند و نمیتوان برخی را تروریست و برخی را «میانه رو » نامید.
روسیه نیز میدانست که با تشکیل اتاق هماهنگی نظامی مشترک با آمریکا برای مبارزه با گروههای تروریستی، و نابودی جبهه النصره، کار معارضان مسلح در سوریه یکسره میشود و گویا آمریکا دیر فهمیده که از مسکو فریب خورده است.
از اظهارات «ابو محمد الجولانی» سرکرده جبهه فتح الشام نیز میتوان به نقشه درگیری در سوریه پی برد. وی از دولت آمریکا شدیدا انتقاد کرد که چرا این گروه را با وجود قطع ارتباط-هر چند ظاهری- با القاعده، همچنان تروریستی میخواند؟ گویا وی میگوید که این کار را با دستور آمریکاییها و همپیمانان عرب آنها انجام داده و به ادعای او هدفش ایجاد حکومت سُنی در سوریه و مبارزه با «طرح رافضی» است. در واقع جولانی با اظهارات خود نشان داد که با آتش بس مخالف است.
بر اساس این گزارش، آمریکا در سوریه در درد سر بزرگی افتاده که نمیداند چگونه از آن خارج شود. واشنگتن بر این باور است که شکست آتش بس یکی از راههای برون رفت از بحران است تا پس از آن بر اساس مطالبات خود دست به تعدیل و اصلاح توافق بزند.
توافقهای سیاسی و نظامی آمریکا و روسیه امروز با امتحان دشواری روبروست و دیدارهای روزهای آتی وزرای خارجه و چه بسا رؤسای جمهوری دو کشور برای نجات این توافق سرنوشت ساز خواهد بود. البته نجات آن به معنای عقب نشینی روسیه و اصلاح آن بر اساس مطالبات آمریکاست. شکست آتش بس نیز به معنای این است که دو طرف بر سر حفظ مواضع خود مُصر باشند. البته بسیار دشوار است که بتوان حدس زد چه اتفاقی رخ خواهد داد، ولی با شکست توافق ممکن است جنگ نیابتی میان دو طرف در سوریه مجددا آغاز شود.