کد خبر 642984
تاریخ انتشار: ۲۴ مهر ۱۳۹۵ - ۰۹:۳۹

این روزها خط‌های کج و معوج نقشه شهر تبدیل به دیوارهای حائلی شده‌ که حاشیه را از متن جدا می‌کند؛ دیوارهایی که اتفاقات پشت آن، امروز پررنگ‌تر از این سوی آن شده تا آنجا که جملگی مسئولان پاشنه‌ها را ورکشیدند تا اختلاف رنگ این سو و آنسوی دیوار را کم کنند.

به گزارش مشرق، مسن‌ترهایشان می‌گویند از فرط نداری و بی‌کاری، دار و ندارشان را فروختند، بار و بنه‌ را جمع کردند و آمدند «اینجا»؛ آمدند تا حداقل بچه‌هایشان راحت‌تر درس بخوانند، بزرگترهایشان آسوده‌تر باشند، جوان‌ترهایشان راحت‌تر کار کنند و به قول خودشان روی خوش زندگی را اینجا ببیند و از گروکشی هر روزه هشت و نه‌ زندگی خلاص شوند و خلاصه زندگی‌شان رنگ و لعابی بگیرد؛ آمدند تا «شهرنشین» شوند غافل از آنکه از «شهر»، فقط «حاشیه‌»اش به آن‌ها رسید و شدند «حاشیه نشین»! حاشیه‌نشین‌هایی که از زرق و برق شهر و مدرنیته، تنها نامی جدید قسمت‌شان شد؛ ساکنان «محله‌های ناکارآمد شهری»!
 
کارشناسان می‌گویند تخم حاشیه نشینی را «رضای میرپنج» با طرح اصلاحات ارضی‌اش در خاک ایران کاشت؛ تخمی که در دوره «پهلوی پدر» جوانه زد و در دوره «پسر»، حسابی پا گرفت و در دهه‌ها و سال‌های اخیر به درختی تبدیل شد که ریشه‌کن شدنش اگر نگوییم غیرممکن، بسیار سخت است.
 
به گفته برخی از کارشناسان و مسئولان در حال حاضر، 18 میلیون نفر از 55 میلیون نفر جمعیت شهرنشین کشور، در «حاشیه» قرار گرفته‌اند و این به معنای پررنگ‌تر حاشیه‌ها در برابر متن است؛ این یعنی اسکان نزدیک به یک سوم جمعیت شهرنشین کشور در مناطق حاشیه‌ای. مناطقی که به واسطه مرزبندی‌های جغرافیایی و خطوط کج و معوض روی نقشه، از حداقل امکانات و خدمات یک زندگی حداقلی محرومند و این محرومیت در کنار تراکم جمعیتی بالا، تنوع قومیتی، تضادهای فرهنگی، آمار بالای آسیب‌های اجتماعی در این مناطق، ضعف نهادهای فرهنگی و از همه مهمتر، احساسِ قرار گرفتن در «حاشیه»، تبدیل به زنگ خطر بزرگی شده که نادیده گرفتن آن می‌تواند خسارات جبران ناپذیری را به همراه داشته باشد.
 
گرچه به دنبال پیشرفت دنیای مدرن و ظهور و بروز مدرنیته در تمام ابعاد جهان امروز،حاشیه‌نشینی گریبان‌گیر بسیاری از کشورهای دنیا شده ولی آمارهای ارائه شده نشان می‌دهد که در سال‌های اخیر حاشیه نشینی در کشور رشد شتابانی داشته و علی رغم تاکیدات ماده قانونی متعدد در برنامه چهارم و پنجم توسعه، مبنی بر کاهش سالانه 10 درصد از حاشیه‌نشینی کشور، نه تنها موفق به کاهش این معضل نشدیم بلکه رشد شتابان حاشیه‌ها در برابر متن را به نظاره نشسته‌ایم.
 
توسعه نامتوازن شهری، توزیع ناعادلانه ثروت، امکانات و خدمات در کشور، مشکلات معیشتی و اشتغال در چند دهه اخیر باعث شده تا معضل امروز حاشیه‌نشینی به نقطه‌ای برسد که بعد از نزدیک به 4 دهه پس از انقلاب، بالاترین مقام کشور در چندین جلسه محرمانه با سران نظام، حاشیه‌نشینی را به عنوان یکی از 5 اولویت اصلی دولت و سایر دستگاه‌های مسئول معرفی کند و خواستار برنامه‌ریزی جدی برای حل آن شود.
 
این در حالی است که برخی از مسئولان شهری و مدیران کشوری، فارغ از نگاه دینی و انسانی و بی خیال مسئولیت‌شان در وضعیت امروز ساکنان این مناطق، عدم ارائه خدمات اولیه به ساکنان این مناطق را راهکاری برای کاهش جاذبه شهرنشینی و کاهش مهاجرت به این نقاط می‌دانند غافل از آنکه عدم ارائه خدمات اولیه به این مناطق در سال‌ها و دهه‌های اخیر نه تنها باعث کاهش جمعیت این مناطق نشده بلکه تنها به بیشتر شدن هزینه‌های بهداشتی، امنیتی، انتظامی و ... کشور دامن زده است و تنها کارکردش، کوبیدن بر طبل بی‌عاری مسئولانه، در برابر زنان، کودکان و ساکنان این مناطق است.
 
از سوی دیگر تجربه اتفاقات تلخ سال‌های نخست دهه 70 در مناطقی همچون کوی طلاب مشهد، اکبرآباد اسلامشهر، اراک، اهواز و برخی مناطق حاشیه‌ای کشور نشان داد که در صورت عدم توجه به مطالبات و نیازهای مردم ساکن در این مناطق و نادیده گرفتن آن‌ها، دود این نادیده گرفتن حقایق به چشم همه خواهد رفت و تاوان سنگینی در نتیجه این نادیده گرفتن‌ها باید پرداخت. خاصه آن که در شرایط پیرامونی کشور و شرایط ویژه منطقه، این مناطق می‌تواند دستاویزی برای سوءاستفاده دشمنان مطرح باشد.
 
به هر حال علاوه بر نابسامانی‌های آموزشی و تحصیلی، مشکلات مالی و معیشتی، شیوع بزه و جرم، فقر شدید امکانات و خدمات درمانی و بهداشتی، عدم وجود زیرساخت‌های کالبدی شهری، مشکلات زیست محیطی، فراهم شدن بستر مناسب جرم و همچنین فقر مفرط مراکز خدماتی و فرهنگی، شاید بزرگترین مشکل مردم این مناطق، نگاه برخی مسئولان است؛ مسئولانی که نه تنها خودشان را تافته جدا بافته از این مردم می‌دانند بلکه به ساکنان این مناطق به عنوان ساکنان سکونتگاه‌های غیررسمی نگاه می‌کنند؛ یعنی شهروندان غیررسمی شهرها؛ شهروندان درجه دو! نگاهی که بیش از هر چیز، هویت مردم و ساکنان این مناطق را هدف قرار می‌دهد و راه را برای امید به تغییر این شرایط و هم طراز شدن زندگی‌شان با زندگی شهرنشینان متن نشین، می‌بندد.
 
در پایان ذکر این نکته ضروری است که این کشور، نظام و انقلاب اسلامی شاید بیش از هر قشر و گروه مدیون، ایثارگری‌ها و جانفشانی حاشیه‌نشینانی است که نه تنها بیشترین سهم را در شکل‌گیری انقلاب و دوران دفاع مقدس داشته، که امروز نیز بیشترین مشارکت سیاسی و دینی را در بزنگاه‌های تاریخی داشته‌اند؛ حاشیه‌نشینانی که علی‌رغم سهم پررنگ‌شان درجانفشانی‌ها، همواره در حاشیه سفره این انقلاب قرار داشتند.
 

منبع: تسنیم